سایه دخترانه رحمت
گروه فرهنگی
قم سرزمین خشنی است، آفتابش بیرحم است و زمین کویری قم را تازیانه میزند. سرزمینی است درآمیخته با خاک؛ سرزمینی است با آبی نمکآلود. این زمین خشک و لم یزرع، سایه لطیفی بر سر خود دارد که قم را تبدیل به شهری دوستداشتنی میکند. گرمای آن را با خنکای روح در میآمیزد و سرمای استخوانسوز آن را با گرمای جان. به این شهر برکت میدهد، به این شهر رونق میدهد، به آن روح و زندگی و انگیزه میدهد و آن را باصفا میکند. قم برای من با آب و هوا و جغرافیای سختش، تمثیلی است از زندگی. چه اهل قم نیز همانند آدمیان در کَبَد خلق شدهاند. انسان نیز همانند قم نقشی است که بر بوم محنت ترسیم شده. اما همان کاری که وجود فاطمه معصومه با قم کرد را دختر با زندگی آدمها میکند. حضرت معصومه میراثدار تمام تقدس، والایی، حرمت و زیبایی خاندان اهل بیت بود و یک دختر میتواند این چنین جامع خوبیها باشد؛ چنانکه فاطمه زهرا سلام الله علیها عصاره آل کسا بود. فاطمه معصومه تمام قم را تبدیل به حرم کرد. اینچنین نبود که مردم پس از وفات شهادتگونهاش گرد مزار منورش حرم بسازند؛ او کریمه بود و پیش از آن شهر مردم را تبدیل به یک حرم کرده بود. قم صدفی بود که تا پیش از فاطمه معصومه گوهری نداشت و همچون صدف بیگوهر بیهویت بود. همانگونه که وجود مقدس دختر موسیبن جعفر علیهما السلام قم را تبدیل به حرم اهل بیت کرد؛ دختر، میتواند گرداگرد خود را تبدیل به حرم خدا کند. خانواده را صدفی گرداند که گوهری در وجود خود دارد. عرب بیابانگرد دختر را زنده به گور میکرد تا وبال گردنش نباشد؛ اما نمیدانست که خدا برای بیابان دلش واحهای فرستاده تا در سایه لطف و صفا و محبتش روح خود را استراحت بدهد و با آب زلال نگاهش کثیفی خشونت را از خود بزداید. عرب بیابانگرد پسر میخواست تا عصای دستش باشد و برایش بجنگد، او نمیدانست شمشیر ابروان دختری که خدا به او عطا کرده برندهتر از شمشیر مردان جنگی است. خدا خواست دلهای اهالی قم همچون سرزمینشان کویری نباشد و چشمهایشان به خساست آسمانشان نباشد؛ خواست از شهرشان متنفر نباشند و آن را با کم و کاستیهایش با عشق و عرقی کمنظیر دوست داشته باشند. آب قم شور است، کمتر از قبل، اما هنوز چندان گوارا نیست؛ اما این شوری به شوری اشکهایی که در حرم ریخته میشود میارزد. آفتاب قم داغ است؛ اما این داغی به گرمای همسایگی با خورشید کرامت میارزد. قم شهر شادی است، شهر آرامی است و آفتاب محنت از پشت گلبرگهای یاس موسیبنجعفر مردمانش را کمتر میآزارد.
در میان فرزندان ائمه اطهار علیهمالسلام و ذريه پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، دردانه باب الحوائج موسی بن جعفرعلیهماالسلام همانند ماه شب چهارده در آسمان تشیع می درخشد. بانویی که مشهور به «معصومه» شد تا آینه عصمت مادر گرانقدرش فاطمه زهرا سلاماللهعلیها باشد. بانویی که زیارتش بهشت را برای دوستداران و پیروانش ضمانت می کند و هر که برای دیدار بارگاه او قدمی بردارد مانند آن است که خورشید خراسان علیهالسلام را در غربت طوس، زیارت کند چنانکه امام رضا علیهالسلام فرمودند: «مَن زارَ المَعصُومَهَ بِقُمّ کَمَنْ زارَنی؛ کسی که خواهرم معصومه را در قم زیارت کند، مرا در طوس زیارت کرده است.»
یکی از الطاف خدای رحمان به بندگانش در هنگامه قیامت، بخشیده شدن به واسطه شفاعت خوبان است. هر چند جاهلان، قصد آن را دارند که مقام بانوان مسلمان را کم ارزش جلوه دهند و به جهانیان بگویند که بانوی مسلمان محدود و محصور است، اما برخلاف سیاهنمایی آنان، بانوی کرامت همانند مادر بزرگوارش به لطف خدا شفیعه محشر شد تا دستگیر بندگان باشد.
در توشه زیارتی که از سوی امام معصوم علیهالسلام در مورد حضرت معصومه سلاماللهعلیها به شیعیان رسیده، فرازی بیان شده که نشان از مقام والای حضرتش دارد؛ آنجا که مقابل ضریح مطهر میایستی و کریمه اهل بیت علیهمالسلام را میخوانی و با اطمینان خاطر میگویی: «یَا فاطمة اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ؛ ای فاطمه! مرا در بهشت (برای رفتن به بهشت) شفاعت بفرما؛ چراکه همانا تو در نزد خداوند دارای شأن و منزلت بلندی هستی.» در شرح و تفسیر این کلمات نورانی دو وجه بیان شده که هر دو به معنای بشارت بهشت است.
