تجرد، رستنگاه آسیب‌های اجتماعی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 92595
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 19 مهر 1402 - 6:22 |
نرخ تجرد قطعی در حال افزایش است

تجرد، رستنگاه آسیب‌های اجتماعی

در فرازوفرودهای جامعه، تجرد قطعی نو پدیده‌ای است که به اذعان  جامعه شناسان از انباشت فرهنگی نمود یافته و کنترل آن نیازمند برنامه‌ریزی و تصمیم سازی است.
تجرد، رستنگاه آسیب‌های اجتماعی

در فرازوفرودهای جامعه، تجرد قطعی نو پدیده‌ای است که به اذعان  جامعه شناسان از انباشت فرهنگی نمود یافته و کنترل آن نیازمند برنامه‌ریزی و تصمیم سازی است.
«زندگیِ مجردی» و «تجرد قطعی» یا تعابیری این‌چنین، یکی از قاب‌های پرتکرارِ روزمره است که اکنون جامعه شناسان از آن به‌عنوان یک پدیده اجتماعی نام می‌برند، رُخدادی که به‌رغم پیشینه سنتیِ جوامع ایرانی و گرایش بدیهی آنان به ازدواج، بسیار زودتر ازآنچه انتظارش می‌رفت نمود یافته است.
این موضوع بهانه‌ای شد تا در گفت‌وگو با «امان‌الله باطنی» جامعه‌شناس و پژوهشگر فرهنگی، پیدا و پنهان این پدیده اجتماعی را که حالا بیش از گذشته ملموس است به واکاوی بنشینیم.

 چه ویژگی‌هایی را باید در یک فرد بیابیم که بتوانیم واژه مجرد قطعی را برایش به کار ببریم؟
واژه تجرد قطعی بر اساس برخی تعریف‌های جمعیت‌شناختی، برای افرادی به کار می‌رود که بدون حتی یک‌بار ازدواج، وارد سن ۴۰ سالگی شده‌اند. بر اساس دیگر تعاریف و به خاطر تغییر سن تشکیل خانواده؛ برخی ورود به سن ۵۰ سالگی که احتمال ازدواج را به‌طور تقریبی به صفر نزدیک می‌کند مترادف با تجرد قطعی می‌دانند. تجرد قطعی، پدیده‌ای است که در آن فرد شرایط مناسب سنی برای ازدواج را از دست می‌دهد. البته شاید امکان ازدواج داشته باشد، اما ممکن است دیگر توان باروری نداشته باشد.

 آمارها در این رابطه چه می‌گوید؟ آیا به‌راستی تعداد مجردها بیشتر شده است؟
براساس بررسی‌های مرکز آمار ایران، تجرد قطعی که در سال ۱۳۷۵ برای مردان حدود ۱/۳۴ درصد و برای زنان ۱/۱۹ درصد بوده، در سال ۱۳۹۵ به ۲/۲۶ درصد برای مردان و ۳/۷۳ درصد برای زنان رسیده است؛ این آمار نشان می‌دهد، روند افزایشی تجرد قطعی در زنان، بسیار بیشتر از مردان بوده به‌طوری‌که طی سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ این شاخص برای مردان، حدود
 ۲ برابر شده اما برای زنان بیش از سه برابر بوده است. از طرفی نرخ رشد جمعیت در کلانشهرها ۰/۹۸ است درحالی‌که نرخ رشد خانوارها ۲/۷ است؛ به این معنا که سه برابر خانواده‌ها، خانوار در جامعه شکل‌گرفته است.

 این پدیده در دختران آسیب‌زا خواهد بود یا پسران؟ آیا می‌توانیم بگوییم مجرد قطعی در نوع خاصی از خانواده‌ها شکل می‌گیرد؟
حقیقت آن است که تجرد قطعی یک مسئله فراجنسیتی است اما برخی بر این باورند برای دختران دغدغه‌ای جدی‌تر و بحرانی‌تر و با آسیب‌های روحی و اجتماعی بیشتری همراه است. از طرفی در خانواده‌های شهری، روستایی سنتی، مدرن، مُرفه یا کم‌درآمد افرادی را می‌توانیم بیابیم که مجرد مانده‌اند، بنابراین به‌طور دقیق نمی‌توانیم بگوییم این پدیده در کدام نوع از خانواده بیشتر یا کمتر است، مثلا یک کلیشه پررنگ این است که تجرد قطعی در خانواده‌های سنت مدار کمرنگ‌تر است، اما جالب است بدانیم یکی از دلایل مهم تجرد قطعی، انباشت فرهنگی است که این خانواده‌ها بیشتر به آن دچار هستند. پذیرش طرف مقابل برای ازدواج در این افراد سخت‌تر و پیچیده‌تر شده است. نکته مهم‌تر آنکه ما دچار مسئله تجرد قطعی در روستاها شده‌ایم. به دلیل توسعه نامتوازن شهری و مهاجرت‌های شغلیِ مردان جوان روستا به شهر، بخش قابل‌ملاحظه‌ای از دختران جوان در روستاها اکنون در وضعیت تجرد قطعی به سر می‌برند و حتی نسبت جنسی روستاها زنانه شده است. 

