لرزشی که خواب را از چشمها ربود
گروه اجتماعی- شهین اسدی
هرمزگان بازهم لرزید اما این بار به خیر نگذشت؛ پس از دو هفته لرزش متوالی در این استان، ۳ زلزله به بزرگی ۶٫۱ و ۶٫۳ ریشتر، بامداد شنبه، بندر خمیر و لنگه را لرزاند. گزارشها حاکی از آن است که در روستای سایه خوش از توابع بندر لنگه پنج نفر جانباخته و ۴۴ نفر مجروح شده اند.
پیش از زلزله مرگبار روز شنبه، در ۲۵ خردادماه چهار زمین لرزه به بزرگی ۴٫۵ ، ۴٫۴، ۵٫۲ و ۴٫۲ در مقیاس ریشتر بندر چارک و جناح در غرب استان هرمزگان را لرزاند. در ۲۴ ساعت منتهی به صبح پنجشنبه ۲۶ خردادماه، این لرزش ها ادامه داشت و نزدیک به ۴۰ زمینلرزه به وقوع پیوست و کانون اصلی این زمینلرزهها بندر چارک از توابع بخش شیبکوه شهرستان بندرلنگه بود. زلزلهای به قدرت ۵٫۶ ریشتر هم ۴ تیرماه در بندر چارک رخ داد که براثر آن، جوانی ۲۱ ساله به دلیل ترس ناشی از زلزله و سقوط از ساختمان مصدوم شد و در بیمارستان جانش را از دست داد.
لرزش های پیاپی طی روزهای گذشته، نگرانی ساکنان محلی را در پی داشت، به طوری که اغلب مردم بندرعباس، بندرلنگه، بندر چارک و جزیره کیش شب را در خیابانها، پارکها و خودروهای خود به صبح رساندند. تصاویر و ویدئوهایی که در رسانههای اجتماعی منتشر شد، فروریختن سقف و دیوار برخی ادارات و خانهها در بندر چارک را نشان میداد، با این حال اساتید زمینشناسی به مردم اطمینان دادند که مطابق اطلاعات دو سده اخیر در مورد پراکندگی زلزلهها، تاکنون در منطقه چارک و جزیره کیش زلزله مهیبی رخ نداده و احتمال وقوع آن نیز بعید و بسیار کم است.
مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی نیز، وقوع این زلزلهها را طبیعی عنوان کرد.
به گفته زارع، گسل «خمیدگی جبهه کوهستان» به عنوان بزرگترین گسل مناطق جنوبی کشور، در همین ناحیه وجود دارد و این زلزلهها به همین دلیل رخ میدهد و به دلیل تغییر شکل در پوسته زمین و گنبد نمکی که وجود دارد، لرزه خیزی این مناطق زیاد است.
۳ زمین لرزه ای هم که بامداد شنبه با قدرت ۶٫۳ و ۶٫۱ در استان هرمزگان، خساراتی را به بخشهای مختلف این استان وارد و ۵ کشته و ۸۴ مصدوم به جای گذاشت، در دسته لرزشهای مهیب جای نمی گیرد. متخصصان زمین شناسی با تأکید بر این موضوع، زمین لرزه روز گذشته را طبیعی توصیف کرده اند.
زلزله ۶/۱ ریشتری که ساعت ۲:۰۲ منطقه مهران در مرز میان بندرخمیر و خلیج فارس و شهرستان بندرلنگه را لرزاند، به دلیل شدت بالا، در بندرعباس، میناب، رودان و حتی تا راس الخمیه امارات نیز احساس شد و تنها نزدیک به دو ساعت پس از زمینلرزه اول در بندر خمیر، دو زمینلرزه دیگر به بزرگی ۶/۱ و ۶/۳ به مراکز کنگ و بنر خمیر نیز همین منطقه و مناطق وسیعی از استان هرمزگان را لرزاند.
در فاصله بین این زمینلرزهها نیز دستکم ۱۳ پسلرزه دیگر، مناطق جنوب کشور را لرزاند که بزرگی بسیاری از آنها بیشتر از ۴ ریشتر بود.
احمد وحیدی، وزیر کشور در سفر به مناطق زلزله زده غرب هرمزگان اعلام کرد: خسارت اصلی به روستای سایه خوش وارد شده و مطابق هماهنگی ها، کانکسهایی برای منطقه اعزام می شود تا مشکل گرما کمتر شود.