معنای اول؛
زائر هنگامی که بانوی کرامت را صدا می زند از او می خواهد: «ای فاطمه! مرا برای رفتن به بهشت، شفاعت بنما!» بر اساس این سخن، زائر از محضر بانوی کرامت می خواهد تا در روز قیامت او را برای رفتن به بهشت شفاعت نماید.
این سخن، مضمون روایتی است که امام صادق علیهالسلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه سلاماللهعلیها در توصیف شخصیت ایشان فرمودند: «أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فاطمه بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ؛ بدانید که خدای رحمان برای بهشت جاودانش، هشت درب قرار داده که سه درب آن به سوی شهر قم است.» صادق آل الله علیهالسلام در ادامه می فرماید: «به شفاعت او همه شیعیانم به بهشت خواهند رفت.»
این سخن یعنی او شفیعه می شود تا در هنگامه حزن و اندوه روز قیامت، شادی را در قلوب بندگان خدا جاری کند و آنان را دستگیری کند و به بهشت برین بشارت دهد؛ از سویی پروردگار جهانیان فرمود: «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ چه كسى جز به اذن او، در نزد او شفاعت كند؟» این سخن خدای رحمان، همان مقام شفاعتی است که به بندگان شایسته و انتخاب شدهاش عنایت کرده تا در محشر، مقام الهی آنان برای اهل محشر شناخته شود. خوشا بر احوال آنان که در دنیا فاطمه معصومه سلام الله علیها را شناختند تا در قیامت شفیعه آنان باشد.
معنای دوم؛
محب و پیرو خاندان اهل بیت علیهمالسلام همان که به حضور بانوی با کرامت مشرف می شود و در کنار مضجعش او را صدا می زند، از او می خواهد: «ای فاطمه! در بهشت مرا شفاعت بنما!» معنای این سخن آن است که مؤمن، هنگامی که از صحرای محشر گذر کرد و به بهشت، فراخوانده شد، در رضوان الهی شفاعت کریمه اهل بیت علیهمالسلام شامل حالش شود و به درجات اعلای قرب الهی راه داده شود.
پروردگار جهانیان در قرآن کریم می فرماید:«لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ * يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ هرگز در سخن بر او پیشی نمیگیرند؛ و (پیوسته) به فرمان او عمل میکنند. آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است مىداند و جز براى كسى كه [خدا] رضايت دهد، شفاعت نمىكنند و خود از بيم او هراسانند.»
این آیات قرآن کریم به شفاعت شفاعت کنندگان در جهان باقی اشاره میکند؛ آن هنگام که تنها برخی از انسانها به اذن خدای متعال دارای مقام شفاعت هستند و حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها نیز به اجازه و دستور خالق خود، از مؤمنین و مومنات شفاعت می کند.
آیات قرآن و احادیث نورانی پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله و ائمه معصومین سلاماللهعلیهماجمعین، بیان کننده آن هستند که بهشت دارای درجات و طبقاتی متفاوت و مجزای از یکدیگر است و انسان مؤمن بر اساس عملش در طبقات هشتگانه آن جای می گیرد.
قرآن کریم می فرماید: «وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ و براى هر يك در [نتيجه] آنچه انجام دادهاند درجاتى است و تا [خدا پاداش] اعمالشان را تمام بدهد؛ و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.»
مولای عالم، امیرمؤمنان علیهالسلام نیز در کلمات گوهربار خود به طبقات و درجات متفاوت بهشت اشاره کرده و پیرامون آن میفرمایند: «درجاتى فروتر و برتر، منزلهایى متفاوت، نعمتهاى آن قطع نمى شود، مقیم آن کوچ نمىكند، جاویدان در آن پیر نمىشود، ساكن در آن هیچگاه نیازمند نمىگردد.»
اما باید گفت در بهشت نعیم و یا جنات عدن و یا فردوس برین و مقامات و طبقات دیگر بهشت، آنگاه که مومن وارد هرکدام از آن درجات شود، امید دارد تا شفاعت دختر باب الحوائج و خواهر خورشید خراسان و آینه تمام نمای حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیهم، شامل حالش شود و در اعلی مراتب قرب الهی در کنار اهل بیت علیهمالسلام او را جایگاه و مقام دهد.
چرا شفاعت در بهشت، دور از انتظار باشد از کریمه اهل بیت سلاماللهعلیها که جواد الائمه علیهالسلام در بیان ارزش و پاداش زیارتش فرموده : «هر کس عمه مرا در قم زیارت کند، بهشت پاداش او است.»؟ بی جهت نیست که فاطمه معصومه سلاماللهعلیها همنام مادرش فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نامیده شده؛ چرا که مادر گرامی اش نیز شفیعه شده تا از امت پدرش خاتمالأنبیاء صلیاللهعلیهوآله شفاعت کند.
حضرت معصومه , روز دختر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.