انسجام با معنی راه قرائت تأثیرگذار - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 83721
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 14 فروردین 1402 - 6:12 |
فرم و انسجام هنری، مفهومی است که رهبر انقلاب در دیدارهای اخیر با مداحان و قاریان برای تأثیر بیشتر بر آن تأکید کرده‌اند

انسجام با معنی راه قرائت تأثیرگذار

رهبر انقلاب در دیدارهای اخیری که با مداحان و قاریان قرآن داشته‌اند، یک موضوع محوری را به بیان‌ها و اشکال مختلف مطرح کرده‌اند و آن اهمیت و موضوعیت فرم است. چه در دیدار با مداحان و چه در دیدار با قاریان قرآن، آنچه بیش از همه مورد توجه ایشان بوده، انسجام و درهم‌آمیختگی و پیوستگی تکنیک‌ها و شگردها با اهداف و آرمان‌های هنرمند بوده است.
انسجام با معنی راه قرائت تأثیرگذار

گروه فرهنگی
رهبر انقلاب در دیدارهای اخیری که با مداحان و قاریان قرآن داشته‌اند، یک موضوع محوری را به بیان‌ها و اشکال مختلف مطرح کرده‌اند و آن اهمیت و موضوعیت فرم است. چه در دیدار با مداحان و چه در دیدار با قاریان قرآن، آنچه بیش از همه مورد توجه ایشان بوده، انسجام و درهم‌آمیختگی و پیوستگی تکنیک‌ها و شگردها با اهداف و آرمان‌های هنرمند بوده است. مثلا در دیداری که ایشان سال گذشته با جمعی از مداحان کشور داشتند، این نکته را خاطرنشان کردند که ممکن است نحوه خواندن یک قطعه نوحه، نه تنها در خدمت شعر و مضمون آن قطعه نباشد، بلکه مخاطب را از فضای اهل بیت و معنویت دور کند. این اثرگذاری فرم است که مستقل از مضمون عمل می‌کند. ایشان در دیدار با قاریان در نوروز ۱۴۰۲ نیز این بحث را مورد تأکید قرار دادند. اینکه مراد از قرائت و استماع کلام الهی، اثرپذیری است و نه صرف شنیدن یک سری از نغمات زیبا. اگر برای این هدف فرم مناسبی به کار گرفته نشود، قرائت تأثیرگذار نخواهد شد. برای این کار، انسجام لازم است. یعنی لحن و موسیقی مورد اتخاذ قاری، باید با معنای آیاتی که او می‌خواند در هم تنیده باشد. اینگونه مخاطب قرائت در فضای آیه قرار می‌گیرد و خود را مخاطب آیه می‌یابد و نه تنها شنونده الحان و نغمات او. 

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز سوم فروردین در اولین روز ماه مبارک رمضان و در محفل نورانی انس با قرآن که با حضور شماری از قاریان و اساتید ممتاز و فعالان قرآنی برگزار شد، آمیخته شدن مجالس تلاوت قرآن با ترجمه و تفسیر آیات را برای انتقال مفاهیم و مضامین قرآنی به مستمعین و اثرگذاری بر آنها، ضروری خواندند و متخصصان و فعالان قرآنی را به تلاش برای یافتن شیوه‌های این مسئله مهم فراخواندند. مشروح سخنان ایشان به شرح زیر است.
بنده رادیو تلاوت را و برنامه‌های قرآنی تلویزیون را تا حدودی گوش می‌کنم. هر وقت یک تلاوتی را می‌شنوم که به نظرم جذّاب و پخته و برجسته می‌آید، از ته دل خدا را شکر می‌کنم؛ و بحمدالله این زیاد اتّفاق می‌افتد؛ یعنی ما امروز قاریان برجسته و خوش‌خوان و صحیح‌خوان و آشنا با شیوه‌های خوب تلاوت در کشور زیاد داریم. واقعا انسان همین طور یکی پس از دیگری مشاهده می‌کند. باید خدا را شکر کنیم. اگر بخواهیم با قبل از انقلاب مقایسه کنیم که اصلا قابل مقایسه نیست. قبل از انقلاب در همه‌ مشهد که همان روز هم یکی از مراکز مهمّ مثلا تلاوت و قرائت و مانند این‌ها محسوب می‌شد، شاید آن تلاوتگری که می‌توانست قرآن را صحیح و خوب بخواند، دو نفر یا حداکثر سه نفر بیشتر نبودند. حالا آن استادهای پیرمرد را کاری ندارم. آنهایی که در جلسات ماها شرکت می‌کردند و می‌دیدیم آن‌ها را، مثلا فرض کنید آقای فاطمی، آقای مختاری، همین دو سه نفر بیشتر نبودند؛ [امّا] امروز قابل شمارش نیست. از بس بحمدالله تلاوتگران قرآن در همه‌جای کشور در سراسر کشور [زیادند].
