چالشی به نام تکدیپیشگی
گروه اجتماعی – حسن طباطبایی
تکدیگری معضل اجتماعی شایع در بسیاری از کلانشهرها و کشورهای درحالتوسعه است؛ با این تفاوت که میزان بروز، زمینهها و عوامل گسترش و نحوه مقابله با آن برحسب ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی کشورها متفاوت است. کشور ما نیز از بروز پدیده تکدی گری و پیامدهایش مصون نیست. درواقع شرایط خاص متکدیان بهگونهای است که بیتوجهی و غفلت نسبت به گسترش آن میزان معضلات و انحرافات اجتماعی را افزایش میدهد و شرایط نابهنجار آنها، آسیبهای بسیاری را در جامعه تولید یا بازتولید خواهد کرد. همانطور که آسیبهای اجتماعی به دلایل متعددی پدید میآید و عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نقش بسیار مهمی در بروز آسیبها دارد، پدیده تکدی گری نیز از این قاعده مستثنا نیست و از دیرباز بهعنوان یک معضل اجتماعی موردتوجه دولتها بوده است، اما هیچیک از تدابیر اتخاذشده چندان کارساز و راهگشا نبوده و به تعبیر مددکاران اجتماعی «اقتصاد تکدی گری با خلاقیتهای مختلف در حال چرخش است.»
این مسئله، زائیده فقر و نابرابری اجتماعی است و شواهد و بررسیها نشان میدهد، به دلیل کسب درآمد بالا، متکدیان به دنبال شغل نمیروند و هرازگاهی با تغییر شکل و نحوه تکدی گری به کار پردرآمد خود رونق بیشتری میبخشند.
بعضی از متکدیان با تظاهر به نقصعضو در مکانهای پرتردد گدایی میکنند؛ برخی هم با پوشش مناسب و از طریق چانهزنی با عابران و درخواست کمک مالی، کسب درآمد دارند و گاه ترفندشان جلب ترحم از طریق پوشیدن لباسهای مندرس است. گروهی از گدایان تهران با سوءاستفاده از اعتقادهای مذهبی درآمد کسب میکنند؛ خواباندن کودکان کرایهای در سطح معابر نیز از روشهای دیگر تکدیگری به شمار میرود. بعضی گدایان هم به اسم فروش بعضی اقلام، برای کلاشی و فریب مردم اقدام میکنند. گدایی با نوزاد سر چهارراهها، گدایی کودکان در معابر و چهارراهها با دود کردن اسفند و پاک کردن شیشه ماشین هم از انواع معمول دیگر در این حرفه است. نشان دادن قبض دارو و مدارک بیماری و فقر هم از روشهای دیگر گداییاند که متکدیان در بعضی نقاط تهران از این طریق روزانه درآمد میلیونی کسب میکنند.
سازماندهندگان متکدیان کلانشهر تهران برنامههای خلاقانه هم دارند. آنان با توجه به شرایط مناطق مختلف شهر و حجم تردد افراد با وسایل نقلیه عمومی یا شخصی، کودکانی اعم از دختر و پسر، نوزاد و حتی نوع پوشش گدایان را طرحریزی و آنان را به خیابان روانه میکنند.
گدایی از طریق فروش آدامس، جوراب، خمیردندان، فال و کالاهای بیکیفیتی که افراد معمولا به آنها نیازی ندارند، معمولترین روش تکدیگری سر چهارراهها است.
بنابر اظهارات سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، متکدیان در چند گروه تقسیمبندی میشوند:«دسته اول افرادی هستند که شغلشان تکدیگری است و اغلب از این راه کسب درآمد میکنند. دسته دوم افرادی هستند که به دلیل نیازمندی و فقر و بهمنظور تأمین معاش به تکدیگری روی آوردهاند. دسته سوم افرادی هستند که درگیر جرائمی مانند مواد مخدر هستند و برای تأمین آذوقه و مواد مخدر تکدیگری میکنند. عده دیگر افرادی هستند که به دلیل بیپولی ناشی از مهاجرت تکدیگری میکنند. برخی دیگر از متکدیان اتباع بیگانهای هستند که به دلیل بیسرپناهی، بیهویتی و بیشغلی به این کار روی میآورند اما برخی دیگر افرادی هستند که در قالب تکدیگری به جرائمی مانند قاچاق و توزیع مواد مخدر اقدام میکنند. درواقع تکدیگری پوششی برای پنهان کردن جرائم آنان به شمار میرود. برخی از افراد هم دستفروشی میکنند و فروش کالا بهانهای برای تکدیگری آنان است.»
