مزایای تناسبی شدن انتخابات
«مشارکت بالا» یکی از شاخصههای انتخاباتی است که همواره مورد تأکید ویژه مقامات عالیرتبه کشور بهویژه شخص رهبر معظم انقلاب قرار داشته است. چهلمین «انتخابات» در تاریخ انقلاب ۴۴ ساله کشورمان، روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد تا نمایندگان دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره خبرگان رهبری بارأی مردم آغاز به کار کنند.
مقام معظم رهبری، چهاردهم فروردینماه دریکی از اولین سخنرانیهای سال جدید به اهمیت کیفیت برگزاری انتخابات پیش رو پرداختند و متذکر شدند که مسئولان، راهبرد «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات» را از هماکنون مشخص کنند تا انتخاباتی خوب، سالم و با مشارکت بالا داشته باشیم.
ازاینرو سراغ دو چهره سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب رفتهایم تا هرکدام از منظر جریان و افکار خود، راهبردهای عملیاتی برای برگزاری انتخابات مشارکتی و رقابتی ارائه دهند و درباره خلأها و نقاط ضعفها اظهارنظر کنند.
«محسن پیرهادی» عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی و «سید شهابالدین طباطبایی» دبیرکل حزب ندای ایرانیان در گفت وگوی چالشی که حدود دو ساعت به طول انجامید، وجوه مختلف چگونگی بهبود شاخصههای انتخاباتی را موردبررسی قراردادند و در جریان این مباحثه به ابعاد مختلف «اصلاح قانون انتخابات» و «ترمیم دوقطبی در جامعه» بهعنوان دو فاکتور تأثیرگذار در انتخابات پیش رو پرداختند. مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
در جریان بررسی طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس، مصوبهای مبنی بر تناسبی شدن انتخابات تهران تصویب شد. چه شد که این پیشنهاد ارائه شد و چه اهدافی را برای برگزاری انتخابات اسفندماه دنبال میکند؟
پیرهادی: تقریباً از اوایل مجلس یازدهم پیگیر تناسبی شدن انتخابات و تغییر موضوع انتخابات حداکثری بودیم؛ هم از بیرون مجلس و هم از سوی نمایندگان پیشنهاداتی دراینباره و در راستای افزایش میزان مشارکت ارائه شد. البته شورای نگهبان نیز بحثهایی در این مورد داشت که در پروسه قانونگذاری باید آنها را در نظر میگرفتیم. ادوار قبلی مجلس برای اصلاح قانون انتخابات گامهایی برداشته بودند اما معمولاً به نتیجه نمیرسید، گاهی فرصت نمیشد، در اولویت دستورکار مجلس قرار نمیگرفت یا بعضاً تضاد منافعی در برخی دورهها وجود داشت. مجلس یازدهم تأکید ویژه مقام معظم رهبری مبنی بر رسیدگی به این موضوع را داشت، سیاستهای کلی انتخابات چند سال قبل ابلاغشده بود؛ اما در ادوار گذشته به نتیجه نرسیده و جمعبندی نشده بود. البته در جریان رسیدگی مجلس یازدهم به اصلاح قانون انتخابات نیز کار بهسختی جلو رفت.
درباره تناسبی شدن انتخابات تهران هم در ابتدای کار، تناسبی شدن برای حوزههای انتخابیه با
۳ نماینده و بالاتر مطرح شد که موردپذیرش قرار نگرفت. پسازآن این پیشنهاد برای حوزههای انتخابیه ۴ نماینده و بالاتر ارائه شد اما بازهم با آن موافقت نشد. درنهایت پیشنهادی درباره تهران ثبت شد.
از مزایای مدل تناسبی این است که در این مدل، اندیشهها، آرا و گفتمانهایی که در جامعه وجود دارد و سرمایه اجتماعی دارند، متناسب با هوادارانی که دارند و آرایی که کسب میکنند، میتوانند نماینده و وکیلی در مجلس داشته باشند.
مدل تناسبی چه تفاوتی با مدل انتخابات حداکثری دارد؟
پیرهادی: در مدل اکثریتی این ایراد وجود داشت که دوقطبی شکل میگرفت و به این دلیل جریانهای دیگر حذف میشدند اما در مدل تناسبی این اتفاق نمیافتد، یعنی اگر گروهی ۱۰ درصد آرا را کسب کند، میتواند در شهر تهران ۳ نماینده در مجلس داشته باشد. برای مثال در دوره بعدی، اصلاحطلبان با توجه به مشارکت جریان خود و آرایی که کسب میکنند، میتوانند تعدادی از کرسیها را به خود اختصاص دهند.
بنابراین اگر فرض کنیم اکثریت جامعه به سمت یک جریان باشد و جریان دیگری در اقلیت قرار گیرد، هر دو طرف میتوانند در مجلس نمایندگانی داشته باشند و طیف حداقلی حذف نخواهد شد. در این شرایط اندیشه و گفتمانی حذف نخواهد شد. پیشازاین وقتی یک جریان سیاسی، در انتخابات مجلس پیروز میشد، جریان دیگر بهطور کامل حذف میشد و گروه حذفشده بنا بر یک قانون نانوشته به اپوزیسیون سیاسی یا منتقد تخریبگر تبدیل میشود، اما از مزیتهای این اصلاح، آن است که دیگر این اتفاق نمیافتد و نماینده جریان میتواند در مجلس حرفهای خود را بزند. این موضوع میتواند در داخل این جریانها هم صادق باشد. ممکن است گروهها نتوانند با یکدیگر به جمعبندی برسند و یک لیست بدهند، اما این عدم توافق بهمنزله حذف آنها نیست و خودشان میتوانند فهرستی ارائه دهند و به میزان رأیی که در تهران کسب میکنند، در پارلمان کرسی داشته باشند.
