شکستن قبح دود و دم در جامعه!
گروه اجتماعی
به این آمارها توجه کنید: « سالانه ۵۹ میلیارد نخ سیگار تولید و ۵۵ میلیارد نخ مصرف می شود.» «استعمال دخانیات سالانه ۱۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت مستقیم و غیرمستقیم به نظام سلامت کشور وارد میکند.» «حدود ۱۰ درصد جمعیت بالای ۱۸ سال مصرف کننده روزانه سیگار هستند.» این اعداد و ارقام، نفس را در سینه حبس می کند و آه از نهادمان بر می آورد اما دلواپسی هایمان وقتی بیشتر می شود که در مکانهای عمومی دخانیات بهراحتی دود شده و قبح آن می شکند و یا نظاره گر استعمال سیگار توسط نوجوانان کم سن و سال هستیم؛ نوجوانانی که هنوز سرد و گرم روزگار را نچشیده اند و از نشیب ها و فرازهایش بی اطلاع اند و احتمالا سیگار می کشند، تا ببینند چه مزهای میدهد و چه حسی به آنها دست خواهد داد. یکی از انگیزههای اصلی آنها، کنجکاوی است و از طریق جمع دوستان ترغیب می شوند و اولین استعمال به مذاقشان خوش می آید و این شیرینی تجربه، باعث تکرار می شود تا به مرز عادت می رسد.
به اعتقاد رفتار شناسان و پژوهشگران مسائل اجتماعی، زشتی زدایی از مصرف سیگار در جامعه باعث شده که حداقل سن مصرف به ۱۴ سال برسد که علت اصلی این زشتی زداییها در فیلمها و سریالهاست یعنی در ۹۰درصد از فیلمهای ماهوارهای و سریالها، مصرف سیگار بین زن و مرد امری عادی است. معاون سابق امور بهداشت وزارت بهداشت نیز از این مسئله انتقاد کرده بود: «هنوز در فیلم و سریال شاهد سیگار کشیدن قهرمانان فیلم هستیم. درحالیکه این کار ممنوع است. گویا در فیلم سیگار کشیدن نشاندهنده هوش، قدرت و استعداد است و یا اینکه اگر فردی دچار افسردگی است، گویا میتواند سیگار دستش بگیرد و بکشد.»
الگو گرفتن نوجوانان از چهرههای مشهور سیگاری
فرزانه سهرابی، معاون اجتماعی مؤسسه کادراس میگوید: استفاده از افراد مشهور که برای جوانان الگو هستند و استفاده از قدرت فضای مجازی مانند اینستاگرام شکل نوینی از بازاریابی و تبلیغ را عرضه میکند که مخاطب اصلی آن نوجوانان و جوانان هستند. به نظر میرسد شکل نوینی از فروش محصولات دخانی دقیقا در مکانهایی که جوانان در آن مکانها دررفت و آمد هستند مانند نزدیکی مدارس، رستورانها، کلوپهای بازی و یا بازاریابی غیرمستقیم محصولات دخانی در فیلمها، نمایشهای تلویزیونی و نمایشهای پخش آنلاین در حال گسترش است.
«امروزه شرکتهای بزرگ تولیدکننده دخانیات در تولید محصولات خود از تاکتیکهایی مانند استفاده از انواع طعمدهندهها در تنباکو و محصولات دارای نیکوتین استفاده میکنند و همین برای جوانان جذابیت دارد و سبب میشود تا مصرف دخانیات برای آنها جذابتر و باعث ترغیب ناخودآگاه آنها در دستکم گرفتن خطرات مربوط به مصرف دخانیات شود.» و سهرابی دراینارتباط به جوانان و نوجوانان هشدار میدهد. هشداری که پیشتر از سوی علیرضا رئیسی، معاون سابق امور بهداشت وزارت بهداشت بیانشده است: «علیرغم اینکه در سال ۱۳۹۶ از دیوان عدالت مصوبه داریم که بر اساس آن واردات تنباکوهای معطر و معسل ممنوع است، اما این رأی هنوز روی زمینمانده و اجرانشده است. تنباکوهای معطر و معسل خودشان عامل تبلیغ مصرف و اشتیاق جوانان برای مصرف قلیان است.»
