جوانی جمعیت در بنبست اجرا
گروه اجتماعی
رکوردشکنیها در حوزه جمعیت، موج تازهای از نگرانی درباره کاهش نرخ زادوولد و سالمندی را به وجود آورده است. بیم آن میرود که کاهش نرخ باروری، کشور را با چالشهای بیشماری روبهرو کند، زیرا تداوم این روند حتی نیروی کاری که باید از سالمندان مراقبت کند را کاهش میدهد. پیامدهای وضعیت کنونی که تأثیر مستقیمی بر اقتصاد دارد، میتواند به کاهش درآمد سرانه منجر شود. به همین علت جمعیتشناسان نگران جمعیتاند و نگران پیر شدنش!
ایران با میانگین سنی بیش از ۳۳ سال دیگر جوان نیست؛ یک کشور میانسال است که شتابان بهسوی سالخوردگی جمعیت حرکت میکند و تا سه دهه آینده با ایرانی روبهرو خواهیم بود که از هر سه نفر یک نفرش سالمند بالای شصت سال است.
اگرچه مجلس شورای اسلامی مهرماه۱۴۰۰ باهدف اجرای صحیح سیاستهای جمعیتی و بهمنظور کمک به خانوادهها، قانون جوانی جمعیت را به تصویب رساند، اما با گذشت حدود دو سال از تولد این قانون خبری از رشد جمعیت، افزایش تعداد تولدها و نرخ باروری نیست و همچنان آمارهای جمعیتی در حالت هشدار قرار دارند. به اذعان وزیر کشور نرخ تولد و بارداری در کشور آنقدر پایین است که حتی نمیتوان آن را با کشورهای مسلمان دیگر مقایسه کرد. احمد وحیدی به نرخ جانشینی جمعیت در کشورهای غربی اشاره میکند که ۲٫۱ است. این در حالی است که همین نرخ در ایران کمتر از این میزان است.
بااینوجود از نگاه رئیس کمیسیون قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مجلس شورای اسلامی هنوز برای ارزیابی قانون جوانی جمعیت و سنجش کارایی آن زود است! نماینده مردم اصفهان در مجلس میگوید: این قانون مانند تصمیمگیری و وضع قانون برای ارز نیست که نتایج آن فردا در بازار مشخص شود؛ تولد یک سیر طبیعی دارد و حداقل یک سال زمان لازم است. امیرحسین بانکیپور با انتقاد از مقایسهها پیرامون قانون جوانی جمعیت عنوان میکند: «هیچگاه برای قانونی که حدود چند ماه از اجرای آن به میزان ۳۰ درصد میگذرد، آمار ۹ ماه گذشته تاکنون را با سال گذشته مقایسه نمیکنند و بگویند که، چون در این بازه تعداد تولدها کاهشیافته پس قانون جوانی جمعیت شکستخورده است. اگر این قانون بهطور کامل هم اجرا شود، یک سال بعد اثر خود را میگذارد.»
جمعیت یک موضوع ملی است و تلاش برای بهبود کمیت و کیفیت آن وابسته به دولتها، جناحها و دستهبندیهای مختلف نیست؛ اگر این عزم و دغدغه ملی و میهنی در درجه نخست در مدیران ارگانها و سازمانهای مختلف ایجاد نشود، قانون جوانی جمعیت هم راه بهجایی نخواهد برد. تأکیدی که مکرر از زبان صالح قاسمی، پژوهشگر تحولات جمعیت روایتشده است. او تصریح میکند: «دولت سیزدهم فارغ از هر نوع گرایش سیاسی، دولتی است که سالهای پایانی پنجره جمعیتی در آن قرار دارد و بهنوعی فرصت آخر ما در این حوزه است. اگر این دولت در این حوزه بهدرستی عمل کند، میتواند دولت نجات ساختار جمعیت ایران لقب بگیرد و اگر این اتفاق نیفتد آخرین فرصتهای پنجره جمعیتی هم از بین میرود و دیگر هیچ کاری از دست ما برنخواهد آمد.»
بنابراین زمان کمی برای جبران باقیمانده، سال ۱۴۰۷ پنجره جمعیت بسته میشود و تنها پنج سال برای اجرای تکالیف قانون جوانی جمعیت فرصت است. قاسمی هشدار میدهد که اصلاح ساختار جمعیتی زمانبر است و دستگاهها باید وظایف خود را در زمینه قانون جوانی انجام دهند و در اولویت بگذارند.