خب دیدید این جوان بوشهری را که من یادم آمد، آن سال هم که اینجا خواندند، شرح دادند که [از] روستایی هستند که همه‌ آن‌ها مشغول کار قرآنی هستند. یک روستایی است که مرکز قرآن است. اینها را خب مشاهده [می‌کنید] و از این قبیل در سرتاسر کشور بحمدالله زیاد است، و جای شکرگزاری است. دوستان به من گزارش دادند که رشد قرآن در جامعه از همه‌  شاخص‌های رشد در کشور بالاتر است؛ این خیلی مایه‌ خرسندی و خوشحالی است.
یک جمله عرض بکنم برای اینکه قدر قاری و تلاوتگر برای همه‌ ماها و برای خودشان هم روشن بشود، قاری و تلاوت‌کننده‌ قرآن، رساننده‌ پیام خدای متعال به مستمعین است. یعنی شما که اینجا می‌نشینید تلاوت می‌کنید، دارید رسالتی انجام می‌دهید، دارید پیام‌آوری‌ای انجام می‌دهید، و پیام خدا را به دل‌های ما می‌رسانید؛ این خیلی مقام والا و برجسته‌ای است، این افتخار بسیار بزرگی است. برای اینکه این پیام را خوب منتقل کنید، ابزارهایی لازم است که یکی‌اش صدای خوب است، یکی‌اش شگردهای اثرگذاری است، مثل لحن و بعضی از خصوصیّات دیگری که حالا بعضی را بعدا یک اشاره‌ مختصری می‌کنم. و من می‌بینم بعضی از قرّاء عزیزِ ما، که من از رادیوی تلاوت صدایشان را می‌شنوم، با این نکات کاملا آشنایند و آنها را به کار می‌برند، از آنها استفاده می‌کنند و اثرگذاری تلاوتشان چند برابر می‌شود.
استماع قرآن یک کار واجب و لازمی است؛ حالا یا با تلاوت قرآن برای خود یا استماع قرآن از دیگری؛ [به هر حال] این یک کار لازمی است. اوّلاً لازمه‌ ایمان به وحی است؛ اَلَّذینَ آتَیناهُمُ الکِتابَ یَتلونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِکَ یُؤمِنونَ بِه‌؛ این‌هایی که قرآن را تلاوت می‌کنند [با رعایت] حقّ تلاوت، اینها ایمان دارند؛ پس تلاوت قرآن لازمه‌ ایمان است. یا [می‌فرماید:] «اَ فَلا یَتَدَبَّرونَ القُرآن»؛ خب تدبّر کِی حاصل می‌شود؟ آن وقتی که شما تلاوت کنید یا استماع کنید؛ در این صورت. بنابراین استماع قرآن یک امر تفنّنی نیست. بنده همیشه به دوستان مختلف، از مسئولین و غیر مسئولین، جوان‌ها، [در مواقعی] که پیش می‌آید و راجع به قرآن صحبت می‌کنیم، می‌گویم شما هر روز حتماً قرآن بخوانید. حالا نمی‌گویم روزی مثلاً فرض کنید نیم جزء یا یک حزب بخوانید؛ [حتّی] روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در طول سال روزی نباشد که شما قرآن را باز نکنید و قرآن را تلاوت نکنید. خب، این استماع قرآن اوّلاً وظیفه است به خاطر ایمان، ثانیاً زمینه‌ساز رحمت الهی است؛ که می‌فرماید: وَ اِذا قُرِئَ‌ القُرآنُ فَاستَمِعوا لَهُ وَ اَنصِتوا لَعَلَّکُم تُرحَمون؛ یعنی شنیدن قرآن و استماع قرآن، زمینه‌ساز رحمت الهی است؛ دیگر چه بهتر از این! این یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند انسان را با رحمت الهی آشنا کند.
