بقیع؛ نماد مظلومیت شیعه
گروه فرهنگی
ما در تاریخ هشت شوالها داشتهایم. زمانی خلیفه عباسی دستور داد قبر امام حسین را تخریب کنند، سپس آن را شخم بزنندو در آن دانه بکارند و تبدیل به زمین زراعی کنند؛ یعنی مطلقا هیچ اثری از قبر حضرت و دیگر شهدا به جا نمانده بود. البته به اذن خدا در ناحیه بدن مبارک حضرت سیدالشهدا هیچ گیاهی نرویید؛ شاید آن زمان که شیعیان به آن ناحیه اسرارآمیز نگاه میانداختهاند، برایشان قابل تصور نبوده که زمانی دو حرم با شکوه و با معماریای غرورانگیز در این مکان ساخته میشود و در هر شب جمعه، در نیمه شعبان، در اربعین و در تاسوعا و عاشورا در اطراف حرم جای سوزن انداختن نیست. روزگار چرخ میخورد و دائما به یک حال نمیماند؛ اما مگر ظالم میتواند به این حقیقت بیندیشد؟ اگر همه به این حقیقت سیال زمان فکر میکردند؛ دیگر اصلا ظلمی باقی میماند؟ آن زمان خلافت عباسی در اوج قدرت بود. متوکل عباسی و دیگر خلفای شیعهستیز هرگز فکر نمیکردند روزی طومار خلافت در هم پیچیده خواهد شد؛ از این رو به خود اجازه توهین به سمبل مظلومیت، آزادگی و انسانیت را دادند. به نظر میرسد در مقایسه با وضع آن روز، اوضاع امروز بقیع بهتر است! حتی حرم نداشتن ائمه هم برای ما چیز جدیدی نیست. قبر مطهر دختر پیامبر، کماکان مخفی است و مزار امیر مؤمنان چند دهه نامعلوم بود. اینجا به قاعده دیگری میرسیم که باز هم در فهم ظالمان نمیگنجد و آن اینکه حق با کتمان شدن درخشانتر میشود. قبر مخفی فاطمه زهرا برهان است، قبر مخروب ائمه بقیع نیز همین طور. در میان بسیاری از علمای اهل سنت که برای خود مقبره دارند، در کنار مزار رسول خدا که گنبد و گلدستهای از خورشید روشنتر دارد، وهابیت برای تخریبگری خود چه برهانی میتواند اقامه کند که عقل سلیم آن را پوزخند نزند؟
تخریب مقابر مبارک ائمه بقیع را البته باید در پازل گستردهتری دید. پیدایش تفکر ضد اسلامی سابقه تاریخی دارد و میتوان آن را از سیاست های کهنه استعمار انگلیس، آمریکا و صهیونیست دانست. فراماسونرهای یهودی تلاش می کنند تا اسلام ستیزی را در قالبهای مختلف سخت افزاری و نرم افزاری ایجاد کرده و از این رهگذر، از قدرت گرفتن و گسترش اسلام جلوگیری کنند.
تخریب قبور مسلمانان و اماکن مقدس ایشان از سوی دشمنان اسلام و افراطیون کج فهم و جنبش های نژادپرست سابقه تاریخی به طول چندین قرن داشته و اختصاص به عصر کنونی ندارد. بدون تردید، دشمنان اسلام به سبب ترسی که از قدرت گرفتن اسلام و رشد آن در جهان دارند، تلاش میکنند تا با شبههافکنی، هتاکی به قرآن، توهین به مقام شامخ پیامبرصلیاللهعلیهوآله، تخریب قبور مسلمانان و اماکن مقدس آنان و… چهره اسلام را تخریب و از گسترش روز افزون آن جلوگیری کنند.
یکی از راههای اسلام ستیزی که در میادین سختافزاری علیه مسلمانان به کار گرفته می شود، تخریب قبور مسلمانان است که از سوی افراط گرایان راست گرای سوئدی، آلمانی و صهیونیستی صورت می پذیرد. آلمان از جمله کشورهایی است که در این دهه اخیر، جرائم ضداسلامی زیادی از سوی آن علیه مسلمانان انجام گرفته است. گزارش ها نشان میدهد تنها در سال ۲۰۲۰ در آلمان ۹۰۱ جنایت ضد اسلامی و ۱۸ تظاهرات نژادپرستانه علیه مسلمانان صورت پذیرفته که تخریب قبور مسلمانان بخشی از این جنایات محسوب میشود. این جنایات ضد اسلامی تنها در میدان سخت افزاری نبوده بلکه در میدان نرم افزاری نیز دشمنی های اعتقادی و تبلیغاتی متعددی علیه مسلمانان انجام گرفته که حاکی از عمق دشمنی و تنفر گروه های نژادپرست آلمانی از اسلام و مسلمانان است.
سوئد از دیگر کشورهایی است که در سالهای اخیر جولانگاه اسلامهراسی و اسلام ستیزان محسوب میشود. ۱۵ درصد جمعیت سوئد را مسلمانان تشکیل میدهند و از قدرت و تأثیرگذاری فراوانی در این کشور برخوردار هستند، از این رو، حزب راستگرایان افراطی، این قدرتگیری را به منزله زنگ خطری برای قدرت گرفتن فزاینده مسلمانان و گسترش اسلام در این کشور دانسته و برای جلوگیری از چنین اتفاقی، اقدام به تخریب چهره اسلام از طریق توهین به قرآن، اهانت به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ت خریب قبور مسلمانان نموده است.
