اخبار ویژه »
شناسه خبر : 57802
پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 14 دی 1400 - 1:38 |
اجرای قانون، تنها راهی که میتواند از کشتار وسیع پرندگان مهاجر جلوگیری کند
پرندگان مهاجر به خانه بازنگشتند
تالاب بینالمللی فریدونکنار، سیاهچاله پرندگان مهاجر است و این یعنی، رسم مهماننوازی را بلد نیستیم؛ تالابی که به محلی امن برای شکار تبدیلشده و باوجود مخالفتهای کلامی سازمان حفاظت محیطزیست و تلاشهایی که برای نجات مهاجران صورت پذیرفته، تورها بالا میروند و بازار پرندگان فریدونکنار پر میشود از گونههای حفاظتشده و مهاجرانی که از سوی میزبان به دام میافتند و هرگز این فرصت را پیدا نمیکنند که به خانه بازگردند. گرچه آمار دقیقی در دست نیست اما تخمین زده میشود که سالانه حدود ۵میلیون پرنده، تالابهای شمالی کشور را برای استراحت و توقف انتخاب میکنند و بیش از یکمیلیون پرنده زیر تیغ شکارچیان میروند.
گروه اجتماعی
تالاب بینالمللی فریدونکنار، سیاهچاله پرندگان مهاجر است و این یعنی، رسم مهماننوازی را بلد نیستیم؛ تالابی که به محلی امن برای شکار تبدیلشده و باوجود مخالفتهای کلامی سازمان حفاظت محیطزیست و تلاشهایی که برای نجات مهاجران صورت پذیرفته، تورها بالا میروند و بازار پرندگان فریدونکنار پر میشود از گونههای حفاظتشده و مهاجرانی که از سوی میزبان به دام میافتند و هرگز این فرصت را پیدا نمیکنند که به خانه بازگردند. گرچه آمار دقیقی در دست نیست اما تخمین زده میشود که سالانه حدود ۵میلیون پرنده، تالابهای شمالی کشور را برای استراحت و توقف انتخاب میکنند و بیش از یکمیلیون پرنده زیر تیغ شکارچیان میروند.
صیادان با استفاده از روشهای سنتی به صید پرندگان اقدام نمیکنند بلکه از روشهای جدید ابداعشده «گذر»، «کرس»، «دام هوایی» و «شب دام» بهره میگیرند که توسط افراد سودجو باهدف صید گروهی برای فروش لاشه و گوشت پرندگان باب شده و این روشها، مازندران را به ورطه نابودی بیبازگشت نزدیک و نزدیکتر کرده است. مماشات ورزی با تخلفات و آسیبهای محیطزیست، سبب شده است که بخش عمدهای از پرندگان مهاجر باهدف مصرف گوشت و بخشی هم بهمنظور خریدوفروش بهصورت زنده تجارت شده و برای نگهداری در باغهای پرندگان به حبس ابد و معامله محکوم شوند. باغهایی که نقش بسیار مهمی در رونق قاچاق حیاتوحش کشور و نابودی انفال عمومی و میراث طبیعی دارند. دراینبین، بازار فریدونکنار هم به کشتار بیرحمانه و رونق هرچه بیشتر قاچاق و سودجویی متخلفان دامن زده و آنطور که خبرگزاری ایرنا اعلام کرده است: یک عدد غاز وحشی ۳۵۰ هزار تومان، یک مرغابی بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان و یک مرغابی کوچک به نام «خوتکا» با ۲۰۰ گرم وزن ۷۰ هزار تومان خریدوفروش میشود.
تخلف را توجیه نکنید
خواسته مشخص فعالان حیاتوحش آن است که برای ساماندهی وضعیت پرندگان، «قانون» اجرایی شود. بیتردید عدم توجه به قانون، ریشه اضمحلال طبیعت و کیان سرزمین ماست. محمدعلی یکتانیک از تیمارگران حیاتوحش با انتقاد از این مسئله به ایرنا میگوید: «بازار فریدونکنار گردش مالی بالایی دارد. متأسفانه یک عده درصدد توجیه شرایط هستند و تلاش میکنند با ارائه دلایل تکراری و بیپایه و اساس این وضعیت فاجعهبار را توجیه کنند. آنچه ریشه اضمحلال طبیعت و کیان سرزمین ما را رقمزده اجرا نشدن قانون است، قاضی که رأی به برائت افراد متخلف میدهد، دادگاهی که اصلا تشکیل نمیشود، تعقیب قضائی که شکل نمیگیرد، همه و همه در تقویت این بازار و کشتار پرندگان نقش دارد، تا زمانی که قانون اجرا نشود در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید و هرروز باید شاهد وخامت بیشتر و بحرانیتر شدن اوضاع باشیم.»
