از بودجه فرهنگی تا فرهنگ بودجهای
گروه فرهنگی
بودجه فرهنگی مسئلهای همواره مورد مناقشه است. عدهای گمان دارند پول مملکت، بیحسابوکتاب به سمت نهادهای فرهنگی جاری میشود وعدهای در مقابل، قائل بهغفلت نظام حکمرانی کشور از فرهنگ هستند و شاهد این غفلت را، سهم کم فرهنگ در بودجه میدانند. همین سال گذشته بود که افزایش بودجه صداوسیما و مسئله تخصیص اعتبار به این نهاد برای امور مربوط به فضای مجازی، سروصدای زیادی برانگیخت. اینکه سهم فرهنگ از بودجه کل کشور چه میزان است و آیا این میزان کم است یا زیاد و اینکه امر اقتصاد فرهنگ در ایران چقدر دولتی است و چقدر خصوصی، سؤالات مهمی است که باید با پژوهش آماری و مقایسه ارقام بهدستآمده با کشورهای قابل الگوگیری، پاسخ گفته شوند.
سهم فرهنگ از بودجه چقدر است؟
حوزههای تعریفشده برای فرهنگ، عبارتاند از: دین و مذهب، ورزش و تفریحات، فرهنگ و هنر، میراث فرهنگی، رسانه، گردشگری، صنایعدستی و تحقیق و توسعه در امور فرهنگ، تربیتبدنی و گردشگری. با در نظر گرفتن این حوزهها، بررسیهای آماری نشان میدهد کل بودجه تخصیصیافته برای این حوزهها در بودجه سال نودوهشت، بالغبر ۱٫۷ درصد از کل مصارف دولت بوده است. همچنین با بررسی ارقام تخصیصیافته به هر یک از این فصول مشخص میشود که کل بودجه فرهنگی کشور در سال ۱۴۰۰ رقم ۲۳ هزار و ۲۴۳ میلیارد تومان است. این رقم در حدود یک درصد بودجه کل کشور است. بهطورکلی معمولا وقتی از بودجه فرهنگی سخن میگویند، معمولا بودجه همین چند حوزه را در نظر دارند؛ اما بااینحال این رقم بودجه اختصاصیافته به فرهنگ را بهخوبی نمایان نمیکند. به گزارش مرکز سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر؛ «دستهبندی رسمی سازمان برنامهوبودجه از بخش فرهنگ که هرساله در قوانین بودجه استفاده میشود به دلایل مختلف کامل نیست. اولین دلیل اینکه برخی ردیفهای فرهنگی در امور غیرفرهنگی قانون بودجه است. بهعنوانمثال بخش قابلتوجهی از اعتبارات فرهنگی صرفا به دلیل نظامی بودن دستگاه گیرنده اعتبار، ذیل امور دفاعی تعریفشده و در تعریف رسمی، جزء بودجه فرهنگی تلقی نمیشود. بهعنوانمثال اعتبار تخصیصیافته به قرب بقیهالله، صرفا به دلیل قرار گرفتن این نهاد ذیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جزو فصل دفاع قرارگرفته درحالیکه ماهیت فعالیتهای این سازمان کاملا فرهنگی تعریفشده است. عامل دیگر، نبود شفافیت اعتبارات برخی حوزههای خاص و البته مهم فرهنگی (نظیر خانواده، صنایع فرهنگی و…) در دستهبندی مورداستفاده در قانون بودجه است. همچنین در برخی نهادها، تنها بخشی از بودجه تخصیصی به آنها صرف امور فرهنگی میشود.»
نمافر در مقدمه گزارش خود بیان کرده به دلیل نبود ساختار طبقهبندی مشخص ملی یا بینالمللی بهناچار طراحی دستهبندی جدیدی را ارائه کرده و ادامه داده است. از همین رو دستهبندی جدیدی تعریف شد که علاوه بر احصای برخی مفاهیم کلیدی فرهنگی، دامنه شمول آن صرفا محدود به «امور فرهنگی، تربیتبدنی و گردشگری» بهعنوان یکی از بخشهای دهگانه بودجه نبوده و از هر بخش از قانون بودجه، جزئی از آن بهعنوان بودجه فرهنگی شناسایی و نمایش دادهشده است. در این طراحی جدید سرفصلهای بهبود فضای کسبوکار فرهنگی، آموزشوپرورش، حکمرانی و نظارت، رسانه و فضای مجازی، زن و خانواده و سرفصلهای دیگری که با دستهبندی رسمی تقریبا همپوشانی دارند، احصاء شدهاند. در طراحی دستهبندی موضوعی جدید، حوزههای موضوعی شناسایی و هرکدام بهعنوان یک زیرموضوع مجزا تعریف شدند. پس از تعریف این زیرموضوعها، با بررسی محتوای تمامی خروجیهای قانون بودجه، این خروجیها دریکی از این موضوعات تعریف شدند. در آخر نیز زیرموضوعهایی که بیشترین قرابت موضوعی را به هم داشتند در یک موضوع تعریف شدند.»
همانطور که اشاره شد، دامنه شمول دستهبندی فوق صرفا محدود به «امور فرهنگی، تربیتبدنی و گردشگری» بهعنوان یکی از بخشهای دهگانه بودجه نبوده و ردیفهای فرهنگی امور دیگر را هم شامل میشود. از همین رو بدیهی است ارقامی که نمافر در گزارش بودجهنما بهعنوان بودجه فرهنگی ذکر کرده با ارقام مندرج در گزارشهای رسمی سازمان برنامهوبودجه و دیگر دستگاههای رسمی متفاوت باشد. رقمی که در گزارش بودجهنما بهعنوان کل بودجه فرهنگی بهدستآمده معادل ۳۹ هزار و ۷۲ میلیارد تومان است. این رقم چیزی در حدود دو درصد بودجه کل کشور است.
