حقوق بشر آمریکایی جنگافزار نظری هژمونی
گروه فرهنگی
حقوق بشر یکی از ایدئولوژیهایی است که آمریکا به واسطه آن، نظم جهانی خود را پیادهسازی میکند. یک پشتوانه نظری که میتواند به فعالیتهای نظامی و میلیتاریستی آمریکا در گوشه گوشه جهان مشروعیت ببخشد. ایالات متحده به پشتگرمی ایدئولوژی حقوق بشر، همچون دولتی توتالیتر، عملگرا و هدفمند در سطح جهان به تنظیمگری قدرتهای مختلف میپردازد.
اگر آمریکا نسبت به رعایت حقوق بشر در قسمتی از جهان نگران شد، باید دانست که برای حضور یا ایجاد تغییرات سیاسی و اجتماعی در آن در جهت تأمین حداکثری منافع ملی و منافع هژمونیک خود برنامهها دارد.
اما این دولت برای نابودی هر روزه حقوق بشر در فلسطین و یمن، هیچ اخمی به ابرو نمیآورد و با تمام توان از غاصبان و ظالمان عبری و عربی که متحدش هستند دفاع میکند. حقوق بشر آمریکایی، یک جنگافزار نظری خطرناک است که استقلال جغرافیایی و سیاسی و فرهنگی همه ملتهای جهان را تهدید میکند.
این مهمترین نقابی است که ایالات متحده بر چهره خود دارد، نقابی که هر آینه در حال رنگ باختن است. رنگ باختن این نقاب، یکی از مهمترین مرحلههایی است که برای رسیدن به نظم نوین جهانی و از میان رفتن هژمون و قدرت نرم آمریکا باید پشت سر بگذاریم. این همان حیثیت انسانی آمریکاست که در کنار قدرت نظامی آن، هژمون و سلطه تمامعیار این کشور را رقم زده است.
این حیثیت کاملا جعلی است، بر خلاف قدرت نظامی آمریکا که جعلی نیست. اما قدرت نظامی برای ساخت یک سلطه جهانی، کافی نیست. بلکه باید از پس قدرت، اقتدار هم باشد و حکومت موفق، حکومت بر ذهنهاست.
این اقتدار در این زمان شدیدا خدشهدار شده است. چرایی این گزاره و مطالب دیگری در مورد حقوق بشر آمریکایی با محوریت زندانهای مخفی این کشور در اقصی نقاط جهان را در گفتوگوی ما با دکتر امیرعلی ابوالفتح، پژوهشگر روابط بینالملل و مسائل آمریکا بخوانید.
آقای دکتر برای موارد ضد بشری که در آمریکا به صورت قانون درآمده است، به خصوص بعد از ۱۱ سپتامبر که فضای امنیتی بیشتر شد مثل قانون میهن پرستی ایالات متحده، قوانین منع تروریست، قانون مجوز دفاع ملی سال ۲۰۱۸ ، قانون منع فعالیت قاچاقچیان جنسی، سیاست های
مهاجرتی به خصوص در زمان ترامپ که در زمان کرونا بیشتر شد مثل آن دیواری که در مرز با مکزیک میخواستند بکشند، قانون بیخانمانی که الان دارد در کنگره دنبال میشود مجالس محلی هم دارند این کار را انجام میدهند که بیخانمانی را جرم تلقی میکنند کسانی که بیخانمان هستند جریمه شوند و زندان بیفتند که بعد از زمان شورش سیاه پوستان به خصوص جورج فروید، در کنگره دارد پیگیری میشود، راجع به مواردی از این دست لطفاً توضیحاتی بفرمایید.
کلیت آن یک سری مقررات است که مغایر با حقوق بشر هستندو مواضع حقوق بشری را نقض می کند اولین موردی که اشاره کردید در یکی دو دهه اخیر به آن پرداخته شده که همان قانون میهن پرستی هست بعد از ۱۱ سپتامبر یک سری روابط آنجا مورد استفاده قرار گرفت که مغایر با دادرسی و یا با حقوق زندانیها بود. در ۱۱ سپتامبر یک سری مسائل پیش آمد
و مقامات آمریکایی متوجه شدند با شیوه های معمول و مرسوم نمیتوانند مقابله کنند و باید تصمیمات خاص اتخاذ کنند . آن زمان دیکچری، معاون رئیس جمهور تعبیری داشت و میگفت برای مبارزه با تروریسم باید وارد بی سیاستی شد یعنی اینکه اگر ما حقوق بشر را نفی کردیم و موازین را زیر پا گذاشتیم برای یک منفعت بزرگتر در تلاش هستیم. مثلاً شکنجه یا بازجوییهای خشن اگر بتواند منجر به خنثی شدن یک حادثه بزرگتر بشود اشکال ندارد و ما میتوانیم که قوانین را زیر پا بگذاریم.مثلاً طبق همین قانون می توان یک فردی را بیشتر از حد مجاز در بازداشتگاه نگه داشت.
