نافرمانی؛ چالش رفتاری دوران نوجوانی
گروه اجتماعی- نادیا احمدی
نوجوانی از مراحل بسیار مهم تحول شخصیت به شمار میرود که فرد از دنیای کودکی به بزرگسالی وارد میشود، دورهای که ازنظر نوجوانان و والدین دشوارتر از دوران کودکی قلمداد شده است، در این دوره تغییرات عمدهای مانند تحول جسمی و هورمونی از یکسو و تغییر در نقشها، افزایش مسئولیتها در خانواده و جامعه از سوی دیگر ایجاد میشود و تغییرات ظاهری و درونی باهم همراه میشوند، پیامدهای کوتاهمدت دوران بلوغ ممکن است بیشتر از آنکه به نوجوان فشار بیاورد، خانوادهها را تحتفشار قرار دهد. درهرحال، نوجوانی یکی از مراحل بحرانی در زندگی هر فرد است که عبور موفق از آن نقش تعیینکنندهای بر سلامت روان و شخصیت فرد در دوران بزرگسالی دارد. بیتردید بسیاری از مشکلات جسمانی، روانی، اجتماعی و رفتارهای ناسالم در بزرگسالی، ریشه در زمان نوجوانی دارند. هر چه خانواده آگاهی و درک بهتری از این دوره و چالشهای آن داشته باشند، بهتر میتوانند بستر مناسب را برای شکلگیری شخصیتی قوی و سازنده در نوجوان خود فراهم کنند.
استقلال و هویتیابی نوجوانی همراه با سرکشی و نافرمانی
محسن لعلی در قامت روانشناس، با اشاره به اینکه یکی از مهمترین مسائل دوران کودکی و نوجوانی مشکلات رفتاری است، به «ما» میگوید: در این مشکلات رفتاری بارزترین و اصلیترین پیامد سرکشی و نافرمانی است و در بین کودکان و نوجوانان این موضوع فراوان دیده میشود، در نوجوانان علاقهمندی به داشتن استقلال و هویتیابی که از ماهیت و خصوصیت دوران نوجوانی است، باعث میشود نافرمانیها بروز کند، بسیاری از مواقع خانوادهها اذعان میکنند فرزند آنها در دوره دبستان ساکت و آرام بوده اما در دوره نوجوانی سرکشی و پرخاشگری میکند. البته هرگونه نافرمانی، سرکشی و پرخاشگری را نمیتوان نافرمانی نوجوان دانست اما با توجه به سه عامل شدت، مدت و فراوانی میتوان این موضوع را ارزیابی کرد، هر پرخاشگری و هر نافرمانی را نباید پای حساب دوره نوجوانی بگذاریم، گاهی اوقات شدت نافرمانیها بسیار زیاد است و این اتفاق میتواند نشانهای از یک اختلال روانپزشکی یا روانشناسی باشد.
این روانشناس تأکید میکند: اختلال بیاعتنایی مقابلهای یا لجبازی در بین کودکان و نوجوانان شایع است، زودرنج بودن از خصوصیتهای این گروه از فرزندان است، معمولاً با بزرگترهای خود بحث کرده و از دستورات آنها سرپیچی میکنند و همیشه دیگران را مقصر مسائل خود میدانند. گاهی ممکن است بیشتر مواقع بیرون از خانه باشند، درگیری پیدا کنند، از سلاح سرد استفاده کنند و اختلالات دیگری مانند افسردگی، اختلال دوقطبی، مصرف مواد و اختلالات روانی و رفتاری دیگری داشته باشند که ممکن است با نافرمانی خود را نشان دهد.