امسال رئیس اداره حیاتوحش محیطزیست مازندران، شکار پرندگان مهاجر با اسلحه و صیدهای دستهجمعی را غیرمجاز اعلام کرده و گفته بود که تنها صید به روش سنتی « دوما» آنهم برای دوماداران دارای پروانه در حد محدود مجاز است. کوروس ربیعی، توضیح داده بود: «در سالهای گذشته به علت تمکین نکردن دامگاهداران به حذف روشهای صید غیر گزینشی مانند کرس، گذر، دام هوایی و شب دام، اجرای طرح شکار پرندگان مهاجر تنها با ابزار شکار دوما در تالاب فریدونکنار امکانپذیر نشد، اما برای سال جاری نظارتها تشدید شده و با شکارچیانی که قانون را اجرا نکنند، برخورد قضائی صورت میگیرد.» بهرغم این اعلام هشدارها، بازهم کشتار بیرویه پرندگان با روشهای مخرب ادامه دارد و همچنان رکوددار کشتار میلیونی و قتلعام پرندگان مهاجر هستیم.سودی که از این کار عاید متخلفان میشود، میلیاردها تومان است و صید آنها عمدتا با روشهای غیرقانونی انجام میپذیرد. علیرضا هاشمی مدیر
یکی از مؤسسات پرندهشناسی و کارشناس ارشد محیطزیست میگوید: «هنگام اخذ پروانه باید شرایط مندرج را پذیرفت و این علت صید بیرویه و غیرمجاز پرندگان است که متأسفانه اقدام خاصی در این زمینه صورت نگرفته است و غالب صیادان و شکارچیان پرنده فاقد مجوزهای لازم هستند. متخلفین با روشهای مختلف ازجمله تورهای هوایی صید را انجام میدهند که میتوان گفت تمام مناطق شمالی کشور ما را در برگرفته و بعید است مدیری در شمال کشور وجود داشته باشد که ازمناطق آبی و کناره آبی گذر کند و این تورهای هوایی را نبیند.»
متخلفان نیاز مالی ندارند
پرندگان مهاجر متعلق به یک سرزمین نیستند، این پرندگان ممکن است از کشورهای متعددی عبور کنند. «اگر هر کشور تنها ۱۰ درصد از جمعیت این پرندگان را برداشت کند پس از عبور از ۱۰ کشور دیگر پرنده چندانی باقی نمیماند؛ اگر منصفانه به موضوع نگاه کنیم این که ما در قرن ۲۱ به برداشت و کشتار وسیع پرندگان وحشی جهت فروش گوشتشان فکر کنیم دور از واقعیت و انصاف است بهخصوص که سود این نابودی به افراد سودجوی جامعه ما میرسد نه افراد نیازمند.» هاشمی بابیان این عبارت تأکید میکند: «تعداد افرادی که باهدف تأمین معیشت صید میکنند، معدود است و بخش غالبی که در این تخلف بزرگ دست دارند نیازمندی مالی ندارند.»
با آغاز فصل مهاجرت، هرروز بر تعداد تورهای هوایی و دامهای زمینی افزودهشده و شکارچیان صرفا به علت سود شخصی و زیادهخواهی به طرز رقت باری پرندگان را صید کرده و برای فروش راهی بازار میکنند و این ماجرا هیچگاه خاتمه نیافته است.
