یکی از مهمترین ثمرات طوفانالاقصی، تبدیلشدن غرب به دو دنیای موازی بود. امروز وقتی به غرب نگاه میکنیم، دیگر با یک غرب طرف نیستیم! بلکه با دو جهان طرفیم که برای یکی مسئله نسلکشی و جنایت علیه بشریت توسط رژیم اشغالگر دستکم اندکاهمیتی دارد اما در جهان دیگر کماکان اسرائیل مورد حمایت حداکثری است و مسئله، ایران و روسیه و اوکراین است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار پیشکسوتان دفاع مقدس فرمودند:« انقلاب اسلامی برای امپراطوری نظام سلطه یک تهدید بود. کودتا، تحریک اقوام برای تجزیه و سرانجام جنگ تحمیلی واکنش استکبار جهانی به تهدید انقلاب اسلامی بود». رهبری همچنین فرمودند:«قدرت انقلاب،رهبری امام(ره) و خصوصیات برجسته ملت ایران تهدید بزرگ جنگ تحمیلی را به فرصت تبدیل کرد.»بازخوانی حماسه دفاع مقدس به ویژه مقایسه آن با حمله استکبار جهانی در شهریور ماه سال 1320 از باب ارزیابی احساس امنیت و امنیت ملی خالی از لطف نیست.
در چند روز اخیر ماجرای تلخ درگذشت مهسا امینی منجر به شکلگیری موجی از واکنشها شده؛ داغ او هر ایرانی را ورای قومیت، مذهب و تعلق سیاسیاش اندوهگین کرده است؛ اندوهی ملی که در میان اقشار مردم، صاحبنظران، سیاستمداران و مسئولان، ظاهر و سبک بروزی متفاوت دارد اما در باطن، محورهای مشترک متعددی داشته است که رعایت حقوق و شأن زنان در اجرای قانون حجاب، ضرورت قانونمداری و لزوم برخورد با تخلف احتمالی پرتکرارترین آنهاست.
یک. گفتوگوی رئیسجمهور با شبکه تلویزیونی CBS آمریکا، دو محور اساسی داشت: اول پافشاری بر اصول قطعی جمهوری اسلامی و اتخاذ مواضع شجاعانه و عزتمندانه از سوی رئیسجمهور محترم که از این منظر، با مواضع دولت دوازدهم فاصله جدی داشت. نکته دوم، رعایت هوشمندی و تدبیر رئیسجمهور و تلاش بر رعایت حداکثری منافع ملت بود و از این منظر با مواضع دولتهای نهم و دهم نیز فاصله ایجاد میکرد.
تروئیکای اروپایی و آمریکا بازی ضد ایرانی و هدفمندی را در سایه تاکتیک «خرید زمان»آغاز کرده اند. خرید زمان از سوی غربی ها، معطوف به دو نقطه کانونی یعنی«انتخابات سراسری در اراضی اشغالی»و« انتخابات میاندوره ای کنگره در آبان ماه» صورت می گیرد. در عین حال، مقامات غربی در صدد لاپوشانی این رویکرد فرامتنی و تمرکز کاذب بر روی پاسخ منطقی و حقوقی ایران به طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا برآمده اند.
یک. اتفاقات طبیعی دنیا، معمولا در جهت رسوا کردن دولتهای دروغگو پیش میرود. هرچند مستکبران عالم، دست از فریب و حقنمایی و بزک چهره پلید خود برنمیدارند، اما نشانههای روشنی بر سر راه کسانی قرار میگیرد که حداقل ارادهای در راستای شناخت حق دارند.