این مدرس دورههای تخصصی روانشناسی با بیان اینکه اختلالات و مشکلات روانشناختی یکروزه و یکشبه به وجود نمیآید، میگوید: یکی از عواملی که باعث میشود کودک و نوجوان دچار نافرمانی مقابلهای یا مشکلات نافرمانی شود جدایی والدین یا فقدان یکی از والدین است، گاهی هم نوجوان ترک مکان میکند که این مسئله را باید از زوایای مختلف موردبررسی قرارداد و اینکه آیا زمینه بیماریهای روانشناختی دوقطبی و افسردگی در بروز این اتفاق تأثیر داشته است، چنین نوجوانی پتانسیل مشکلات بعدی را دارد و باید خانواده پیگیریهای لازم و انجام مداخلات تخصصی روانپزشکی و روانشناسی را برای نوجوان مدنظر قرار دهند.
لعلی تصریح میکند: از سوی دیگر اگر کودکی بسیار مطیع بوده و حرف همه را گوش دهد، باجرئت و قاطع نباشد یک مسیر شخصیتی نادرست را طی میکند، شخصیت افراد بعد از ۱۵ سالگی شکلگرفته است، کودک و نوجوانی که به گفته والدین بسیار منفعل و مطیع است بهطور دقیق باید والدین نگران این مسئله باشند و با مداخله مشاورهای و روانشناسی و کمک گرفتن از متخصصان مهارتهای زندگی اجتماعی را به او بیاموزند و مشکل او را حل کنند.
این استاد دانشگاه اظهار میکند: بسیاری از خانوادهها عقیده دارند با همهگیری کرونا و تعطیلی مدارس و آموزش آنلاین مشکلات کودکان و نوجوانان بیشتر شده است و این باور درستی است، فضای مجازی و زندگی دیجیتال امری اجتنابناپذیر است، ما نمیتوانیم نوجوان را از لپ تاپ، اینترنت، موبایل و فضای مجازی جدا کنیم، موردی که باید به آن توجه شود نظارت دقیق و مشارکت فعال در فرایند تربیتی است.
وی میافزاید: در رابطه با مداخلات بحث نوع و شیوه ارتباط با نوجوان مهم است، والدین میتوانند چند نوع ارتباط با فرزند نوجوان داشته باشند، یک ارتباط سختگیرانه یا به شکل تحکمآمیز است و معمولاً این ارتباط پاسخ مثبتی نمیدهد، ارتباط تحکمآمیز جواب موقتی میدهد و پدر الگویی برای فرزند نوجوان میشود. نوع دوم ارتباط سهل گیرانه است، یعنی والد بیتوجه به فرزند است و نوجوان هر موقعی بخواهد بیرون از خانه میرود و هر موقعی بخواهد به منزل میآید بدون اینکه از طرف والد مورد سرزنش قرار گیرد، باید بدانیم دادن آزادیهای بیقیدوشرط به نوجوان آسیبپذیر است. سومین نوع ارتباط و برخورد غفلت است و این بدترین نوع ارتباط بوده و والد نمیداند فرزند مشغول به انجام چهکاری است.
ارتباط مقتدرانه توأم با مهربانی بهترین نوع ارتباط است
وی اضافه میکند: مورد چهارم سبک ارتباطی مقتدرانه است، سبکی که پذیرش، احترام و صمیمیت دارد و بعضی از مواقع احتمال دارد به شکل مقتدرانه به فرزند نوجوان امرونهی شده و به او دستور داده شود، در بیشتر خانوادهها مشکل ناهمسانی رفتاری بین مادر و پدر وجود دارد، یعنی مادری که با نوجوان خوب برخورد کرده و به او امتیاز میدهد و پدری که تحکم برقرار میکند، درنتیجه فرزند نوجوان به سمت مادر میآید و از پدر فاصله میگیرد و اینیک فرآیند رشدی است.
لعلی اظهار میکند: بهترین نوع ارتباط مقتدرانه توأم با صمیمیت و مهربانی است، اما زمانی که نوجوان با خانواده مرتب بحث میکند و افت تحصیلی پیداکرده و کیفیت رابطه بین فردی با خانواده و دوستان اختلال پیداکرده ضروری است والدین مداخله جدی انجام دهند. مداخله گونههای متفاوتی دارد مداخلات مبتنی بر خانواده یعنی اینکه پدر و مادر نوجوان از یک مشاوره فعال و باتجربه این حوزه برای حل مشکل فرزند خود کمک بگیرند، مداخلات بعدی فردی است که مشاور با دیدن حضوری نوجوان علت بیتوجهی و بیانگیزه بودن او را ارزیابی میکند.
