یکی از مهمترین ثمرات طوفانالاقصی، تبدیلشدن غرب به دو دنیای موازی بود. امروز وقتی به غرب نگاه میکنیم، دیگر با یک غرب طرف نیستیم! بلکه با دو جهان طرفیم که برای یکی مسئله نسلکشی و جنایت علیه بشریت توسط رژیم اشغالگر دستکم اندکاهمیتی دارد اما در جهان دیگر کماکان اسرائیل مورد حمایت حداکثری است و مسئله، ایران و روسیه و اوکراین است.
گویا ارائه پیشنهادات حقوقی و منطقی تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان به تروئیکای اروپایی در مذاکرات وین، کماکان منجر به آشفتگی آنها شده است! در این معادله، آنها بهجای «دیپلماسی سازنده» روی به«وارونه نمایی مذاکرات وین» آوردهاند. سؤال اصلی اینجاست که این تاکتیک به چه دلیلی اتخاذشده و چه چشماندازی برای آن متصور خواهد بود؟
جمهوری اسلامی ایران در وسط معرکه جنگ جهانی تحریم قرار دارد. در این جنگ تهدید، تحریم، تحقیر، نفوذ، ترور و اخلال در تنظیم روابط خارجی، در نوع تصمیمگیری و تصمیمسازیهای مهم اقتصادی مجموعهای از عملیاتی است که وزارت خزانهداری آمریکا سامان می دهد ،تا از پیشرفت اقتصادی کشورما جلوگیری کند.
مذاکرات ايران با غرب بر سر برنامه هستهای کشورمان داستانی پر فرازوفرود است. اگر آغاز راه و چانهزنیها بر سر برنامه هستهای ايران با غربیها را به تولد نوزادی تشبيه کنيم، امروز که در مورد آن صحبت میکنيم جوانی ۱۸ ساله است که قدرت پيشبينی و برنامهريزی دارد.
این روزها بارها مقامات غربی از دو کلیدواژه « حسن نیت» و «حسن ظن» در قبال مذاکرات وین استفاده میکنند. واشنگتن و تروئیکای اروپایی اصرار دارند هر دو واژه را مترادف یکدیگر قلمداد کرده و متقابلا از تهران بخواهند تا در مذاکرات وین، حسن نیت یا حسن ظن لازم را جهت احیای توافق هستهای به خرج دهد!
تکلیف ما عزم و سعی است، البته برای رسیدن به نتیجه؛ ولی آنچه قطعا مورد سؤال قرار خواهد گرفت، تلاش و اهتمام به انجام تکلیف است؛ اما نتیجه را نمیتوان بهصورت قطعی مطالبه و سؤال کرد، چراکه گاهی اوقات منوط و مشروط به عواملی بیرون از اختیارات ماست.
تردیدی وجود ندارد که دولت دوازدهم، نه تنها خزانه را خالی کرده، بلکه به قول آیت الله رئیسی، کار را در شرایطی تحویل او داده که دولت بدهکار بوده است. هرچند روال هزینه تراشی و جلب محبوبیت از طریق پول پاشی، در سال پایانی اغلب دولت ها پیش از این نیز وجود داشته و مجلس باید برای مدیریت این رویه چاره ای قانونی بیندیشد، اما موضوع این نوشتار چیز دیگریست:
یکی از توقعات مردم از مجلس شورای اسلامی تصویب طرح شفافیت است؛ این طرح، مثل هر طرح دیگری موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام، استدلالهایی برای آن دارند. بنده بهعنوان کسی که موافق تصویب طرح جامع شفافیت بوده و پیرامون آنهم نطق کردم و همقلم زدم چند نکته و ملاحظه پیرامون قضیه شفافیت دارم.
سیاستمداران و رسانههای غربی بدون آنکه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و سه خواسته معقول ، حقوقی و منطقی جمهوری اسلامی ایران یعنی «رفع تحریمها»،« ارائه تضمین در خصوص آینده برجام» و « راستی آزمایی پروسه احیای توافق هستهای » کمترین اشارهای کنند، انواع روشهای تبلیغاتی، محیطی و غیراخلاقی را جهت متهم کردن کشورمان نسبت به «زیادهخواهی در مذاکرات» به کار گرفتهاند.
حتی اگر نطنز نبود و بهجای آن بیابانی بیاهمیت، مثلا همین کویر لوت بود، بازهم صدای انفجار مهیب معنای خاص خودش را دارد و ایجاد نگرانی و سوءظن میکند. انفجار مهیب درهرصورت توضیح و توجیه قابلقبول میطلبد و غفلت از پیوست رسانهای آزمایشهای نظامی، ما را در مظان اتهام قرار میدهد.
بازگشت مجدد كشورهای طرف درگير برجام به مذاكرات وين، بازهم بحث منافع ملت مردم و نظام را پيش پای تحليلگران سياسی – اقتصادی بازكرده است، آنچه اين روزها بيش از هر زمان ديگری با ادبيات متنوع باز تكرار میشود، ضرورت خروج كشور از شرايط دشواری است كه سنگينی آن بر دوش مردم كشيده میشود؛ مردمی كه رنج معيشتی يا درمانی دارند، بيش از هر قشر ديگری دشواری اين روزها را تحمل و تجربه میكنند.
خصومتورزی آمریكا و سه كشور اروپایی تمامی ندارد. آنچهكه بهعنوان مذاكرات وین در جریان است تتمّه چه داستانی است؟ ملت ایران با این جماعت شرور چه باید بكند؟
یک. طرح پر سروصدای حمایت از کاربران در فضای مجازی که به طرح صیانت مشهور شده، به مرکز پژوهشهای مجلس ارجاع شد. این یعنی تا اینجای کار، منتقدان طرح، کمی توانستهاند از تیزی آن بکاهند و روند قبلی را تعدیل کنند.