اما بررسیهای کارشناسی نشان میدهد تنها بخش کوچکی از این قانون محقق شده است. قاسمی از اجرای حداکثر۳۰ درصدی قانون در یک سال گذشته صحبت میکند که البته اجرای این مشوقها نیز ناقص و گزینشی بوده است. او میگوید: «برخی شرکتهای خودروسازی، خودروی مادر را برای فرزند دوم و بالاتر در قرعهکشیها در اولویت میگذارند که البته اکنون شیوه فروش خودرو سامان چندانی ندارد یا اینکه برخی بیمهها مانند بیمه سلامت، بیمه درمان ناباروری را تا حدودی اجرا میکنند اما سایر بیمهها توجه چندانی ندارند و حتی برخی از آنها بهطور رسمی از پذیرش آن استنکاف میکنند.»
«نبود عزم کافی در برخی دستگاهها» از سوی معاون برنامهریزی و پایش عملکرد ستاد ملی جمعیت هم مورد تأکید قرارگرفته است. انسیه کتابچی از حدود ۲۰۰ تکلیفی میگوید که بر عهده دستگاههای مختلف گذاشتهشده است و ازاینبین تنها حدود ۳۹ تکلیف اعتبار مستقیم میخواهد. یعنی این تکالیف کار جدیدی است که بههیچوجه دستگاه نمیتواند از وظایف ذاتیاش برای اجرای آن خرج کند. مثلاینکه در ماده ۲۴ قانون میگوییم وزارت رفاه به مادران باردار و تا ۵ سالگی بچه در دهکهای ضعیفتر بستههای غذایی و بهداشتی بدهد. وقتی این تکلیف به این وزارتخانه بار میشود باید اعتبار جدید به این وزارتخانه برسد.
سازمان برنامهوبودجه در مسیر ضد جمعیتی
بر این اساس سازمان برنامهوبودجه بهعنوان مغز متفکر برنامهریزی و تخصیص بودجه در کشور باید قائل به سیاستهای جمعیتی و قانون جوانی جمعیت باشد و به گفته صالح قاسمی، اگر این اتفاق رخ ندهد، دستگاهها هیچ انگیزهای برای اجرای قانون ندارند. رئیس کمیسیون قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مجلس شورای اسلامی هم از عملکرد سازمان برنامهوبودجه بهشدت انتقاد و با صراحت تأکید میکند: این سازمان خلاف مسیر قانون جوانی جمعیت حرکت و در اختصاص بودجههای مصوب نیز کوتاهی میکند.
اظهارات امیرحسین بانکی پور از مقاومت سازمان برنامه در تخصیص بودجه به قانون جوانی جمعیت حکایت دارد. او با ابراز تأسف بیان میکند: علیرغم اینکه بودجهی امسال بهطور متوسط مثل تورم ۴۰ درصد در بخشهای مختلف افزایشی بود، ولی در بخش جمعیت سازمان برنامه ۳۷ و نیم درصد بودجه جمعیت را کاهش داد. ضمن اینکه سال قبل هم سازمان برنامه از نزدیک به ۱۱ همت بودجه قانون جمعیت، کمتر از نیم همت تخصیص داد. مسئلهای که به اذعان بانکی پور، نشان میدهد سازمان برنامهوبودجه در مسیر ضد جمعیتی قرار دارد و «این به جریان حاکم بر سازمان برنامه برمیگردد که مرکز مدیریت برنامهریزی تعدیل جمعیت در آنجاست.»