درعینحال پژوهشگران مسائل اجتماعی نیز خاطرنشان میکنند، در جامعه ما باکمال تأسف برخی از نوجوانان و جوانان مصرف دود و دم را نشانه امروزی بودن و بزرگ شدن میدانند و فروش نخی سیگار در دکهها و مغازهها بستر اصلی و مهم رواج مصرف سیگار در بین نوجوانان است و هیچ سازمان و نهادی خود را مسئول مقابله با این وضعیت نمیداند. سالهاست که در سایه غفلت نهادهای متولی، فروش کاغذ و توتونهای باز، برای ساخت سیگار به یکی از تفریحات و ژستها و امتیازات نوجوانان در میان گروه همسالانشان تبدیلشده است. بنابراین تفریح و لذتجویی و دسترسی آسان، میل به مصرف مواد دخانی را در میان نوجوانان افزایش داده و عللی همچون، ترس از تحقیر و طرد شدن از جمع دوستان و مورد تمسخر و انتقاد قرار گرفتن، موجب شده تا نوجوان برای استعمال اولین نخ سیگار با گروه همسالانی که او را به این اقدام تشویق میکنند، همنوا شود.
قانونی که فراموش شد
محدودیت و اعمال ممنوعیت در دسترسی به مواد دخانی به افراد زیر ۱۸ سال در زمره سیاستهایی قرار دارد که در اغلب کشورهای جهان مؤثر واقعشده است. از آن هنگام که مضرات مصرف سیگار جهانی شد، کشورهای مختلف سیاستهای متعددی را باهدف کاهش مصرف سیگار در پیش گرفتند؛ از فرهنگسازی و تشکیل کمپینهای مختلف تا سختگیریها و افزایش قیمت سیگار و ممنوعیت مصرف آن. در کشور ما هم قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات ۱۵ شهریور سال ۱۳۸۵در کشور تصویبشده و آییننامـه اجرایـی آن نیز سـال ۱۳۸۶ ابلاغ و شامل ۲۰ ماده است اما عملا اجرایی نمیشود؛ مسئله ممنوعیت فروش و عرضه مواد دخانی به افراد زیر ۱۸سال یکی از بندهای همین قانون است اما حلقه مفقوده نظارت از سوی مراجع و مراکز دولتی، سبب شده آنچه به تصویب رسیده، به دست فراموشی سپرده شود و سیگار بهراحتی توسط فروشگاههای سطح شهر و دکههای مطبوعات به نوجوانان کم سن و سال عرضه میشود و هیچ منعی برای خرید وجود ندارد!
استعمال دخانیات در اماکن عمومی
نکته قابلتأمل دیگر، این است که هیچ محدودیتی برای مصرف سیگار در خیابانها و محیطهای عمومی قائل نشدهایم ورئیس دبیرخانه ستاد کشوری کنترل دخانیات وزارت بهداشت اذعان میکند، « علیرغم اینکه در قانون، ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی و وسایل نقلیه عمومی مطرحشده است اما در برخی مناطق کشور ازجمله تهران این قانون بهدرستی اجرایی نشده و ما شاهد عرضه و استفاده محصولات دخانی در اماکن عمومی هستیم.» در این بخش نیز قانون جامع کنتـرل و مبارزه ملـی با دخانیات مورد غفلت واقعشده است. در تبصره یک ماده ۱۳ این قانون ذکرشده است:
« استعمال دخانیات در اماکـن عمومـی یـا وسـایل نقلیـه عمومـی موجـب حکـم جـزای نقـدی از ۵۰هـزار ریـال تـا۱۰۰ هـزار ریـال اسـت.» طبق این ماده، «حقـوق شـهروندان محـدود بـه اماکـن عمومـی و محیطهـای تفریحـی نیست. کار در هــوای ســالم یکــی از حقــوق اولیــه کارگــران و کارمنــدان و از وظایــف اصلــی و قانونــی کارفرمایــان اســت. محافظــت کارکنــان و مراجعــان در برابــر دود محیطــی دخانیــات، از بــروز عــوارض ایــن عامــل خطرســاز کــه زمینهســاز بسـیاری از بیماریهـای شـغلی اسـت، میکاهـد.»
