امام باقر رهبر قیام علمی شیعه - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 69036
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۱۶ تیر ۱۴۰۱ - ۶:۱۲ |
در زمان امام پنجم گسترش فتوحات اسلام منع نقل احادیث و پیدایش مکاتب فکری متعارض جهان اسلام را تشنه معارف اصیل ساخته بود

امام باقر رهبر قیام علمی شیعه

نهضت علمی شیعه تحت رهبری اهل‌بیت، در زمان امامت حضرت باقرالعلوم آغاز شد و به اوج خودش رسید. تلاش‌های امام سجاد علیه‌السلام در زمینه‌سازی اخلاقی و معرفی مکتب آل محمد به‌عنوان اسلام ناب و اصیل، باعث ایجاد شرایط عملیات علمی شیعه بود.
امام باقر رهبر قیام علمی شیعه

گروه فرهنگی
نهضت علمی شیعه تحت رهبری اهل‌بیت، در زمان امامت حضرت باقرالعلوم آغاز شد و به اوج خودش رسید. تلاش‌های امام سجاد علیه‌السلام در زمینه‌سازی اخلاقی و معرفی مکتب آل محمد به‌عنوان اسلام ناب و اصیل، باعث ایجاد شرایط عملیات علمی شیعه بود. امام باقر علیه‌السلام شاگردان شیعه بسیاری پرورش دادند که بعدها جمع ممتازی از آن‌ها از صحابه و خصیصین امام صادق شده و گنجینه روایی، فقهی و حدیثی شیعه را غنا بخشیدند. اما مدرسه علمی امام صادق تنها منحصر به شیعیان نبود و هدف آن‌هم نه‌تنها پرورش شیعیان که نجات جهان وسعت‌یافته و پهناور         اسلام از جهل بود. در شرایطی که از سویی نقل احادیث پیامبر ممنوع شده و سرزمین‌های اسلامی نیز گسترش یافته‌ و از سوی دیگر مشرب‌های مختلف و متعارض فکری در سپهر اندیشه اسلامی رشد پیداکرده بود، فقه و معارف اسلامی شدیدا نیاز به یک احیا داشت.برخی شاگردان امام باقر از بنی‌هاشم هستند. همچون حضرت امام جعفر بن محمّد علیه الصلوات والسلام و حسین بن على ابن الحسین و  عمر بن على بن الحسین و زید بن على بن الحسین. برخی از شیعیان ناب و ممتازند همچون محمّد بن مسلم، زرارة بن اعین، ابوبصیر، برید بن معاویه عجلى، جابر بن یزید، حمران بن اعین و هشام بن سالم که هرکدام امام‌زادگان عشق و معرفت آل رسول‌الله هستند. اما آن حضرت شاگردانی از اهل سنت هم پای درس خود داشت: سفیان ثورى، سفیان بن عیینه و ابوحنیفه و ابن شهاب زهرى و محمد بن منکدر و یحیى بن کثیر و اوزاعى و عبدالملک بن عبدالعزیز و بسیاری دیگر. تعداد شاگردان امام محمدباقر علیه‌السلام را تا ۶ هزار نفر نیز روایت‌شده است. 
هرچند که زبان از توصیف شخصیت او لال، قلم‌ها از نگاشتن فضائلش شکسته و کُمیت عقل از درک جایگاه و مقام او لَنگ است اما شکوه و صولت بی‌کرانه او، اندیشمندان اهل تسنن را ناگزیر به بیان جملاتی شگرف در ستودن آن حضرت کرده است که ما در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
عبدالله بن عطاء: علمای اهل سنت نقل کرده‌اند عبدالله بن عطاء که از معاصرین امام باقر علیه‌السلام بود در توصیف حضرت، چنین بیان داشته است: دانشمندان و علما  را نزد هیچ‌کس کوچک‌تر ازآنچه نزد ابوجعفر(امام باقر) بودند ندیدم. وی در ادامه می‌افزاید: مشاهده کردم دانشمندی همچون حکم[بن عتیبه] مانند یک شاگرد در نزد او بود و زانوی ادب می‌زد.
ابن ابی الحدید معتزلی: امام باقر علیه‌السلام، بزرگ فقهای اهل حجاز بود و مردم از او فقه را آموختند. رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) وی را به «باقر» ملقب گرداند و به جابر فرمود: تو فرزندم[محمدباقر] را درک خواهی کرد؛ پس سلام مرا به او برسان.
