اخبار ویژه »
شناسه خبر : 62337
پرینتخانه » اقتصادی, بین الملل, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 22 اسفند 1400 - 6:44 |
تبعات تحریم نفت روسیه از سوی ایالاتمتحده آمریکا بررسی شد
بند ناف غرب پاره شد
سرانجام اتفاق اقتصادی مهم در تقابل غرب با روسیه افتاد و نفت این کشور از سوی دولت ایالاتمتحده آمریکا در لیست تحریمها قرار گرفت تا شاهد جهش ناگهانی و بیشازپیش قیمت آن در بازارهای جهانی باشیم.
شیدا آریایی پور- پژوهشگر
سرانجام اتفاق اقتصادی مهم در تقابل غرب با روسیه افتاد و نفت این کشور از سوی دولت ایالاتمتحده آمریکا در لیست تحریمها قرار گرفت تا شاهد جهش ناگهانی و بیشازپیش قیمت آن در بازارهای جهانی باشیم.
از ابتدای آغاز این جنگ، بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده بودند که غرب تحریمهایی را علیه روسیه اعمال خواهد کرد اما اندک افرادی بودند که تصور میکردند آمریکا تحریم نفت روسیه را در دستور کار قرار دهد.در دنیایی که به دلیل افزایش بیرویه قیمت جهانی نفت، تورم و نبود امنیت انرژی در جهان را به دنبال دارد، اعمال تحریم نفت روسیه از سوی آمریکا میتواند زنگ خطری جدی برای بروز جنگ اقتصادی بین شرق و غرب باشد. جنگی که از سالهای قبل آغازشده و غرب برای برونرفت از فشارهای ناشی از ناتوانی مواجهه سیاسی و اقتصادی با شرق در تلاش برای تداوم و گسترش آن است.
فارغ از اینکه روسیه بزرگترین صادرکننده انرژی به اروپاست و بند ناف انرژی قاره سبز به روسیه بسته است، اما این تصمیم آمریکا میتواند تبعات سیاسی و اقتصادی سنگینی بر اروپائیان داشته باشد و اگر همراهی با این تصمیم بایدن از سوی اتحادیه اروپا صورت نگیرد، شکاف عمیقی در ائتلاف ضد روسی شکل خواهد گرفت.
از ابتداییترین روزهای آغاز جنگ، اروپا همراه آمریکا در تشدید تحریمهای اقتصادی روسیه بود و اروپائیان پا جای پای دولت بایدن در تحریمهای سنگین علیه روسیه گذاردند. اما گویا این بار تحریم نفت روسیه تاوان سنگینی برای قاره سبز به همراه دارد که هنوز این همراهی به فعلیت نرسیده است.
نفت ۱۵۰ دلاری علاوه بر بار روانی که بر اقتصاد جهان، بهویژه غرب خواهد گذاشت، سبب میشود تا شاهد بالا رفتن قیمت حاملهای انرژی در جهان باشیم؛ اتفاقی که بسیاری از جوامع غربی آن را تاب نخواهند آورد و نارضایتیهای عمومی را در این کشورها افزایش خواهد داد.
دولت بایدن در طول یکی دوسال اخیر با تورم فزایندهای مواجه بوده که نارضایتی در بین مالیاتدهندگان این کشور را بهشدت افزایش داده است؛ حال با تحریم نفتی روسیه بهطورقطع و یقین این تورم افزایش دوچندان خواهد یافت و بهتبع آن افزایش قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی در این کشور سبب خواهد شد تا کابینه این کشور بیشازپیش با اثرات مخرب این تحریم روبه رو باشد. براساس آخرین آمارها، روسیه روزانه نزدیک به ۵ میلیون بشکه نفت را در سبد صادرات نفتی خود دارد و اگر این میزان عرضه از بازارهای جهان حذف شود جایگزین کردن آن کار بسیار دشواری است. اگر قرار باشد این کمبود ازسوی سایر کشورهای عضو اوپک جبران شود نباید به این موضوع چندان خوشبین بود، زیرا این کشورها بهویژه عربستان، ظرفیت جبران این حجم از نبود نفت در بازار را ندارند و اگر ایران را نیز به چرخه تولید و صادرات نفت اضافه کنیم بعید است رقم کمبود بیش از ۵ میلیون بشکه نفت روسیه جبران شود.