 با توجه به پاسخی که دادید آیا اکنون می‌توانیم نتیجه بگیریم پیامدهای تجرد قطعی برای دختران بیش از پسران بوده است؟
ازآنجاکه به‌طورمعمول دختران در فرهنگ ایرانی کمتر امکان زندگی تنها و مستقل رادارند ممکن است بیشتر از پسران احساسات ناخوشایند مانند حس سرباربودن را تجربه کنند و یا با توجه به ضعف‌های فرهنگی جامعه با هر صحبتی دچار رنجش و ناراحتی شوند. از طرفی ازنظر آماری احتمال ازدواج برای زنان در دهه چهارم زندگی بسیار کم می‌شود درحالی‌که ممکن است این موضوع همچنان برای پسران اتفاق بیفتد. پُرواضح است که افراد در هر سنی می‌توانند ازدواج کنند و از فواید زندگی مشترک بهره‌مند شوند. اما بر اساس مطالعات انجام‌شده چیزی که مسئله تجرد قطعی را در جامعه ایران بغرنج‌تر خواهد کرد این است که درگذشته مردان به‌طورمعمول تا پیش از ۳۰ سالگی ازدواج می‌کردند و این شتاب در زمان‌بندی ازدواج موجب می‌شد که شانس ازدواج دختران تا ۳۰ سالگی در بالاترین میزان قرار داشته باشد. از طرفی نظام تقاضای پسران رای ازدواج با دختران به‌طورمعمول جوان همسری است، بنابراین تأخیر پسران در ازدواج و به تعویق افتادن ازدواج دختران به ۳۰ سالگی، شُمار دخترانی را که تا ۳۰ سالگی مجرد می‌مانند افزایش داده و با کاهشی که در شانس ازدواج در سنین ۳۰ سالگی و بالاتر رخ می‌دهد، ازدواج زنان از عمومیت خواهد افتاد. 

 مهم‌ترین دلایل گرایش افراد به تجرد قطعی چیست؟
عوامل مختلفی در نمود و ظهور این پدیده در جامعه تأثیر دارد. هرگاه فرهنگ ازدواج عناصری که در گذار زمان جذب می‌کند بیشتر از عناصری باشد که در دوره‌های مختلف طرد می‌کند، دچار انباشتگی می‌شود که تجرد قطعی پیامد آن است‌. در فرهنگ ازدواجِ جامعه ما تعبیری یافت می‌شود به نام «اسب سفید رؤیاها» که مانع بسیاری از ازدواج‌ها به شمار می‌رود. نمود انباشت فرهنگی بیش از هر چیز در رَسم پرستی و چشم و هم‌چشمی است که به‌عنوان یکی از این خرده‌فرهنگ‌ها نسبت به گذشته پررنگ‌تر شده است. از طرفی«طلاق هراسی» یا فوبیای طلاق، دلیل دیگر تجرد قطعی است. در نظرسنجی سال ۱۳۹۹ وزارت ورزش و جوانان، ۲۶/۳ درصد جوانان به دلیل ترس از ازدواجِ ناموفق هنوز ازدواج‌نکرده بودند. یک حقیقت تلخ هم اینکه که بین سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، حدود ۳۶ درصد ازدواج‌ها کاهش‌یافته درحالی‌که طلاق ۲۸ درصد فُزونی داشته و این آمار هولناکی است. همچنین بر اساس نظرسنجی وزارت ورزش و جوانان، ۳۴/۹ درصد به دلیل هزینه‌های بالا، ازدواج نکرده بودند که این هم می‌تواند یکی از عوامل تجرد قطعی در میان طبقات محرومِ اجتماعی باشد. نکته بسیار جالب اینکه در دوره اپیدمی کرونا، آمار ازدواج رشد داشته که پیامد کنار راندن آداب مرسوم ازدواج و کاهش هزینه‌ها بوده است. در همان نظرسنجی وزارت ورزش و جوانان، ۳۰ درصد نیز به دلیل نبود شغل هنوز ازدواج‌نکرده بودند. نرخ بیکاری دانش‌آموختگان در میان زنان به ۶۵ درصد می‌رسد که این مسئله کاهش انگیزه ازدواج و توانایی ازدواج را به دنبال داشته است. در این نظرسنجی همچنین ۳۳ درصد جوانان به‌رغم در نظر داشتن فرد مناسب و فراهم بودن شرایط اقتصادی میل به ازدواج نداشته‌اند و این نشان می‌دهد علاوه بر انباشت فرهنگی و نیز فوبیای طلاق، یک اتفاق در نظام معنایی جامعه در حال شکل‌گیری است و آن اینکه معنای ازدواج در ذهن جامعه تغییر کرده است.