تلاوت را باید با تدبّر انجام داد. البتّه مشکل مردم عزیز ما این است که با زبان قرآن آشنایی درستی ندارند. در کشورهای عربی، که شما ملاحظه می‌کنید مردم معمولی که نشسته‌اند برای نماز، مثلاً در مسجد امام حسین (علیه السّلام) یا جاهای دیگر، که قرّاء پیش از نماز قرآن می‌خوانند، مردم مستقیم می‌فهمند مراد را، یعنی همان ظاهر قرآن را؛ که البتّه «ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق‌»؛ باطن عمیقی دارد که ممکن است بیشترِ آن در اختیار آحاد مردم نباشد و بیشتر احتیاج به تفسیر و توضیح اهلش داشته باشد، لکن همین ظاهر قرآن برای همه استفاده دارد؛ از همین ظواهر هم همه می‌توانند استفاده کنند؛ مشکل ما اینجا است؛ این را باید یک جوری حل کنیم.
حالا من اینجا یادداشت کرده‌ام که یکی از کارهای مهم این است که ما بتوانیم تلاوت قرآن را بیامیزیم به ترجمه‌ تفسیری، نه ترجمه‌ صِرفِ معنی کلمات؛ یک ترجمه‌ تفسیری که بعضی از ترجمه‌هایی که امروز رايج است و در دست مردم است، همین خصوصیّت را دارند که یک نکاتی را در آنجا توجّه داده‌اند. تفسیرهای بسیار خوب و روانی هم امروز خوشبختانه وجود دارد؛ یعنی ما امروز از لحاظ کتاب، از لحاظ ترجمه‌ قرآن، از لحاظ تفسیر مشکلی نداریم؛ بحمدالله زیاد در اختیار هست؛ همین تفسیر نمونه، تفسیرهای دیگری که وجود دارد، تفاسیر زیادی از این قبیل هست. یک شکلی و یک شیوه‌ای باید پیدا کنید؛ این را بایستی متخصّصین کار قرآن و کسانی که سرگرم این مسائل‌اند، یک راهی پیدا کنند که ما بتوانیم در محافل قرآنی که تلاوت قرآن می‌شود، به نحوی ترجمه را هم وارد کنیم.
البتّه الان یک کار کوچکی در رادیو تلاوت دارد می‌شود که من خوشم می‌آید: قبل از آنکه تلاوت را پخش کنند، آن مجری از روی همین تفاسیر متداولی که وجود دارد، مجملی از مضمون یک یا دو آیه از آیاتی را که بنا است این قاری بخواند بیان می‌کند؛ خیلی خوب است؛ این خیلی خوب است. حالا ولو مثلاً قاری ممکن است بیست آیه، سی آیه بخواند، این [مجری] یک آیه، دو آیه را بیان می‌کند امّا همان اندازه هم مغتنم است. این کاری است که الان در رادیو تلاوت انجام می‌گیرد. شبیه این را قبل از انقلاب بنده در جلساتی که درباره‌ مسائل قرآنی صحبت می‌کردم [انجام می‌دادم]. این‌جوری بود که من شرح مفصّلی را ــ مثلاً به قدر شاید یک ساعت ــ درباره‌ یک موضوعی بحث می‌کردم؛ آیات آن موضوع را انتخاب کرده بودیم. بعد از صحبت من، یک نفر از قرّاء، همین دوستانی که مشهد بودند ــ قاریانی که بعضی‌شان بحمدالله در قید حیات‌اند، بعضی هم به رحمت خدا رفته‌اند ــ این‌ها می‌آمدند می‌نشستند؛ من می‌گفتم [دیگران] قرآن را در مجالس مقدّمه‌ سخنرانی قرار می‌دهند، من سخنرانی‌ام را مقدّمه‌ قرآن قرار می‌دهم؛ سخنرانی می‌کردم ــ من ایستاده سخنرانی می‌کردم ــ بعد آنجا صندلی بود، منبر بود، قاری می‌آمد روی آن منبر می‌نشست و تلاوت قرآن می‌کرد؛ ما آن زمان این کار را می‌کردیم، حالا نمی‌دانم چقدر در این جلسات این‌جور کارها ممکن است. به هر حال شیوه‌ای باید انتخاب کرد. این کار شاید به عهده‌ همین مجموعه‌های قرآنی باشد که ببینند چه کار می‌شود کرد که وقتی شما تلاوت می‌کنید، مردم بتوانند مضامین را، مفاهیم را همان جور به دست بیاورند و بفهمند.