ماده ۷ آیین نامه اجرایی این قانون نیز میگوید: «بهمنظور حفــظ سـلـامت عمومــی بهویژه محافظــت در برابــر استنشــاق تحمیلــی دود محصــولات دخانــی، اســتعمال ایــن مــواد در اماکــن عمومــی ممنــوع اســت.»
ماده ۳ قانون مذکور تأکید میکند: «هــر نــوع تبلیــغ، تشــویق مســتقیم و غیرمستقیم یــا تحریــک افــراد بــه اســتعمال دخانیــات اکیــدا ممنــوع اســت.»
تابوشکنی زنان با کشیدن سیگار در انظار عمومی!
جدا از پشتگوشاندازی اجرای قوانین، در حال حاضر به نقطهای رسیدهایم که قبح اجتماعی سیگار کشیدن برای زنان و دختران در انظار عمومی و کوچه و خیابان نیز شکسته شده است. فراموش نکنیم که جامعه ما دارای چارچوبها و موازین اخلاقی است و رواج مصرف علنی سیگار در میان زنان، اقدامی ناهنجار بهحساب میآید و رفتارهایی ازایندست به بروز آسیبهای اجتماعی فراوانی منجر میشود.
این پدیده درگذشته، آشکار نبود اما امروزه سیگار کشیدن زنان در مکانهای عمومی به امری فراگیر تبدیلشده و ازآنجاییکه زن بهعنوان اصلیترین عنصر حفظ و پایداری خانواده به شمار میرود، این مسئله میتواند اصالت و ریشههای خانواده را بخشکاند و محوریترین هسته تشکیلدهنده جامعه را به کانون بحران بدل سازد. فراموش نکنیم که نظام خانواده درگذشته همانند حلقهای پرقدرت یکی از موانع بروز این ناهنجاریها و آسیبها به فرزندان بوده است، حال در این شرایط، وقتی مادر یا همسر بهعنوان مهمترین عضو تشکیلدهنده خانواده، دخانیات استعمال کند، زیربنای این نهاد، دچار تخریب و گسست شده و تنزل قدرت والدین را به دنبال خواهد داشت. گروهی از رفتارشناسان و کسانی که در حوزه درمان سوءمصرف مواد مخدر فعالیت میکنند، نقش کافیشاپها و سفرهخانهها را در شکستن قبح سیگار و قلیان کشیدن زنان و دختران در ملأ عام مهم دانسته و میگویند، سیگار کشیدن ازنظر این گروه یک ژست اجتماعی و روشنفکرانه است و میتواند به یک الگوی رفتاری تبدیل شود که این موضوع یک بحران و آسیب اجتماعی است. علیرضا احمدیان بهعنوان روانشناس نسبت به شکستن قبح استعمال زنان ابراز نگرانی کرده و تأکید میکند: این اقدام، ازنظر رفتارشناسی، نمایشی تلقی میشود که ناشی از کمبود اعتمادبهنفس و یا وجود عقدههای حقارت در این افراد است. در حقیقت این افراد میخواهند با استعمال سیگار یک نوع اعتراض و یا رفتاری که بدون برنامهریزی است را به نمایش بگذارند. نمایشی که در آن، خود را بهصورت موجودی قدرتمند، قوی و مستقل معرفی میکند که این امر با هنجارهای جامعه در ستیز است و پیامدهای فراوانی دارد. اعتیاد به مواد مخدر در این گروه ۱۰ برابر بیشتر از حالت عادی است. حالآنکه با توجه به تفاوت در مکانیزمهای رفتاری در زنان و مردان، استعداد زنهای سیگاری در اعتیاد به مخدر بیشتر از مردان است و به عبارتی سهم زنان سیگاری در اعتیاد به مخدر بیشتر از مردان است.