در کنار این کشورها، جریان نژادپرست صهیونیست برای تکیه زدن بر اریکه قدرت جهانی، تلاش میکند تا با اسلام هراسی و با تبلیغات شدید نرم افزاری در کنار جنگ سخت افزاری، نقشه پلید خود یعنی دستیابی به مناطق جغرافیایی از نیل تا فرات(که قلمرو مسلمانان است) را عملیاتی کند. صهیونیستها برای رسیدن به این هدف شوم، راه های مختلفی را در دستور کار خود قرار دادهاند که از جمله آنها می توان به ساخت شهرکهای صهیونیستی به وسیله غصب مناطق مسلماننشین، تخریب خانهها و قبور مسلمانان، توهین به مقدسات مسلمانان و راه اندازی صدها شبکه ضد اسلامی و امپراطوری رسانهای اشاره کرد.
به طور قطع، توهین به مقدسات مسلمانان و تخریب قبور ایشان اهداف مختلفی میتواند به دنبال داشته باشد که اسلام هراسی و جلوگیری از قدرت گرفتن مسلمانان و اجتماع آنان در مناطق اروپایی، جلوگیری از گسترش و نشر اسلام، ایجاد تغییرات جغرافیایی و جمعیتی در کشورهای مسلمان نشین و تبدیل قبور آنان به مکان های تفریحی و سکونتی و… می تواند تنها بخشی از این اهداف پلید باشد. در مقابل این هجمههای ضد اسلامی، مسلمانان و همه امت های عربی و اسلامی و نیز انجمن های آزادی خواه موظفند تا چنین فعالیت های تخریبی و ذهنیت بیمارگونه ضد اسلامی، نژادپرستانه و افراطی را محکوم نموده و روابط خود را با کشورهای دارای چنین ویژگی قطع کرده، کالاهای آنها را تحریم و سفرای ایشان را احضار کرده و خواستار برخورد شدید با هتاکان به مقدسات شوند. این مقابلهگری اگر با اتحاد همه مسلمین صورت پذیرد بیگمان می تواند دستاوردهای زیادی از جمله جلوگیری از تکرار چنین حوادث ناگواری در جهان را به دنبال داشته باشد.
تخریب قبور مسلمانان و توهین به مقدسات مسلمانان نمونهای از ترفندهای دشمنان برای اسلام هراسی است. بدون تردید، تخریبها با هدف جلوگیری از اتحاد و قدرت گرفتن مسلمانان و اجتماع آنان صورت میگیرد و راه کاهش این حوادث و برون رفت از آنها، اتحاد اسلامی بین ملتها از طریق مقاومت و محکوم نمودن چنین اقدامات نژادپرستانه است.
تخریب حرم یک امام به چه معنا است؟
بارگاه امام معصوم، تجسم جلال، زیبایی، مهربانی، عظمت معنوی و آنجهانی اوست. حرم ساختن برای امامان دین، ساخت مجسمه روح آنان است برای اکثر قریب به اتفاق زوارشان، که توان درک کاملا بیواسطه روح او را ندارند. این بارگاهها آینههاییاند که عشق و ایمان درونی زائر را بازتاب میدهند و پاسخ میگویند. این درها، آغوشهاییاند که به نیابت از امام، زائر را خوشآمد میگویند. پس شکوه و جلال حرم تنها نه احترام به امام، که همچنین احترام به زوار است. حرم، منزلگاه روح زائر است و میبینیم که حتی فقیرترین مردم هم اگر منزلگاه جسمشان تنها یک کانکس باشد یا یک چادر، در حد وسع و سلیقه خود میکوشند آن را تزئین کنند و دل خود را خوش. پس چگونه عشق قدسی خود را گرامی ندارند؟ دین هرگز مجموعهای از معارف و آموزهها نیست همانند آموزههای کنفوسیوس و این که میگویند به جای حرم ساختن و زیور آراستن، تنها به سخن بزرگانتان عمل کنید، شدیدا یاوه است. دین ما سرشار از روح، قدسیت، الهام، رمز و راز و شور و حال است و این آن بخش دین است که خاص و عام هم نمیشناسد. این شور و حال، لاجرم هنرآفرین است. حال برخی سر فرو برند در یقه و صبح تا شب حساب و کتاب عقلی کنند که چرا اینهمه خرج و برج برای حرم ائمه. یا اینکه با سلیقه خشک حجرهزده فتوا بدهیم که چرا عزاداری امام حسین باید موسیقی داشته باشد. از ماجرای اباعبدالله الحسین موسیقی میتراود. این هنرها زلزلههاییاند که از انرژی درون آزاد میشوند و راهی جز آزاد شدنشان نیست. تو مدام به یک دردمند بگو داد نزند. مگر میفهمد؟ این هنرها آتشفشان است که از جان آدم میجهد بیرون. بحث را به حاشیه نبریم؛ حرم ائمه در حقیقت سایهای از باور و اعتقاد مردم است و تجسم ارادت آنان؛ به همین ترتیب قبور خاکی چهار امام بزرگوار شیعه در بقیع؛ تجسم مظلومیت این مکتب است.
قبرستان بقیع
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.