دروغپردازی برجامی آمریکا
گروه بینالملل
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در مورد ارزیابی دولت بایدن از وضعیت احیای برجام گفته است :«ارزیابی ما این است که دلیلی که به توافق نرسیدیم، این است که تهران مبنای معقول پیروی متقابل را که در پیشنویس اتحادیه اروپا آمده قبول نکرده است.همانگونه که بارها گفتهایم شکافهایی بین ایران و آمریکا و دیگر اعضای گروه پنج بهعلاوه یک همچنان برقرار است و از پاسخهای ایران، این شکافها همچنان پابرجا است.پاسخهای ایران ما را به جایگاهی نرساند که این توافق را به نتیجه برسانیم.»
تاکتیک خرید زمان توسط آمریکا
واقعیت امر این است که مقامات کاخ سفید بهصورت آشکار تاکتیک«خرید زمان» را در قبال مذاکرات وین درپیش گرفتهاند. به عبارت بهتر،اساسا آمریکا و تروئیکای اروپایی ارادهای برای به نتیجه رساندن مذاکرات ندارند زیرا دو متغیر بیرونی و فرامتنی مهم در این معادله برای غرب اصالت دارد.
یکی از این متغیرها، انتخابات میاندورهای کنگره است. اگرچه نظرسنجیها نشان میدهد که احتمالا دموکراتها مجلس نمایندگان را در این انتخابات از دست خواهند داد و برتری حداقلی خود را در سنا حفظ خواهند کرد، اما مقامات دولت بایدن به دلیل تمرکز بر انتخابات ۱۷ آبان ماه امسال قصد ندارند پرونده مهمی مانند احیای توافق هستهای را در دستور کار خود قرار دهند. فراتر از آن، رئیسجمهور آمریکا دریافته است که بازگشایی این پرونده تا قبل از انتخابات میاندورهای کنگره، منجر به تقابل وی با بخشی از بدنه حزب دموکرات خواهد شد زیرا در میان سناتورهای دموکرات نیز افرادی مانند باب منندز مخالف احیای این توافق هستند. بنابراین، بهصورت مشخص مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا درصدد خرید زمان و موکول کردن ادامه بررسی برجام به آینده« پس از برگزاری انتخابات نوامبر» هستند.
نقشآفرینی صهیونیستها
دومین مؤلفه فرامتنی که شاید حتی برای بازیگران اروپایی نسبت به مؤلفه اول اهمیت بیشتری داشته باشد، مربوط به نقشآفرینی پشت پرده مقامات رژیم اشغالگر قدس و موساد است. بخش اعظمی از رویکرد برجام امروز غرب، بر مبنای فاکتورهای فرامتنی تعیین میشود. بهعبارتدیگر، مواردی مانند اختلافات جاری میان کاخ سفید و کنگره بر سر نحوه بازگشت به توافق هستهای و فراتر از آن، درخواست یئیر لاپید، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس از مقامهای آمریکایی درزمینه به تعویق انداختن بازگشت به برجام تا ماه نوامبر «پس از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره» در شکلگیری این مواضع نقش بهسزایی داشته است. این قاعده درباره اتحادیه اروپا نیز صادق است. فارغ از پیوستگی راهبردی و حتی تاکتیکی بازیگران اروپایی به واشنگتن در روند بازگشت به توافق هستهای، در هفتههای اخیر رایزنیهای پیوستهای میان مقامهای رژیم صهیونیستی و اروپائیان بر سر نحوه تأمین انرژی مورد نیاز آنها در جریان جنگ اوکراین انجام شده است. هرچند این مذاکرات به نتیجهای نرسیده، اما به اتلاف آشکار زمان بهوسیله بازیگران غربی منجر شده است. در تحلیل رفتار برجامی غرب باید بر روی مؤلفههای فرامتنی تمرکز ویژه کرد. یکی از مأموریتهای محول شده به رسانههای غربی، پنهانسازی همین مؤلفههای فرامتنی و کتمان آنها از دید افکار عمومی دنیاست. در این معادله میان سیاستمداران و رسانههای غربی همپوشانی مطلق و پیوسته وجود دارد.