این اظهارات پرده از رخ واقعیت برمیدارد، واقعیت آن است که همچنان عزم ملی و اراده جدی در دولتمردان برای اجرای قانون جوانی جمعیت دیده نشده، درصورتیکه امروزه بیش از ۶۵ درصد از کشورهای جهان در حال اجرای سیاستهای جمعیتی هستند. برمبنای مطالعات صالح قاسمی، پژوهشگر تحولات جمعیت، مصادیق بسیار موفقی در بین کشورهای غربی و شرقی وجود دارد: «من خودم وقتی سیاستهای موفق را مطالعه میکردم میدیدم دو راهبرد اصلی بهصورت مشترک در سیاستهای موفق وجود داشته است؛ یکی رفع موانع اقتصادی خانوادهها و دیگری اصلاح نگرش آنها یعنی فرهنگسازی؛ اتفاقا تجارب موفقی هستند که به نظر من بهسادگی میتوانند بومیسازی و در کشور ما اجرا شوند؛ مثلا در یکسری از کشورهای موفق جمعیتی مثل روسیه که نرخ رشد منفی جمعیت را تجربه کرد یعنی سالبهسال جمعیتش داشت کاهش پیدا میکرد، با اعمال یک سری سیاستهای دقیق نرخ رشد مثبت شد والان به یک نرخ رشد پایدار رسیده است. دانمارک ازجمله کشورهایی است که به نرخ پایین باروری یک و نیم رسید، اما توانست با اعمال سیاستهای دقیق جمعیتی نرخ باروریاش را به یک و هشتدهم افزایش دهد و هدفگذاریاش حدود ۲/۲ فرزند است. سنگاپور هم ازایندست کشورهاست که موفق شد. این کشورها اتفاقا جز کشورهایی هستند که در کنار امتیازات مالی کارهای رسانهای و جریان سازیهای فرهنگی بسیار جدی را در دستور کار داشتند.»
کابوس سالمندی
علیرغم تکاپو و تحرک کشورهای مختلف برای اجرای سیاستهای حمایت از خانواده و فرزندآوری جمعی از کارشناسان سیاستزده درصدد القای فرصت بودن سالمندی جمعیتاند و بر این باورند که پدیده سالمندی عمومی جامعه به معنی انباشت تجربه و تعدد نیروی مشاور است، در مقابل اغلب قریب بهاتفاق کارشناسان جمعیت شناس و جامعه شناسان در سطح بینالملل معتقدند پدیده سالمندی جمعیت یک پدیده پرآسیب و نگرانکننده اجتماعی است. مشکل سالمندی جمعیت، تغییرات زیادی در سیمای مرگومیر، بیماری و ناتوانی در دنیا ایجاد میکند و ظهور چنین پدیدهای مسئولیت سنگین رسیدگی به این جمعیت و لزوم برنامهریزی آیندهنگرانه برای کنترل مسائل مربوط به این گروه از جمعیت را مورد تأکید قرار داده است. باید دانست امروزه بالغبر ۶۰ درصد کشورهای جهان با طراحی و اجرای دقیق سیاستهای حمایت از خانواده و فرزندآوری درصدد اصلاح ساختارهای جمعیتی هستند و رویکرد ممانعت از افزایش نرخ سالمندی جمعیتشان را قویا دنبال میکنند. این درحالی است که بر پایه دادههای آماری موجود از تحولات جمعیت در جهان، ایران در سده ۱۹۵۰ تا ۲۰۵۰ سریعترین سیر تغییرات میانه سنی جمعیت را در بین همه کشورهای جهان اعم از توسعهیافته و کمتر توسعهیافته به خود اختصاص دادهاست.
مبتنی بر اطلاعاتی که در جدول فوق به نقل از صندوق جمعیت سازمان ملل متحد میخوانیم، درحالیکه کشورمان در سال ۱۹۵۰ با میانه سنی ۲۱٫۹ سال یکی از جوانترین کشورهای جهان بوده است، در سال ۲۰۵۰ یعنی تنها در حدود ۳۰ سال آینده با میانه سنی ۴۴٫۷ بالاتر از میانه سنی کشورهای توسعهیافته، کشورهای کمتر توسعهیافته و همینطور بالاتر از متوسط میانه سنی کل جهان خواهد بود و این همان کابوس سالمندی است که به تعبیر صالح قاسمی، جمعیت پژوه «ایران تمدن ساز را تهدید میکند.»
سناریوهای سالمندی جمعیت
صالح قاسمی، بر اساس دادههای منتشرشده سازمان ملل متحد، اشاره دارد به اینکه در سال ١٩۵٠تقریبا ٢٠٠ میلیون سالمند در سرتاسر جهان وجود داشته، که در سال ١٩٧۵ این رقم به ٣۵٠ میلیون نفر رسیده و تخمین زده میشود تا سال ٢٠٢۵ از مرز یک میلیارد و یکصد میلیون نفر تجاوز خواهدکرد که افزایشی معادل ٢٢۴ درصد است. بدین ترتیب میزان رشد جمعیت سالمندان بهمراتب سریعتر از میزان رشد جمعیت جهان است و دوسوم این جمعیت نیز مربوط به کشورهای آسیایی و اقیانوسیه خواهد بود. بهاینترتیب سیر پیر شدن جمعیت در سرتاسر جهان افزایش مییابد و نرخ زادوولد جهانی نیز همچنان کاهش خواهد یافت.