محی الدّین نووی: وی که از علمای بزرگ شافعی است در تشریح علم امام باقر(علیه‌السلام) می‌نگارد: ابوجعفر معروف به باقر بود و او را به این عنوان نامیدند چون علم را شکافت و اصل علم و علوم پنهان و مخفی را می‌شناخت. او شخصی باعظمت و امامی تام و کامل در فضل و فضیلت بود.
ابن خلکا: این اندیشمند نامی اهل سنت در توصیف امام باقر این‌گونه نگاشته است: «وی فردی عالم و آقایی بزرگ بود و به او باقر گفته می‌شد چراکه علم را توسعه داد.»
شمس‌الدین ذهبی: این عالم پرآوازه اهل تسنن در ستایش امام باقر می‌گوید: «او یگانه گیتی بود که علم و عمل، سیادت و شرافت، اعتماد و وقار را در خود جمع کرده بود. وی به باقر شهرت یافت چون علم را شکافت و او امامی مجتهد و تالی کتاب خدا بود.»
ابن حجر هیثم: این عالم اهل تسنن در وصف امام باقر علیه‌السلام این‌گونه نگاشته است: «وی را بدین‌جهت باقر نامیده‌اند که از گنج‌های پنهان معارف و حقایق احکام آن به‌اندازه‌ای آشکار ساخت که جز بر افراد بی‌بصیرت و دل‌های ناپاک پوشیده نیست و ازاینجا است که او را شکافنده و جامع دانش و نشر دهنده و بر افرازنده‌  علم نامیده‌اند. برای او از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی، منزلتی است که وصف کنندگان از بیان آن عاجزند و در زمینه این سلوک و معارف دارای کلمات فراوانی است که فرصت، مجال طرح آن را نمی‌دهد.
 امام باقر؛ مسئله‌آموز عشق امام باقر علاوه بر علم، امام عشق است. حدیثی از ایشان روایت است که گویی تبدیل به یک ضرب‌المثل شده است: «هل الدین الی الحب؟» حضرت می‌فرماید: «به خدا سوگند اگر سنگی ما را دوست داشته باشد خدا او را با ما محشور می کند و آیا دین جز عشق و محبّت است؟» شاید بتوان سخن آن حضرت را اینطور تفسیر کرد که مغز و هسته دین، ولایت است و ولایت نیز تنها با نیروی عشق به درستی و کاملی جاری و ساری می‌شود. آنچه ولایت را در یک نظام طولی و عرضی به خوبی سیلان می‌بخشد عشق و محبت نسبت به ولی است. نسبت دین و ولایت همچون بدن و خون است که رگ‌ها و عروق عشق آن را منتقل می‌کند. این سخن حضرت در پیاده‌روی اربعین کاملا مشهود است. در این مراسم، جلوه نابی از اسلام و تشیع را شاهدیم. روحی از ایثار و اعتماد و حمایت و انسجام در میان ملت‌های مختلف شکل می‌گیرد و آنان را تبدیل به یک امت می‌سازد. آنچه باعث این انتشار ولایت در میان تمام افراد حاضر در مراسم می‌شود نیروی عشق سیدالشهدا علیه‌السلام است. طرفه آنکه امام باقر نیز جمله بالا را به مردی می‌گوید که پیاده به محضر حضرت رسیده بود. مسافری از خراسان  در حالی که پیاده طی طریق کرده بود، به محضر آن بزرگوار آمد و دو پایش را که قسمت قسمت شکافته بود نشان داد و گفت: به خدا سوگند! مرا چیزی جز محبّت شما اهل بیت از جایی که آمده ام نزد شما نیاورد، حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: «وَ اللَّهِ لَوْ أَحَبَّنا حَجَرٌ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنَا وَ هَلِ الدّینُ إلّا الحُبُّ؟»  

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.