این تغییر ذهنیت افراد جامعه به ازدواج، چگونه بوده است؟
جامعه‌شناسی تعامل‌گرا به دنبال همین معناهای ذهنی جامعه است. تعابیر و ضرب‌المثل‌هایی مانند «گول خوردن»، «دُم به تَله ندادن» که به شکل طنز در خصوص ازدواج مطرح می‌شود بر روی تجرد قطعی تأثیر عمیق می‌گذارد. بخش بسیار قابل‌تأملی از تجرد قطعی نیز ناشی از تأخر فرهنگی و مُدرنیته است.وقتی جامعه به سمتی می‌رود که می‌خواهد در ازدواج حقوق و آزادی بیشتری داشته باشد و تکلیف کمتری بر روی دوشش باشد؛ پدیده‌هایی مانند «عشق‌های رمانتیک» و «عشق‌های مُدرن و فرامُدرن» رواج می‌یابد که همه نمود تغییر معناهای ذهنی افراد جامعه در رابطه با ازدواج است.

 به نظر شما پیامدهای فردی و اجتماعی تجرد قطعی چیست؟
تجرد؛ تشکیل بنیادهای جدید خانواده را با چالش مواجه می‌کند. از طرفی رواج تجرد تأثیری مهلک بر پویایی جمعیت به‌ویژه باروری دارد. زیرا ازدواج جوانان در سن باروری، بر هرم و ساختار جمعیتی کشور تأثیر می‌گذارد. کاهش گرایش به ازدواج و تجرد قطعی همچنین مسائل و آسیب‌های اجتماعی و روانشناختی به همراه می‌آورد. تجرد قطعی در سطح فردی از منظر جامعه‌شناسی رها کردن تفکر ازدواج، آسیب‌پذیری تنهایی، واگویه حسرت‌های گذشته، داغ ننگ ناشی از تجرد و درماندگی اجتماعی را شامل می‌شود. از طرفی هر یک از این پیامدها می‌تواند به‌عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح شود. بالا رفتن سن باروری، کاهش جمعیت، حرکت هرم جمعیتی به سمت سالخوردگی و مشکلات سالمندی را هم باید به این پیامدها اضافه کرد.در انگلستان مشکل ۹ میلیون انگلیسی بحران تنهایی است و برآوردها نشان می‌دهد این مسئله ۳۲ میلیارد پوند به اقتصاد انگلستان ضربه می‌زند. به همین دلیل نیز «وزارت امور تنهایی» در این کشور شکل گرفت. بیم آن می‌رود در آینده و به‌واسطه فراوانی تجرد قطعی ما نیز مجبور به تشکیل چنین وزارتخانه‌ای در کشور شویم.

 آیا می‌توانیم بگوییم همه افرادی که تصمیم به تجرد قطعی می‌گیرند دچار آسیب می‌شوند؟
پدیده‌های اجتماعی مانند تجرد قطعی را که به‌نوعی به اراده فرد بستگی دارد نمی‌توانیم به‌طور صد در صد آسیب‌زا تلقی کنیم. در مواردی ممکن است برخی افراد به‌ناچار سال‌های عمر خود را به‌صورت مجردی بگذرانند. یا برخی هیچ‌گونه گرایشی به ازدواج را در خود احساس نکنند. افراد بسیاری هستند که به‌واسطه طرح‌واره‌های ذهنی تجرد را ترجیح می‌دهند و می‌دانند در صورت ازدواج آسیب بیشتری می‌بینند. برخی نیز به دلیل نوع شغل یا شرایط زندگی قادر به ازدواج نیستند. در جامعه می‌بینیم ازدواج‌های بسیاری به طلاق می‌انجامد و به زن و مرد آسیب دوچندان وارد می‌شود، بنابراین اینکه بگوییم فرد مجرد به‌طورقطع آسیب بیشتری می‌بیند درست نیست، اگرچه کیفیت زندگی افراد چه مجرد و چه متأهل به معیارهای ریزودرشت فراوانی بستگی دارد. آنچه مهم است اینکه ازآنجاکه مبنای آفرینش انسان و فطرت او زوج یابی و سُکون است تبدیل‌شدن تجرد به سبک زندگی و رواج آن می‌تواند پیامدهای منفی کوتاه‌مدت و بلندمدت بر جامعه بگذارد که به آن اشاره کردیم. 