محمدعلی یکتانیک- تیمارگر حیاتوحش در گفتوگو با «رسالت» اتفاقی که در فریدونکنار و ازباران و سرخرود مازندران رخ میدهد را نسلکشی خوانده و میگوید: «آنچه در این مناطق به وقوع میپیوندد، شکار نیست بلکه نسلکشی و قتلعام به معنای واقعی کلمه است و صیادان با روشهایی بهغیراز تفنگ، با تور و دام پرندگان را به شکل فلهای و گروهی از انواع و اقسام گونهها صید میکنند. صیادان فریدونکنار، نان شکارچیان را میخورند، شکارچیانی که تمام تالابها و آببندان ها و زیستگاههای استان را با تیراندازیهای شبانهروزی خود ناامن کردهاند و منجر به این شده است که پرندگان در دامگاهها جمع شده و صیادان آنها را بهصورت فلهای و گروهی صید کنند. درواقع برای آنکه پرندگان فرار نکنند، از تیراندازی پرهیزکرده و با ایجاد ظاهری امن در دامگاهها، گروهی پرندگان را به دام میاندازند!»
فریدونكنار، بارانداز قاچاق پرندگان
هدف، گسترش هرچه بیشتر تجارت سیاه و قاچاق حیاتوحش است؛ درآمد کثیفی که سود سرشاری را به جیب سودجویان سرازیر میکند و از سوی دیگر، شهرداریها و ارگانهای دولتی با خرید سالیانه خود برای باغهای پرندگان، مشتری پروپاقرص تجارت حیاتوحش در شمال کشور به شمار میروند. یکتانیک در این رابطه توضیح میدهد: «اکنون قم در شرف خرید بزرگ و میلیاردی است و باغهای پرندگان تهران، بندرعباس، اصفهان و سایر نقاط کشور نیز با خریداری از آنها به رونق هرچه بیشتر این بازار کمک کردهاند. مقصود سودجویان، تجارت سیاه از انفال ملی و میراث طبیعی و حیاتوحش بیصاحب کشور ماست و همانند مافیای مواد مخدر در ایتالیا و یا کلمبیا، اینها نیز بهواسطه درآمد گزافی که از ناحیه قاچاق و تاراج حیاتوحش در استان مازندران بهدست میآورند، تبدیل به مافیا شدهاند و بازار پرندگان فریدونکنار را ایجاد کردهاند که درواقع بارانداز قاچاق پرنده است؛ بازاری که فقط در نیمه دوم سال تشکیل میشود اما گردش مالی بسیار بالایی دارد که نصیب عدهای خاصی میشود، عدهای که در گروه اراذل و قمه به دستها جای میگیرند و مردم عادی جامعه نیستند. همین گردش مالی بسیار بالا موجب شده است برخی مسئولین خودباخته و ناکارآمد و نالایق نیز پشت اینها بایستند و تمامقد حمایت کرده و آنها را بهعنوان مردم خطاب کنند، درصورتیکه اتفاقا از بین برنده حقوق مردماند و آبروی فریدونکنار و ازباران و سرخرود را در مازندران و آبروی مازندران را در ایران بردهاند؛ چهبسا که آبروی ایران را در دنیا بردهاند و برای ما سرشکستگی ملی به بار آوردهاند.»
سیرقهقرایی به دلیل عدم اجرای قانون
سالهاست که درباره پیامدهای شکار پرندگان مهاجر گفته و نوشتهایم و همچنان این موضوع ادامه دارد که به گفته یکتانیک- تیمارگر حیاتوحش، «ما در بهترین حالت ممکن، در جا ایستادهایم و یا بهطورکلی سیر قهقرایی و عقب گردی فاحش را در حوزه طبیعت طی میکنیم؛ چراکه قانون اجرایی نمیشود و عدهای پشت کلیشه تکراری و بیمعنای آموزش پنهان میشوند و مجریان قانون ما، تعدادشان بسیار کمتر از متخلفین است. اما اگر قانون را اجرایی نکنیم، با خواهش و تمنا و پوشش رسانهای نمیتوانیم متخلفان را قانع کنیم که تابع قانون باشند. نهفقط در ایران بلکه در هیچ کجای جهان مادامیکه کنترل سرعت بهوسیله دوربین و پلیس انجام نپذیرد، رانندگان تابع قانون نخواهند بود. بنابراین رسانه و آموزش و فرهنگسازی بهتنهایی کافی نیست و باید قانون اجرایی شود. در اینجا دو مسئله وجود دارد؛ اول اینکه مجریان قانون ما در حد مضحک و به حد خجالتآوری کم هستند و فیالواقع ما در محیطزیست ایران، کاری نمادین انجام میدهیم و مقولهای به اسم حفاظت از محیطزیست نداریم، اگر هم درجایی توانستهایم موفق عمل کنیم، قائمبهذات یک مدیر و یا مامور و رئیس منطقه بوده وگرنه با ساختار فعلی محیطزیست ایران، طبیعتا باید کشوری شکستخورده در حوزه حفظ محیطزیست باشیم، کما اینکه هستیم، بهاینعلت که مجریان قانون ما نهتنها کم هستند که همین تعداد نیز قانون را بهدرستی اجرایی نکرده و مراجع قضائی نیز از محیطزیست حمایت نمیکنند.»