در سراسر جهان موضوع تکدیگری و بیخانمانی وجود دارد. تکدیگری معمولا در کشورهای فقیر و درحالتوسعه نمود بیشتری دارد و ایران نیز از این موضوع مستثنی نیست و به گفته چلک، «چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی هیچ آماری از تعداد متکدیان در دست نیست، زیرا تکدیگری موضوعی نیست که قابل ثبت و شناسایی مستمر باشد. درواقع بیشتر قضاوتهایی که در این زمینه وجود دارد یا براساس مشاهدات میدانی یا براساس تعداد متکدیانی است که به مراکز ارجاع یا نگهداری میشوند. از سوی دیگر اجرای طرحهای ضربتی و غیرکارشناسانه و ناکارآمد باعث به دست آمدن آمارهای نادرست در این زمینه میشود.»
اقتصاد، ریشه تکدیگری
تکدیگری حاصل ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جامعه است. براین اساس «۸۵٫۳ درصد از مشارکتکنندگان یک نظرسنجی، تورم، افزایش قیمت کالا و خدمات را در گسترش تکدیگری مؤثر دانسته و «ایجاد اشتغال» را مهمترین راهکار رفع این معضل عنوان کردهاند.» هرچند دلایل متعددی را میتوان در شکلگیری پدیده تکدیگری مؤثر دانست که اصلیترین آن کسب درآمد از روشهای بدون دردسر است؛ چراکه طبق تحقیقات بهعملآمده بسیاری از متکدیان ازنظر مالی با مشکل چندانی مواجه نیستند، بلکه تنها به دلیل کسب درآمد بدون دردسر و زحمت به این کار روی میآورند.
به هر ترتیب، با افزایش قابلملاحظه پدیده تکدیگری در جامعه و بهویژه در سطح کلانشهرها، اداره کل پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا از رهگذر نظرسنجی، دیدگاه شهروندان تهرانی را در مورد علل تکدی گری و راهکارهای پیشنهادی آنها برای مقابله با این معضل اجتماعی جویا شده است.
این افکارسنجی بهصورت تلفنی و در روزهای ۱۶ تا ۲۵ بهمنماه ۱۴۰۱ انجامشده است. جامعه آماری این پیمایش شامل تمامی شهروندان بالاتر از ۱۸ سال ساکن در مناطق ۲۲ گانه شهر تهران است. حجم نمونه این تحقیق ۵۸۱ نفر نيز بوده که بهصورت تصادفی ساده انتخابشده است.
پنج دلیل عمده شکلگیری پدیده تکدیگری ازنظر پاسخگویان عبارت است از کسب درآمد بدون دردسر و زحمت (۱۷/۹۱ درصد)، نداشتن شغل و درآمد (۱۶/۵ درصد)، نداشتن سرپرست یا خودسرپرست بودن (۱۵/۴ درصد)، سودجویی از کودکان و معلولان (۱۲/۶ درصد) و اعتیاد به مواد مخدر (۱۰/۲ درصد).
فقدان نهادهای حامی افراد نیازمند با ۹/۲ درصد، نداشتن مهارت و فنون شغلی با ۷ درصد، پیری و معلولیت با ۶/۵ درصد و مهاجرت از روستا به شهرها با ۴/۷ درصد از دیگر موارد اشارهشده است.
۴۹/۶ درصد از پاسخگویان معتقدند که شیوع ویروس کرونا نقش «کم» و «بسیار کم» در گسترش پدیده تکدیگری داشته است. همچنین ۴۶/۳ درصد نیز ابراز داشتند که شیوع کرونا میتواند (تاحدی، زیاد و خیلی زیاد) عامل گسترش پدیده تکدیگری باشد. ۳/۴ درصد هم گفتهاند کرونا «اصلا» نقشی در گسترش پدیده تکدیگری نداشته است.