مشهورترینش واتر بردینگ بود که شکنجه است و فقط برای یک نفر خالد شیخ محمد که مغز اصلی حادثه ۱۱ سپتامبر بود نزدیک ۳۰۰ بار روش واتر بردینگ انجام شد بعد بحث نظارتهاست که فرض کنید یک نفر چون مسلمان بوده اسناد و مدارکش را بررسی می کردند. چون قرآن را از یک کتابخانه امانت گرفته بود تحقیق میکردند راجع او. رفت و آمدهایش را کنترل می کردند خانههایشان را کنترل می کردند خانوادههایشان را تحت فشار قرار می دادند
اگر یک نفر اسمش در تلفن این مضنونین بود ممکن بود شغلش را از دست بدهد روابط اجتماعیش دچار خدشه شود ممکن است انگ تحت نظر بودن FBI به یک نفر بخورد و زندگیش دگرگون بشود.
بحث زندان های مخفی بود که با زرنگی بوجود آمد و آمریکاییها میخواستند هر کاری را که در خاک آمریکا نمیتوانند انجام دهند، چون مثلاً آنجا نهادهای حقوق بشری هست و نهادهای نظارتی هست، وکلا هستند ، رسانه ها هستند، رقبای سیاسی هستند که می توانند افشاگری بکنند ودست دولت را ببندند، خیلی از اقدامات نقض حقوق بشر را خارج از مرز ها انجام می دادند. برای همین زندان گوانتانامو که بازداشتیهای افغانستان بعد از سرنگونی طالبان را به جای اینکه به آمریکا ببرند به گوانتانامو بردند. چرا که آنجا قوانین دادرسی آمریکا اعمال نمی شود و یک پایگاه نظامی هست و قوانین ارتش در آنجا پیاده میشود و هر کاری دل شان بخواهد انجام می دهند و زندانهای مخفی به وجود آوردند.
ابوغریب هم همینطور بود؟
نه ابوغریب فرق میکند اصلاً علت به وجود آمدنشان با هم متفاوت است ابوغریب یک زندانی بود در یک کشور اشغال شده که تمام تجهیزاتش در خدمت اشغالگران بود در افغانستان همین طور بود و زندانی بود به عنوان بگرام و فقط هم ابوغریب نبود زندان های عجیب و غریب زیادی داشتند بلکه تمام زندانهای عراق بود و در افغانستان هم همینطور حالا چرا نبردند زندان های آمریکا و بردند مثلا گوانتانامو چون میخواستند هر کاری دلشان بخواهد بکنند. مثلا یک نفر را ۱۷- ۱۸ سال زندانی می کردند بدون این که کسی بداند کجاست و اصلا جرمش چه بوده؟ اگر اینها در یکی از
زندان های آمریکا بود باید استانداردهایی را رعایت بکنند. اگر تعطیل نمیکردند به خاطر این بود که باید می آوردندش در آمریکا و دیگر نمی توانستند هرکاری می خواهند بکنند.
گوانتانامو را همه می دانستند اما یک سری
زندان های مخفی داشتند در لهستان، گرجستان لتونی و تایلند که آدمها را میبردند آنجا و آنچه
می خواستند انجام میدادند و هیچ کسی هم خبر نداشت. مسئله پروازهای اشباح معروف شده بود. یعنی افراد را از این زندان به آن زندان مخفی منتقل می کردند، هواپیما چارتر می کردند و پرواز
می کردند و جابجا می کردند حتی کشورهایی که این زندانها داخل آن وجود داشت خبر نداشتند که الان داخل این هواپیما زندانی هست و چه رفتاری به آن میکنند و کجا نگهداریاش میکنند.
وضعیت زندان های آمریکا این است. هستند کسانی که سال های سال زندانی هستند. پرونده سازیهایی
انجام میگیرد و دست بردن در پروندهها و افراد بی گناه را زندان انداختند یعنی روند دادرسی هم مورد نقد قرار می گیرد. بخشی از اینها جز قوانین است؛ چه قوانین ایالتی و چه فدرال. مجوزهایی داده میشود یا دولت محلی یا فدرال که این کارها را انجام می دهند و موارد خیلی زیادی از این دست وجود دارد.
و در کنار اینها جاسوسیها مطرح شد. ادوارد اسنودن افشاگریهای بزرگی انجام داد و گفت آژانس امنیت ملی آمریکا NSA ، هر کسی هرکاری که در دنیای دیجیتال انجام داده، تمام اینها را آمریکایی ها ضبط می کنند.