عجیب نیست که پرندگان مهاجر مقطوعالنسل شوند
۲۵۰ پرونده قضائی در زمینه کشتار پرندگان مهاجر، به دو دادگاه در بابلسر و محمودآباد ارجاع داده شد اما هر ۲۵۰ پرونده رأی برائت گرفتند و این رأی در دادگاه تجدیدنظر ساری نیز تأيید شده است! بنابراین در چنین شرایطی بازهم صید لجامگسیخته ادامه مییابد و همچنان باید شاهد تخلف و پرنده کشی بود؛ یکتانیک معتقد است: «تا هنگامیکه قانون به مرحله اجرا نرسد، این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت و این وضعیت را به شکل بدتری تجربه میکنیم و بهزودی پرندگان مهاجر مقطوعالنسل میشوند، هماکنون پرندگان در مقایسه با گذشته نزدیک یعنی ۵ تا ۱۰ سال پیش یا بهطورکلی ناپدیدشدهاند و یا جمعیت این پرندگان انگشتشمار است؛ جمعیت پرندگانی که از آنها دهها هزار جفت در طبیعت موجود بوده، اگر یک جفت از آنها را در ازباران و سرخرود و فریدونکنار ببینید، بسیار خوششانس هستید. بهشدت این پرندگان قتلعام میشوند. بازار بیسروسامان فریدونکنار نیز از سایر نقاط مثل استان گیلان و گلستان پرنده میآورد و رقابتی شنیع برای برداشت حداکثری از این پرندگان مهاجر شکلگرفته و شکارچیان آنچنان دچار جنون شکار شدهاند که استان مازندران را به یک کشتارگاه عظیم تبدیل کردهاند و به هیچ پرندهای رحم نمیکنند، مسبب شکلگیری این منجلاب، بازار فریدونکنار است و عجیب نیست که پرندگان مهاجر مقطوعالنسل شوند. در حال حاضر تعداد قابلتوجهی از گونههای ما رو به انقراض است. در دنیا ۵ دهه است که برای برخی از این پرندگان، طرح حفاظتی انجام میشود اما در کشور ما محیطزیست تاراج میشود و هیچ دلسوز و صدایی نیست، پرندگان سلاخی میشوند و در بازار فریدونکنار به فروش میروند، درحالیکه گوشت این پرندگان خوشطعم نیست و بهغیراز بومیها یعنی مردم شمال کشور، کسی طعم و مزه این گوشت را دوست ندارد و فقط هم اهالی بومی میتوانند گوشت این پرندگان را طبخ کنند.»
پیمانکاران شهرداری، دلالان اصلی پرندگان کمیاب
فریدونکنار و ازباران و سرخرود، دو قشر متخلف را در خود جایداده است؛ صیادان بهعنوان قشر و منشأ اصلی به شمار میروند و قشر دوم، دلالان هستند که شکار صیادها را میخرند و به فروش میرسانند، اما یکتانیک تأکید میکند: «درنهایت دلالان اصلی پرندگان کمیاب، پیمانکاران شهرداری هستند و وقتی به باغ پرندگان میروید، متوجه میشوید پرندگانی که در این باغ حضور دارند، داوطلبانه به این مکان نیامدهاند و تمامی آنها قاچاق شدهاند. بنابراین با دو قشر صیاد و دلال مواجهایم که در منطقه بسیار شناختهشده هستند و با طیب خاطر کار خود را بهپیش میبرند؛ اگر درنهایت دستگیرشده و تعقیب قضائی شکل بگیرد و به دادگاه معرفی شوند، در دادگاه بدوی رأی برائت میگیرند، چنانچه کار سختتر شود، در دادگاه تجدیدنظر رأی برائت را میگیرند، به همین علت با خاطری آسوده کار خود را انجام میدهند.»