۰/۷ درصد هم دراینباره نظری ابراز نکردهاند.
بخش دیگری از یافتههای این نظرسنجی به برآورد میزان تأثیر شرایط اقتصادی بر گسترش پدیده تکدیگری اختصاص داشته است. بر این مبنا ۸۵/۳ درصد از پاسخگویان معتقدند که تورم و افزایش قیمت کالا و خدمات (به میزان خیلی زیاد، زیاد و تا حدی) در گسترش تکدیگری نقش دارد. این در حالی است که ۱۲/۹ درصد به میزان «خیلی کم» و «کم» این پدیده را ناشی از مشکلات اقتصادی دانستهاند. ۱/۸ درصد افراد نیز دراینباره نظری نداشتهاند.
همچنین اقدامات و راهکارهای مورد تأکید در این نظرسنجی برای رفع معضل تکدیگری به ترتیب عبارتاند از: ایجاد اشتغال (۲۳/۴ درصد)، سازماندهی نیازمندان واقعی (۲۰/۷ درصد)، ایجاد و گسترش مراکز و نهادهای حمایتی (۱۹/۹ درصد) و آموزش و کسب مهارتهای شغلی (۱۳/۸ درصد).
۲۲٫۲ درصد باقیمانده نیز راهحلهای برخورد قانونی با متکدیان و جمعآوری آنان (۱۰/۱ درصد)، کمک نکردن مردم (۷/۵ درصد)، جلوگیری از مهاجرت از حاشیهها به شهرهای بزرگ (۴/۶ درصد) را پیشنهاد دادهاند.
متکدیانی که نیازمند واقعی نیستند
تکدی گری نه حرفهای تولیدی است و نه یک مسئولیت اجتماعی به شمار میرود. مقابله با تکدی گری باید بهعنوان یک امر مهم اجتماعی موردتوجه مدیران شهری قرار گیرد و باید برنامهای منسجم و منظم برای ایجاد اشتغال متکدیان و سروسامان دادن به وضعیت آنها اندیشیده شود. فقدان اشتغال و کار مناسب، نداشتن مهارت و فنون شغلی، فقر مادی، پیری، ازکارافتادگی، اعتیاد، معلولیت و بیماری، سست بودن بنیان، بالابودن هزینه زندگی و … از مهمترین عواملی است که به ایجاد پدیده تکدیگری میانجامد. اینها مواردی است که روحالله مهرجو، پژوهشگر اجتماعی مطرح میکند.
اما واقعیت این است که گروهی از متکدیان نیازمند واقعی نیستند و به شکل سازمانیافته فعالیت میکنند. نتایج برخی پژوهشها نشان میدهد، حدود ۶۰ درصد از كسانی كه به شغل تكدیگری در تهران مشغولاند نياز مالی ندارند و برخی از آنها از سلامت کامل برخوردارند و فقط بهواسطه کاهلی و جلبترحم مردم گدایی میکنند و بيش از ۷۰ درصد اين افراد در قالب باندهای سازمانیافته به اين فعاليت مشغولاند و بهطور متوسط ماهیانه، درآمدی بین ۳۰ تا ۶۰ میلیون تومان دارند. آنها بهتمامی قوانین و راهکارهای فرار از قانون آگاهاند و مدیریت صحیح و بدون نقص آنها موجب شده تا بهصورت سازمانیافته اقدام به کسب درآمد کنند.
مهرجو نیز بر این امر صحه میگذارد. او بابیان اینکه امروزه تکدیگری به یک حرفه پولساز و مافیایی تبدیلشده است، توضیح میدهد: «عده زیادی از متکدیان بهویژه در کلانشهرها ساعت کار معین، محل و موقعیت از پیش مشخصشده برای تکدیگری دارند و بهصورت گروهی و سازمانیافته و تحت مدیریت افراد سودجو و منفعتطلب گدایی میکنند. در حقیقت تکدیگری، زاده وضعیت نابسامان اقتصادی است که در هر جامعه بسته به وضعیت آن در انواع مختلف بروز و در جامعه ایجاد معضل میکند.»
