دولت روحانی و رئیسی در سیاست خارجی
بهنام علیپور
تأثیر روابط دیپلماتیک بر مسائل اقتصادی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی بر کسی پوشیده نیست به عبارت دیگر مسائل اقتصادی، فرهنگی و… تابعی از سیاست و پروتکلهای سیاسی یک کشور است. تعریفی که مسئولین سیاست خارجی کشور در عرصه بینالمللی از سیاست جاری خود ارائه میدهند ممکن است از یک کشور «دیو» یا «فرشته» بسازد؛ البته نباید نقش رسانه را در این مسئله نادیده گرفت. به عبارت دیگر برد رسانه، نقش بسزایی در احقاق حق یا اثبات حقانیت در روابط بینالملل دارد. تعریف صحیح از سیاست خارجی در عرصه بینالملل امکان جذب سرمایه خارجی برای طرحهای داخلی و فروش تولیدات داخلی و بازگشت سرمایه به راحتترین شکل ممکن را فراهم میکند. بنابراین بخشی از پویایی اقتصاد به سیاست خارجی وابسته است. با این وجود حیات اقتصادی-فرهنگی فقط از طریق پیمان مودت و همکاری با ابرقدرتها حاصل نمیشود. به عبارت دیگر نمیتوان پیشبرد مسائل کشور را معطل «چراغ سبز» ابرقدرتها کرد.
دولت روحانی با سیاست کدخدا محوری و اعتماد به غرب برای برونرفت از شرایط نابسامان اقتصادی روی کارآمد؛ در نگاه اول این مسئله به عنوان یک سیاست جای جرح وتعدیل دارد اما ضعف این سیاست عدم وجود نقشه رزرو یا به قول عدهای plan B در سیاست خارجی دولت روحانی بود. این رویکرد مصداق بارز قرار دادن همه تخم مرغها در یک سبد است. اعتماد بیش از حد به عملی شدن این نقشه و عدم جامعنگری به مسائل کلان سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجب شد تا روحانی در سخنرانیهای خود حیات اقتصادی و حتی «آب خوردن مردم» را نیز منوط به اجرایی شدن برجام کند. همچنین «باد، خاک و جنگل» را به تحریم گره زد و تنها راه حل را «بستن با کدخدا» میدید. دومین مشکل سیاست کدخدا محوری غفلت از ارتباط موثر با همسایگان بود. ارتباطی که در سایه توهم بستن با کدخدا و همگامی و همقدمی با ابرقدرتها نه تنها رفع مشکل نکرد بلکه مشکلات را به معضل و معضلها را به بحران تبدیل کرد. به عنوان نمونه حل مشکل ریزگردهای ناشی از شن روان در منطقه، برقراری روابط حسنه با همسایگان یا به عبارت دیگر همسایهگرایی رامیطلبد و ارتباطی با اجرای برجام و برقراری روابط با آمریکا و اتحادیه اروپا ندارد؛ اما در این دولت حل این مشکل نیز به امضا و اجرای برجام گره خورد؛ چرا که دولت برنامهای برای پیشبرد مسائل کشور بجز ارتباط با آمریکا از طریق برجام نداشت. عدهای پا را فراتر از این تحلیل گذاشته و معتقدند حیات اقتصادی-معیشتی مردم به عنوان تضمینی برای امضا و اجرای برجام گروگانگرفته شد که البته جای بحث بیشتری را میطلبد.
به هر طریق این سیاست (کدخدا محوری) تا خروج آمریکا از برجام در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ حاکم بر مسائل کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور بود. پس از خروج آمریکا از برجام نیز برنامههای دولت روحانی به دلیل اتکاء به همین رابطه چندان موفقیتآمیز نبود.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم ارتباط با همسایگان به طور ویژه در دستور کار قرار گرفت. این دولت با پرهیز از کدخدا سازی، گسترش ارتباط در منطقه (خاورمیانه) را برای افزایش اعتبار و برد نفوذ ایران در مسائل سیاسی-اقتصادی یکی از راهکارهای موثر در زمینه سیاست خارجی میدانست. از سرگیری ارتباط با عربستان و گسترش ارتباط با محور مقاومت یا دیگر کشورهای خاورمیانه شاهدی بر این ادعاست. علاوه بر گسترش ارتباط منطقهای ارتباط با کشورهای اروپایی و آمریکا نیز مد نظر است اما نشاط سیاسی، ثبات اقتصادی و حیات فرهنگی منوط به ارتباط با اروپا و آمریکا نگشته و راهحلهای جایگزین و نقشه رزرو در برنامههای این دولت مشهود و نمایان است.
با توجه به مسائل فوقالذکر ضعف دولت روحانی را می توان در عدم خودباوری و پرهیز از اولویتبندی در ارتباط گرفتن با دول خارجی دانست؛ همچنین عدم دور اندیشی و طرحریزی نقشه رزرو این دولت را محکوم به پسرفت کرد. درحالی که دولت رئیسی در جستجوی راههای متعدد گام برداشته و همه امکانهای موجود را تا برونرفت از شرایط هولناک بررسی میکند.
آیت االله رئیسی , برجام , دولت دوازدهم , دولت سیزدهم , روحانی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.