طالقانی؛ ذوب در امام - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 91273
  پرینتخانه » سیاسی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ - ۶:۱۲ |

طالقانی؛ ذوب در امام

امروز سالگرد درگذشت مردی است که در تاریخ قرن حاضر ایران شخصیتی نامدار و موثر است. سید محمود طالقانی متولد  13 اسفند 1289 شمسی بود. او دروس ابتدایی را در روستای زادگاهش گذراند و در حوزه علمیه قم تا درجه اجتهاد به تحصیل پرداخت. بعد ها به واسطه فعالیت های سیاسی اش در دوره ملی شدن صنعت نفت مشهور شد.
طالقانی؛ ذوب در امام

امروز سالگرد درگذشت مردی است که در تاریخ قرن حاضر ایران شخصیتی نامدار و موثر است. سید محمود طالقانی متولد  ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ شمسی بود. او دروس ابتدایی را در روستای زادگاهش گذراند و در حوزه علمیه قم تا درجه اجتهاد به تحصیل پرداخت. بعد ها به واسطه فعالیت های سیاسی اش در دوره ملی شدن صنعت نفت مشهور شد.

او در جریان این نهضت از اهداف آن و سیاست های دکتر مصدق حمایت می کرد. پس از کودتا از مؤسسان جبهه ملی دوم بود و بعدها به همراه دکتر بازرگان نهضت آزادی ایران را بنیان نهاد. او از جمله روحانیون شیعه بود که تلاش می کرد نسخه ای از اسلام را متناسب با مقتضیات و شرایط زمان حاضر ارائه کند و در همین راستا فعالیت های فکری متعددی انجام داد. تفسیر در پرتو قرآن وی از مهم ترین کتاب های  توضیح دهنده افکار و اندیشه های اوست.

همچنین حاشیه ای که بر کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله میرزای نائینی نگاشته تا حد زیادی  می تواند دورنمای ذهنی او را برای مخاطب روشن کند. تاثیر پذیری وی از افکار میرزای نائینی که در تلاش بود قرائتی شرعی از مشروطه ارائه کند تا حد زیادی از این رهگذر قابل بررسی است. او از موثر ترین رهبران انقلاب اسلامی بود تا جایی که پس از ترور شهید مطهری توسط امام به عنوان رئیس شورای انقلاب معرفی شد. آیت الله طالقانی اولین امام جمعه تهران پس از انقلاب اسلامی هم بود که خطبه های وی در این رویداد عبادی سیاسی از جمله وقایع ماندگار تاریخ انقلاب اسلامی است. از مهم ترین مشخصه های شخصیتی وی سعه صدر و مدارای اخلاقی او بود که باعث می شد طیف گسترده ای از گروه ها و شخصیت های  سیاسی بتوانند با وی ارتباط بگیرند. به عنوان مثال فدائیان اسلام در اوج درگیری هایشان با رژیم شاه به او پناه می بردند از طرفی روشنفکرانی مانند محمود دولت آبادی هم رویکرد مثبتی در ارتباط با طالقانی داشتند.

مجال برای بررسی سیره سیاسی سید محمود طالقانی نیست و تمرکز نوشتار حاضر بر روی روابط وی با سازمان مجاهدین خلق خواهد بود. موسسین اولیه این سازمان از دل نهضت آزادی ایران بیرون آمده بودند تا جایی که مهندس بازرگان با عنوان فرزندان عزیزم آن ها را خطاب  می کرد. از بدو تاسیس این سازمان تا سال ۵۴ که تغییر ایدئولوژی آن رخ داد رابطه مرحوم طالقانی با اعضای آن بسیار صمیمی و پدرانه بوده است به ویژه نوع ارتباط وی با محمد حنیف نژاد به گونه ای بود که وقتی خبر اعدامش به آیت الله طالقانی تبعید شده در زابل رسید به شدت برایش متاثر شد. شایان ذکر است که مرحوم طالقانی به دلیل روابطش با اعضای سازمان پس از موج دستگیری های سال ۵۰ بازداشت و سپس تبعید شده بود. پس از تغییر ایدئولوژی در درون سازمان و شروع تصفیه های  داخلی در آن آیت الله طالقانی مواضع تندی علیه آنان گرفت او در جلسه ای  که با بهرام آرام و تقی شهرام که از سردمداران این تغییر بودند به شدت علیه این اقداماتشان واکنش نشان داد و در مقابل نیز از طرف آنان تهدید به ترور شد. نقل است که آیت الله طالقانی در واکنش به تهدید تقی شهرام گفته: من عمری علیه توپ و تانک آمریکایی رژیم شاه مبارزه کرده ام حالا فکر می کنی از چهارتا اسلحه قراضه شما می ترسم.