وی در ادامه بیان میکند: «حادترین نوع آن استفاده از زنان و کودکان برای تحریک احساسات است. شیوههای تکدی گری در جوامع روزبهروز در حال تغییر است و گدایان هرروز با ترفندهای تازه به سراغ مردم میروند و سعی میکنند احساسات آنان را برانگیزانند تا در جهت کسب منفعت خود از آن بهرهجویند.»
سال ۱۳۹۷ آسیب شناسان اجتماعی این معضل را بررسی و روایت کردند که «متکدیان برای محل تکدیشان سرقفلی دارند و پولی به رؤسای باندهای گدایی پرداخت میکنند. مثلا مبلغ سرقفلی مقابل در ورودی امامزاده صالح(ع) برای ۶ ماه بین ۶ تا ۹میلیون تومان است. بالاترین مبلغ سرقفلی برای تکدیگری در تهران اول میدان تجریش، بعد میدان انقلاب، فردوسی و آزادی است چراکه جزو اماکن ممتاز برای متکدیان است. متکدیان در تهران، مافیای گدایی دارند که برای آنها پاتوق گدایی فراهم میکند تا در این پاتوق به تکدیگری مشغول باشند. بعضی از متکدیان ۴ فصلاند. یعنی تابستان در شمال، نوروز در فارس و اصفهان، پاییز در مشهد و زمستان در تهران و کیش و جنوب گدایی میکنند. اکثر این افراد پولهای خود را در خانه نگه میدارند. متکدیان از عاطفه مردم سوءاستفاده میکنند درحالیکه اغلب معتادند و حتی برای تکدیگری کودک کرایه میکنند. نکته مهم این است که عامل گسترش شبکههای تکدی و تقویت آنها، دلسوزی و ترحم مردم و کمبود اطلاعات در مورد تواناییهای مالی متکدیان است. درحالیکه نیازمندان آبرومند هیچگاه دست نیاز بهسوی افراد دراز نمیکنند.»
آسیب شناسان، همان سال در بررسیهای متوالی خود، برای مقابله با باندهای تکدیگری، این راهکار پیشنهادی را ارائه کردند که «مردم صدقات و کمکهای خود را یا از طریق نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد و سازمان بهزیستی به دست نیازمندان برسانند یا از طریق خیریههای شناسنامهدار و شناختهشده به کمک نیازمندان واقعی بشتابند. بسیاری از متکدیان میلیونر بوده و درآمدشان از طریق اجاره دادن کودکان و تکدی روزانه، از درآمد یک کارمند یا استاد دانشگاه بسیار بیشتر است. کمک به گدایان، حمایت از شبکه مافیای گدایی است. هرچند سماجت، اصلیترین ابزار کار متکدیان است اما شهروندان باید با عنایت به این مسائل از کمک به آنها خودداری کنند تا شاید بتوان این موریانههای اجتماعی را از جامعه جمعآوری کرد. با آموزش مهارت به متکدیان و بازگرداندن آنها به شهرهایشان میتوان با این معضل مبارزه کرد تا دیگر شاهد متکدیان در کلانشهرها و حتی شهرهای کوچک نباشیم.»
ساماندهی متکدیان از سال ۷۸ در دستور کار نهادهای مختلف قرار گرفت. از آن زمان تاکنون به دلیل مشکلات قانونی هرسال تعدادی از این افراد جمعآوری و پس از مدت کوتاهی دوباره به خیابانها برمیگردند.
دکتر احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی و دبیر قرارگاه اجتماعی شهر تهران نیز تلویحا این اقدام را غیراثربخش توصیف و تأکید میکند: «شبکههای متکدیان بهصورت سازماندهی شده یا غیر سازماندهی شده چهارراهها را رهن و اجاره میدهند و اینها را از شهرستانها به سمت تهران وارد میکنند و هر چهارراهی را به یک قیمتی به شبکه متکدیان واگذار میکنند، حتی اگر ما هرروز طرح ساماندهی متکدیان داشته باشیم تا وقتی برخورد مناسب با سرشبکههای متکدیان صورت نگیرد، روزبهروز شاهد افزایش متکدیان هستیم و یک اقتصاد در کف خیابان وجود دارد.»