به گفته وحیدی، آوار برداری آغاز شده است و اولویت با وصل برق و آب است و نیز یکی دیگر از اولویتها تأمین وسایل سرمایشی برای چادرهای مردم است.
تعدد زمین لرزه در هرمزگان چه علتی دارد؟
شاید برای خیلی ها، وقوع زمین لرزههای پی در پی و قدرتمند در این استان و چرایی آن، سؤال برانگیز باشد که اظهارات مدیر هسته پژوهشی سونامی و زمین لرزه و عضو هیئت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه هرمزگان حکایت از آن دارد که میتوان انتظار داشت زمینلرزه های بیشتری در آینده رخ بدهد و احتمال رخداد زلزله های آینده به سمت جنوب غرب یعنی به سمت جزیره کیش دور از انتظار نخواهد بود.
مهدی مسعودی در بیان دلایل علمی بروز این زمین لرزه ها تشریح می کند: «با توجه به نحوه توزیع زمینلرزه های رخ داده در ۶ ماه گذشته این استان بایستی بیش از پیش به نقش گسل های امتداد لغز پی سنگی زاگرس در وقوع زمین لرزه های منطقه توجه کرد. نگاه کلاسیک برای ارتباط دادن زمین لرزه ها به گسل های تراستی مدفون دیگر پاسخگو نیست، اگر نگاهی به نقشه های موجود از گسل های استان که چندین دهه قبل توسط سازمان زمین شناسی و شرکت نفت منتشر شده است، بیندازیم در این محدوده از زاگرس تنها چند گسل تراستی احتمالی مشاهده می شود. گسل امتداد لغز در علم زمین شناسی به گسلهایی گفته می شود که دو سوی صفحه گسل در راستای افقی کنار هم بلغزند یا جابه جا شوند؛ اما گسل تراستی نوع دیگری از انواع گسل است که بر روی سطح زمین گسیختگی ایجاد نمی کند. سالیان زیادی در تحلیل زلزله های استان به آنها استناد شده است بدون اینکه طی این سالها بر اطلاعات کمی این گسل ها افزوده شود و این گسلها از جمله گسل پیش ژرفای زاگرس و گسل پیشانی کوهستان همچنان با علامت خط چین بر روی نقشه های زمین شناسی حضور دارند. این گسلها به طور عمده با امتداد شمال غربی – جنوب شرقی تا شرقی – غربی در نقشه ها مشاهده می شود و قریب به اتفاق زمینلرزه هایی که در این محدوده رخ داده است از جمله زمینلرزه های فین را به این گسل های تراستی ارتباط داده اند
و آنهم صرفا با استناد به داده های چند ایستگاه محدود زلزله نگاری در استان این کار را کرده اند.»
مسعودی به صورت شخصی با این تفاسیر موافق نیست و با ارائه جزئیات بیشتر، توضیح می دهد: «نقشه ای در مطالعات آمایش سرزمین استان هرمزگان توسط دانشگاه هرمزگان تهیه شد که مطالعات بخش زمین شناسی آن را بر عهده داشتم و در آن نقشه برای ارزیابی محدوده های معدنی استان و ایجاد یک افق اکتشافی جدید، با توجه به داده های مختلف از منطقه یک تحلیل متالوژنی انجام شد و توزیع کانسارها و آنومالی های معدنی در ارتباط با روندها و گسل های پی سنگی بررسی شد. مناطقی که غلظت یک یا چند عناصر نسبت به غلظت میانگین افزایش می یابد و حجم زیادی از ماده معدنی در آنجا متمرکز می شود به طوری که استخراج آن از نظر اقتصادی، مقرون به صرفه است را کانسار می نامند. نتیجه این تحلیل متالوژنی در قالب یک نقشه با عنوان محدوده ها و روندهای تکتونیکی مستعد در هرمزگان در طرح آمایش استان عرضه شد. تحلیل متالوژنی تعریف رابطه ژنتیکی یا زایشی بین تاریخچه زمین شناسی یک منطقه و ذخایر معدنی موجود در آن منطقه. نتایج تحلیل متالوژنی ادامه مسیر اکتشافات معدنی در یک منطقه را روشن می سازد. آنومالی های معدنی نیز به مناطقی که در مطالعات اولیه، برخی شواهد حضور یک ماده معدنی مشاهده شده است گفته می شود؛ این شواهد ممکن است با استفاده از تحلیل های زمین شناسی، ژئوفیزیکی، ژئوشیمیایی و با تجزیه مواد معدنی حاصل شود. توزیع معنا داری از مواد معدنی مختلف از جمله آهن، کرومیت و موقعیت گنبدهای نمکی را در منطقه مشاهده کردیم و به این نتیجهگیری رسیدیم که این محدوده های معدنی غالبا با یک سری روندهای متالوژنی در ارتباط هستند که درگذشته به آن توجهی نشده بود. برای نمونه معادن آهن تنگ زاغ (گنبد تنگ زاغ)، کودی (گنبد موران)، کهور (گنبد تاشکند) و چاه سرمه (گنبد بم) در راستای خطواره زمین ساختی شماره ۱ با راستای N۷۰E و معادن آهن چشم چمپه (گنبد چمپه)، گودکنار (گنبد زندان)، دژگان (گنبد دوآو) در راستای خطواره زمین ساختی شماره ۲ با راستای N۷۰E واقع شده اند. با این دیدگاه گنبدهای چهاربرکه، چارک و چیرو در امتداد خطواره تکتونیکی شماره ۱ توانمندی خوبی برای پی جویی اکتشافی آتی خواهند داشت. گنبدهای خمیر، پل، گچین، کلات بالا و دربست با توجه به قرار گیری در راستای خطواره تکتونیکی شماره ۳ در اولویت بعدی قرار گرفتند.»