یکی از کارهای خیلی خوب، رواج تلاوت و استماع قرآن در همه‌ مساجد است. بعضی از مساجد این‌جور است که در آن تلاوت می‌شود. عرض من این است که اگر بتوانیم، هر مسجدی را یک پایگاه قرآن قرار بدهیم؛ یعنی از یک قاری، دو قاری دعوت کنند ــ الحمدلله قاری که خب زیاد است ــ قبل از نماز بیایند آنجا؛ حالا اگر می‌شود، هر روز این کار را بکنند، که خب یک قدری مشکل است، لااقل هفته‌ای یک بار یک قاری، یک تلاوتگر قرآن بیاید در مسجد و بنشیند و قرآن بخواند، مردم گوش کنند؛حالا احیاناً یا خود او، یا یک نفر در کنار او تفسیر و ترجمه‌ تفسیریِ کوتاه و مختصری را هم برای فهم مردم بیان کنند. به نظر من اینها خوب است.
یک مقداری بایستی به مسائل مربوط به قرآن اهتمام ورزید. قرآن کتاب زندگی است، کتاب حکمت است، کتاب درس است؛ دیگر در این زمینه ما زیاد صحبت کرده‌ایم، نمی‌خواهم آنچه را گفته‌ایم مجدّداً تکرار کنم. قرآن برای همه‌  بخش‌های زندگی درس دارد. هر صفحه‌ای از قرآن را که شما نگاه کنید، وقتی دقّت کنیم، تدبّر کنیم، در هر صفحه‌ قرآن انسان می‌تواند ده‌ها نکته‌ اساسی برای زندگی پیدا کند. این‌ها مسائل مهمّی است. نه فقط مسائل مربوط به عالم آخرت ــ که آنها در قرآن خیلی سنگین و پُررنگ و قوی است ــ حتّی مسائل مربوط به زندگی شخصی ما، زندگی خانوادگی ما، مسئله حکومت ما، مسئله‌ ارتباطات بین‌المللی ما، نسبت به همه‌ اینها و برای همه‌  اینها در قرآن حکمت هست، تدبیر هست. خب بایستی ما از این استفاده کنیم، از قرآن استفاده کنیم.
بحمدالله جامعه‌ قرآنی امروز وسیع است. یک روزی بود این حرف‌ها را می‌زدیم، هیچ زیرساختی برایش وجود نداشت؛ آن روز یک تعداد کمی با قرآن مأنوس بودند و کسانی هم که مثلاً برای مردم نصیحت و صحبت می‌کردند، در خیلی از بیانات و مانند این‌ها از قرآن خیلی استفاده نمی‌شد. امروز بحمدالله زیرساخت خیلی فراوان است؛ قاری قرآن زیاد داریم، حافظ قرآن زیاد داریم، تلاوتگر قرآن زیاد داریم، مستمعین و علاقه‌مندان به قرآن زیاد داریم؛ در مجالس قرآنی شرکت می‌کنند، انسان می‌بیند. بنابراین، بایستی روی مسئله‌ تلاوت قرآن، روی مسئله‌ آشنایی با قرآن و با مفاهیم قرآن، هر چه ممکن است کار کنیم، و بیشتر کار کنیم؛ این مسئله، مسئله مهمّی است.
