ناباروری مشکل زنانه نیست!
گروه اجتماعی- نادیا احمدی
هر سال در سرتاسر جهان تعداد قابل توجهی از زوجها زمانی که تصمیم به فرزندآوری میگیرند، به ناباروری خویش پی میبرند! در کشور ما هم، برخی زوج ها که به خانه بخت میروند، احتمال دارد یک رقم به آمار ناباروری اضافه کنند. همیشه احتمال نابارور بودن وجود دارد و این مشکل، افراد مختلف را از طیفهای گوناگون گرفتار میکند. اهمیت این مسئله وقتی پدیدار می شود که بدانیم ناباروری یکی از عواملی است که منجر به کاهش نرخ تولد و در پی آن کاهش نرخ رشد جمعیت میشود و چند سالی است آمارهایی از زبان مسئولان و کارشناسان شنیده میشود و متعاقب آن پیشبینیهایی میشود که آیندهای ترسناک را برای جمعیت کشور ترسیم میکند. اما سوای این موضوع که پرداختن به جنبه های مختلف آن، بحث مفصلی را می طلبد، محور نگارش این گزارش، نگاه غلط و تابو بودن درمان ناباروری است، مشکلی که در میان تمامی زوجهای نابارور مشترک است و معمولا روند درمانی به واسطه عدم فرهنگسازی به صورت پنهانی صورت میگیرد. به دلیل همین نگاه غلط، ناباروری یک مشکل زنانه تلقی میشود اما کاوش دادههای آماری خلاف این مسئله را نشان می دهد. بنابراین ناباروری به عنوان یک مسئله پزشکی، ابعاد دیگری هم دارد که در حوزه های فرهنگی و اجتماعی دسته بندی می شود.
جامعه همچنان ناباروری را امری زنانه می داند!
مسئله ناباروری به خودی خود تنها مشکل زوجین نیست، بلکه، زوج نابارور تحت تاثیر ناباروری و باقی ماندن در گذرگاه نقش همسری به والدی ممکن است فشارهای روانی و اجتماعی بسیاری را تجربه کنند. اگرچه حمایت از درمان ناباروری بهعنوان یکی از موارد مهم در سیاستهای جمعیتی مطرح بوده و رایجترین مانع در این راه که هزینههای گزاف درمانی است با حمایت مالی دولت و همگانی شدن بیمه ناباروری در آستانه رفع شدن است، اما هنوز بخشی از هزینههای درمان به عهده افراد متقاضی است و مستلزم برداشتن موانع بوروکراسی و تدوین شیوه نامه فنی بهرهمندی از پوشش بیمهای است. از سوی دیگر افرادی هستند که درمانهای ناباروری هم نمیتواند آنها را صاحب فرزند کند و درصد موفقیت روشهای درمانی ناباروری نسبت به درمان سایر بیماری ها در علم پزشکی، از قطعیت پایینتری برخوردار است.
علیرغم آنکه مشکل ناباروری می تواند مربوط به هریک از زوجین باشد اما اثر آن بر زنان، عمیق تر از مردان است و گاه نوک پیکان ناباروری به سوی زن نشانه می رود. این زنان هستند که «نازا» خطاب می شوند و مورد هجوم طیف گسترده ای از انواع آزارهای کلامی، مانند سرزنش و زخم زبان ها قرار می گیرند و مقصر قلمداد می شوند.
مژگان میراشراقی، مددکار اجتماعی درتوضیح این مسئله، با اشاره به «واژه نازا» در گفت و گو با «رسالت» می گوید: «انتخاب این واژه در محاورات روزمره و حتی در متون علمی و خبری رواج دارد، اما استفاده از این واژه نادرست است، زیرا نازایی، به دلیل اشاره داشتن به زایش و زایمان، دلالت بر امری زنانه دارد و وقتی ما از این واژه استفاده میکنیم، انگار میخواهیم بگوییم ناباروری امری زنانه است؛ یک باور نادرست قدیمی که زنان را در این زمینه مقصر قلمداد میکند. اما امروزه همه بهخوبی میدانند که بار ناباروری تنها بر دوش زنان نیست و گاه گفته میشود که در کشور ما ناباروری با علل مردانه حتی بیش از علل زنانه است.»