این محدوده ها در نقشه مشخص شده و در اختیار سازمان برنامه و بودجه قرار گرفته تا بتوانند در برنامهها و مطالعه های بعدی از آن استفاده کنند، عضو هیئت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه هرمزگان در این رابطه می گوید: «اگر به نقشه دقت کنیم یکی از این خطوط با عنوان خط شماره یک ترسیم شده که روند شمالی شرق به جنوب غربی دارد و به طور تقریبی از شمال چارک آغاز میشود و تا شمال فاریاب ادامه مییابد. یکی دیگر از خطوط با عنوان روند شماره ۲ نامگذاری شده که از گنبد چاه مُسَلَم آغاز میشود و در همان مسیر به سمت شمال شرق ادامه مییابد و روند شماره سه از شمال لافت و بندر خمیر آغاز میشود و موازی با روند شماره یک و ۲ به سمت جنوب فاریاب امتداد مییابد. این روندها بخش مهمی از کانی سازی های معدنی هرمزگان را کنترل میکنند، اگر دقت کنیم متوجه میشویم بیشتر معادن آهن در امتداد این روندها قرار میگیرند. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که یک محدوده متالوژنی یا کریدور و گذرگاهی بین روند های پی سنگی شماره یک و شماره سه و یک می توان در نظر گرفت بهطوری که بیشتر ظرفیت های معدنی هرمزگان کنترل میشود. بازدیدهای میدانی فراوانی که طی۱۰ سال گذشته در منطقه انجام داده ام به این نتیجه رسیده ام که علاوه بر آن گسل های تراستی معمول که همه در نقشه های زمین شناسی به آن اشاره میکنند، یک سری روندهای پی سنگی بسیار بزرگی هم در این محدوده وجود دارد که توسط گسل های امتداد لغز کنترل میشوند. روندهای پی سنگی در حقیقت روندهای خطی در یک منطقه که عمق تأثیر قابل توجهی (تا چندین کیلومتر) دارند. این روندها ممکن است در سطح زمین با گسلش همراه باشند یا اینکه شواهد غیر مستقیمی در سطح زمین به حضور گسل پی سنگی در اعماق اشاره کند.» مسعودی در ادامه برای آنکه بتوان ارتباط بین مطالب فوق و زمینلرزه ها را به خوبی درک کرد، با نگاهی به نقشه ای که در این زمینه تهیه کرده، می گوید: « شواهد فراوانی وجود دارد که گسل های امتداد لغز پی سنگی این روند متالوژنی را کنترل میکند. اگر به توزیع زمینلرزه ها نگاه کنیم، عمده زمینلرزه هایی که در این محدوده از هرمزگان رخ داده بین این ۲ روند متالوژنی قرار میگیرند. اعتقاد دارم همان کریدور یا گذرگاه متالوژنی بین فاریاب و کیش که بخش مهمی از ظرفیتهای معدنی استان را در بر میگیرد و توسط یک سری گسل های امتداد لغز پی سنگی کنترل می شود، در اصل لرزه خیزی هرمزگان را بهخصوص در سالهای اخیر در این محدوده کنترل میکند. نکته قابل توجه این است که اگر به توزیع زمینلرزه ها نگاه کنیم یکسری خوشه های مختلفی از نقاط قرمز رنگ را روی نقشه می بینیم، یک توزیع خوشه ای از زلزله ها در اطراف چارک مشاهده می شود. خوشه دوم بین چاه مُسَلَم و لاوردین قرار گرفته و خوشه دیگر در شمال گری شیخ و شمال بندر پل قرار گرفته است و خوشه دیگر بین سرزه و فین قرار دارد که چند ماه قبل زمینلرزه و پس لرزه های بسیاری ایجاد کرد. در انتهای این کریدور لرزه ای هم منطقه فاریاب واقع شده که از گذشته بسیار لرزه خیز است. بنابراین اگر توزیع