چند نکته برای تلاوتگران عرض می‌کنم؛ به شما که حالا تلاوت می‌کنید و مردم استفاده می‌کنند و این شأن بزرگ را خدای متعال به شما داده، این توفیق بزرگ را پیدا کرده‌اید که می‌توانید آورنده رسالت الهی به مردم باشید و دل‌های ما را مخاطب خودتان قرار بدهید، چند نکته را من عرض بکنم. تلاوت باید برای اثرگذاری بر مخاطب باشد که البتّه این شگردهایی دارد که من بعضی از آنها را بعداً عرض می‌کنم؛ البتّه اغلب شماها هم آشنا هستید؛ «اثرگذاری بر مخاطب»؛ یعنی شما تلاوت را که شروع می‌کنید، نیّت‌تان باید این باشد که این تلاوتِ شما در مخاطبِ شما اثر بگذارد. ما دو جور تلاوت داریم: یک جور آن تلاوتی که هدفش اثرگذاری است، یک جور آن تلاوتی که هدفش آوازخوانی است. تعجّب می‌کنید؟ تعجّب نکنید. حالا شماها الحمدلله چون خودتان همه خوب و پاک و دارای نیّت صادق هستید، ممکن است برایتان تعجّب‌آور باشد؛ امّا نه، کسی که با این قرّاء بیرونی ــ خارج از کشور ما؛ اسم کشور را نمی‌آورم ــ آشنا باشد، می‌بیند؛ بعضی‌هایشان هستند که وقتی تلاوت می‌کنند، گویی اصلاً غرضشان این است که لحن‌ها و شیوه‌ها را مدام به رخ مستمع بکشند! مستمع هم حرفه‌ای است، یک عدّه مستمع حرفه‌ای دارند؛ این هیاهوها که می‌شنوید ــ های‌وهوی، فریاد می‌زنند، آدم هم نمی‌فهمد چه می‌گویند! ــ این‌ها همان حرفه‌ای‌هایند؛ غالباً اینها دنبال این [هستند]. در اجتماعات عمومی که می‌بینید مردم فریاد می‌کشند، «الله» می‌گویند، گاهی گریه می‌کنند، آن تأثیرگذاری است؛ امّا در این مجالس خاصّی که پیدا است مثلاً بیست نفر، پنجاه نفر یا صد نفر هستند که دُوروبَر قاری را گرفته‌اند، سر و صدا می‌کنند، هیاهو می‌کنند، این‌ها از آن موسیقی زیبا و فعّالی که او به کار برده لذّت می‌برند؛ شاید اصلاً توجّه به معانی هم نداشته باشند. خود آن قاری هم همین جور است.
من یک مثال بزنم. البتّه دلم نمی‌خواهد اسم بیاورم؛ یک قاری خیلی خوش‌خوان و خوش‌صدایی، مثلاً فرض کنید محمّد عمران ــ حالا اسم آوردیم ــ خیلی خوش‌صدا است، در موسیقی هم مسلّط است؛ شنیدم که می‌گفتند مسلّط‌ترین آدم در موسیقی‌های عربی است. او قرآن می‌خواند؛ سوره‌‌ یوسف [را چنین خوانده:] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌ * الر» بعد «تِلکَ آیاتُ الکِتابِ المُبین». چند آیه که می‌خواند، برمی‌گردد [دوباره می‌خواند:] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌ * الر»؛ دنباله‌اش را نمی‌خواند. بعد دوباره «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌ *‌ الر». من شمردم در این چند دقیقه اوّل شاید حدود هشت نُه مرتبه گفت: بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ *‌ الر؛ خب چرا؟ تکرار آیات خیلی خوب است. وَ مَن اَحسَنُ قَولاً مِمَّن دَعا اِلَی الله‌؛ این را مثلاً فرض کنید قاری می‌خواند، [تکرارش هم] خیلی خوب [است]؛ همین آیات اوّلی که آقای فردی خواند. من منتظر بودم ایشان آن دو سه آیه‌ اوّل را تکرار کند. این‌ها تکرارکردنی است؛ تکرار این‌ها یک جاهایی خیلی خوب است و واجب و لازم است، یعنی تکرارش همین طور تأثیرگذار است؛ امّا [تکرار] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌‌ * الر» چه فایده‌ای دارد؟ چه تأثیری در مخاطب دارد؟ جز اینکه [نشان بدهد] شیوه‌های مختلف خواندن را ــ شیوه‌های موسیقایی را ــ او دارد عمل می‌کند؛ آنها هم گوش می‌کنند. این خواندن، این تلاوت، تلاوت مطلوب نیست؛ تلاوت باید برای اثرگذاری باشد. البتّه اثرگذاری در درجه‌‌  اوّل به خود آن خواننده مربوط می‌شود. آن خواننده اگر چنانچه خودش از تلاوتش متأثّر باشد ــ که انسان می‌بیند بعضی از خواننده‌های مصری حقیقتاً خودشان از آن تلاوتشان متأثّرند ــ اثرش طبعاً زیادتر است؛ شگردهایی هم دارد که من حالا بعضی را عرض می‌کنم. [البتّه] غرضی دارم؛ نه اینکه بخواهم آن شگرد را به شما یاد بدهم؛ شما خودتان بهتر از من بلدید؛ مقصودی دارم از این کار.