نافرمانیها در نوجوانان پسر بیشتر است
الهام پیرحاجی، روانشناس و مشاور کودک و نوجوان نیز در خصوص علل نافرمانی نوجوانان از والدین، در گفتوگو با «ما» اظهار میکند: عوامل زیادی مانند ژنتیک و روحیات شخصی نوجوان، شرایط خانوادگی، دوستان، محیط زندگی و فرهنگ نافرمانی نوجوانان را در پی دارد و مطابق تحقیقات صورت گرفته از منابع معتبر و میزان مراجعات حضوری به کلینیکهای روانشناختی مشخص است که میزان نافرمانی در نوجوانان پسر بیشتر از نوجوانان دختر است.
وی اضافه میکند: ذهن نوجوانان در دوران بلوغ از سؤالات و دغدغههای منطقی و غیرمنطقی پر است و این امر یکی از دلایل اصلی گیج شدن، سردرگمی و گاهی نافرمانی نوجوان است، اغلب نوجوانان در پی کسب تجربه و هویتیابی هستند علاقهای ندارند مسیر زندگی والدین خود را دنبال کنند و این اتفاق یکی از دلایلی است که احتمال دارد نوجوان را از دید والدین نافرمان و لجباز کند.
همیشه نافرمانی در نوجوانان به دلیل بلوغ نیست
وی تصریح میکند: همیشه نافرمانی در نوجوان ریشه در تغییرات بلوغ ندارد و نباید با این دلیل سرسری از آن رد شویم، گاهی اوقات ضعف اعتمادبهنفس و ترس از آینده نیز یکی از مهمترین عواملی است که باعث شروع مقایسههای ذهنی در نوجوان با همسالان خود میشود و این فشار را مواقعی با پرخاشگری و نافرمانی با والدین خود نشان میدهد.
این روانشناس و مشاور کودک و نوجوان، تأکید میکند: ژنتیک، فرهنگ شهری و خانوادگی و الگوبرداری از والدین از عمدهترین دلایل سرکشی بین نوجوانان است، در خانهای که رابطه زوجین باهم تخریبشده، نظام مردسالاری و برعکس آن حکمفرما است، نمیتوان از فرزند نوجوان توقع داشت که در این شرایط او فردی لجباز، پرخاشگر یا نافرمان نباشد. پیرحاجی، میافزاید: در مورد ژنتیک و تأثیر ژن در اختلالات روحی روانی نیز والدین باید هوشیار باشند، زیرا نافرمانی و پرخاشهای اولیه احتمال دارد از علائم اولیه اختلال سلوک در نوجوان باشد، بنابراین استفاده از توصیهها و تخصص یک روانشناس در این حوزه میتواند راهگشا باشد. وی اظهار میکند: برای والدینی که دارای چنین نوجوانانی هستند راهکارهای زیادی ارائهشده که بخشی از آن نیاز به مراجعه حضوری به متخصص نوجوان دارد و برخی راهکارها شیوههای تربیتی است که والدین موظف به انجام آن در منزل و حل تعارضات با فرزندشان هستند.
این روانشناس و مشاور کودک و نوجوان، خاطرنشان میکند: مشاور در ابتدا لازم است ساختار خانوادگی و فرهنگی هر نوجوان را موردبررسی قرار داده و پسازآن به هر والد راهکار مخصوص به خود را بدهد، پدر و مادر نیز ملزم به انجام دقیق آن هستند، لازم است والدین ارتباط دوستانه خود با نوجوان را تصحیح کنند و از تکنیکهای تنبیه و محرومیت کمتر استفاده کنند.
نادیا احمدی , نوجوان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.