آمار مشخصی که مربوط به امسال و یا سال قبل باشد، موجود نیست اما با اتکا بر آنچه خبرگزاری ایرنا سال ۹۴ منتشر کرده، نسبت زنان سیگاری به مردان در حال افزایش است، بهطوریکه از نسبت یک به ۹ به حدود یکبه۶ رسیده است، یعنی در حال حاضر به ازای هر ۶ مرد سیگاری یک زن سیگاری وجود دارد.
مطلبی هم از قول ایرج حریرچی، قائممقام سابق وزیر و معاون پیشین کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتشرشده که آنهم مربوط به ۵ سال قبل است. او گفته، «میزان مصرف دخانیات در سالهای اخیر ازجمله سیگار و قلیان در ایران افزایشیافته و در این میان سهم دختران جوان از ۰/۹ درصد به بیش از دوبرابر یعنی ۲/۱ درصد رسیده است. بالاترین آمار مصرف دخانیات در ایران متعلق به مردان ایرانی است و از هر ۴ مرد یک نفر سیگاری است. مصرف دخانیات در زنان ایرانی بهمراتب کمتر از مردان است و از هر ۲۵ زن یک نفر سیگار میکشد.»
چه باید کرد؟
آمارهایی که در حوزه استعمال دخانیات ارائه میشود، وحشتناک است: « سالانه۵۹ میلیارد نخ سیگار تولید و ۵۵ میلیارد نخ مصرف میشود.» « مصرفکنندگان دخانیات در کشور ۸ میلیون نفرند.» «مصرف دخانیات سالانه ۱۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت مستقیم و غیرمستقیم بهنظام سلامت کشور وارد میکند.» «حدود ۱۰ درصد جمعیت بالای ۱۸ سال مصرفکننده روزانه سیگار هستند.» « ۱۴ درصد مصرفکننده سیگارند و ۱۵/۴ درصد در روستاها و ۱۳/۶ درصد در شهرها دخانیات استعمال میکنند.» بیتردید رفتارهای پیشگیریمحور بسیار مهم است. درواقع برنامههای آموزشی، آگاهسازی خانوادهها و آموختن رفتارهای پیشگیرانه، تبلیغات گسترده در خصوص مضرات سیگار و غیره اگر در جامعه نهادینه شود، تأثیر شگرفی در کاهش مصرف دخانیات دارد.
خانواده، آموزشوپرورش و نهادهای اجتماعی که در محلات فعالیت میکنند، رادیو و تلویزیون و رسانهها با اصالت خود و توسعه فرهنگ اجتماعی سالم و فرهنگ سلامت زیستن میتوانند به چرخه کاهش آسیبهای اجتماعی و ازجمله استعمال دخانیات کمک کرده و جامعه را در کالبد پیشین خود، با همان هویت و چارچوب حفظ اصالت و موازین اخلاقی جانمایی کنند. گروهی بر این باورند که سیگار تنها محصول ارزان است و بستهبندیهایش شکیل و زیباست، بنابراین قوانین سختگیرانه و افزایش قیمت سیگار میتواند کاهش مصرف استعمال را به دنبال داشته باشد. اما گروهی دیگر که از مخالفان سرسخت برخوردهای سلبی به شمار میروند، برای نمایش ابراز مخالفت خود این سؤالات را مطرح میکنند: وقتی سیگار منبعی برای درآمد دولتها بهحساب میآید، آیا میتوان با آن مبارزه کرد؟ آیا اعمال قوانین سختگیرانه و گرانی سیگار، چاره کار است؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها به سراغ اظهارات علیرضا رئیسی، معاون سابق بهداشت وزارت بهداشت رفتهایم که ضمن انتقاد از قیمت پایین سیگار و مالیات بر دخانیات در ایران، گفته است: یکی از ایراداتی که سازمان جهانی بهداشت به ما میگیرد مالیات پایینبر سیگار است، در کشور ما متوسط هر پاکت سیگار ۷ هزار تومان و معادل نیم دلار است، درحالیکه هیچ جای دنیا قیمت یک پاکت سیگار نیم دلار نیست و تنها کالایی که گران نمیشود، سیگار است، قیمت سیگار خارجی هم که کولبران قاچاق میکنند، کمتر از یک دلار است.