یکی از شگردها استفاده‌‌ از اختلاف قرائت است. اختلاف قرائت را بعضی‌ها [فقط] برای خودنمایی می‌خوانند، یعنی واقعاً هیچ فایده‌ای ندارد؛ قرائت‌های شاذ و ضعیف، قرائت‌های مهجور. گاهی اوقات یک آیه را مثلاً فرض کنید که در پنج شش قرائت به شکل مختلف تکرار می‌کنند، هیچ فایده‌ای هم ندارد. این‌جور اختلاف قرائت خواندن خیلی مطلوب نیست، بنده هیچ توصیه نمی‌کنم؛ با اینکه بعضی از اختلاف قرائت‌ها خیلی خوب است، که حالا من نمونه‌هایی‌اش را عرض می‌کنم. بعضی از اختلاف قرائت‌ها خیلی خوب است، امّا یک جاهایی هست که اختلاف قرائت ــ که موجب تکرار می‌شود ــ هیچ فایده‌ای برای اثرگذاری ندارد؛ هیچ؛ گاهی اوقات حتّی یک مقداری ذهن را دور هم می‌کند، متوجّه یک چیزهای دیگر می‌کند؛ امّا یک جاهایی خیلی خوب است. من دو سه نمونه را ذکر بکنم: یکی این تلاوت عبدالباسط است در سوره‌‌ یوسف، هَیتَ لَک، که همین طور پشت سر هم تکرار می‌کند، یعنی منتظر نمی‌ماند که آیه را تمام کند بعد تکرار کند. وَ قالَت هَیتَ لَک، وَ قالَت هِئتَ لَک، وَ قالَت هِئتُ لَک؛‌ همین طور مدام تکرار می‌کند. او می‌خواهد اهمّیّت موقعیّت را نشان بدهد؛ اهمّیّت را می‌خواهد نشان بدهد. اگر همین طوری بخواند و عبور کند، یک چنین موقعیّت مهمّی مورد توجّه مستمع قرار نمی‌گیرد. یک جوانی در یک اتاق خلوتی و یک زنِ آن‌چنانی‌ای با این اصرار متوجّه او است و او امتناع می‌کند. این اهمّیّت این مسئله است؛ یعنی می‌خواهد موقعیّت را آن‌چنان مشخّص کند در ذهن مخاطب که کأنّه دارد در مقابل چشم او اتّفاق می‌افتد، لذاست که تکرار می‌کند. این‌جور تکرار هم در تلاوت‌های قرّاء خوب برجسته‌ عرب کم است که همین‌طور بلافاصله پشت سر هم تکرار کند. این یک نمونه است. این‌ها خوب است؛ این‌ها را اگر چنانچه دوستان تمرین کنند و این‌جور عمل کنند و اگر چنانچه مثلاً یک جایی اختلاف قرائتی وجود دارد، این را بیان کنند، به نظر می‌رسد خیلی خوب است. حالا مثلاً در آن «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، قرائت وَرش «آل یاسین» است. «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، «سَلامٌ عَلیٰ آلِ یاسین»؛ تنها وَرش اینجا «آل یاسین» خوانده؛ بقیّه همه «اِل یاسین» خوانده‌اند. مثلاً تکرارش بد نیست؛ «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، «سَلامٌ عَلیٰ آلِ یاسین».
یک نمونه‌ جالب دیگری که خیلی برای من شیرین و جذّاب بود، تلاوت شیخ مصطفیٰ اسماعیل است در سوره‌ نمل که وقتی حضرت می‌فرماید که «اَیُّکُم یَأتینی بِعَرشِها»، اینجا «قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنّ»؛ این [اختلاف قرائت] خودش را نشان می‌دهد. ضمناً جن تحت فرمان حضرت سلیمان بودند، امّا دلشان با حضرت سلیمان نبوده که «تَبَیَّنَتِ الجِنُّ اَن لَو کانوا یَعلَمونَ الغَیبَ ما لَبِثوا فِی العَذابِ المُهین» ــ که در سوره‌ [سبأ است] ــ این نشان‌دهنده‌ این است که این‌ها تحت فرمان بودند، اینها مجبور بودند، حضرت تسخیر کرده بود اینها را، امّا دلشان با حضرت نبوده. حالا اینجا [که می‌فرماید] «قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک»، شیخ مصطفیٰ اسماعیل چه کار می‌کند؟ اوّل همین را می‌خواند: قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک؛ [بعد] «اَنَا آتیکَ بِه» را با قرائت وَرش [می‌خواند]؛ یعنی تکرار مطلب به صورت قرائت وَرش؛ چرا؟ برای خاطر اینکه قرائت وَرش در اینجا آن غرور این عفریت را بیشتر نشان می‌دهد. ببینید، این [نحوه‌ خواندن] خودش را دارد نشان می‌دهد؛ به همین جهت تکرار می‌کند. به نظر من مصطفیٰ اسماعیل ــ با آن شناختی که آدم از این قاری بزرگ و برجسته دارد ــ تعمّداً این قرائت را اینجا بلافاصله تکرار می‌کند؛ یعنی نمی‌گذارد آیه تمام بشود، بعد شروع کند؛ همان جا بعد از «اَنَا آتیک» که قرائت معروف حفص از عاصم است، قرائت وَرش را تکرار می‌کند برای اینکه نشان بدهد دارد از خودش تعریف می‌کند.