 مهم ترین اقدام مرحوم طالقانی علیه این تغییر فاز ایدئولوژیک سازمان صدور فتوای معروف به نجس و پاکی است که مانع از هم سفره شدن زندانیان سیاسی دیگر با اعضای سازمان می شد و آنان را در یک موضع ضعف قرار می داد. با این حال در دوره های مختلفی تلاش می کرد تا با اتخاذ رویکردی پدرانه آنان را از مسیر خطرناکی که در پیش گرفته اند منصرف سازد به همین دلیل ارتباط خویش را با سازمان به طور کامل قطع نکرد و همین دستاویزی برای سران سازمان بود تا از نفوذ معنوی وی در میان توده های مردم به نفع خود سوءاستفاده کند.

به همین علت آنها نیز با احترام ویژه نسبت به آیت الله طالقانی او را پدر طالقانی خطاب کرده و در دوره هایی تلاش می کردند میان وی و انقلاب و امام زاویه ایجاد کنند. به عنوان مثال سردادن شعار رهبر امام رئیس جمهوری طالقانی سعی می کردند مرحوم طالقانی را به نوعی هم ردیف امام و در ادامه رقیب امام معرفی کنند اقداماتی که با واکنش تند وی روبه رو می شد و حتی در یک مرحله مسعود رجوی را به دلیل همین رفتارهای سازمان از خانه خود بیرون کرد. او خود بارها اعلام کرده بود که رهبری امام را بر خودش پذیرفته است. به عنوان مثال هنگامی که علت ارتباطش با این سازمان را از او پرسیدند پاسخ داده بود: «شما خیال می‌کنید که من طرفدار این گروه‌ها هستم؟ من مطمئنم اگر این گروه‌ها بفهمند که من حرفی بر خلافشان زده‌ام یا بزنم از من می‌برند. ولی من غرضم از مدارا با اینها این است که اینها به اسلام جلب شوند تا بتوانیم اشتباهاتشان را رفع کنیم کاری کنیم که به راه بیایند.»

همچنین در رابطه با تلاش هایی که به منظور اختلاف افکنی میان او و امام انجام می شد گفته بود: « اين مخلص كه نسبت به رهبری ايشان بارها و بارها نظر داده‌ام و رهبری قاطع ايشان را برای خود پذيرفته‌ام و هميشه سعی كرده‌ام كه مشی من از مشی اين شخصيت بزرگ و افتخار قرن و اسلام خارج نباشد.» این عبارات نشان دهنده دقیق رویکرد مرحوم طالقانی نسبت به این سازمان و انقلاب اسلامی و امام می باشد و مرور آن برای امروز جامعه ایران نیازی ضروری است چراکه پس از گذشت قریب به چهل و چند سال وفات او، همچنان تلاش های مختلفی از جانب گروه های سیاسی مختلف برای مصادره این  شخصیت انجام می شود تا با بهره گیری از برخی مواضع او بتوانند برای چالش های سیاسی روز خود دستاویزی پیدا کنند.
 آیت الله طالقانی در کنار شخصیت هایی از جمله امام موسی صدر و مرحوم شریعتی از جمله افرادی هستند که هر از چندگاهی طعمه مصادره از جانب جریان های مختلف واقع می شوند که باید نسبت به حقیقت اندیشه و سیره زندگی آنان حساسیت لازم را به خرج داد.

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.