این مددکار اجتماعی تاکید می کند: «واژهها با خود بار معنایی دارند. هنوز در فرهنگ ما زنان بسیار بیشتر از مردان از ناباروری رنج میکشند و فشارهای روانی، خانوادگی و اجتماعی بیشتری متحمل میشوند. وقتی واژۀ «نازایی» را به کار میبریم، ناخودآگاه به تداوم این فشارها کمک میکنیم و اجازه میدهیم جامعه همچنان ناباروری را امری زنانه بداند. ناباروری، به معنای نداشتن توان باروری است و فرزندآوری، مشکلی است که میتواند مربوط به زن یا مرد یا هر دوی آنها باشد. اما در این مشکل هم، مثل هر بیماری دیگری، نباید در جستجوی مقصر بود. زن و مرد باید با آن بهمثابه یک مشکل مشترک مواجه شوند و با هم در پی درمان آن برآیند. بنابراین باید در انتخاب واژهها دقت کرد و در مواجه با مشکل ناباروری، بهجای سرزنش و تحقیر و بیمهری به یکدیگر، با همراهی و همدلی، به دنبال تشخیص و درمان آن بود.»
میراشراقی در تحلیل این موضوع که چرا همچنان برخی ناباروری را به عنوان مسئله ای زنانه تلقی می کنند، توضیح می دهد: «در بسیاری از اوقات روبه رو شدن با فقدان باروری برای مردان، بسیار دردناک است، بسیاری از آنان حاضر به مراجعه به پزشک حتی به منظورارزیابی اولیه پزشکی نیز نیستند. باور فرهنگی غلط نسبت به نداشتن مردانگی درصورت عدم باروری موجب می شود، غم و درد فقدان باروری را به شکل خشم و عصبانیت معطوف به زن کنند. زنان در برخی موارد، مجبورند که بار سنگین و طولانی درمان را به دلیل عدم مشارکت همسران در طول درمان، خود به تنهایی به دوش بکشند. چنانچه درمان یک طرفه و یک جانبه با عدم موفقیت روبه رو شود، بازهم به عنوان مقصر اصلی ناباروری شناخته می شوند. حتی در شهرهای کوچک و روستاها، زنانی که با مسئله ناباروری در طول زندگی مشترک خود دست و پنجه نرم می کنند، قربانیان خاموش خشونت های خانگی هستند. آنان تحقیر، توهین و آزارهای جسمی را علاوه بر اضطراب های ناشی از درمان های طولانی ناباروی تحمل می کنند.»
باتوجه به اینکه ناباروری در جامعه ما تعامل پیچیده ای با روابط اجتماعی، انتظارات و نیازهای اجتماعی دارد، این مسئله و فرآیند درمان آن بیشتر منبع رنج روانی- اجتماعی برای زنان نابارور است که آسیب های ناشی از آن فراگیر و جدی است و به شیوه های مختلف بر زندگی زنان سایه افکنده است. به دنبال تشخیص ناباروری، تنش های فردی، اخلال در ارتباطات و مشکلات مربوط به فرآیند درمان، زندگی فرد نابارور دستخوش تغییر می شود؛ با این حال، به ناباروری همچون نوعی بیماری یا مشکل پزشکی نگریسته می شود و ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانی و عاطفی آن کمتر در کانون توجه قرار می گیرد.
میراشراقی تشریح می کند: «برخی زنان برای در امان ماندن از فشارهای اجتماعی و روحی ای که دیگران به دلیل شیوه های درمان ممکن است برآنها وارد کنند، رخدادهای مربوط به فرآیند درمان را مخفی نگاه می دارند. افراد نابارور سعی می کنند مراجعه به پزشک را از اطرافیان پنهان کنند و با افراد جدید ارتباط برقرار نکنند یا ارتباط خود را با آشنایان قطع کنند تا مجبور به پاسخگویی به کنجکاوی های آزاردهنده آنها نباشند. تجارب زیسته اغلب ناباروران گویای این حقیقت است که درمانگران فقط به مدیریت زیست پزشکی ناباروری می پردازند و به جنبه های روانی و اجتماعی- فرهنگی پدیده ناباروری توجه کافی ندارند. این درحالی است که زخم زبان، سرزنش و تحقیری که اطرافیان به کار می برند، تلخ ترین خاطره ها را در ذهن زنان برجای می گذارد و این باعث کناره گیری و عدم مشارکت آنها در مهمانی ها و مراسم های خانوادگی می شود. البته بسیاری از زنان سعی می کنند ناباروری خود را از خانواده و اطرافیان پنهان کنند، چون احساس می کنند، متوجه شدن آنها جز ناراحتی و ترحم فایده دیگری ندارد. یا اینکه با خبر شدن خانواده ها به ویژه خانواده همسر، سرزنش آنها را به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل این موضوع را مخفی می کنند و حتی در مسیر درمان هم قرار نمی گیرند.»