انبیاء و اولیاء، بزرگترین بیداران و بیدارگران عالماند؛ حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، به تعبیر زیارت اربعین، بابت بهای بیداری و یقظه بندگان خدا از جهالت و حیرت ضلالت، خونش ریخته شد و حریمش مباح شمرده شد. بنای کفری که به اسم اسلام با حضور یزید در رأس حکومت آن نهاده شده بود، زلزلهای میخواست برای فروپاشی که تنها باخبر شهادت حسین علیهالسلام و اسارت آلالله میسر میشد؛ گاه برای بیداری باید خون خدا روی زمین داغ کربلا ریخته شود و ناموس خدا از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام، با غل و زنجیر بروند تا قفل غفلت جامعه باز و بیداری حاصل شود.
یک. انبوه جمعیت زوار و عشاق اباعبدالله الحسین، کار را از دست خارج کرده است. میلیونها انسان، از زن و مرد و پیر و جوان عازم یا ساکن کربلا و نجفاند. در این مسیر مشکلات هم کم نبوده و مردم سختیکشیدهاند. بیش از همه در مرزهای کشور خودمان متحمل زحمت شدهاند، قصور و تقصیر هم در این مسير ممکن است وجود داشته باشد که قطعا پسازاین ایام، باید آسیبشناسی و پیگیری شود.
اربعین، نماد کمال است؛ پس از یک اربعین، خلوص و توجه و بندگی خاص، انتظار ثمره، موجه است. امروز اربعینهای حسینی نهتنها نمادی از کمال احترام و بزرگداشت عاشورا و مکتب حسین است، بلکه مصداق قوت و قدرت دنیای اسلام هم شده است؛ رهبر معظم انقلاب، با توجه به آیه «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة»، راهپیمایی اربعین را مصداقی از قوت اسلام و قوت حقیقت میدانند. دراینباره گفتنیهایی هست:
سال نود و هشت بود. بعد از چند سفر که از مسیر اصلی، همان طریق یا حسین که از قبرستان وادیالسلام نجف آغاز میشود به کربلا رسیده بودیم، آن سال تصمیم داشتیم از طریقالعلما برویم. مسیری که از کناره رود فرات میگذشت و سرتاسرش نخلستان بود. آسفالتی نداشت و مواکب در آن بیشتر خانههای اهل قریهها بود.
مرگ الیزابت دوم، مولد دغدغه های زیادی در صحنه سیاسی-اجتماعی انگلیس می باشد. تشدید دوگانه «جمهوریت-سلطنت» درست در زمانی رخ داده است که دولت حداقلی «لیز تراس» نیز با حمایت تنها 57 درصد از اعضای حزب حاکم( محافظه کار) در لندن تشکیل شده و میزان خوشبینی شهروندان انگلیسی نسبت به این دولت ،حدود 15 درصد است! آنچه مسلم است اینکه ما با ترکیبی از « سلطنت لرزان» و «دولت حداقلی» در لندن مواجه هستیم.ترکیب این دو مولفه، شرایط سخت و شاید غیر قابل مدیریتی را درانگلیس رقم بزند.
درست در آستانه یک سالگی دولت سید ابراهیم رئیسی، گفتوگوهایی از حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و عبدالناصر همتی در فضای عمومی انتشار یافته است. گویا مسئولان دولت پیشین، در برنامهای هدفمند و هماهنگ، پس از یک سال سکوت به میدان آمدهاند و در حال بازآرایی جریان خود در صحنه سیاست کشورند.
معمولا رسانهها در غرب ، مرز میان «تصاویر مجازی» و «تصاویر واقعی» را بهگونهای جابهجا میکنند که قدرت فریب افکار عمومی دنیا را نسبت به آنچه در میدان میگذرد از دست ندهند! این قاعده در خصوص تحولات جاری در آمریکا نیز صادق است. در سال 2020 میلادی، زمانی که انتخابات ریاست جمهوری این کشور با چاشنی ابهام و آشوب برگزار شد، بسیاری از جامعه شناسان آمریکایی معتقد بودند که شکافهای داخلی در این کشور از سطح«دوگانه سازی حزبی» فراتر رفته و بهنوعی «هویت» و «مؤلفههای تشکیلدهنده جامعه آمریکایی»را درگیر خودساخته است.