یکی از مهمترین ثمرات طوفانالاقصی، تبدیلشدن غرب به دو دنیای موازی بود. امروز وقتی به غرب نگاه میکنیم، دیگر با یک غرب طرف نیستیم! بلکه با دو جهان طرفیم که برای یکی مسئله نسلکشی و جنایت علیه بشریت توسط رژیم اشغالگر دستکم اندکاهمیتی دارد اما در جهان دیگر کماکان اسرائیل مورد حمایت حداکثری است و مسئله، ایران و روسیه و اوکراین است.
یک. اغتشاش، نوزادی است که مرده به دنیا میآید، یعنی ماهیتا امکان پیروزی یا به ثمر نشستن ندارد. انقلاب اسلامی مردم ایران هم با خشونت و اغتشاش پیروز نشد، بلکه عقبه فکری و اندیشهای داشت. اغتشاش همچون داروی اعتیادآوری است که به سود بیمار نیست، چرا که بیمار مرتبا به دُز بالاتری از آن احتیاج دارد و رفتهرفته تا نابودی کامل بیمار پیش میرود.
بیانیه تحلیلی مشترک سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، ابعاد دخالت وسیع و گسترده سرویسهای امنیتی آمریکا ، رژیم صهیونیستی ، انگلیس و برخی دولتهای اروپایی در اجرای «پروژه ویرانسازی ایران» را فاش ساخت و نشان داد، سربازان گمنام امام زمان (عج) چه میزان به این پروژه سوار هستند و دشمن زیر ضربات امنیتی و اطلاعاتی این دوره از فتنهانگیزی دستوپا میزند.
جمله «ما باید قوی شویم» رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه تاریخی دیماه سال نود و هشت، مورد انتظار برخی از ما نبود. برخی از ما که برای انتقام حاجقاسم، توقع یک حماسه سریع، زودهنگام و دفعی را داشتیم. حماسهای از جنس فتح، یک فتح باشکوه و یک پایان عظیم برای ظلم. اما رهبر انقلاب سخن از یک اتفاق بلندمدت، دشوار و همگانی میگفت.
امضای اسناد مربوط به پرونده میدان گازی کاریش در دریای مدیترانه، به معنای پایان منازعه حقوقی بر سر این نقطه کانونی، آن هم به سود مقاومت و ملت لبنان می باشد. چنانچه دبیر کل حزب الله نیز تاکید دارد، تجربه پرونده ترسیم مرزها یک تجربه غنی و بسیار مهم در سطح لبنان و مقاومت است و شایسته تمرکز بسیار بر روی آن است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
یک. پدری را تصور کنید که بعد از هفتهای پرمشغله، با همسر و فرزندش قرار گذاشته است که چهارشنبه عصر، دستهجمعی بروند حرم شاهچراغ و حالا دختر چندسالهشان به ضرب گلوله تروریستها به شهادت رسیده است. پدر و مادر، دخترشان را آوردهاند و بدون دخترشان میروند. چند روز دیگر هم باید دخترشان را دفن کنند.
امام خمینی (ره) در «مدیریت تصویر»ی که از انقلاب اسلامی با دیپلماسی عمومی در نگاه جهانیان بهوجود آورد منحصربهفرد است. «مدیریت تصویر» فرآیندی است که به تولید معنا و مبادله آن میان اعضای یک فرهنگ میپردازد.
یک. تقریبا همه متفق القولند که یکی از ریشههای اصلی ایجاد ابهام برای مردم در ماجراهای اخیر، تأخیر فراجا در انتشار فیلم کامل حادثه و تأخیر در شفافسازی و اطلاعرسانی مؤثر به مردم است. گزارش مجلس و موضعگیری بسیاری از کارشناسان هم همین اشکال اساسی را تایید میکند.
تشنه حماسهاند؛ همان چیزی که هیچگاه آن را نداشتند و ندارند. البته که تعداد لایکهای این و آن برایشان حماسه نمیشود، البته که تعداد هشتگها برایشان حماسه نمیآفریند. حماسهای از جنس حضور میخواستند؛ از جنس مردم؛ از جنس عزم و عظمت. از جنس اجتماعات تاریخی روزهای منتهی به انقلاب. از جنس 22 بهمنها و روز قدسهای پیاپی. از جنس اربعین، از جنس 9دی. از جنس شانزدهم دی ماه 98. یک یومالله، یک حماسه میخواستند؛ چیزی که هرگز نتوانستند آن را داشته باشند.
