جمهوری اسلامی ایران در وسط معرکه جنگ جهانی تحریم قرار دارد. در این جنگ تهدید، تحریم، تحقیر، نفوذ، ترور و اخلال در تنظیم روابط خارجی، در نوع تصمیمگیری و تصمیمسازیهای مهم اقتصادی مجموعهای از عملیاتی است که وزارت خزانهداری آمریکا سامان می دهد ،تا از پیشرفت اقتصادی کشورما جلوگیری کند.
مذاکرات ايران با غرب بر سر برنامه هستهای کشورمان داستانی پر فرازوفرود است. اگر آغاز راه و چانهزنیها بر سر برنامه هستهای ايران با غربیها را به تولد نوزادی تشبيه کنيم، امروز که در مورد آن صحبت میکنيم جوانی ۱۸ ساله است که قدرت پيشبينی و برنامهريزی دارد.
این روزها بارها مقامات غربی از دو کلیدواژه « حسن نیت» و «حسن ظن» در قبال مذاکرات وین استفاده میکنند. واشنگتن و تروئیکای اروپایی اصرار دارند هر دو واژه را مترادف یکدیگر قلمداد کرده و متقابلا از تهران بخواهند تا در مذاکرات وین، حسن نیت یا حسن ظن لازم را جهت احیای توافق هستهای به خرج دهد!
تکلیف ما عزم و سعی است، البته برای رسیدن به نتیجه؛ ولی آنچه قطعا مورد سؤال قرار خواهد گرفت، تلاش و اهتمام به انجام تکلیف است؛ اما نتیجه را نمیتوان بهصورت قطعی مطالبه و سؤال کرد، چراکه گاهی اوقات منوط و مشروط به عواملی بیرون از اختیارات ماست.
تردیدی وجود ندارد که دولت دوازدهم، نه تنها خزانه را خالی کرده، بلکه به قول آیت الله رئیسی، کار را در شرایطی تحویل او داده که دولت بدهکار بوده است. هرچند روال هزینه تراشی و جلب محبوبیت از طریق پول پاشی، در سال پایانی اغلب دولت ها پیش از این نیز وجود داشته و مجلس باید برای مدیریت این رویه چاره ای قانونی بیندیشد، اما موضوع این نوشتار چیز دیگریست:
یکی از توقعات مردم از مجلس شورای اسلامی تصویب طرح شفافیت است؛ این طرح، مثل هر طرح دیگری موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام، استدلالهایی برای آن دارند. بنده بهعنوان کسی که موافق تصویب طرح جامع شفافیت بوده و پیرامون آنهم نطق کردم و همقلم زدم چند نکته و ملاحظه پیرامون قضیه شفافیت دارم.
سیاستمداران و رسانههای غربی بدون آنکه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و سه خواسته معقول ، حقوقی و منطقی جمهوری اسلامی ایران یعنی «رفع تحریمها»،« ارائه تضمین در خصوص آینده برجام» و « راستی آزمایی پروسه احیای توافق هستهای » کمترین اشارهای کنند، انواع روشهای تبلیغاتی، محیطی و غیراخلاقی را جهت متهم کردن کشورمان نسبت به «زیادهخواهی در مذاکرات» به کار گرفتهاند.
حتی اگر نطنز نبود و بهجای آن بیابانی بیاهمیت، مثلا همین کویر لوت بود، بازهم صدای انفجار مهیب معنای خاص خودش را دارد و ایجاد نگرانی و سوءظن میکند. انفجار مهیب درهرصورت توضیح و توجیه قابلقبول میطلبد و غفلت از پیوست رسانهای آزمایشهای نظامی، ما را در مظان اتهام قرار میدهد.
بازگشت مجدد كشورهای طرف درگير برجام به مذاكرات وين، بازهم بحث منافع ملت مردم و نظام را پيش پای تحليلگران سياسی – اقتصادی بازكرده است، آنچه اين روزها بيش از هر زمان ديگری با ادبيات متنوع باز تكرار میشود، ضرورت خروج كشور از شرايط دشواری است كه سنگينی آن بر دوش مردم كشيده میشود؛ مردمی كه رنج معيشتی يا درمانی دارند، بيش از هر قشر ديگری دشواری اين روزها را تحمل و تجربه میكنند.
خصومتورزی آمریكا و سه كشور اروپایی تمامی ندارد. آنچهكه بهعنوان مذاكرات وین در جریان است تتمّه چه داستانی است؟ ملت ایران با این جماعت شرور چه باید بكند؟
یک. طرح پر سروصدای حمایت از کاربران در فضای مجازی که به طرح صیانت مشهور شده، به مرکز پژوهشهای مجلس ارجاع شد. این یعنی تا اینجای کار، منتقدان طرح، کمی توانستهاند از تیزی آن بکاهند و روند قبلی را تعدیل کنند.
100 روز شاید زمان کمی برای حل مسائل انباشت شده در حداقل 10 سال اخیر باشد، اما زمانی مناسب و منطقی برای گزارش دادن است. سخنگوی دولت نیز از شروع گزارش دهی های 100 روزه وزارتخانه های مختلف خبر داد و این جای تقدیر دارد. اما غرض این نوشته، توفیق یا عدم موفقیت دولت در این سه ماه استقرار نیست؛ چراکه حل مشکلات چندهزار روزه در 100 روز، توقعی غیرمنطقی و غیرعقلایی است.
مذاکرات وین با دستور کار رفع تحریمهای یکجانبه و ظالمانه واشنگتن علیه کشورمان آغازشده است.حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرده است که در پروسه احتمالی بازگشت آمریکا به برجام،کاخ سفید چارهای جز رفع تحریمها بهصورت کامل و عملیاتی ندارد.
واقعيت اين است كه در ۴ سال اخير و در پی بازگشت تحريمهای آمريكا عليه برنامه هستهای كشورمان، اوضاع اقتصادی كشور رو به وخامت گذاشته است و همراه شدن پاندمی كرونا به اين شرايط تحميلی اوضاع اقتصادی و معيشتی مردم را بیشازپیش دشوار كرده، شرايطی كه وصف آن در ترکیب «جنگ اقتصادی» بهخوبی قابل توصيف و فهم است.