در سند بودجه ۱۴۰۰ کشور، ۱۳۱ نهاد بودجه گیر فرهنگی شناساییشدهاند. ۶۳ نهاد دولتی (نهادهای تحت نظارت دولت و مجلس)، ۵۵ نهاد حاکمیتی (نهادهای تحت نظارت رهبری، قوه قضائیه و …) و ۱۳ نهاد غیرحاکمیتی-غیر دولتی هستند. گفتنی است که سه نهاد صداوسیما و نهادهای مرتبط، حوزه علمیه و نهادهای مرتبط، وزارت فرهنگ و نهادهای مرتبط افزون بر نیمی از بودجه فرهنگی کشور را به خود اختصاص دادهاند. صداوسیما بهتنهایی، بالغبر یکچهارم بودجه فرهنگی را دارا است.
سهم فرهنگ در بودجه به نسبت دیگر کشورها چگونه است؟
گروه سیاست پژوهی و تحلیل داده نمافر در پژوهش خود برای مقایسه بودجه ایران با سایر کشورها، چند کشور را با توجه به ویژگیهایی همچون نزدیکی فرهنگی یا نزدیکی اقتصادی و از سوی دیگر، موفقیت فرهنگی و موفقیت اقتصادی انتخاب کرده که یا از جهت مشابهت قابل الگوگیری باشند و یا از جهت موفقیت و سرآمدی. کشورها یا نهادهای قدرت انتخابشده عبارتاند از: اتحادیه اروپا، آلمان، رژیم صهیونیستی، ژاپن، آمریکا، کره جنوبی، ترکیه، چین و روسیه. با توجه به ارقام بهدستآمده مشخص میشود رقم خالص هزینه کرد ایران در امور فرهنگی در مقایسه با دیگر کشورهای منتخب چندان بالا نیست. بااینحال با در نظر گرفتن بزرگی اقتصاد هر یک از کشورها و نسبی کردن ارقام بودجه فرهنگی در تناسب با رقم کل بودجه، مشخص شد ایران جزو کشورهای متوسط در میزان تخصیص بودجه فرهنگی به شمار میرود بهطوریکه سهم امور فرهنگی از کل بودجه نزدیک به میانگین کشورهای منتخب است. در این گزارش به ترتیب رژیم صهیونیستی، کره جنوبی و اتحادیه اروپا بیشترین و ایالاتمتحده آمریکا، روسیه و ژاپن کمترین بودجه را به نهاد فرهنگ اختصاص میدهند. کشورهای ترکیه و چین، ازلحاظ تخصیص بودجه فرهنگی به ایران نزدیک هستند.
با توجه به پایین بودن سهم بودجه در تولید ناخالص داخلی کشور، میتوان نتیجه گرفت سهم بودجه در اقتصاد فرهنگ ایران هم بسیار پایین است. هرچند از اساس سهم فرهنگ در اقتصاد ما هم چندان بالا نیست.
راهحل رونق دادن به اقتصاد فرهنگ در ایران، گسیل کردن بودجه به نهادهای فرهنگی نیست. امر فرهنگ در کشور ما نیاز به آرایش فرهنگی، برنامهریزی، شناخت استعدادها، رویکرد حمایتی و بسترسازی، حمایت از فعالان خودجوش فرهنگی و .. دارد. اگر میبینیم رژیم صهیونیستی بیشترین هزینه را برای فرهنگ میکند، به این دلیل است که نه در داخل و نه در جهان، از مشروعیت برخوردار نیست و در دنیا بهعنوان عنصری اشغالگر شناخته میشود و در داخل مجبور است برای خود تاریخ، هویت ملی، چشمانداز تمدنی و پایههای عقیدتی برای توجیه اشغالگری و جنایتهای مدام خود تعریف کند. همچنین کره جنوبی هم کار فرهنگ خود را تنها با بودجه پیش نمیبرد. بلکه ابتدا برنامهریزی و خط مشیگذاری دقیق انجام داده و سپس بر مبنای برنامهریزی درست، بودجه کلان هم اختصاص میدهد. این است که میبینیم این کشور از موفقیتی بهراستی بینظیر هم خاصه در دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی عمومی برخوردار شده است. صنعت فرهنگ در ایالاتمتحده بهشدت خودبنیاد است و امپراتوری سینمایی، رسانهای و نشر چنان اقتصادی و سودمحور عمل میکند که از بودجه دولتی بینیاز است. اما ما برای الگوگیری، میتوانیم به چین و ترکیه نگاه کنیم. کشورهایی که ازلحاظ بودجه فرهنگی به ما شبیهاند اما موفقتر از ما عمل کردهاند. رمز موفقیت ترکیه و چین، برنامهریزی فرهنگی درست و ترسیم دقیق چشماندازهای فرهنگی است. باید دانست که مقوله فرهنگ، اساسا با توجه به مخاطب تعریف میشود. محصول فرهنگی هنگامی تولید میشود که مخاطب داشته باشد، در غیر اینصورت بیتأثیر است. پس فرهنگ رکنی است که خودش میتواند و باید اقتصاد خودش را بگرداند. حمایتهای بودجهای در مواقعی بیشک لازم است، اما فرهنگ بودجهای به بهبود فرهنگ جامعه و بهبود تصویر جهانی کشور کمکی نخواهد کرد.
بودجه 1401 , بودجه فرهنگی , لایحه بودجه , مجلس شورای اسامی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.