بدر؛ جلوه کیاست اسلام
گروه فرهنگی
اسلام هیچ گاه حمله نمیکند؛ اما در دفاع نهایت کیاست، هوش، سرعت و شدت عمل و موقعیتسنجی را به کار میگیرد. اسلام هر چند اهداف خود را با جنگ پی نمیگیرد، اما اجازه نمیدهد کفر و باطل از روحیه صلحطلبی آن سوءاستفاده کند. اسلام در عرصه دفاع خیر الماکرین است و با واقعگرایی برآمده از عقلانیت دینی، همواره دشمن را غافلگیر میکند. یکی از این غافلگیریها جنگ بدر بود که مناسبات اسلام و شرک را تغییر داد و معلوم ساخت مسلمین گروه منفعلی نیستند که بتوان با کمی تطمیع و تهدید و دستگیری و شکنجه سرکوبشان کرد. بلکه گروهی هستند با هوش و سازمانمندی نظامی. باید بر کفر و شرک معلوم میشد مسلمین به رهبری رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله نه صرفا یک گروه معترض و انقلابی خرابکار، بلکه تشکیلاتی منسجم و دارای راهبرد است. این جنگ در واکنش به مصادره اموال مسلمین توسط مشرکین رخ داد؛ به صورت کمینی بر سر راه یکی از کاروانهای تجاری بزرگ قریش به سرپرستی ابوسفیان. هرچند ابوسفیان از پیش متوجه قصد سپاه اسلام شده بود و مکه را به یاری خود فراخوانده بود. به دنبال فراخوان ابوسفیان سپاهی نزدیک به هزار از مکه به قصد یاری ابوسفیان خارج شد. غزوه بدر از معدود جنگهایی است که نامشان در قرآن آمده و نماد واقعگرایی، عملگرایی و کیاست اسلام است. پیامبر برای باز پسگیری اموال مسلمین و در واقع شکست فشار اقتصادی، دست روی دست نمیگذارد و یا دل به گفتوگو و مذاکره با ابوسفیان نمیبندد؛ بلکه بدر را تبدیل به یک خاطره تلخ همیشگی برای سپاه شرک میگرداند.
روز بدر«يَوْمُ الْفُرْقان؛ روز جدایی حق از باطل» است؛ زیرا در این روز خداوند حق و باطل را رو به روى هم قرار داد و آن دو را از هم جدا كرد، به تصرف خود، حق را احقاق و با يارى نكردنش از باطل، آن را ابطال كرد.
خداوند به مسلمانان می فرماید: «وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِى الْميعادِ؛ اگر با يكديگر وعده گذارده بوديد، قطعا در وعده گاه خود اختلاف می کرديد.» یعنی اگر بدون کمک های غیبی خداوند، مسلمانان به مصاف مشرکین می رفتند، شکست می خوردند؛ زیرا چند علت متعدد برای شکست مسلمانان وجود داشت:
۱٫ تعداد مشرکین و تجهیزات آن ها نسبت به مسلمانان زیاد و چند برابر آنان بود.
۲٫ مشرکین در قسمت بلندى بيابان و مشرف به مسلمانان قرار داشتند، همچنین به آب نیز دسترسی داشتند و زمين زير پايشان سفت و محكم بود.
۳٫ مسلمانان نیز در قسمت پايين بيابان، در زمین ريگ زار و بى آب قرار داشتند، به گونه ای که در جنگ چاره ای جز جنگیدن نداشتند.
در نتیجه برخورد دو لشكر به اين صورت وبا این شرایط و امکانات و پیروزی مسلمانان، جز خواست خداى سبحان نبوده است و برخورد مؤمنين در چنين شرايطی و پيروزى شان بر مشركين را نمى توان امرى عادى دانست. دلیل، جز مشيت خاص الهى و قدرت نمايى بر نصرت و تأييد مؤمنين، چيز ديگری نمى تواند باشد.
نکته ای که می توان از این جنگ و نصرت الهی فهمید آن است که انسان مومن، نباید در مقابل دشمن احساس ضعف نشان بدهد، بلکه با مقاومت باید در مقابل دشمنان اسلام بایستد، در این صورت است که نصرت الهی شامل حال این مؤمنین می گردد. خداوند نیز در قرآن می فرمایند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون با گروهى برخورد مى كنيد، پايدارى ورزيد و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه رستگار شويد.»
همان طور که وجود خدا در دل های مومنین مایه آرامش و موفقیت آن ها بود، شیطان نیز در دل های مشرکین قرار داشت و تجهیزات و میزان نیرویشان را مقابل چشمانشان جلوه گر می ساخت و آن ها را در خاموش کردن نور الهی حریص تر می کرد، اما وقتى دو گروه با هم رو به رو شدند و در تیررس یکدیگر قرار گرفتند، شيطان شكست خود را فهمید و با فرار به عقب برگشت و به مشركين گفت: من چيزهايى مى بينم كه شما نمى بينيد، من ملائكه را مى بينم كه براى كمک مؤمنين با عذاب هايى كه شما را تهديد مى كند، نازل مى شوند، من از عذاب خدا مى ترسم، كه عذاب خدا شديد است.»
بنابراین، مهم این است که چیزی که انسان در زندگی به آن تکیه می کند، اگر خداوند باشد او رحمت و کمک خود را نازل می کند و اجازه تسلط دیگران بر مومنین را نمی دهد؛ ولی اگر تکیه گاه انسان، شیطان و وسوسه های او باشد چنین شخصی پیروز نخواهد شد و شیطان در این شرایط او را تنها خواهد گذاشت.
بدر همچنین روز امیرالمومنین است. بدر اسلام شهسوار و یکهتاز این جنگ بود و دست خدا برای پیروزی سپاه اسلام. نقش امیرالمومنین در این جنگ تا این حد است که گفته میشود بیش از نیمی از تلفات سپاه دشمن به دست حضرت حیدر از پا درآمدند. مرحوم شیخ مفید، سى و شش تن از کشته شدگان مشرکین در جنگ بدر را نام مى برد و مى نویسد: «راویان شیعه و سنى به اتفاق نوشته اند که این عده را على بن ابى طالب علیه السلام شخصا کشته است، به جز کسانى که در مورد قاتل آنان اختلاف است و یا على علیه السلام در کشتن آنان با دیگران شرکت داشته است.» اگر این آمار در کنار کسانی که مولا آنان را مجروح کرده بگذاریم حجم تلفاتی او به تنهایی از دشمن گرفته را در مییابیم. این خبر از رزمی افسانهای میدهد؛ آن هم در حالی که تعداد نیروهای سپاه اسلام بسیار کمتر از نصف تعداد نیروهای سپاه مکه است. همچنین باید در نظر داشت کل کشته شدگان مشرکین در بدر هفتاد نفر بودهاند. این واقعیات این نکته را بهتر جا میاندازد که علی علیهالسلام به تنهایی یک لشکر و یک سپاه برای حضرت رسول بوده است. نقل است در این جنگ ملائکه برای دلگرمی دادن به مسلمین در میدان حاضر میشدند و باز طبق برخی نقلها، ملائکه خود را به شکل حضرت امیر ظاهر می ساختند تا مسلمین با این تصور که در کنار پهلوان سپاه شمشیر میزنند، تشجیع و دلگرم شوند.
جنگ بدر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.