چه تلفن، چه موبایل، ایمیل، اینترنت و اینها… همه را آمریکاییها ضبط و رصد میکنند و به اطلاعات محرمانه و حریم خصوصی افراد دسترسی دارند و فقط افراد عادی نیستند بلکه نخست وزیر اسرائیل و نخست وزیر وقت آلمان هم مورد جاسوسی قرار گرفتند و این قدرت خیلی زیادی را به آنها می داد که می توانستند از این اطلاعات
سوء استفاده بکنند. اخاذی کنند باج خواهی کنند یا تهدید کنند که اطلاعات محرمانه را افشا می کنیم .همه اینها مواردی مغایر حقوق بشر است. الان صحبتی هست که می گویند چینی ها به تهدید آمریکا که گزارش حقوق بشر منتشر می کنند سندهای حقوق بشر را می نویسند و این که همه دنیا علیه ایران می شوند و این که حقوق بشر در آمریکا دارد نقض میشود.
اساسا آیا اینگونه است که آمریکاییها به اصولی معتقد نیستند و هر کاری به نفعشان باشد، انجام میدهند؟
نه این که به اصولی معتقد نیستند، حتما اصولی دارند اما رعایت حقوق بشر برایشان اصل نیست بلکه منافع ملی برایشان اصل است. اگر حقوق بشر منافع آنها را تامین کند مدافع حقوق بشر می شوند اگر تامین نکند یا حذفش می کنند یا چشم شان را میبندند.
از نظر شما آن انگیزه اصلی که باعث شده آمریکا برود سراغ حقوق بشر و آنقدر این را پررنگ کند که حالا خودش درآن گرفتار شده چه بوده است؟
حقوق بشر موضوع جدیدی نیست. از زمانی که بشر به وجود آمده حقوق بشر هم به وجود آمده است. نمونه مشهورش منشور کوروش است که ۲۵۰۰سال پیش مکتوب و نوشته شده. حتما هزاران سال قبل هم غیرمکتوب بوده و یک سری سنتها به صورت شفاهی انجام میشده و حقوق بشر چیزی نیست که مربوط به آمریکاییها باشد.
آمریکایی ها از وقتی که از انزوا خارج شدند و وارد مباحث جهانی شدند یعنی در قرن بیستم به این نتیجه رسیدند که طرح مسئله حقوق بشر میتواند بری اهداف جهانیسازی کمک باشد. به عنوان نمونه آقای ویلسون، رئیس جمهور وقت آمریکا در جنگ جهانی اول میآید و از حقوق ایران دفاع میکند و حامی ملت ایران میشود. کاری که ویلسون برای ایران انجام داد در حافظه جمعی ایران یک نقطه مثبت بود. یکی از دلایل دوستی و علاقهای که مردم ایران اواخر قاجار به آمریکاییها داشتند به خاطر مواردی مثل این بود که ویلسون آمد از حقوق مردم ایران در مقابل یک ابرقدرت ظالم دفاع کرد و ایرانیها گفتند آمریکاییها آدمهای خوبی هستند. آمریکاییها فهمیدند که این روش میتواند کمک کند برای شکل دادن به ائتلافهای منطقهای و جهانی و افزایش قدرت نرم. یا اینکه اتحادهایی پیدا کنند. مثلاً فرض کنید که آمریکا با آلمان یا ژاپن سر مسائل اقتصادی به مشکل برخورد و آمد برچسب نقض حقوق بشر زد به آنها. گفت آنها دارند اقلیتها را اذیت میکنند و برچسب دیکتاتوری به آنها زد. این توجیهی شد که با این کشورها برخورد بکنند. مثلاً آمدند و گفتند که ژاپنی ها
یک قوم وحشی و جنایتکار آدمخوار هستند و تصاویر آنها را به صورت حیوان میکشیدند و مردم را آماده کردند برای اینکه وقتی میخواهند بمب اتم بیندازند، مردم بگویند که سر یک قوم وحشی بمب انداختند ، نه یک سری انسان. این رفتار آمریکا میتوانست هم یک سری دوستیهایی ایجاد کند و هم شرایطی را برای توجیه رفتارهای خشن علیه دیگران به وجود آورد.
هر چه زمان بیشتر گذشت جهان فهمید حقوق بشر موضوع مهم و جذاب و مطلوبی است که آامریکاییها آمدند و از این موضوع استفاده کردن به عنوان ابزار و حالا میآیند از اوکراین دفاع میکنند در مقابل وحشیگری روسها و یک متحدی در اروپا پیدا میکنند و میگویند که روسها حقوق بشر را رعایت نکردند برای اینکه با روسها به بتوانند به مقابله بپردازند و بتوانند توجیه کنند سیاست های
خاص خودشان را.
