تدریس مدیران در مدارس مغایر قانون
گروه اجتماعی
«همانطور که اعضای هیئت علمی دانشگاهها ملزم به تدریس هفتگی هستند، مدیران و معاونین مدارس نیز باید در طول هفته ۶ ساعت به منظور توانمند شدن تدریس کنند.» این سخنی از زبان وزیر آموزش و پرورش است که تازگی ندارد و بارها از سوی وزرای پیشین مطرح شده و به کرات، کارشناسان آموزشی در مقام منتقد، عنوان کرده اند که تخصیص تدریس در برنامه هفتگی به مدیران و معاونان مدارس نه تنها روند آموزشی را با اخلال مواجه میکند بلکه در روند اداره آموزشگاه مشکلاتی به وجود میآورد.
نگاهی مصرفگرایانه به نهاد تعلیم و تربیت کشور و بیتوجهی به نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش و وضع قوانین نامناسب اداری و تمرکز بر فعالیتهای جانبی، وضعیت آموزش و پرورش را در سالهای اخیر به مراتب بدتر کرده است.
تدریس اجباری در هفته در شرح وظایف مدیران و معاونان نیامده و حرف و حدیثهای فراوانی به دنبال دارد و پرسش این است که اگر در زمان تدریس مدیر، مشکل یا اتفاقی پیش آید آیا مدیر، مسئول خواهد بود یا خیر؟ پاسخ این است که مسئول آموزشگاه در برابر هرگونه مشکل مسئولیت خود را داراست و تدریس مدیر از وی سلب مسئولیت نمیکند.
وجود وظایف متعدد اداری، پاسخگویی به ارباب رجوع و اولیاء، رسیدگی به موارد درسی و انضباطی دانشآموزان و پرداختن به امور تدارکاتی مدرسه به نوبه خود وقتگیر و زمانبر است و محلی برای تدریس برای مدیران و معاونین باقی نمیگذارد و تدریس را دچار اخلال و بینظمی مینماید.
«محمودرضا اسفندیار»- کارشناس برنامه و بودجه، یادداشت مبسوط و جامعی را به «روزنامه رسالت» ارائه کرده و به ادله و مستنداتی استناد نموده که نشان می دهد، چنین اقدامی اشتباه و مغایر با قانون
طبقه بندی مشاغل معلمان است.
***
مغایرت با قانون طبقه بندی مشاغل معلمان
این روزها دوباره در محافل مجازی و حضوری معلمان در کنار مباحث مطروحه چند ماه اخیر همچون سرانجام قانون رتبه بندی و چند و چون آن، موضع گیری در خصوص پیشنهاد ۶ساعت تدریس مدیران مدارس توسط یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش نیز به جد مطرح است.
این نوشتار بر آن است تا ضمن تبیین مغایرت این پیشنهاد با قانون طبقه بندی مشاغل معلمان، به عنوان تنها مرجع شرح وظایف کارکنان آموزشی مدارس ( گروه مدیریت آموزشگاهی _طرح طبقه بندی گروه معلم – گروه کیفیت بخشی )، راهکاری اضطراری و موقت در کنار سایر راهکارهای موجود در راستای برون رفت از بحران کمبود کارکنان آموزشی مدارس در سال ۱۴۰۱ پیشنهاد کند که البته به نحوی احیای رویه دهه ۷۰ است و پیشتر مسبوق به سابقه بوده است.
فارغ از این بحث که چنانچه مدیریت آموزشگاه ۶ ساعت از ۳۶ ساعت موظف در هفته (در مدارس ابتدایی، متوسطه دوره اول و نظری) و ۴۰ ساعت در مدارس فحک(کاردانش و فنی حرفه ای ) را به تدریس مشغول گردد چه نتایج مفیدی می تواند داشته باشد، یا اینکه در شرایط سخت مدیریتی فعلی در قریب به ۸۰درصد مدارس کشور، یعنی مدارس عادی دولتی ، اساسا تا چه حد الزام به تدریس کار مدیریتی آموزشگاه، قابل عملیاتی شدن است و اینکه به سود دانش آموز خواهد بود یا خیر، باید گفت قانون طبقه بندی مشاغل معلمان چنین اختیاری مبنی بر الزام به ۶ ساعت تدریس را به دستگاه نسپرده است بلکه در اختیار مدیر و معاون آموزشگاه قرارداده است تا در صورت صلاح دید و شرایط و اقتضائات عمل کنند.