احمدی صدر به این مسئله هم گریز میزند که قوانین ما برای برخورد با متکدیان بازدارنده نیست: «بیتردید پلیس و سایر نهادها و دوستان زحمت میکشند اما برآیند و خروجی کار این است که متکدیان از سر چهارراهها جمع نمیشوند، این خیلی مسئله مهمی است؛ ما پیشنهادمان این است. شهرداری که خادم مردم است و حتما طرح جمعآوری را باقوت و قدرت به کمک دستگاه ادامه میدهیم، اما جمعآوری متکدیان در تهران نتیجه نخواهد داد، الا اینکه با این سرشبکهها برخورد جدی و بازدارنده بشود و از ورود این متکدیان بهصورت سازماندهی شده سر چهارراهها جدا جلوگیری شود و برخورد لازم صورت بگیرد که جمعآوری ما هم اثر داشته باشد و مردم بتوانند این اثر را در شهر ببینند. یک مجموعه بههمپیوسته شامل فرمانداری، شهرداری، پلیس، دستگاه قضا، کمیته امداد، اینها دستاندرکار هستند که بحث متکدیان سامان پیدا کند. همچنین هیچ اهرمی برای کنترل اتباع بیگانه در کشور وجود ندارد؛ یعنی اینها هر جا که بخواهند در شهر تهران تردد میکنند، اینها مسائلی است که نمیگذارد بحث متکدیان بهدرستی ساماندهی بشود.»
«حوزه قضایی کشور در مواردی بهمنظور برخورد با متکدیان قوانینی را پیشبینی کرده اما تجربه نشان داده برخوردهای قضایی و بگیروببندها منجر به تأثیرگذاری پایدار برای کنترل و کاهش تکدیگری نشده است.» سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی به این مسئله باور دارد و معتقد است: «برنامههای ما در حوزه
تکدی گری باید بهصورت منسجم و هماهنگ و تحت نظر یک متولی معتبر و باتجربه باشد. این متولی باید توان ایجاد هماهنگی دستگاهها برای ایجاد برنامه در خصوص آسیبدیدگان اجتماعی پس از جمعآوری را داشته باشد. وقتی پس از جمعآوری برای آنان برنامه مناسبی نداریم، ممکن است جذب فعالیت دیگری شده یا به سمت آسیبی با درجه شدیدتر بروند.»
طبق آییننامه مصوب سال ۱۳۷۸ شورای عالی اداری وظایف دستگاههای مختلف در خصوص متکدیان مشخصشده و به گفته چلک «شهرداری، بهزیستی و نیروی انتظامی بیش از هر دستگاه دیگری درگیر این موضوع هستند و بیشترین بار روی دوش آنها است. اما هر اقدامی انجامشده، این چرخه از بین نرفته و اقتصاد تکدی گری با خلاقیتهای مختلف در حال چرخش است.»
متکدیان جوان و مجرد!