تالاب بینالمللی فریدونکنار، سیاهچاله پرندگان مهاجر است و این یعنی، رسم مهماننوازی را بلد نیستیم؛ تالابی که به محلی امن برای شکار تبدیلشده و باوجود مخالفتهای کلامی سازمان حفاظت محیطزیست و تلاشهایی که برای نجات مهاجران صورت پذیرفته، تورها بالا میروند و بازار پرندگان فریدونکنار پر میشود از گونههای حفاظتشده و مهاجرانی که از سوی میزبان به دام میافتند و هرگز این فرصت را پیدا نمیکنند که به خانه بازگردند. گرچه آمار دقیقی در دست نیست اما تخمین زده میشود که سالانه حدود ۵میلیون پرنده، تالابهای شمالی کشور را برای استراحت و توقف انتخاب میکنند و بیش از یکمیلیون پرنده زیر تیغ شکارچیان میروند.
صیادان با استفاده از روشهای سنتی به صید پرندگان اقدام نمیکنند بلکه از روشهای جدید ابداعشده «گذر»، «کرس»، «دام هوایی» و «شب دام» بهره میگیرند که توسط افراد سودجو باهدف صید گروهی برای فروش لاشه و گوشت پرندگان باب شده و این روشها، مازندران را به ورطه نابودی بیبازگشت نزدیک و نزدیکتر کرده است. مماشات ورزی با تخلفات و آسیبهای محیطزیست، سبب شده است که بخش عمدهای از پرندگان مهاجر باهدف مصرف گوشت و بخشی هم بهمنظور خریدوفروش بهصورت زنده تجارت شده و برای نگهداری در باغهای پرندگان به حبس ابد و معامله محکوم شوند. باغهایی که نقش بسیار مهمی در رونق قاچاق حیاتوحش کشور و نابودی انفال عمومی و میراث طبیعی دارند. دراینبین، بازار فریدونکنار هم به کشتار بیرحمانه و رونق هرچه بیشتر قاچاق و سودجویی متخلفان دامن زده و آنطور که خبرگزاری ایرنا اعلام کرده است: یک عدد غاز وحشی ۳۵۰ هزار تومان، یک مرغابی بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان و یک مرغابی کوچک به نام «خوتکا» با ۲۰۰ گرم وزن ۷۰ هزار تومان خریدوفروش میشود.
تخلف را توجیه نکنید
خواسته مشخص فعالان حیاتوحش آن است که برای ساماندهی وضعیت پرندگان، «قانون» اجرایی شود. بیتردید عدم توجه به قانون، ریشه اضمحلال طبیعت و کیان سرزمین ماست. محمدعلی یکتانیک از تیمارگران حیاتوحش با انتقاد از این مسئله به ایرنا میگوید: «بازار فریدونکنار گردش مالی بالایی دارد. متأسفانه یک عده درصدد توجیه شرایط هستند و تلاش میکنند با ارائه دلایل تکراری و بیپایه و اساس این وضعیت فاجعهبار را توجیه کنند. آنچه ریشه اضمحلال طبیعت و کیان سرزمین ما را رقمزده اجرا نشدن قانون است، قاضی که رأی به برائت افراد متخلف میدهد، دادگاهی که اصلا تشکیل نمیشود، تعقیب قضائی که شکل نمیگیرد، همه و همه در تقویت این بازار و کشتار پرندگان نقش دارد، تا زمانی که قانون اجرا نشود در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید و هرروز باید شاهد وخامت بیشتر و بحرانیتر شدن اوضاع باشیم.»