یک. ما ملتی هستیم با صدها مؤلفه یکپارچهساز، از تمدن و فرهنگ و پرچم و مرز گرفته تا عید و تفریح و ورزشمان. در مسابقات جامجهانی فوتبال، بعد از هر پیروزی، در خیابانها و میادین شهر جمع میشویم و با هم شادی میکنیم. حتی گاهی لازم نیست تیم ملی ما پیروز هم باشد، همین که عملکرد چشمگیری داشته باشد، باز هم خوشحال میشویم حتی اگر نبرده باشیم.
استعفای لیزتراس، نخستوزیر انگلیس از مسند قدرت ، آنهم 6 هفته پس از تشکیل کابینه مولد تحلیلهای زیادی در معادلات زیربنایی و روبنایی قدرت در لندن بوده است. اگرچه رسانههای غربی تلاش میکنند با پررنگ سازی دوگانه « تراس-سوناک» یا در مرحلهای بالاتر،« حزب کارگر-حزب محافظهکار» بهمانند همیشه عمق بحران ایجادشده در این کشور را انکار یا تحریف نمایند، اما حقیقت ماجرا صاحبان نیمه پنهان قدرت در انگلیس را آشفته ساخته است! در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد:
برخی از کلمات هستند که از مفهوم راستین خویش دور ماندهاند و معنایی که از آنها در اذهان ساخته شده، فاصله زیادی با شأن واقعی آنان دارد. یکی از آن کلمات، نخبه است. ما نیاز داریم بار دیگر در باب این کلمه بیندیشیم و به این سؤال پاسخ دهیم که نخبه کیست؟ در روزهایی که دشمن سعی دارد دانشجو و دانشگاه را مورد ظلم و ستم نشان دهد و داستانهای تراژیک قلب شده یا سرتاسر دروغ از نحوه برخورد با دانشگاه و دانشگاهیان بسراید، رهبر انقلاب با گروه بزرگی از نخبگان دیدار کرده و آن را بانشاط و دلچسب توصیف میکنند.
یک. امروز بسیاری از پیامها و محتواهایی که بسترهای ارتباطی به مخاطب میرساند، عموما تلخ، ناامیدکننده، مشتمل بر دروغ، تهمت و تخریب است. بهتعبیری بسته و ترکیب «بستر ارتباطی»، «پیام و محتوا» و «مخاطب و جامعه هدف»، دستکاریشده و هوشمند، آن چیزی را میرساند که دوست دارد نه آنچه که واقعا وجود دارد. بهمرور ذائقهها تغییر کرده و تلخپسند شده و با تداوم این وضعیت، محتمل است که دیگر هیچ گاه حلاوت حقیقت، چشیده نشود!
یک. تا پیش از وقایع اخیر هم واضح بود که حجاب، در بعضی از اقشار جامعه با شدت یا بهتدریج، نسبت به سالهای قبل یا یک دهه قبل، تغییر محسوس داشته است. طبیعتا منظور از اقشار جامعه، وابستگان این جریان و آن گروه و فلان رسانه خارجی هم نیست، منظور همان مردمی است که درگیر کار و تلاشاند، شبهای قدر و عاشورا، اهل مسجد و هیئت هستند یا حداقل تمایلی به آن دارند، آنقدر سیاسی نیستند، ایران را دوست دارند ولی به برخی سیاستهای کشور هم منتقدند، سریالهای تلویزیون خودمان را میبیند ولی در خودروی شخصی خود ممکن است ترانهای هم بشنوند که صداوسیما آن را پخش نمیکند، به آمریکا و انگلیس بدبیناند، هر کدام چند سلبریتی خودمان را دنبال میکنند، گردش در اینستاگرام برایشان سرگرمی است، از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای داخلی هم چندان راضی نیست، در تشییع حاج قاسم شرکت میکند اما در انتخابات چند ماه بعدش مشارکت بالایی ندارد، روش گشت ارشاد را نمیپسندد اما از ایران اینترنشنال و هرچه بویی از دولت سعودی دارد متنفر است، خلاصه در یک کلمه مردم است، شهروند معمولی که هر جا کار سخت شده پایکار ایران است و ناموسپرست و کمتوقع و سازگار است. اشتباه نشود، منظور سیاست تساهل و تسامح نیست. همه ما در فامیل و آشنایان خود، از خانم چادری و رفیق حزباللهی گرفته تا فامیل کم حجاب و منتقد داریم و در مهمانیها هم بر سر یک سفره شام میخوریم.
از آتشتهیه سنگین گرفته تا تأمین مهمات و تثبیت پیشرویها، جنگ رسانهای و شناختی اخیر دشمن علیه ایران اسلامی، تمام مؤلفههای یک جنگ کلاسیک نظامی را داشت. رسانه در عملیات اخیر دشمن، یک امر تبعی نبود؛ بلکه موضوعیت داشت.