عموم متکدیان را درگذشته میانسالان متأهل تشکیل میدادند، اما امروزه نتایج پژوهشها حاکی از آن است که تعداد متکدیان جوان و مجرد رو به افزایش است. به گواه پژوهشها و مستندات موجود، این امر در بردارنده نکات مهم و قابلتأملی است. به این معنا که احتمالا برخی از مجردها بیکارانی بودهاند که به دلیل نبود کار و از روی اجبار به تکدی گری روی آوردهاند، یا اینکه اساسا تکدی گری در جامعه ایران تبدیل به یک حرفه شده است. حرفهای که اتفاقا عواید بسیار زیادی دارد. به همین دلیل گذشته از افرادی که به دلیل فقر و نداری و یا از روی اجبار اقتصادی و برای کسب ضروریات زندگی به این کار روی میآورند، بسیاری از متکدیان، تکدی گری را حرفهای میدانند که سود سرشاری دارد و از گزند سازمان امور مالیاتی نیز مصون است. درمجموع شواهد و قرائن نشان از آن دارد که تکدیگری در جامعه ایران علتهای اجتماعی دارد. بنابراین در وهله اول باید به اصلاح ساختارهایی پرداخت که ظهور و بروز چنین پدیدهای را به دنبال دارد. پرواضح است که اصلاح ساختارهای اقتصادی و بهتبع آن ایجاد اشتغال تأثیر بسیار مهمی در کاهش نرخ تکدیگری خواهد داشت. علاوه براین، ازآنجاکه بسیاری از متکدیان افرادی ازکارافتادهاند و یا از برخی معلولیتها رنج میبرند، تقویت و گسترش نهادهای حمایتی برای بهبود وضعیت این دسته از متکدیان ضروری است. البته نوع و میزان حمایتها باید حداقل از میزان درآمدهایی که متکدیان به دست میآورند کمتر نباشد. بااینوجود اگر تکدیگری را یک رابطه اجتماعی میان کمک گیرنده و کمک دهنده قلمداد کنیم، به نظر میرسد توجه به هر دو طرف این رابطه حائز اهمیت است. در مورد طرف اول رابطه یعنی کمک گیرنده باید به اصلاح ساختارهایی پرداخت که درزمینه ایجاد اشتغال ناتواناند و پاسخگوی جمعیت فعال کشور نیست. نکته مهمتر در این زمینه آن است که صرف وجود شغل نمیتواند این مشکل را به طورکامل از میان ببرد. اگر مشاغل زیادی هم در جامعه ایجاد شود اما درآمد شاغلان درقیاس با درآمدی که افراد از
تکدی گری به دست میآورند کمتر باشد، باز مشکل به قوت خود باقی میماند. درآمد بسیاری از متکدیان از درآمد اغلب اقشار جامعه بیشتر است و برای قاطبه متکدیان، تکدی گری حرفهای نانوآبدار است و به همین دلیل هم بعضا از پذیرفتن پیشنهادهای کاری طفره میروند.
لزوم کارآمدی نظام تأمین اجتماعی
بهبیاندیگر در مواجهه با این پدیده باید توجه داشته باشیم که متکدیان چندین دستهاند. برای متکدیان جوان و کسانی که نگاهی حرفهای به تکدیگری دارند، ایجاد اشتغال باید به صورتی باشد که درآمد مکفی برای آنان به همراه داشته باشد. بااینوجود به دلیل اینکه تکدیگری برای این دسته از افراد حرفهای پردرآمد و بدون دردسر است نمیتوان انتظار داشت که همه آنان در صورت پیشنهاد کاری با درآمد مکفی از تکدی گری دستبردارند.
بخشی از متکدیان را زنان، کودکان و سالخوردگان و معلولان تشکیل میدهند که برای آنان حمایتهای اجتماعی موضوعیت پیدا میکند و جدا کردن این گروه از خیل متکدیان، مستلزم کارآمدی نظام تأمین اجتماعی است. نظامی که بتواند نیازهای مالی آنان را در حد لازم برآورده سازد و ازنظر درمانی تحت پوشش قرار دهد. حمایتهای اجتماعی که در حال حاضر توسط نهادهایی چون کمیته امداد امام خمینی (ره) انجام میشود نه شمولیت دارد و نه آنقدر هست که بتواند ضروریات زندگی این دسته از متکدیان را برآورده سازد. بهویژه آنکه تکدیگری درآمد بسیار زیادی دارد و قبح اجتماعی آن برای بسیاری از افراد جامعه ازمیانرفته است.
آنسوی دیگر پدیده تکدی گری کسانی هستند که به متکدیان کمک میکنند. بهعبارتدیگر تکدی گری تعاملی است بین متکدی و کمککننده، بنابراین گام ضروری در این زمینه، تغییر نگرش جامعه نسبت به این پدیده است. در جامعه ما عموم افراد، متکدیان را افرادی نیازمند میپندارند. از این منظر تغییر نگرش جامعه، مقولهای اساسی و مهم است که البته کاری دشوار و زمانبر است.
تکدی گری , حسن طباطبایی , گدایان , گدایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.