این بحث حقوق بشر را آمریکا در اذهان جهانی بسیار خوب توانسته است جا بیندازد. در زمان ترامپ، او آمد قوانین مهاجرت را عوض کرد یا یک سری سختگیری هایی که در مرزها انجام شد، مخصوصا در مرز مکزیک که کمپهایی می زد و بچهها را از خانوادهها جدا میکرد. این موضوع وارد افکار عمومی آمریکا نشده و بیشتر افکار عمومی آمریکا خیلی مدافع این بحث ها هستند که علیه سیاه پوستان یک سری محدودیت هایی به وجود بیاید و از مهاجرت آنها به آمریکا جلوگیری بشود. به نوعی این نژاد پرست بودن درافکارعمومی آمریکا خیلی وجود دارد و این که ترامپ به عنوان وعده انتخاباتی این موضوعات را بسیار مطرح میکرد مثلا اینکه من مرز با مکزیک را دیوار میکشم و اجازه به مهاجرین نمی دهم . اینها بیشتر شبیه بحثهای نژادپرستانه است که مطرح میشود و مورد استقبال افکار عمومی آمریکا هست.
آمریکاییها برای دهه ها رفتار معقولتر و محترمانهتر و مدافعی نسبت به حقوق بشر داشتند یعنی افکار عمومی جهان پذیرفته بود که آمریکاییها مدافع حقوق بشر هستند مثلاً آمریکا مخالف افکار استعماری بود برای همین کشورهای مستعمره در پشت آمریکا قرار گرفتند آن زمان آمریکاییها کشوری مرفه و پولداری بودند پول خرج میکردند و کارهای
عام المنفعه و بشردوستانه بسیار انجام میدادند مثلاً در کشور خودمان میآمدند و کمک میکردند که فلان شهر آب لوله کشی شود با وبا مبارزه کردند و میدانستند که با این کارها میتوانند دل ملت ها را به خود جلب کنند اما بعد از یک مدتی آمریکا رفت به سوی تشکیل امپراطوری. امپراطوری یعنی خشونت، جنگ، سرکوبگری، غارت و کشتار و دیگر آمریکا آن کشور دست و دلباز و بشردوست نبود بلکه یک کشور متکبر استعمارگر غارتگری شد که میآمد جاهای مختلف را استعمار میکرد و از یک کشور پولدار مرفه تبدیل شد به یک کشور بدهکار بزهکار که آمار جرم و جنایت در آن بالاست و مشکلات اقتصادی دارد و دیگر نمیتواند پول خرج کند و مدام دارد از دنیا میکَند. آگاهی جوامع انسانی هم ارتقاء پیدا کرده مثلاً کاری که ۵۰ سال پیش آمریکا در ویتنام انجام داده ماه ها طول میکشید تا اخبارش به تهران برسد. اما الان ما در زمانی زندگی میکنیم که اگر رئیس جمهور آمریکا عطسه بکند چند دقیقه بعد همه دنیا خبردار میشوند هر اتفاقی که میافتد آنلاین هست. الان آن رفتار خشن ضد حقوق بشرش سریعتر در دنیا پخش میشود و مردم کاملاً آشنا هستند و الان مشکلی که آمریکا دارد این است که رهبری عملی آمریکا به چالش کشیده شده در کنار رهبری سیاسی اش، رهبری اقتصادی و نظامی اش به چالش کشیده شده آمریکا برای سالها حتی رهبری اخلاقی را به عهده داشت و همه مردم دنیا فکر میکردند که تمام خوبیهای دنیا در آمریکا جمع شده اما الان به این گونه نیست.
جدیدا کتابی نوشته شده که میگوید الان بزرگترین تهدید جهان آمریکاست از این جهت افکار عمومی دنیا دیگر باور نمیکند آمریکایی که گوانتانامو را دارد آمریکایی که در کشور خودش هزاران مشکل دارد آمریکایی که در مقابل ولیعهد عربستان تعظیم میکند در حالی که دست یک نفر را قطع کرده با اره دیگر باور نمیکنند که آمریکا مدافع حقوق بشر هست در محافل دنیا دیگر کسی باور نمیکند که آمریکا مدافع حقوق بشر هست. و اگر آمریکا نیاید رفتارهای خودش را بهبود ببخشد یقیناً دچار مشکل میشود الان موضوعی که پیش آمده این است که کشورها دارند جمع شوند به دور چین هم بحث مالی است و هم بحث رفتارهای انسانی و اگر قرار باشد آمریکا نقض حقوق کند و پول هم نداشته باشد ترجیح میدهند دنبال کشوری باشند که حتی اگر حقوق بشر را هم رعایت نمیکند حداقل پول داشته باشد اینجاست که می گویند جایگاه آمریکا به خطر افتاده و بحثهای اخلاقی است که در اصل خودش به خودش خیلی لطمه زده است در این مسئله.
آمریکا , امیرعلی ابوالفتح , حقوق بشر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.