امسال رئیس اداره حیاتوحش محیطزیست مازندران، شکار پرندگان مهاجر با اسلحه و صیدهای دستهجمعی را غیرمجاز اعلام کرده و گفته بود که تنها صید به روش سنتی « دوما» آنهم برای دوماداران دارای پروانه در حد محدود مجاز است. کوروس ربیعی، توضیح داده بود: «در سالهای گذشته به علت تمکین نکردن دامگاهداران به حذف روشهای صید غیر گزینشی مانند کرس، گذر، دام هوایی و شب دام، اجرای طرح شکار پرندگان مهاجر تنها با ابزار شکار دوما در تالاب فریدونکنار امکانپذیر نشد، اما برای سال جاری نظارتها تشدید شده و با شکارچیانی که قانون را اجرا نکنند، برخورد قضائی صورت میگیرد.» بهرغم این اعلام هشدارها، بازهم کشتار بیرویه پرندگان با روشهای مخرب ادامه دارد و همچنان رکوددار کشتار میلیونی و قتلعام پرندگان مهاجر هستیم.سودی که از این کار عاید متخلفان میشود، میلیاردها تومان است و صید آنها عمدتا با روشهای غیرقانونی انجام میپذیرد. علیرضا هاشمی مدیر
یکی از مؤسسات پرندهشناسی و کارشناس ارشد محیطزیست میگوید: «هنگام اخذ پروانه باید شرایط مندرج را پذیرفت و این علت صید بیرویه و غیرمجاز پرندگان است که متأسفانه اقدام خاصی در این زمینه صورت نگرفته است و غالب صیادان و شکارچیان پرنده فاقد مجوزهای لازم هستند. متخلفین با روشهای مختلف ازجمله تورهای هوایی صید را انجام میدهند که میتوان گفت تمام مناطق شمالی کشور ما را در برگرفته و بعید است مدیری در شمال کشور وجود داشته باشد که ازمناطق آبی و کناره آبی گذر کند و این تورهای هوایی را نبیند.»
متخلفان نیاز مالی ندارند
پرندگان مهاجر متعلق به یک سرزمین نیستند، این پرندگان ممکن است از کشورهای متعددی عبور کنند. «اگر هر کشور تنها ۱۰ درصد از جمعیت این پرندگان را برداشت کند پس از عبور از ۱۰ کشور دیگر پرنده چندانی باقی نمیماند؛ اگر منصفانه به موضوع نگاه کنیم این که ما در قرن ۲۱ به برداشت و کشتار وسیع پرندگان وحشی جهت فروش گوشتشان فکر کنیم دور از واقعیت و انصاف است بهخصوص که سود این نابودی به افراد سودجوی جامعه ما میرسد نه افراد نیازمند.» هاشمی بابیان این عبارت تأکید میکند: «تعداد افرادی که باهدف تأمین معیشت صید میکنند، معدود است و بخش غالبی که در این تخلف بزرگ دست دارند نیازمندی مالی ندارند.»
با آغاز فصل مهاجرت، هرروز بر تعداد تورهای هوایی و دامهای زمینی افزودهشده و شکارچیان صرفا به علت سود شخصی و زیادهخواهی به طرز رقت باری پرندگان را صید کرده و برای فروش راهی بازار میکنند و این ماجرا هیچگاه خاتمه نیافته است.
محمدعلی یکتانیک- تیمارگر حیاتوحش در گفتوگو با «رسالت» اتفاقی که در فریدونکنار و ازباران و سرخرود مازندران رخ میدهد را نسلکشی خوانده و میگوید: «آنچه در این مناطق به وقوع میپیوندد، شکار نیست بلکه نسلکشی و قتلعام به معنای واقعی کلمه است و صیادان با روشهایی بهغیراز تفنگ، با تور و دام پرندگان را به شکل فلهای و گروهی از انواع و اقسام گونهها صید میکنند. صیادان فریدونکنار، نان شکارچیان را میخورند، شکارچیانی که تمام تالابها و آببندان ها و زیستگاههای استان را با تیراندازیهای شبانهروزی خود ناامن کردهاند و منجر به این شده است که پرندگان در دامگاهها جمع شده و صیادان آنها را بهصورت فلهای و گروهی صید کنند. درواقع برای آنکه پرندگان فرار نکنند، از تیراندازی پرهیزکرده و با ایجاد ظاهری امن در دامگاهها، گروهی پرندگان را به دام میاندازند!»