بعد، آن «اَلَّذی عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتاب» می‌زند توی دهن این؛ آن هم می‌گوید «اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن یَرتَدَّ اِلَیکَ طَرفُک». اینجا هم [شیخ مصطفیٰ اسماعیل] همین کار را می‌کند، اینجا هم همین جور [می‌خواند]؛ یعنی در واقع یک حرکت غرورآمیز غلط «عِفریتٌ مِنَ الجِنّ» را یک بنده‌ خالص مؤمن از اصحاب حضرت سلیمان، به او جواب می‌دهد و در واقع توی دهن او می‌زند. ببینید، این استفاده از اختلاف قرائت به این شکل، کاملاً چیز خوبی است؛ امّا اگر چنانچه بدون این جهات، بدون این دقّت‌ها و توجّهات، اختلاف قرائت انجام بگیرد، حالا در یک حدّ رقیقی، به نظر بنده اشکال ندارد. می‌دانید چون وَرش ساکن مصر بوده و در واقع میراث مصری‌ها همین قرائت وَرش است از نافع، لذاست که اهمّیّت می‌دهند. حتماً شنیده‌اید که آنجا حتّی ترتیل‌هایی دارند صرفاً با قرائت وَرش؛ از اوّل تا آخر، فقط قرائت وَرش است. در مصر و بعضی از کشورهای شمال آفریقا که غربِ دنیای اسلام می‌شود، قرائت وَرش از نافع [رایج] است. قرائت حمزه هم به خاطر همزه‌  بعد از حرف ساکن که یک سَکتی در آن ایجاد می‌کند، یک زیبایی‌ای دارد که آن هم در مواردی اشکال ندارد؛ امّا افراط کردن در بیان این قرائت‌های مختلف و توسّل به انواع و اقسام حرف‌های آن‌ها و به‌خصوص بعضی از این اِماله‌های عجیب و غریبی که انجام می‌دهند که واقعاً آدم نمی‌تواند درست هضم کند که این چرا این‌جور است، [درست نیست.] گمان هم نمی‌کنم امروز در دنیای عرب هیچ عربی این‌جور اِماله‌ در بیان داشته باشد؛ حالا شاید آن روزی که مثلاً جناب حمزه ــ یکی از قرّاء سبعه ــ این‌جور چیزی را بیان کرده، آن روز [رایج] بوده، امّا گمان نمی‌کنم امروز در دنیای عرب ــ یعنی من تا حالا نشنیده‌ام و ندیده‌ام ــ این‌جور حرف بزنند یا کسره‌ها را این‌جور اِماله کنند. علی‌ایّحال، این در مورد این معنا.