کشورهای عضو اوپک به دلیل مشکلاتی که در طول سالهای اخیر بهواسطه کرونا و نیز سایر مشکلات اقتصادی داشتهاند، توان توسعه ساختارهای تولید نفت را نداشته و اگر انتظار این باشد که آنها بخواهند این کمبود را جبران کنند، خوابی است که برای غرب تعبیر نخواهد شد. ضمن اینکه این کشورها نیز که حالا غرب را در تنگنا و اضطرار میبینند خواستههای جدید امنیتی و اقتصادی و سیاسی تازه را نیز مطرح کردهاند که آنهم بعید است در کوتاهمدت از سوی غرب تأمین شود. در این میان با نگاهی به بازارهای نفتی جهان درمییابیم از زمانی که جنگ روسیه و اوکراین آغازشده، معاملات نفتی در جهان فزونی یافته و تا بیش از ۴ درصد افزایش را نشان میدهد. این اتفاق بیانگر این نکته است که تمامی کشورهای جهان بهویژه کشورهای صنعتی از بیم بروز مشکلات بزرگ در چرخه صادرات نفت در جهان به دنبال ذخیره و انباشت طلای سیاه هستند و همین موضوع میتواند بازار سیاهی را در این اقتصاد پررونق ایجاد نماید. ضمن اینکه باید در نظر داشت تورم جهانی ناشی از این افزایش قیمت، گریبان بسیاری از کشورها را خواهد گرفت و هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت اقتصاد جهان را وارد شوک بزرگ و بیبازگشتی خواهند نمود.
شاید تنها نکته مثبتی که این تحریم میتواند برای کشورهای صاحب نفت به دنبال داشته باشد فروش بیشتر و سود سرشاری است که برای آنها به دنبال خواهد داشت. تولیدکنندگان کوچک و بزرگ نفت در جهان بهویژه تولیدکنندگان بزرگ همانند ایران و عربستان در این شرایط بیشترین سود را خواهند برد و درصورتیکه برجام به سرانجام برسد کشورمان میتواند از این افزایش قیمت جبران مافات کرده و کسری حاصل از فروش نفت در طول سالهای اخیر را تا حدی جبران نماید.
اما این واقعیت را نیز باید درنظر داشت که سایر کشورهای جهان از این موضوع متضرر شده و باید برای جبران این کمبود راهکاری بیندیشند. دراینبین چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان و نیز ژاپن و هند، بیشترین ضرر را خواهند داشت و مجبور خواهند بود با قیمت بیشتری نفت را خریداری نمایند و همین موضوع میتواند اقتصاد رو به رشد این کشورها را دچار وقفه، حتی بهصورت مقطعی و کوتاهمدت نماید.
با این تفاسیر به نظر میرسد برای جایگزینی نفت تحریم شده روسیه، همچنان گزینه کشورهای منطقه غرب آسیا برای اروپا در دسترسترینها باشد تا هم در کوتاهمدت وهم در بلندمدت بتوانند نیاز به نفت این قاره را برآورده نمایند.
اما این اتفاق همانطور که در بالا ذکر شد به دلیل مشکلات ساختاری ناشی از عدم توسعه این صنعت در طول سالهای اخیر در این کشورها محقق نخواهد شد و این احتمال وجود دارد غرب تا اندازه زیادی از مواضع خصمانه خود در قبل این کشورها کوتاه بیاید و برای رفع مشکلات اقتصادی خود با ساز کشورهای عضو همراه شود.
سرانجام اتفاق اقتصادی مهم در تقابل غرب با روسیه افتاد و نفت این کشور از سوی دولت ایالاتمتحده آمریکا در لیست تحریمها قرار گرفت تا شاهد جهش ناگهانی و بیشازپیش قیمت آن در بازارهای جهانی باشیم.
از ابتدای آغاز این جنگ، بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده بودند که غرب تحریمهایی را علیه روسیه اعمال خواهد کرد اما اندک افرادی بودند که تصور میکردند آمریکا تحریم نفت روسیه را در دستور کار قرار دهد.در دنیایی که به دلیل افزایش بیرویه قیمت جهانی نفت، تورم و نبود امنیت انرژی در جهان را به دنبال دارد، اعمال تحریم نفت روسیه از سوی آمریکا میتواند زنگ خطری جدی برای بروز جنگ اقتصادی بین شرق و غرب باشد. جنگی که از سالهای قبل آغازشده و غرب برای برونرفت از فشارهای ناشی از ناتوانی مواجهه سیاسی و اقتصادی با شرق در تلاش برای تداوم و گسترش آن است.
فارغ از اینکه روسیه بزرگترین صادرکننده انرژی به اروپاست و بند ناف انرژی قاره سبز به روسیه بسته است، اما این تصمیم آمریکا میتواند تبعات سیاسی و اقتصادی سنگینی بر اروپائیان داشته باشد و اگر همراهی با این تصمیم بایدن از سوی اتحادیه اروپا صورت نگیرد، شکاف عمیقی در ائتلاف ضد روسی شکل خواهد گرفت.
از ابتداییترین روزهای آغاز جنگ، اروپا همراه آمریکا در تشدید تحریمهای اقتصادی روسیه بود و اروپائیان پا جای پای دولت بایدن در تحریمهای سنگین علیه روسیه گذاردند. اما گویا این بار تحریم نفت روسیه تاوان سنگینی برای قاره سبز به همراه دارد که هنوز این همراهی به فعلیت نرسیده است.
نفت ۱۵۰ دلاری علاوه بر بار روانی که بر اقتصاد جهان، بهویژه غرب خواهد گذاشت، سبب میشود تا شاهد بالا رفتن قیمت حاملهای انرژی در جهان باشیم؛ اتفاقی که بسیاری از جوامع غربی آن را تاب نخواهند آورد و نارضایتیهای عمومی را در این کشورها افزایش خواهد داد.