فریدونكنار، بارانداز قاچاق پرندگان
هدف، گسترش هرچه بیشتر تجارت سیاه و قاچاق حیاتوحش است؛ درآمد کثیفی که سود سرشاری را به جیب سودجویان سرازیر میکند و از سوی دیگر، شهرداریها و ارگانهای دولتی با خرید سالیانه خود برای باغهای پرندگان، مشتری پروپاقرص تجارت حیاتوحش در شمال کشور به شمار میروند. یکتانیک در این رابطه توضیح میدهد: «اکنون قم در شرف خرید بزرگ و میلیاردی است و باغهای پرندگان تهران، بندرعباس، اصفهان و سایر نقاط کشور نیز با خریداری از آنها به رونق هرچه بیشتر این بازار کمک کردهاند. مقصود سودجویان، تجارت سیاه از انفال ملی و میراث طبیعی و حیاتوحش بیصاحب کشور ماست و همانند مافیای مواد مخدر در ایتالیا و یا کلمبیا، اینها نیز بهواسطه درآمد گزافی که از ناحیه قاچاق و تاراج حیاتوحش در استان مازندران بهدست میآورند، تبدیل به مافیا شدهاند و بازار پرندگان فریدونکنار را ایجاد کردهاند که درواقع بارانداز قاچاق پرنده است؛ بازاری که فقط در نیمه دوم سال تشکیل میشود اما گردش مالی بسیار بالایی دارد که نصیب عدهای خاصی میشود، عدهای که در گروه اراذل و قمه به دستها جای میگیرند و مردم عادی جامعه نیستند. همین گردش مالی بسیار بالا موجب شده است برخی مسئولین خودباخته و ناکارآمد و نالایق نیز پشت اینها بایستند و تمامقد حمایت کرده و آنها را بهعنوان مردم خطاب کنند، درصورتیکه اتفاقا از بین برنده حقوق مردماند و آبروی فریدونکنار و ازباران و سرخرود را در مازندران و آبروی مازندران را در ایران بردهاند؛ چهبسا که آبروی ایران را در دنیا بردهاند و برای ما سرشکستگی ملی به بار آوردهاند.»
سیرقهقرایی به دلیل عدم اجرای قانون
سالهاست که درباره پیامدهای شکار پرندگان مهاجر گفته و نوشتهایم و همچنان این موضوع ادامه دارد که به گفته یکتانیک- تیمارگر حیاتوحش، «ما در بهترین حالت ممکن، در جا ایستادهایم و یا بهطورکلی سیر قهقرایی و عقب گردی فاحش را در حوزه طبیعت طی میکنیم؛ چراکه قانون اجرایی نمیشود و عدهای پشت کلیشه تکراری و بیمعنای آموزش پنهان میشوند و مجریان قانون ما، تعدادشان بسیار کمتر از متخلفین است. اما اگر قانون را اجرایی نکنیم، با خواهش و تمنا و پوشش رسانهای نمیتوانیم متخلفان را قانع کنیم که تابع قانون باشند. نهفقط در ایران بلکه در هیچ کجای جهان مادامیکه کنترل سرعت بهوسیله دوربین و پلیس انجام نپذیرد، رانندگان تابع قانون نخواهند بود. بنابراین رسانه و آموزش و فرهنگسازی بهتنهایی کافی نیست و باید قانون اجرایی شود. در اینجا دو مسئله وجود دارد؛ اول اینکه مجریان قانون ما در حد مضحک و به حد خجالتآوری کم هستند و فیالواقع ما در محیطزیست ایران، کاری نمادین انجام میدهیم و مقولهای به اسم حفاظت از محیطزیست نداریم، اگر هم درجایی توانستهایم موفق عمل کنیم، قائمبهذات یک مدیر و یا مامور و رئیس منطقه بوده وگرنه با ساختار فعلی محیطزیست ایران، طبیعتا باید کشوری شکستخورده در حوزه حفظ محیطزیست باشیم، کما اینکه هستیم، بهاینعلت که مجریان قانون ما نهتنها کم هستند که همین تعداد نیز قانون را بهدرستی اجرایی نکرده و مراجع قضائی نیز از محیطزیست حمایت نمیکنند.»