یک نکته‌ دیگر هم در واقع یک شگرد است دیگر، در واقع در مورد قطع‌ووصل‌ها است. یکی از قرّاء محترمی که امروز اینجا تلاوت کردند، خیلی خوب بود از این جهت؛ یعنی تقریباً اغلبِ آقایانی که امروز تلاوت کردند، به‌خصوص یکی‌شان، خیلی خوب مواردی را قطع می‌کردند که مستمع دلش متوجّه آنجا بشود. گاهی اوقات هست که قطعِ مطلب در آیه‌ قرآن موجب این می‌شود که مطلب در ذهن جا بگیرد، گاهی اوقات موجب این می‌شود که اهمّیّت مطلب و خصوصیّت و نکته‌ای که در مطلب هست نشان داده بشود؛ گاهی هم این‌جوری است که البتّه اینها را باید مثال زد تا درست روشن بشود که مقصود چیست که حالا مجال نیست، خیلی‌هایش را هم من یادم نیست. حالا آنچه مثلاً در ذهنم هست، باز تلاوت مصطفیٰ اسماعیل است در سوره‌ قصص: فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیاءٍ.(۱۶) خب این را ما اگر بخواهیم بخوانیم چه‌جوری می‌خوانیم؟ ما همین‌جوری می خوانیم: فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیاءٍ؛ یکی از آن دو دختر آمد، با حیا حرکت می‌کرد؛ خیلی خب، این خواندنِ عادّی است. مصطفیٰ اسماعیل این‌جوری نمی‌خوانَد؛ او می‌گوید «فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی»، «عَلَی استِحیاءٍ» را نمی‌گوید؛ یک فاصله‌ای می‌کند، بعد می‌گوید «عَلَی استِحیاءٍ»؛ چرا؟ برای اینکه این حیا کردنِ دختر معنا دارد. خب این همان دختری است که نیم ساعت قبل از این یا یک ساعت قبل از این، پهلوی همین جوان بوده و گوسفندانش را آب داده و رفته؛ حالا چرا خجالت می‌کشد، [ولی] آن‌وقت خجالت نمی‌کشید؟ [چون] این‌جا رفته‌اند پیش پدر صحبت کرده‌اند و از این جوان تعریف کرده‌اند، یک گفت‌وگویی داخل خانه شده راجع به این جوان، لذاست که این دختر حالت حیا دارد وقتی که می‌آید؛ «عَلَی استِحیاءٍ». این را می‌خواهد مشخّص کند، می‌خواهد این را برجسته کند؛ لذاست «تَمشی» را می‌گوید، «عَلَی استِحیاءٍ» را جدا می‌کند، جدا می‌گوید. از این قبیل هست؛ اگر چنانچه توجّه به اینها باشد، به نظر بنده خیلی خوب است. یا تکرار بعضی از آیات یا تکرار بعضی از جملات یا ارتفاع و انخفاض صوت ــ بالا رفتن و پایین آمدن صوت ــ در بعضی از جاها، اینها همه شگردهای مهمّی است که کمک می‌کند به تأثیرگذاری قرآن در دل‌ها.
به هر حال، کار شما کار مهمّی است، کار بزرگی است، کار برجسته‌ای است، کار فنّی‌ای است، هنر مرکّبی است. این کاری که شماها می‌کنید یک هنر است؛ تلاوت قرآن یک هنر بزرگ و مرکّب است؛ یعنی ترکیب است از آهنگ و خصوصیّات گوناگونی که در تلاوت مورد توجّه است برای اینکه انسان بتواند اثر بگذارد. فقط توجّه داشته باشید که تلاوت را برای نوع لحن انجام ندهید؛ تلاوت را با هر لحنی که می‌خوانید، به قصد تأثیرگذاری در طرف مقابل انجام بدهید؛ یعنی نیّت و هدف این باشد، نه مثل بعضی از همین خواننده‌های معروف عرب؛ حالا من از مصطفیٰ اسماعیل تعریف کردم، امّا ایشان هم گاهی اوقات همین جور است؛ یک وقت‌هایی جوری می‌خوانَد که آدم احساس می‌کند گویا می‌خواهد لحن را و کیفیّت خواندن را به رخ مخاطب بکشد و تحت تأثیر قرار بدهد، لکن در موارد زیادی هم تلاوت او تلاوت تأثیرگذار معنوی است. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال به همه‌ شما توفیق بدهد، به همه‌  ما توفیق بدهد با قرآن بیشتر مأنوس بشویم، با قرآن بیشتر آشنا بشویم، بتوانیم ان‌شاءالله وظیفه خودمان را در این بخش از مسائل قرآنی عمل کنیم. بخش مهم، عمل به قرآن است که آن یک باب دیگری است و مقوله‌  بسیار وسیعی است؛ در بخش مربوط به تلاوت و احترام به قرآن، این خصوصیّات را عرض کردیم. امیدواریم ان‌شاءالله خداوند شماها را موّفق بدارد. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد ما را با قرآن محشور کن؛ ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن در قبر و قیامت محشور بفرما؛ بیشترین بهره‌  قرآنی را برای ما مقدّر بفرما؛ جامعه‌ ما را جامعه‌  قرآنی قرار بده؛ کسانی که به ما قرآن تعلیم کردند، کسانی که تجوید یادمان دادند، کسانی که رموز قرآنی را به ما تعلیم کردند، پروردگارا!  آنها را مشمول لطف و رحمت و مغفرت خودت قرار بده؛ اساتید قرآنی ما را خداوند ان‌شاءالله با اولیائش محشور کند.

|
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای انسجام با معنی راه قرائت تأثیرگذار بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.