درسهایی از باربی و اپنهایمر
سینمای هالیوود بعد از آنکه بر اثر کرونا به کما رفت به یک ریکاوری نیاز داشت. این ریکاوری تنها با یک مدیریت صنعتی رخ میدهد. وقتی که صنعت تبلیغات به صنعت سینما میپیوندد و در نهایت کشتی تایتانیک هالیوود را از لجن کرونا نجات میدهد. طی این مدیریت هنرمندانه دو فیلم که هر دو ظرفیت فروش بسیار بالایی دارند، با هم اکران میشوند و با وجود اینکه هر دوی این فیلمها از ظرفیت فروش بسیار بالایی برخوردارند، تبلیغات بسیار سنگینی از آنها پشتیبانی میکند. بهبود وضعیت گیشه سینما، تا حد زیادی به مدیریت اکران فیلمها و نوع تبلیغات پشت آنها بستگی دارد.
باربی و اپنهایمر میتوانستند اکران شوند اما تبدیل به یک پدیده نشوند. اما صنعت تبلیغات کاری کرد که مخاطبان هالیوود به این نتیجه برسند: یک اتفاق بزرگ در راه است؛ اکران همزمان فیلم نولان و باربی. انتظاری که صنعت تبلیغات ایجاد کرد، سیل مخاطبانی شد که به سمت این دو فیلم سرازیر شدند. سران هالیوود در واقع در پشت پرده اکران این دو فیلم، یک فیلم را کارگردانی کردند. آنچه هالیوود به آن نیاز داشت نه تنها اکران دو فیلم مهم، بلکه یک اتفاق بود. اتفاقی که تمام خبرگزاریها و روزنامهها و شبکههای اجتماعی را فتح کند. لازم نیست معطل واقعیت بمانیم. این اتفاق را صنعت تبلیغات میتواند خلق کند.
به گزارش اکونومیست، سینماها از زمان همهگیری با مشکل مواجه شده بودند. در سال ۲۰۲۲، آنها در آمریکا ۳۵ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ درآمد داشتند. اما در ماه جولای اوضاع بهتر به نظر میرسید: آنها ۱٫۴ میلیارد دلار درآمد داشتند که بالاترین درآمد از دسامبر ۲۰۱۹ بود. بخش بزرگی از این پول از فروش بلیت «باربی» به دست آمده است. فیلمی در مورد یک عروسک پلاستیکی معروف و “Oppenheimer” درباره فیزیکدان معروف سازنده بمب هسته ای. هر دو فیلم در ۲۱ جولای اکران شدند. برادران وارنر، یکی از شرکتهای سازنده این فیلم، در ۶ آگوست اعلام کرد که فروش گیشه «باربی» در مجموع به یک میلیارد دلار رسیده است. ۴۵۹ میلیون دلار تنها در سینماهای آمریکا. «اپنهایمر» ۲۲۹ میلیون دلار در آمریکا و ۳۲۳ میلیون دلار در خارج از کشور به دست آورد. در بریتانیا، Vue، یک سینمای زنجیرهای، دومین تعداد ورودیهای آخر هفته خود را ثبت کرد.
محبوبیت «باربی» و «اپنهایمر» نشان میدهد که چرا سینماها با مشکل مواجه شدهاند. در طول همهگیری، استودیوها مدت زمان نمایش فیلم در سینماها و پخش آن را از حدود ۷۰ روز به ۴۵ روز کاهش دادند. برخی از فیلم ها به طور کلی از پرده بزرگ رد شدند. رید هستینگز، یکی از بنیانگذاران نتفلیکس، زمانی به طعنه گفت که سینماها چیزی جز طعم پاپ کورن را ابداع نکرده اند. اما در مورد پخش جریانی اغراق آمیز شده است: سینماها هنوز هم کشش دارند. تام کروز اکران “Top Gun: Maverick” یکی از محبوب ترین فیلم های سال ۲۰۲۲ را که در آن ایفای نقش کرد، به جای اکران آنلاین، به مدت دو سال نگه داشت. آخرین فیلم جیمز باند سه بار به همین دلیل به تاخیر افتاد.