زمینلرزه ها را با شواهد زمین شناسی و زمین ساختی منطقه مقایسه کنیم اهمیت کریدور متالوژنی فاریاب و کیش ارتباط آن با توزیع زمینلرزه ها را نشان میدهد.» مسعودی، با توجه به ۱۰ سال فعالیت پژوهشی در بخشهای مختلف هرمزگان معتقد است: زمینلرزه هایی که در چند ماه گذشته در هرمزگان رخ داده چه اطراف فین و سرزه و چه در سمت گری شیخ، در شمال چاه مُسَلَم، در اطراف بندر چارک و کیش و حتی زمینلرزه هایی که در بندر خمیر و بندر لافت اتفاق میافتند به این کریدور متالوژنی – لرزهای ارتباط دارند و باید مطالعات بیشتری با یک نگاه جدید و فارغ از باورهای کلاسیک موجود بر روی آن انجام شود.
وقوع ۳ زلزله شدید قابل پیش بینی بود؟
فارغ از مباحث علمی که درخور توجه است، موضوع گمانه زنی و احتمال زلزله بامداد شنبه نیز حائز اهمیت است. طی دو هفته گذشته در هرمزگان، زمین لرزههایی با قدرت چهار و پنج ریشتر رخ داده و پرسش این است که آیا وقوع زلزله های ۶٫۱ و ۶٫۳ ریشتر قابل پیش بینی بود؟
«دکتر علی بیت اللهی»، رئیس مرکز زلزله نگاری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در تحلیل این موضوع به «رسالت» می گوید: « زمین لرزه بامداد شنبه حدود ۱۴۰ کیلومتر با لرزشهای جزیره کیش و بندر چارک فاصله دارد، هرچند همه این لرزشها در استان هرمزگان و بخش جنوبی کشور واقع شده، اما لرزشهای دو هفته گذشته در هرمزگان، رویدادهای مستقل دیگری هستند که بیانگر وجود تنشی بسیار بالا از سمت جنوب کشور است و باتوجه به خصوصیات زمین شناسی منطقه، احتمال رخدادهای بزرگتر و لرزشهایی با قدرت ۷ ریشتر کم است. این زلزله ها به صورت مرحله ای انرژی نهفته درونی زمین را آزاد می کنند و از سمت غرب به شرق، این توزیع ادامه پیدا کرده و میزان ویرانگری زلزله ها را کاهش داده است. از ساعت ۲ و ۲ دقیقه بامداد شنبه تا حدود دو ساعت بعد از آن، ۳ زلزله ۶٫۱ و ۶٫۳ ریشتری روی داده که به نسبت بزرگ است، ولی اگر با یک رخداد، این انرژی آزاد می شد، زلزله مخرب تر بود. باتوجه به اطلاعات و دانشی که از زمین شناسی منطقه داریم، این مسئله قابل پیش بینی بود که زلزله بزرگتری رخ نمی دهد و حداکثر زلزله های تاریخی که در این منطقه رخ داده به بزرگی۶ بوده است. لذا تعداد رخداد زلزله قابل پیش بینی نبود و هیچ کس نمی توانست گمانه زنی کند که دو هفته پس از لرزشهای پیاپی در جزیره کیش و بندرچارک، به فاصله ۱۴۰ کیلومتر، چنین زلزله ای با حدود بیش از ۳۰ لرزش به صورت خوشه ای و تجمعی در یک نقطه محدود رخ می دهد.»
جای نگرانی از بابت وقوع سونامی نیست
سونامی معمولا به دنبال وقوع زلزله هایی به بزرگی بالای ۷/۵ به وقوع میپیوندد، اما طی روزهای اخیر پس از لرزشهای متعدد در هرمزگان، این شایعه در فضای مجازی مطرح شده است، شایعه ای که «علی بیت اللهی» در گفت و گو بارسانه ها، احتمال وقوع آن را منتفی اعلام و تأکید کرده است: «هیچ نگرانی مبنی بر وقوع سونامی در این منطقه وجود ندارد، چراکه به دلیل کم عمق بودن آب سطح دریا و اینکه جابه جایی قائم در کف دریا نداریم و زلزله در خشکی رخ داده وقوع سونامی در این منطقه ۱۰۰ درصد منتفی است.»