جمعیت سالخورده ایران طی ۳۰ سال (۸۵-۱۳۵۵) تقریبا ۳ برابر شده است. آمار سرشماری سال ۱۳۸۵ میزان افراد بالای ۶۰ سال ایران را ۲٫۵ درصد نشان داده است که تا سال ۱۴۳۰ به بیش از ۳۰ درصد یعنی معادل یکسوم جمعیت کل کشور افزایش خواهد یافت. طبیعتا با هر سناریوی جمعیتی انتظار میرود ایران در آینده با پدیده سالمندی جمعیت روبهرو شود و تفاوت هر سناریو در مقدار سهم جمعیت سالمند خواهد بود.
پیشبینی سهم جمعیت ۶۵ سال و بیشتر ایران از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۳۰
سید محمد طباطبایی، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی همانند قاطبه صاحبنظران اظهارنگرانی میکند از این بابت که هماکنون شاخصهای جمعیتی ایران در وضعیت هشدار قرار دارد و ما با سرعت بهسمت پیری جمعیت حرکت میکنیم. او بیان میکند: «نرخ رشد جمعیت کشور در سال ۱۳۶۵ حدود ۳٫۹ درصد بود یعنی اینکه سالانه ۳٫۹ درصد به جمعیت کشور اضافه میشد و در سالهای اخیر نرخ رشد دائما کاهش پیدا کردهاست تا اینکه در سرشماری سال ۹۵ به ۱٫۲ درصد رسید و تا پایان سال ۱۴۰۰ نرخ رشد جمعیتی کشور به ۰٫۶ درصد و کمتر از یک درصد رسیدهاست.» به گفته معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران، در ۲۰ساله آینده نرخ رشد جمعیتی منفی را در کشور تجربه خواهیم کرد و این میزان پایینترین نرخ باروری منطقه غرب آسیا و جهان اسلام در ایران خواهد بود. همچنین در صورت ادامه روند فعلی در سال ۱۴۳۰ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور ما سالمند خواهند بود؛ یعنی بهازای هر سه نفر یک سالمند خواهیم داشت. اما ارائه این آمارها و ترسیم وضعیت نامطلوب جمعیتی، در کنار اجرای قانون جوانی جمعیت، هنوز نتوانسته میل به فرزندآوری را افزایش دهد.
علل عدم تمایل به فرزندآوری
نتایج بسیاری از پیمایشها و نظرسنجیها نشان میدهد بیشترین محدودیت و نگرانی خانوادهها از فرزندآوری مربوط به آینده کودکان است. سخت بودن تربیت فرزندان و ناتوانی در تأمین هزینه آنها از دیگر عوامل رویگردانی خانوادهها از فرزندآوری اعلامشده است. برخی از پژوهشگران تصریح میکنند، برخلاف باور عمومی نقش عوامل فرهنگی، عمومی و اجتماعی از عوامل اقتصادی بیشتر است و درواقع سبک زندگی، عدم بهرهمندی ارزش اجتماعی فرزند و فرزند را مترادف زحمت و مشقت دانستن سبب شده است که اقبال به فرزندآوری در زوجهای جوان بهشدت کاهش پیدا کند. برخی مراسمها و سنن غیربومی موجب شده پروسه فرزندآوری به لحاظ مالی، نگرشی و معنوی بسیار گران و پرهزینه باشد؛ لذا اصلیترین علت عدم تمایل، فرهنگ و سبک زندگی است اما موانع اقتصادی هم وجود دارد؛ مانند هزینههای پس از تولد، هزینههای سنگین تأمین مایحتاج کودک و تحصیل فرزندان.
برمبنای اظهارات طباطبایی، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران طبق آخرین پیمایش ملی که در کشور انجام شد و در آن دلایل تمایل و عدمتمایل به فرزندآوری بررسی شد، دو علت اصلی اولیه افراد برای عدمتمایل به فرزندآوری، نگرانی از تأمین آینده فرزندان جدید و داشتن تعداد فرزندان کافی بودهاست. بخشی از این نگاه درواقع نتیجه سیاستهای کنترل جمعیتی در سالهای قبل و ترویج فرهنگ «دو فرزند کافی است» و «فرزند کمتر، زندگی بهتر» است.
پیری جمعیت , جمعیت , جوانی جمعیت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.