رئیسی اذعان کرده که دستهایی در پشت پرده، جوانان ما را هدف قرار دادهاند، پاکتهای سیگار زیبا و قیمت آن کم شده است، وقتی دانشآموزی از مدرسه خارج میشود، با ۲ هزارتومانی بیارزش حتی یک شیر نمیتواند بخرد، اما میتواند چند نخ سیگار بخرد و با دوستانش بکشد و فندک هم مجانی است و اینها نشان میدهد که دستهای پشت پردهای وجود دارد. مالیات بر سیگار ۲۰ درصد و سیگار بسیار ارزان است، میانگین قیمت پاکت سیگار در دنیا حداقل ۴ دلار و وصولی ما از مالیات کمتر از ۲ هزار میلیارد است و اگر ۷۰ تا ۸۰ درصد مالیات از سیگار اخذ و قیمت واقعی میشد، ارز دولتی به سیگار تخصیص میدادیم باید یک پاکت سیگار ۱۶ هزار تومان به فروش میرسید، سالانه ۲۰ هزار میلیارد تومان دود میشود و اگر این را ۲ برابر کنیم، ۴۰ هزار میلیارد تومان میشد و اگر ۷۰ درصد مالیات میگرفتیم، ۲۵ هزار میلیارد تومان میتوانستیم از سیگار مالیات دریافت کنیم.
موضوع افزایش قیمت سیگار و دریافت مالیات، مواردی است که بیشتر مسئولان و کارشناسان روی آن تکیه و تأکیددارند و ۵ سال قبل غلامرضا حیدری، رئیس وقت مرکز تحقیقات کنترل دخانیات دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی این راهکار را خوب ارزیابی کرده و گفته بود: «براساس معاهده جهانی کنترل دخانیات یکی از راهکارهای اصلی پیشنهادی برای قوانین و اجرا، افزایش قیمت و مالیات بر سیگار است. افزایش قیمت سیگار بهوسیله وضع مالیات بر هر نخ میتواند راهکار مناسبی برای کاهش مصرف سیگار باشد که باید این مالیات بر قیمت خردهفروشی وضع شود که این پول از این طریق به خزانه دولت برمیگردد و در برنامه مبارزه با دخانیات هزینه میشود. اگر مالیات بر سیگار در کشورها حدود ١٠درصد افزایش پیدا کند، میتواند تا ١٠درصد از میزان مصرف سیگار در جامعه کاهش دهد.»
اما در نقطه مقابل، برخی از کارشناسان چنین نظری ندارند و میگویند که رویکردها و استراتژیهای مقابله با دخانیات کاملا تعریفشده است و بهجای آنکه دولت در خصوص افزایش قیمت سیگار اقدام کند، بهتر است به دنبال پیادهسازی راهکارهای ریشهایتر باشد که بخشی از آن به فرهنگسازی در خصوص مصرف سیگار برمیگردد. افزایش قیمت سیگار بدون فرهنگسازی و آمادهسازی ذهنی جامعه راهکاری غیراثربخش است. بهزعم این کارشناسان، گرانی و مالیات اقدام بازدارندهای برای کاهش مصرف سیگار نیست و تأکید میکنند: اعمال قوانین سختگیرانه و سلبی، گرایش مردم را نسبت به مصرف سیگار افزایش میدهد.
آنها به ریشهیابی رویآوردن جوانان به مصرف سیگار اشارهکرده و از کمبود امکانات و نبود تفریح و فضاهایی برای تخلیه انرژی انتقاد کرده و میگویند: وقتی مکانی برای تفریحات مناسب و کمهزینه در کشور فراهم نشده باشد، آسیبها افزایش مییابد و دولتها باید با رفع موانع اقتصادی و بیکاری، زیرساختهای رفاهی لازم را در جامعه تدارک ببینند و با سرمایهگذاری در مسائل فرهنگی به مبارزه با مصرف دخانیات بروند. بااینحال گروه دیگری از کارشناسان، نه فرهنگسازی را بهتنهایی در کاهش مصرف سیگار اثرگذار میدانند، نه اعمال قوانین سفتوسخت را کافی. آنها معتقدند: قانون و فرهنگسازی باید دوشادوش هم حرکت کنند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.