پنجم تیرماه نیز، معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، زمینلرزههای اخیر در استان هرمزگان را از نوع زلزلههای «فوجگونه» دانست و با رد احتمال وقوع سونامی در این منطقه گفت: وجود یک گسل معکوس در فاصله حدود ۲۰ کیلومتری از ساحل خلیج فارس در وقوع زلزلههای اخیر بسیار محتمل است.
محمد تاتار، توضیح داد که سونامی معمولا به دنبال وقوع زلزله های خیلی بزرگ (بزرگی بالای ۷/۵) رخ میدهد.
زمین لرزههای اخیر بزرگی کمتر از ۶ ریشتر داشته و مطابق با سابقه لرزهخیزی منطقه، احتمال وقوع زلزله بزرگتر از ۶/۵ ریشتر چندان زیاد نیست. سونامی بیشتر در زونهای (مناطق) فرورانش اقیانوسی رخ دادهاند و در غالب موارد گسلی بسیار طویل با طول بیشتر از ۳۰۰ کیلومتر و میزان جابهجایی قائم زیاد، در حد ۲۰ تا ۳۰ متر منجر به رخداد زلزلهای بزرگ و متعاقب آن سونامی شده است. اما زلزلههای با بزرگی ۶ تا ۶/۵ ریشتر دارای طول حدود ۲۰ کیلومتر و جابهجایی بیشینه در حد ۲ تا ۳ متر هستند که گاه حتی به سختی به سطح زمین می رسند. لذا جای نگرانی برای ایجاد سونامی در اثر رخداد زلزلههای اخیر نیست.
عضو هیئت علمی و استاد تمام پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله در مورد دلیل علمی زمین لرزه های فوج گونه اظهار داشت: دلیل این امر به نحوه توزیع تنش روی گسل برمی گردد. گسل ها به عنوان مرز جداکننده دو بلوک عظیم سنگی که تحت نیروهای تکتونیکی دائم در حال فشردگی هستند، به دلیل وجود قسمت هایی که حالت زبری دارند، مانع حرکت تودههای سنگی طرفین گسل میشوند. وقتی تمام تنش در یک منطقه محدود تمرکز می یابد و ناگهانی آزاد می شود، منجر به رخداد زلزلهای بزرگ میشود که معمولا تعداد زیادی پسلرزه همراه دارد. ولی وقتی توزیع تنش روی سطح گسل به صورت پراکنده و غیرهمگن است، آزاد شدن تنش در بخشهای مختلف روی سطح گسل با رخداد زلزلههای به بزرگی مشابه همراه است که در این حالت با پدیده زلزله فوجگونه روبهرو هستیم.
وی در مورد زمان استمرار این پدیده تأکید کرد: زمینلرزههای فوجگونه میتوانند از چند هفته تا چند ماه به طول بینجامند، ولی معمولا یک مدت زمان ۲ تا ۳ ماهه متداول تر است.
وارد دوران پرزلزله شده ایم
یک سال قبل، فریبرز الهی ناطقی، استاد زلزله شناسی کشور و بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران، مبتنی بر مطالعات خود اعلام کرد که وارد دوران پرزلزله شده ایم. او به تازگی با تکیه دوباره بر این مسئله، مطرح کرده است: «حدود یک سال پیش طبق مطالعاتی به این نتیجه رسیدم که ما داریم وارد دورانی میشویم که زلزلههای بیشتری را تجربه خواهیم کرد، نه به این معنی که زلزلههای بزرگی را شاهد باشیم ولی تکانهها بیشتر شده و بر گسلها اثر خواهد داشت. تصور من این است که ما باید کم کم آماده این باشیم که پدیده زلزله را بهعنوان تکانه، آنهم نه به عنوان یک تکانه خیلی مخرب داشته باشیم. زلزله برای تهران بسیار محتمل است و باید هر روز منتظر زلزلههای ۷/۲ یا ۷/۳ ریشتری باشیم، ولی تصور من این است که ما داریم وارد یک دورانی میشویم که شاید ۱۰ سال آینده زلزلههای بیشتری را احساس کنیم.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.