اگرچه محدودیت های کرونایی و سرویسهای استریم در افول اخیر سینما نقش داشتهاند ، دلیل اصلی بهبود کُند آن در جای دیگری نهفته است. تجزیه و تحلیل دادههای ما نشان میدهد که مخاطبان هنوز هم ذائقه نمایش بزرگ را دارند، اما فیلمهای کمتری وجود دارد که آنها را جذب کند. وقتی «باربی» و «اپنهایمر» ظاهر شدند، تماشاگران نیز همین کار را کردند. فیلمهایی که اکران گستردهای در سرتاسر آمریکا و کانادا دارند – که در بیش از ۶۰۰ سینما به نمایش در میآیند – همچنان مانند قبل از همهگیری محبوب هستند. اما تعداد آنها کمتر بوده است. در سال ۲۰۱۹، ۱۳۰ فیلم به اکران گسترده رفتند. در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ تنها ۱۵۲ فیلم موفق شدند. در سال ۲۰۲۲، ۱۱۰ بود. امسال تاکنون ۹۷ فیلم در بیش از ۶۰۰ سینما به نمایش درآمده است. دادهها نشان میدهد که پرفروشترین فیلمها مانند قبل از همهگیری محبوب هستند.
در طول همهگیری، بسیاری از فیلمبرداریها باید متوقف میشد و برخی از فیلمها به صورت آنلاین منتشر شدند. در حالی که سینماها امسال ۵۵ اکران بزرگ دیگر مانند “Wonka”، پیش درآمد “Willy Wonka and the Chocolate Factory” و همچنین آخرین قسمت “Hunger Games” دارند، اعتصاب بازیگران و نویسندگان می تواند منجر به تأخیر در تولید پرفروشترین فیلمهای «شرور» و «گلادیاتور ۲» شود که قرار است در سال ۲۰۲۴ روی پردههای بزرگ بروند. اعتصابات تاکنون بیش از سه ماه ادامه داشته است. صاحبان سینماها و تماشاگران امیدوارند که یک طرف یا طرف دیگر بزودی بگوید که این تنها یک پیچ و خم طبیعی و تمامشدنی است.
به نقل از یک تحلیلگر تا کنون فسیل به رقم ۲۳۰ میلیارد تومان رسیده و فیلم باربی در مجموع از یک میلیارد دلار عبور کرده است.
اما این مقایسه را میتوان ادامه داد و فروش این دو فیلم را با سنگ محک دیگری هم سنجید، مثلاً با قیمت آپارتمان در بهترین نقطه از دو شهر گرانقیمت ایران و آمریکا.
یک آپارتمان ۲۰۰ متری در فرشته تهران الان حدود پنجاه تا شصت میلیارد تومان قیمت دارد، یعنی با فروش فسیل میشود چهار آپارتمان ۲۰۰ متری در فرشته تهران خرید.
اما در منهتن نیویورک قیمت یک آپارتمان ۲۰۰ متری حدود ۲ و نیم میلیون دلار است، یعنی با پول فروش باربی میشود ۴۰۰ آپارتمان دویست متری در منهتن خرید.
فروش باربی فقط در آمریکا نزدیک به پانصد میلیون دلار است، یعنی دویست آپارتمان!
این اختلاف یک به صد ( یا حتی یک به پنجاه ) را چطور باید تفسیر کرد؟ مشکل از اقتصاد ایران است که عددها تناسبی با آنچه در جهان میگذرد ندارد؟ یا باید اقتصاد فرهنگ ایران را جستجو کرد؟
به نظرم ریشه اصلی در اقتصاد است، این فقدان تناسب را میتوان در بسیاری از حوزههای دیگر ، خارج از سینما و فرهنگ هم مشاهده کرد.
باربی , کشتی تایتانیک , هالیوود
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.