لذا الزام و اصرار بر خطای وزرای پیشین از یوسف نوری، ریاست مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات پیشین وزارت آوپ در سال های پایانی خدمت و نیز نجار، ریاست فعلی مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و اموراداری که پیشتر معاون پژوهش، برنامه ریزی و نیروی انسانی شهر تهران نیز بودند قدری دور از انتظار است!
در ادامه به مستند قانونی این مدعی اشاره می شود.
قانون طبقه بندی مشاغل معلمان … تعریف: این شغل دربرگیرنده پستهایی است که متصدیان آنها به طور تمام وقت مدیریت و سرپرستی و یا معاونت واحدهای آموزشی را در دورههای تحصیلی عهدهدار میباشند.(گروه مدیریت آموزشگاه) در ذیل نمونه وظایف و مسئولیتها بند ۱۱ آمده است؛
تدریس هفتگی به میزان ۶ ساعت درواحد آموزشی به صورت اختیاری
بنابر سخن وزیر آموزش و پرورش مبنی بر الزام به ۶ ساعت تدریس مدیر و معاون در دل ۳۶ یا ۴۰ ساعت کار موظف در یک نوبت ، نه تنها وجاهت قانونی ندارد بلکه احتمالا برداشت ناصواب ایشان یا مشاوران از این بند قانونی است که اصولا به واسطه صراحت متن، امکان تفسیر به رای یا مصادره به مطلوب نیست و لذا طرح آن در رسانه ها مصداق سالبه به انتفاع موضوع و از حیّز انتفاع ساقط است. الزام بر این اختیار چند نکته را به ذهن متبادر می سازد؛
نکته اول آنکه در تبصره ۱ ماده ۴ دستورالعمل میزان ساعت تدریس هفتگی شاغلین طرح طبقهبندی مشاغل معلمان (مصوبه شماره ۴۳۰۷۵/۹۱/۲۲۰ مورخ ۲۴/۱۱/۱۳۹۱ شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی) آمده است؛ وزارت آموزش و پرورش میتواند خدمت مدیران و معاونین واحدهای آموزشی را به لحاظ عدم امکان استفاده از تقلیل ساعت کار به نحو مناسب جبران نماید. ( برای مدیر و معاونان ۲۰سال سابقه آموزشی تجربی یا ۵۰ سال سن به ازای هر ساعت عدم استفاده از تقلیل ساعت کار، اضافهکار پرداخت نماید.)
با عنایت به نکته مذکور، در حال حاضر چنین جبرانی را شاهد نیستیم بلکه هم در حق معاونین مدارس به واسطه الزام به ۶ ساعت تدریس در هفته بدون دریافت حق التدریس اجحاف صورت گرفته است و هم به طریق اولی برای مدیران و معاونان مشمول تقلیل ساعت آموزشی.
نکته دوم آنکه تدریس گروه مدیریت آموزشگاه در نوبت موظف خود بر مبنای قانون طبقه بندی مشاغل معلمان صرفا به صورت «اختیاری» توجیه پذیر است تا ایجاد حقی نکند.
نکته سوم که خود بر ابهام ها می افزاید، اصرار بر ثبت ۶ ساعت تدریس در ابلاغ سیستمی همکاران معاون در نوبت موظف است که حتی سامانه (ثبت و تایید ابلاغ سیستمی ) نیز به درستی، با خطای ساعت موظف باید ۳۶ باشد، مانع تایید ۴۰ ساعت موظف برای گروه مدیریت آموزشگاهی در مدارس غیر فحک و ۴۶ ساعت در مدارس فحک می شود!
