میدان اقناع را خالی نگذاریم
محمد صادق پور
اینستاگرام را که باز می کردی یا بد و بیراه به دولت بود یا هشتک نخرید تا ارزان شود.حتی برخی حزب اللهی هایی هم که خود را صاحب تحلیل و اهل فن می دانستند می خواستند با استدلال ثابت کنند که دولت دارد اشتباه می کند.
توییتر و تلگرام که می آمدی خبرهای گرانی رشته وار از جلوی چشمانت می گذشت. در صف سنگکی همه قبل از پرداخت قیمت را جویا می شدند گویا انتظار قیمتی متفاوت را داشتند و در قفسه فروشگاه ها خبری از ماکارانی نبود. زمزمه گعده ها، دلار ۴۰ تومنی بود و بحث دورهمی ها محاسبه دخل و خرج زندگی. خلاصه وضعیتی شده بود که احساس می کردی بدبخت ترین آدم روی زمین هستی. تا بالاخره روزه سکوت شکسته شد و رئیس جمهور محترم با مردم گفت و گو کرد در حین گفت و گو بود که پیامک واریزی برق از چشمانمان پراند. پولی که به حساب آمد اما بلوکه بود تا زمانی که آنچه دولت از آن صحبت می کرد اتفاق بیفتد.
قفل زبان مسئولان محترم کم کم باز شد. در ابتدا با توییت و بعدا باصحبت های مفصل شروع به شرح دقیق ماجرا و تبیین آنچه در حال اتفاق افتادن است کردند.از صبح روز بعد که اخبار را چک می کردی هر روز مسئولان مربوطه بیشتر و دقیق تر ابعاد ماجرا را روشن می کردند و آن جو سم آلوده اولیه ای که ایجاد شده بود در حال رنگ باختن بود.
کاهش عرضه چند روزه برخی کالاهای اساسی در بازار صحنه های دلخراشی را به تصویر کشید اما دلمان آرام گرفت وقتی دیدیم رئیس جمهورمان صبح جمعه متوجه این اتفاق نشده است بلکه خود در میدان حضور یافته و از نزدیک رفع سریع تر این مشکل را پیگیری کرده است.
سوالی چند روزی است ذهن مرا درگیر خود کرده و آن این است که اگر این روایتی که بیان کردم بر عکس اتفاق می افتاد یعنی ابتدا مسئولان مردم را به طور کامل توجیه می کردند و سپس جراحی را شروع می کردند، باز هم اینقدر فضای جامعه ملتهب می شد؟ یا دولت همراهی بیشتری از جانب مردم برای تغییرات مدنظر به دست می آورد؟
افکار عمومی ضمیر باطنی و پنهان يک ملت می باشد و ظهور آن، بازتاب ديدگاه اکثريت یک جامعه است . قدرت افکار عمومی به حدی است که برخی آن را مانند جو می دانند که با وجود غیر عینی بودن، فشار آن بر افراد وجود دارد. در شرایطی که این عنصر مهم بر تمام معادلات بشری تاثیر می گذارد، انصاف نیست که برای تصمیم های بزرگ کشور آن را در حاشیه بدانیم و بدون برنامه دقیق جهت اقناع افکار عمومی به دل میدان بزنیم.برداشت من آن است که اگر دولت محترم در جراحی اقتصادی، جایگاه
ویژه ای برای اقناع افکار عمومی قائل شود، می تواند برنامه مدنظر خود را بهتر و با همراهی حداکثری مردم انجام دهد.ما در زندگی شخصی تا در مورد فواید و آثاری که یک جراحی یا دارو برای ما دارد آگاه نباشیم تن به آن نمی دهیم. در بطن جامعه و در مورد تصمیمات دولت نیز این امر صادق است و لازم است تا قبل از انجام تغییرات بزرگ مردم را از ضرورت و آثار آن مطلع سازیم.
در ماجرای حذف ارز ترجیحی بهتر بود ابتدا و قبل از التهاب بازار مسئولان مربوطه به طور دقیق آنچه قرار بود اتفاق بیفتد را شرح می دادند، پول یارانه واریز و بلوکه می شد آنگاه حذف ارز ترجیحی اتفاق می افتاد.
اهتمامی که دولت محترم در چند روز اخیر برای ارتباط با مردم و روشن کردن ابعاد مختلف طرح در پیش گرفته ستودنی است، ولی باید توجه داشت که هنوز مردم در مورد سازوکار کالابرگ الکترونیک توجیه نیستند و لازم است قبل از اجرای طرح سازکار دقیق آن به اطلاع مردم برسد تا در زمان اجرا سردرگمی و نارضایتی ایجاد نشود.
در نهایت باید خاطر نشان کرد که افکار عمومی آن قدر مهم است که عدماقناع درست و کامل آن باعث می شود بسیاری از پروژههای خوب و کارآمد به شکست کشیده شود. مادامی که افکار عمومی نسبت به ابعاد مختلف طرح های دولت توجیه نشده و با عینک بدبینی به آن نگاه کند، عملا نمی توان از مردم انتظار همراهی داشت. بهدلیل همین اهمیت بالای افکار عمومی ما شاهدیم بخش عمدهای از انرژی و زمان معاندین صرف تاثیرگذاری بر افکار جامعه ایرانی از طریق رسانهها و فضای مجازی میشود. در این فضا، توجه هر چه بیشتر به افکار عمومی و ساماندهی آن توسط دولت، نقشه های بدخواهان را نقش بر آب خواهد کرد.
آیت الله رئیسی , دولت سیزدهم , محمد صادق پور
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.