امام خامنهای در دیدار مردم قم، از ایران بهعنوان قلب دنیای اسلام یاد کردند و فرمودند : ایران وسط دنیای اسلام قرار گرفته است. ایران یک قله راهبردی در جهان است.
تصویب قطعنامه ضد ایرانی اخیردر آژانس بین المللی انرژی اتمی، مولد تحلیل ها و دغدغه های تازه ای در حوزه سیاست خارجی کشورمان بوده است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی ازکنار آنها گذشت:
اخیرا کتابی تحت عنوان «از پریروز تا پسفردا» به قلم آقای جلال سبحانی به مناسبت روز جهانی فلسفه منتشر شده است. این کتاب کندوکاوی در حیات فکری بهویژه تفکر و اندیشه سیاسی دکتر احمد فردید است.
فوتبال ایران هیچوقت بهعنوان پدیده یا سرآمد، مطرح نبوده و نیست؛ باختن از گرانقیمتترین تیم جام جهانی، اتفاق خارقالعادهای نیست؛ کمااینکه بعد از آن، صحبت رسانههای ورزشی، عموما از توان بالای فوتبال انگلیس بود نه وضعیت فوتبال ایران.
تنی چند از جامعهشناسان در نشستی تحت عنوان «ماهیت اعتراضات» مطالبی فرمودند، که قابل تأمل است. پاسخ به این مطالب از باب ورود به یک گفتوگوی علمی و صمیمانه خالی از فایده نیست.
ملیت یا وطن یک مفهوم جادویی است؛ فهم آن به این سادگیها نیست. رابطه خاصی وجود دارد بین ما و مرزهایی که آنها را بهعنوان قلمرو خود شناختهایم. این را از کودکیهایمان به خاطر داریم؛ وقتی با مداد شمعی یا لاک غلطگیر یا نوارچسبهای رنگی یا مداد و خودکار یا زغال یا فضولات پاککن، روی میز و نیمکت، روی آسفالت یا موزاییکهای کف مدرسه یا کوچه خیابان برای خودمان مرز تعیین میکردیم.
« غرب با منطق دموکراسی لیبرال سه قرن است دنیا را غارت میکند. رونق و پیشرفت جمهوری اسلامی منطق دموکراسی لیبرال غربیها را باطل کرده است.غرب از پیشرفت ایران اسلامی ناراحت و عصبانی است و با همه قدرت به میدان آمده است اما هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
ما در قریببهاتفاق مواقع با اصل وقایع مواجه نیستیم بلکه با روایات و خبرها از رخدادها روبهرو میشویم. حتی فیلم و صوت و عکس از یک واقعه نیز نمیتواند همه آنچه اتفاق افتاده را منتقل کند؛ با این حساب در آخرالزمان و بلاها و فتنههای پیدرپی، تکلیف چیست؟ آیا باید نسبت به رخدادها بیتفاوت عبور کنیم یا وظیفه دیگری داریم؟ در اینباره گفتنیهایی هست:
وزن دیپلماسی پنهان در حوزه سیاست خارجی کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس، بهمراتب بیشتر از دیپلماسی آشکار آنها در قبال کشورها و بازیگران میباشد. به عبارت بهتر، آنچه تحت عنوان پارادوکس رفتاری غرب در قبال پروندههایی مانند جنگ اوکراین یا اغتشاشات ایران مشاهده میشود، محصول تلاقی مؤلفههای دو نوع دیپلماسی( آشکار و پنهان ) آنها در قبال موارد فوق میباشد.
اصل 115 قانون اساسی میگوید: رئیسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود. همین اصل، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی را ازجمله شرایط رئیسجمهور شدن میداند.
برخی خبرها حاکی از احتمال کاهش ارتباط دیپلماتیک برخی کشورهای اروپایی با ایران در سطوح مختلف یا حتی قطع کلی آن است. چیز عجیبی نیست و البته جدید هم نیست. اما ماجرا چیست و واکنش ما باید چه باشد؟
امنیت هم حداقل است و هم حداکثر؛ چون بودن آن به معنای بودن همهچیز نیست؛ اما نبودنش یعنی نبودن هیچچیز. امنیت همان حداقلی است که اگر نباشد، تبدیل میشود به حداکثر خواستههایت. به همین دلیل سر جای خودش، تلاش برای آن افراط ندارد و هرچه در راه آن بکوشی کم است.
دولت سیزدهم گامهای بلندی برای یک تحول اساسی در مالیه عمومی بهمنظور کاهش تورم ، کاهش خلق پول و کسری بودجه برداشته است. احیای اصل 53 قانون اساسی ، وجه همت دولت است .
چهل و یک سال قبل، همین اواخر آبان، حضرت امام (ره) سخنرانی نسبتا مفصلی در جمع مسئولان بنیاد شهید سراسر کشور و گروههایی دیگر داشتند که در آن نکاتی ماندگار و تاریخی ارائه فرمودند: «امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرحریزی میکنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند
بررسی نتایج انتخابات میاندورهای کنگره 2022 در آمریکا، بیانگر حقایق مهمی در خصوص شرایط جاری در این کشور میباشد. برابری نسبی آرای دو حزب در انتخابات مجلس سنا از یکسو و برتری نسبی جمهوریخواهان در انتخابات مجلس نمایندگان از سوی دیگر، نشاندهنده کشمکش دنبالهداری است که حداقل از اکنون تا سال 2024 میلادی ( طی دو سال آتی) بر ساختار داخلی -امنیتی این کشور و متعلقات آن تحمیل خواهد کرد.