عجیب نیست که پرندگان مهاجر مقطوعالنسل شوند
۲۵۰ پرونده قضائی در زمینه کشتار پرندگان مهاجر، به دو دادگاه در بابلسر و محمودآباد ارجاع داده شد اما هر ۲۵۰ پرونده رأی برائت گرفتند و این رأی در دادگاه تجدیدنظر ساری نیز تأيید شده است! بنابراین در چنین شرایطی بازهم صید لجامگسیخته ادامه مییابد و همچنان باید شاهد تخلف و پرنده کشی بود؛ یکتانیک معتقد است: «تا هنگامیکه قانون به مرحله اجرا نرسد، این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت و این وضعیت را به شکل بدتری تجربه میکنیم و بهزودی پرندگان مهاجر مقطوعالنسل میشوند، هماکنون پرندگان در مقایسه با گذشته نزدیک یعنی ۵ تا ۱۰ سال پیش یا بهطورکلی ناپدیدشدهاند و یا جمعیت این پرندگان انگشتشمار است؛ جمعیت پرندگانی که از آنها دهها هزار جفت در طبیعت موجود بوده، اگر یک جفت از آنها را در ازباران و سرخرود و فریدونکنار ببینید، بسیار خوششانس هستید. بهشدت این پرندگان قتلعام میشوند. بازار بیسروسامان فریدونکنار نیز از سایر نقاط مثل استان گیلان و گلستان پرنده میآورد و رقابتی شنیع برای برداشت حداکثری از این پرندگان مهاجر شکلگرفته و شکارچیان آنچنان دچار جنون شکار شدهاند که استان مازندران را به یک کشتارگاه عظیم تبدیل کردهاند و به هیچ پرندهای رحم نمیکنند، مسبب شکلگیری این منجلاب، بازار فریدونکنار است و عجیب نیست که پرندگان مهاجر مقطوعالنسل شوند. در حال حاضر تعداد قابلتوجهی از گونههای ما رو به انقراض است. در دنیا ۵ دهه است که برای برخی از این پرندگان، طرح حفاظتی انجام میشود اما در کشور ما محیطزیست تاراج میشود و هیچ دلسوز و صدایی نیست، پرندگان سلاخی میشوند و در بازار فریدونکنار به فروش میروند، درحالیکه گوشت این پرندگان خوشطعم نیست و بهغیراز بومیها یعنی مردم شمال کشور، کسی طعم و مزه این گوشت را دوست ندارد و فقط هم اهالی بومی میتوانند گوشت این پرندگان را طبخ کنند.»
پیمانکاران شهرداری، دلالان اصلی پرندگان کمیاب
فریدونکنار و ازباران و سرخرود، دو قشر متخلف را در خود جایداده است؛ صیادان بهعنوان قشر و منشأ اصلی به شمار میروند و قشر دوم، دلالان هستند که شکار صیادها را میخرند و به فروش میرسانند، اما یکتانیک تأکید میکند: «درنهایت دلالان اصلی پرندگان کمیاب، پیمانکاران شهرداری هستند و وقتی به باغ پرندگان میروید، متوجه میشوید پرندگانی که در این باغ حضور دارند، داوطلبانه به این مکان نیامدهاند و تمامی آنها قاچاق شدهاند. بنابراین با دو قشر صیاد و دلال مواجهایم که در منطقه بسیار شناختهشده هستند و با طیب خاطر کار خود را بهپیش میبرند؛ اگر درنهایت دستگیرشده و تعقیب قضائی شکل بگیرد و به دادگاه معرفی شوند، در دادگاه بدوی رأی برائت میگیرند، چنانچه کار سختتر شود، در دادگاه تجدیدنظر رأی برائت را میگیرند، به همین علت با خاطری آسوده کار خود را انجام میدهند.»
برچسب ها
پرندگان مهاجر , تالاب بینالمللی فریدونکنار
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=57802
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای پرندگان مهاجر به خانه بازنگشتند بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.