پذیرش ناباروری برای مردان دشوار است
طبق آمارهای جهانی، حدود ۱۵ درصد از زوجها دچار مشکل ناباروریاند و البته طبق مطالعه کشوری که از سوی پژوهشگاه ابنسینا انجام شده، آمار ناباروری در ایران بالاتر از متوسط جهانی و حدود ۲۰ درصد است. اغلب موارد ناباروری در صورت درمان مناسب و بهموقع، قابل درمان است. اما به اذعان دکتر بهرنگ آبادپور، جراح و متخصص اورولوژی و ناباروری مردان، بهطور تاریخی و سنتی این باور در عامه مردم وجود دارد که ناباروری یک مشکل زنانه است. این متخصص اورولوژی از دو دلیل برای شکلگیری این باور نام می برد: نخست، از آنجا که بارداری و زایمان امری زنانه است، این ذهنیت ایجاد شده که ناباروری یا اختلالات باروری هم فقط مربوط به زنان است و اصطلاح «نازایی» نیز نشاندهنده همین رویکرد است. دلیل دوم اینکه پذیرش ناباروری برای مردان دشوار بوده است؛ زیرا در فرهنگ عامه ناباروری مرد به معنای ضعف و نقصان او، نقضکننده مردانگی و عامل ننگ و شرمساری قلمداد میشده است. این دلایل باعث میشد زنان عامل یا مقصر ناباروری انگاشته شده و مجبور شوند بهتنهایی بهدنبال علاج و درمان باشند.
این عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابنسینا درخصوص مطالعات انجامشده به یک مطالعه آماری اشاره دارد که نشان می دهد
در ۱۷ تا ۲۸ درصد از زوجهای ناباروری که مدتها هم تحت درمان قرار داشتند، بررسیها و مداخلات درمانی فقط روی خانم انجام شده بود و آقا اصلاً بررسی و درمان نشده بود.
آبادپور با تأکید بر اینکه واقعیات زیستشناسی تولیدمثل بهخوبی نشاندهنده نقش برابر زن و برد در لقاح و تولید مثل است، بیان می کند: امروزه همه میدانیم جنین حاصل لقاح یک سلول تولید مثلی آقا یعنی اسپرماتوزوئید و یک سلول تولیدمثلی خانم، یعنی تخمک است. یعنی از منظر جنینشناسی، سهم مرد و زن در تشکیل جنین و تداوم نسل برابر است. از منظر علم ژنتیک نیز، نیمی از مواد ژنتیکی لازم برای تشکیل جنین از آقا و نیمی از خانم است. یعنی از نظر ژنتیکی نیز سهم مرد و زن در شکلگیری ژنتیک جنین و فرزند حاصل برابر است. بر اساس مطالعات انجامشده روی زوجهای ناباروری که علت ناباروریشان تشخیص داده شده است، حدود ۴۰ درصد از موارد ناباروری ناشی از علل زنانه، حدود ۴۰ درصد ناشی از علل مردانه و حدود ۲۰ درصد ناشی از علل مشترک، یعنی ترکیبی از علل زنانه و مردانه است. بنابراین تمام مستندات علمی و مطالعات آماری بر سهم یکسان زن و مرد در باروری و ناباروری دلالت دارند.
فرهنگسازی و افزایش آگاهی عمومی
این عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابنسینا با ابراز تاسف می گوید: «هنوز هم میبینیم همچنان برخی آقایان این واقعیتها را نمیپذیرند و حتی وقتی به مرکز ما مراجعه میکنند، میگویند خانم را برای درمان آوردهایم! بنابراین، اگرچه این باور نادرست تا حد زیادی در جامعه کمرنگ شده است، اما همچنان وجود دارد و اصلاح آن نیازمند فرهنگسازی و افزایش آگاهی عمومی است. وقتی زوجی برای درمان ناباروری یا کاهش توان باروری مراجعه میکند، حتماً باید هر دو با هم و هم زمان مراجعه کنند و تیم درمان نیز باید هم خانم و هم آقا را بهموازات هم بررسی کنند تا بتوانند با تشخیص علت یا علل ناباروری، درمان مناسب را به زوج پیشنهاد کنند.»