دولت بایدن در طول یکی دوسال اخیر با تورم فزایندهای مواجه بوده که نارضایتی در بین مالیاتدهندگان این کشور را بهشدت افزایش داده است؛ حال با تحریم نفتی روسیه بهطورقطع و یقین این تورم افزایش دوچندان خواهد یافت و بهتبع آن افزایش قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی در این کشور سبب خواهد شد تا کابینه این کشور بیشازپیش با اثرات مخرب این تحریم روبه رو باشد. براساس آخرین آمارها، روسیه روزانه نزدیک به ۵ میلیون بشکه نفت را در سبد صادرات نفتی خود دارد و اگر این میزان عرضه از بازارهای جهان حذف شود جایگزین کردن آن کار بسیار دشواری است. اگر قرار باشد این کمبود ازسوی سایر کشورهای عضو اوپک جبران شود نباید به این موضوع چندان خوشبین بود، زیرا این کشورها بهویژه عربستان، ظرفیت جبران این حجم از نبود نفت در بازار را ندارند و اگر ایران را نیز به چرخه تولید و صادرات نفت اضافه کنیم بعید است رقم کمبود بیش از ۵ میلیون بشکه نفت روسیه جبران شود.
کشورهای عضو اوپک به دلیل مشکلاتی که در طول سالهای اخیر بهواسطه کرونا و نیز سایر مشکلات اقتصادی داشتهاند، توان توسعه ساختارهای تولید نفت را نداشته و اگر انتظار این باشد که آنها بخواهند این کمبود را جبران کنند، خوابی است که برای غرب تعبیر نخواهد شد. ضمن اینکه این کشورها نیز که حالا غرب را در تنگنا و اضطرار میبینند خواستههای جدید امنیتی و اقتصادی و سیاسی تازه را نیز مطرح کردهاند که آنهم بعید است در کوتاهمدت از سوی غرب تأمین شود. در این میان با نگاهی به بازارهای نفتی جهان درمییابیم از زمانی که جنگ روسیه و اوکراین آغازشده، معاملات نفتی در جهان فزونی یافته و تا بیش از ۴ درصد افزایش را نشان میدهد. این اتفاق بیانگر این نکته است که تمامی کشورهای جهان بهویژه کشورهای صنعتی از بیم بروز مشکلات بزرگ در چرخه صادرات نفت در جهان به دنبال ذخیره و انباشت طلای سیاه هستند و همین موضوع میتواند بازار سیاهی را در این اقتصاد پررونق ایجاد نماید. ضمن اینکه باید در نظر داشت تورم جهانی ناشی از این افزایش قیمت، گریبان بسیاری از کشورها را خواهد گرفت و هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت اقتصاد جهان را وارد شوک بزرگ و بیبازگشتی خواهند نمود.
شاید تنها نکته مثبتی که این تحریم میتواند برای کشورهای صاحب نفت به دنبال داشته باشد فروش بیشتر و سود سرشاری است که برای آنها به دنبال خواهد داشت. تولیدکنندگان کوچک و بزرگ نفت در جهان بهویژه تولیدکنندگان بزرگ همانند ایران و عربستان در این شرایط بیشترین سود را خواهند برد و درصورتیکه برجام به سرانجام برسد کشورمان میتواند از این افزایش قیمت جبران مافات کرده و کسری حاصل از فروش نفت در طول سالهای اخیر را تا حدی جبران نماید.
اما این واقعیت را نیز باید درنظر داشت که سایر کشورهای جهان از این موضوع متضرر شده و باید برای جبران این کمبود راهکاری بیندیشند. دراینبین چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان و نیز ژاپن و هند، بیشترین ضرر را خواهند داشت و مجبور خواهند بود با قیمت بیشتری نفت را خریداری نمایند و همین موضوع میتواند اقتصاد رو به رشد این کشورها را دچار وقفه، حتی بهصورت مقطعی و کوتاهمدت نماید.
با این تفاسیر به نظر میرسد برای جایگزینی نفت تحریم شده روسیه، همچنان گزینه کشورهای منطقه غرب آسیا برای اروپا در دسترسترینها باشد تا هم در کوتاهمدت وهم در بلندمدت بتوانند نیاز به نفت این قاره را برآورده نمایند.
اما این اتفاق همانطور که در بالا ذکر شد به دلیل مشکلات ساختاری ناشی از عدم توسعه این صنعت در طول سالهای اخیر در این کشورها محقق نخواهد شد و این احتمال وجود دارد غرب تا اندازه زیادی از مواضع خصمانه خود در قبل این کشورها کوتاه بیاید و برای رفع مشکلات اقتصادی خود با ساز کشورهای عضو همراه شود.
برچسب ها
اروپا , روسیه , شیدا آریایی پور , نفت , نفت روسیه
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=62337
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای بند ناف غرب پاره شد بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.