لذا برای برخی کارکنان گروه مدیریت لاجرم جهت برقراری حقوق با همان ۴۰ ساعت در مدارس فحک و ۳۶ ساعت در سایر مدارس، تایید اخذ می گردد که خود این شیوه یک بام و دو هوا سامانه ابلاغ ، محل ایراد جدی است و باید پرسید اصرار بر این رویه ناصواب که در نهایت به زیان دانش آموز ختم خواهد شد، از کجا نشات می گیرد؟ چراکه حتی با وجود عدم درج ۳۶ و ۴۰ در ابلاغ سیستمی معاونان مدارس فک و غیر فحک ،
۶ ساعت تدریس بالاجبار در برنامه هفتگی به نام معاونین مدارس، تخصیص داده شده است تا معاونین به جای معلم تخصصی رشته وپایه، آن را پوشش دهند بی آنکه از حق التدریس برخوردار گردند!
آسیب شناسی این اقدام
۱. تضییع حق دانش آموز که بواسطه مشغله معاونین بویژه در مدارس عادی دولتی، امکان تدریس با کیفیت را سلب خواهد کرد.
۲. با عنایت به توضیحات راس الذکر استمرار این رویه ناصواب ، براساس بند ۱۱ وظایف و مسئولیت های مدیریت آموزشگاه در قانون طبقه بندی مشاغل معلمان اجحافی عالمانه درحق معاونین مدارس محسوب شده وبه شکاف بیشتر عدالت آموزشی منجر خواهد شد که این امر با برنامه محوری وزیر مبنی بر بسط عدالت آموزشی در تضاد است!
چه باید کرد؟
پیشنهادی در راستای برون رفت قانونمند از وضع موجود در کنار سایر راهکارهای تامین معلم در سال های اخیر؛
تلاش در جذب معلمان بالای ۲۰ سال سابقه یا ۵۰ سال سن مشمول ۴ ساعت تقلیل ساعت آموزشی در مدارس بویژه ابتدایی و مدارس دخترانه متوسطه مبنی بر پوشش ساعت های تقلیل در قالب حق التدریس و رفع موانع این مهم به جای استمرار شیوه ناصواب و مغایر با مستندات قانونی.
به کارگیری داوطلبانه دانشجو معلمان سال چهارم دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی برای پوشش ساعت های خالی تقلیل در مدارس با اولویت دوره ابتدایی و تمهید مقدمات قانونی این فراخوان، به عنوان یک راهکار موقت تا جذب کامل نیروهای تخصصی رسمی به میزان کمبودهای موجود و رفع شرط حداقل مدرک کارشناسی به عنوان یک راهکار در مواقع اضطرار برای مهیا شدن امکان به کارگیری دانشجو معلمان داوطلب در قالب حق التدریس.
بی تردید کیفیت تدریس دانشجو معلمان سال آخر، علاقمند به تدریس به مراتب بهتر از برخی نیروهای ماده ۲۸ و به ویژه نیروهای خرید خدمت و سرباز معلم است که غالبا بدون اشراف لازم بر «دانش پداگوژی» به عنوان اول شرط معلمی، پا به کلاس درس گذاشته یا نهایت طی دورهای فشرده بدون کیفیت لازم آن را فراگرفته اند.
لذا می توان با رایزنی و توجیه شرایط اضطراری به سازمان امور اداری و استخدامی و سایر نهادهای فرادستی ذی ربط ، مجوز لازم برای جذب دانشجو معلمان در سراسر استانها را برای پوشش مناسب بخشی از کمبودهای آتی به عنوان روشی جایگزین در دستور کار قرار داد. چراکه اگر قرار است نیروی های غیر تخصصی با مدرک کارشناسی، یک سال یا بیشتر بدون اطلاع از علم پداگوژی، تمرین معلمی کنند و نهایت برخی نیز عطای معلمی را بر لقایش ببخشند و سراغ مشاغلی دیگر را بگیرند ، منطقی تر است همچون گذشته در دهه ۷۰و پیشتر، این امکان برای دانشجو معلمان حاصل گردد که حتی اگر مشق معلمی هم کنند در راستای مهارت آموزی حرفه ای ایشان امری پسندیده خواهد بود.
آموزش و پرورش , تدریس , مدرسه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.