گفته می شود ناباروری فارغ از وجه زیستی و پزشکی، یک پدیدار اجتماعی و فرهنگی است و نوع مواجهه با آن به هنجارهای هر محیط و جامعه بستگی دارد. با مروری بر اصطلاحات و رسوم فرهنگ عامه و خردهفرهنگها در ایران میتوانیم پی ببریم که ناباروری در فرهنگ ایرانی تابو بوده است و ادبیات عامیانه ما مملو از برچسبهایی است که فشار روانی و اجتماعی به زوجهای نابارور وارد میکرده است. اصطلاحاتی همچون «اجاق کور» و «چلهدار» یا رسومی چون راه ندادن زن نازا به اتاق عقد و … همگی نشاندهنده تابوانگاری ناباروری در فرهنگ عامه آن است. دکتر بهزاد قربانی، روانپزشک و عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابنسینا درباره تداوم این نگرش در جامعه امروز بیان می کند: «هنوز هم بسیاری از زوجها ناباروری خود را از خانواده و اطرافیان پنهان میکنند و تلاش میکنند خود را از استیگما یا انگ ناباروری مصون نگه دارند. در فرهنگ ما تنها ناباروری استگیما نیست بلکه موضوعات دیگری همچون اختلالات روانپزشکی، مانند افسردگی، اضطراب و وسواس نیز استگیما دارند و افراد سعی میکنند به هر شکل این اختلالات را پنهان کنند. جملاتی مانند «ما بچه دوست نداریم» یا «بچهدار شدن در این شرایط درست نیست» از جمله واکنشهایی است که زوجهای نابارور برای گریز از استگیمای ناباروری به کار میبرند.
نوع مواجهه با مشکل ناباروری کاملاً وابسته به باورها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی هر محیط است. هرچه شهرها بزرگتر، مدرنتر و صنعتیتر باشند و به تبع آن، روابط و تضارب افراد کمتر باشد، استیگما بهمراتب کمرنگتر میشود. بهطبع، در جوامع کوچکتر، مانند روستاها و شهرهای کوچک، روابط و مناسبات افراد بیشتر و درهمتنیدهتر و در نتیجه استیگما پررنگتر و قویتر است.
دکتر قربانی در ادامه خاطرنشان می کند: «برای تابوزدایی و استگیمازدایی از ناباروری لازم است آموزش و فرهنگسازی انجام شود و این واقعیت و باور در فرهنگ عمومی نهادینه شود که ناباروری نیز همانند دیگر بیماریهاست. زوجهای نابارور در بروز ناباروری خود مقصر نیستند و نمیتوان و نباید آنها را سرزنش کرد و یا با انگ زدن به آنها، باعث انزوای آنها شد. با ایجاد فهم و پذیرش اجتماعی نسبت به ناباروری و آموزش درست به جامعه برای مواجهه با زوجهای نابارور، آنها قادر خواهند بود با امنیت خاطر و آرامش درباره مشکلات خود صحبت کنند، در صورت لزوم از اطرافیان خود کمک بخواهند و با آسودگی درمان خود را پیگیری کنند.»
سرزنش یکی دیگر از رفتارهای نامناسب در مواجهه با زوج نابارور است که متأسفانه برخی وقتی متوجه مشکل ناباروری زوجی میشوند، به شکلهای مختلف آنها را بابت بروز این مشکل سرزنش میکنند. جملاتی مانند اینکه «ما در خانواده سابقه ناباروری نداشتیم»، «چرا دنبال دوا و درمان نمیروید»، «لابد به سلامت و تغذیه خودتان توجه نمیکنید» و «ما تا الان باید دو سه نوه داشتیم»، نمونههایی از جملات سرزنشآمیزی است که در چنین مواقعی گفته میشود. دکتر قربانی معتقد است: «گفتن این جملات نه تنها کمککننده نیست بلکه باعث رنجش و اضطراب زوجین میشود. بنابراین، باید مراقب باشیم که حرفها و رفتارهای ما چه بار روانی و پیامدهایی دارد.»
ناباروری یک مسئولیت اجتماعی است همه باید بکوشیم با اصلاح باورها و رویکردهای نادرست درباره ناباروری، از آن استیگمازدایی کنیم و فضای امنی برای زوجهای نابارور ایجاد کنیم تا بتوانند درباره مشکلات خود صحبت کنند و بدون احساس گناه و تحقیر و ترس از برچسب خوردن یا قضاوت شدن از تجربه زیسته خود بگویند و مسیر تشخیص و درمان خود را پی بگیرند.
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابنسینا در این باره می گوید: «خوشبختانه در سالهای اخیر پیشرفتهای خوبی در این حوزه صورت گرفته اما همچنان بسیار ناکافی است و رسانهها میتوانند نقش پررنگتر و اثرگذارتری در این زمینه داشته باشند.»
درمان ناباروری , ناباروری , نادیا احمدی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.