طباطبایی: ظاهراً درباره این طرح اول باید مجلس راضی شود، بعد شورای نگهبان، بعد مجمع تشخیص و ممکن است همه این مسیر به نقطه اول خود نیز بازگردد. من فکر میکنم سفرهای در حال چیده شدن است اما به نظر میرسد اغلب مهمانان این سفره هنوز قانع نشدهاند. تازه غذایی هم سر سفره نیست. با این طرحها تغییری در دیدگاه مردم ایجاد نخواهد شد. بخش عمده مردم از حوادث سال گذشته رنجیدهاند و بهجای این طرحها باید از آنها دلجویی شود.
تا پیش از حوادث سالهای اخیر، اپوزیسیون خارج از کشور که نمادی از عقبماندگی بود و گفتمان براندازی نیز که عتیقه محسوب میشد، توسط جوانان متولد پس از انقلاب به حاشیه رانده شد و جوانان اجازه عرضاندام به گفتمان اپوزیسیونی و براندازی نمیدادند. من تصور میکنم سال گذشته برای اولین بار بخشی از جامعه از کنشگران داخل کشور ناامید شد و با استیصال نگاهش را به خارج کشور دوخت. برخلاف شما من نمیتوانم برداشتهای خودم را به همه مردم نسبت دهم. باید بپذیریم بخشی از جامعه از پیگیری مطالباتش در داخل ناامید شده است.
چراکه اساساً بخشی از جامعه توسط حاکمان کشور نادیده گرفتهشده و مطالباتش به رسمیت شناخته نمیشود. همین اعتراضات سال گذشته را ببینید. در ابتدای این اعتراضات چقدر از سازوکار شنیدن صدای مردم گفته شد؟ چقدر آقایان از تغییر حکمرانی گفتند؟ کسی شک داشت بخش زیادی از جوانان کشور چه آنان که در کف خیابان حاضر میشوند و چه بخش اکثریتی که با افراد کف خیابان همدل هستند، جوانان همین سرزمین هستند که نسبت به سیاستها و به این شیوه حکمرانی اعتراض دارند؟ مگر از تفکیک معترض و اغتشاشگر استفاده نمیکردند؟
خب چه شد که یکباره با کنترل فضای اعتراضات همه این حرفها را یادشان رفته و هم رسانهها و هم آقایان مسئول، اسم اعتراضات سال گذشته را گذاشتهاند اغتشاشات؟ یک کلمه هم از اعتراضات حرف نمیزنند؟ واقعاً فکر میکنید معترضین قانع شدهاند که شرایط کشور خیلی هم خوب است و اشتباه میکردند؟
من قبلاً هم گفتهام ما اپوزیسیون برانداز جدی نداریم، دلیلش هم این است که نسلهای باتجربه کشور حتی اگر منتقد هم باشند، به براندازی باور ندارند. وضع اپوزیسیون خارج کشور را هم میبینید. قابل پیشبینی هم بود. معتقدم اگر اپوزیسیون وزن گرفت، به دلیل عملکرد ضعیف و بد برخی از مسئولان در داخل کشور بود.
زمانی که صداوسیما برای همه اقشار جامعه برنامهسازی نمیکند، شبکه اینترنشنال مخاطب پیدا میکند. رسانههای ما باید در هر موضوعی که به کشورمان مربوط میشود، روایت اول را داشته باشند. اگر ما روایت اول را نداشته باشیم، اخبار کشورمان در رسانههای بیگانه منتشر میشود که شاید فقط ۱۰ درصد آن واقعی و ۹۰ درصد آن فیک و غیرواقعی باشد. در مسائل گوناگون باید واقعیتها را به مردم بگوییم و نشان دهیم.
قاطبه مردم هیچگاه هیچ حسابی روی خارج از کشور نمیکنند. مردم ثبات را دوست دارند و نمیخواهند کشور دچار ناآرامی و اغتشاش شود. ممکن است به موضوعی اعتراض کنند و شاید بازهم اعتراض داشته باشند، اما کسی حق ندارد به بهانه اغتشاش حق اعتراض را نادیده بگیرد. در همین اتفاقات سال گذشته ۹۰ درصد اعتراض بود و ۱۰ درصد سوء استفاده کردند. اینها نباید باهم خلط شود. باید پاسخ درست به اعتراض داده شود نه اینکه معترض را محکومبه اغتشاش کنیم و خوشحال باشیم که موضوع حل شد. شاید بهصورت مقطعی جمع شود، اما با این روش چیزی حل نمیشود.
پیرهادی: بنده اعتراض را محترم میدانم، اما زمانی که اصل ۲۷ قانون اساسی درباره اعتراض قانونی بهخوبی اجرا نمیشود و مردم نمیتوانند اعتراضات خود را بهصورت قانونی اعلام کنند، اغتشاش ایجاد میشود.
به موضوع اصلی بحث یعنی طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس بازگردیم. فکر میکنید نقطه قوت این طرح کدام بخش آن است؟
پیرهادی: درباره تصمیم دستگاه نظارتی مبنی بر رد یا عدم احراز صلاحیتها مقرر شد به کاندیدا توضیح داده شود که علت چه بوده است و این فرصت به او داده میشود که از خود دفاع کند. این مادهقانونی قطعاً نقطه قوتی در مسیر برگزاری انتخابات است. البته این تصمیم با رایزنی و پس از هماهنگی شورای نگهبان اتخاذشده و آنها نیز با آغوش باز پذیرفتند که این فرصت به کاندیداها داده شود که از خود دفاع کنند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.