 راهکارها و پیشنهادها برای کنترل تجرد قطعی با توجه به اقتضائات جامعه ایرانی چیست؟
به‌طورکلی می‌توان تمایل به داشتن تحصیلات عالی در زنان و همراه با آن افزایش سطح توقع، آرزوی داشتن همسری با تحصیلات بالا، یافتن همسری با شغل ثابت و درآمد خوب، نداشتن جرئت و حس خطر کردن، وجود برخی تله‌های شخصیتی و روانشناختی در افراد که از کودکی در ذهن آن‌ها برجای‌مانده، کمرنگ شدن باورهای دینی، نبودن تناسب بین تعداد پسران و دختران آماده ازدواج، سخت‌گیری‌های خانواده‌ها در شکل‌گیری زندگی فرزندان، افزایش چشم‌وهم‌چشمی‌ها برای برگزاری آیین‌های مقدماتی ازدواج، مهریه‌های سنگین، بیکاری پسران و هزینه بالای تأمین مسکن و سطح اولیه یک زندگی ساده را از دلایل مهم تجرد قطعی در جوامع ایرانی دانست. بنابراین راهکارها و پیشنهادها نیز می‌تواند معطوف به ریشه‌یابی این دلایل باشد. در یک نگاه عمیق‌تر ما نیازمند نوعی آینده‌پژوهی در رابطه با تجرد قطعی هستیم. یکی از جامع‌ترین و جدیدترین روش‌های طراحی آینده بر اساس روش تحلیل لایه‌های علّی است. این روش همه دیدگاه‌های دیگر را معتبر می‌شناسد و سعی در به‌کارگیری آن‌ها دارد ولی در کنار آن جهان‌بینی و اسطوره‌ها را نیز در نقش‌آفرینی آینده‌پژوهی یک امر مهم می‌داند. روش تحلیل لایه‌های علّی ارتباط کمتری با پیش‌بینی یک آینده خاص دارد و بیشتر به دنبال رمزگشایی از حال و گذشته، جهت خلق آینده است و تمرکز کمتری به فضای افقی آینده دارد.

 فرآیند مسئله یابی و حل مسئله در این روش برای موضوع تجرد قطعی چگونه پیاده‌سازی می‌شود؟ ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
این روش، با حرکت در بین سطوح چهارگانه درک عمیق‌تری از موضوع موردنظر ایجاد می‌کند. کوه یخی را در نظر بگیرید که قله یخی آن از آب‌های اقیانوس بیرون آمده، این قله قابل‌رؤیت همان مسائل آشکاری است که به آن «سطح لیتانی» گفته می‌شود؛ تجرد قطعی به‌عنوان مسئله‌ای آشکار در این سطح قابل‌بیان است. درست زیر قله اما در فوقانی‌ترین قسمت، دامنه این کوه یخ قرار دارد که به علت مسائل آشکاری که در سطح لیتانی است اشاره دارد و به آن «سطح نظام‌های علی» گفته می‌شود. در خصوص تجرد قطعی نیز همه دلایلی که گفتیم در این سطح قرار دارد . در پایین دامنه این کوه یخ، جهان‌بینی‌ها و گفتمان‌ها قرار دارند که در آن پس‌زمینه مسائل آشکار و علت آن‌ها بیان می‌شود. به‌عنوان‌مثال، فردگرایی و اصالت فرد یکی از همین گفتمان‌هاست که درنهایت منجر به تجرد قطعی شده است. درنهایت قاعده این هرم و استوارترین قسمت کوه یخ، استعاره‌ها و اسطوره‌هایی است که به برجسته شدن مسئله در سطح لیتانی منجر شده است. در رابطه با تجرد قطعی این بخش شامل استعاره‌هایی مانند «تُرشیدگی»، «پیردختر»، «پیر پسر» و غیره می‌شود. حقیقت آن است که ما باید موضوع تجرد قطعی را در سطوح لیتانی و مسئله یابی، نظام‌های علی و علت‌یابی، گفتمان و جهان‌بینی و استعاره و اسطوره بررسی کنیم. به عبارتی باید در این چهار سطح با افراد جامعه، مجردانِ قطعی و خانواده‌ها صحبت کنیم. 

|
برچسب ها
,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای تجرد، رستنگاه آسیب‌های اجتماعی بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.