اولتیماتوم تلآویو به واشنگتن و اروپا
در حال حاضر، مقامات رژیم صهیونیستی به کاخ سفید و تروئیکای اروپایی گوشزد کردهاند که تا زمان تعیین تکلیف نهایی انتخابات سراسری در اراضی اشغالی، احیای برجم به سود حزب لیکود«نتانیاهو و همراهانش» و به ضرر لاپید و گانتز خواهد بود. همین مسئله سبب شده است تا مقامات آمریکایی و اروپایی در مواضع خود با استفاده از الفاظ و عباراتی مبهم، گرهای که خود در مذاکرات ایجاد کردهاند را با تهران نسبت دهند. درنهایت اینکه پاسخ جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مواضع ثابت کشورمان در قبال مؤلفههایی مانند ارائه تضمینهای اعتباری لازم، مختومه شدن پروندههای مربوط به موارد ادعایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قبل از اجرایی شدن مجدد برجام و رفع عملیاتی تحریمها بوده است.بدیهی است که موضعگیری اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال این موارد، انعکاسی از معاملات بیرونی و فرامتنی آنها با بازیگران دیگری مانند رژیم اشغالگر قدس میباشد. درهرحال تاکتیک اتلاف زمان از سوی غرب، بهصورت کاملا هدفمند و از پیش تعیین شده صورت میگیرد. اتخاذ این تاکتیک اساسا ارتباطی با پاسخ ایران به طرح پیشنهادی اروپا ندارد.
اثبات یک قاعده مهم در وین
نگاه غیرواقعبینانه نسبت به معادلات جاری در حوزه روابط بینالملل، در بسیاری موارد به پاشنه آشیل بازیگران تبدیل شده است. این قاعده در خصوص سازمانهای بینالمللی و نقش آنها در حلوفصل منازعات نیز صادق است.در جریان خروج آمریکا از توافق هستهای، برخی دولتمردان قبلی ما تصور میکردند سازمان ملل متحد به دلیل تصویب برجام در شورای امنیت «در قالب قطعنامه ۲۲۳۱ » بهصورت تمامقد در برابر اقدامات غیرقانونی دولت ترامپ خواهد ایستاد اما این سازمان بهاصطلاح بینالمللی، خود به کاتالیزور و عاملی تسریعکننده در پیشبرد استراتژی فشار حداکثری ایالاتمتحده آمریکا علیه ایران تبدیل شد.
در این میان، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل صرفا به ابراز تأسف از خروج واشنگتن از برجام اکتفا کرده و در مقابل، ایران قویا میخواست تا به تعهدات خود در توافقی که عملا از بین رفته است، پایبند بماند. در منازعات و مجادلههای بینالمللی انتزاعیات و ذهنیات نیستند که حرف میزنند بلکه امکانات و داشتهها مهم هستند آنچهکه مسلم است دستیابی ما در برنامه تحقیق و توسعه به سانتریفیوژهای نسل جدید آیآر-۴ و آیآر-۶ و استقرار آنها در نطنز و همچنین غنیسازی بیست و شصت درصدی که بهصورت موازی انجام میگیرد، همچنین پیشرفتهایی که در سایر حوزهها داریم جملگی ابزارهای امتیازگیری از طرف مقابل محسوب میشوند. اینکه تصور کنیم که اگر هیچیک از اینها را نداشتیم غرب حاضر بود در مقابل فاکتورهایی مانند راستیآزمایی و تضمین برداشته شدن تحریمها به ما امتیاز دهد یک تصور پوچ محسوب میشود. غرب نشان داده که هرگاه دست ایران بسته باشد در مذاکرات سختترین فشارها را اعمال میکند و بالعکس، هرگاه دست باز و قدرت مانور در مذاکرات داشته باشد« به این معنا که از قدرت سختافزاری و نرمافزاری لازم در مواجهه با دشمنان برخوردار باشد » در مقابل ما عقبنشینی خواهد کرد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.