اخبار ویژه »
شناسه خبر : 52514
پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 25 مهر 1400 - 6:10 |
صیانت از فضای مجازی آری؛ «طرح صیانت» نه
ترس صیانت!
انتقادات در مورد متن طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی که از یکشنبه این هفته دوباره زیر تیغ نمایندگان مجلس میرود، فراوان است و به فراوانی نیز بیان شده است
گروه فرهنگی
انتقادات در مورد متن طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی که از یکشنبه این هفته دوباره زیر تیغ نمایندگان مجلس میرود، فراوان است و به فراوانی نیز بیان شده است. ایراداتی مثل بر هم زدن نظام اداره ارتباطات کشور، اتخاذ رویکردهای بلندپروازانه و بهدوراز واقعیت در قانونگذاری برای پلتفرمهای خارجی، عدم توجه به ویژگیهای بهخصوص جامعه ایرانی در سیاستگذاری برای اینترنت، برداشت غلط از پلتفرم بومی یا جایگزین برای پلتفرمهایی جهانگیر و با جمعیتهایی میلیاردی همچون اینستاگرام، حمایت از تولید داخل با استفاده از شیوه تصدیگری و ایجاد فضای انحصار که مسیر توسعه فناوری اطلاعات در ایران را شبیه به مسیر توسعه صنعت خودرو میگرداند و ایرادات فراوان دیگری که مجموعا طرح صیانت را بهصورت مسیری پیچیده و پوستهای ظاهری برای یک راهحل ساده و قدیمی که همان فیلترینگ خودمان باشد مینمایاند.
غفلت از مسئلهسازی عامل سیاستهای سست و مخرب
اما اگر بخواهیم این طرح را عاری از اشکال و ایراد دانسته و یا از بررسی فنی آن به هر دلیل منصرف گردیم، بازهم در مورد نحوه سیاستگذاری و مدیریت افکار عمومی در خصوص این جریان نکاتی باقی میماند. در مباحث مربوط به سیاستگذاری، مسئلهسازی را یکی از پیششرطهای سیاست عنوان میکنند. بهاینترتیب که در جامعه نیازی پدیدار میشود، یا مردم به آن نیاز یا خلاء واقفاند و خود آن را تبدیل به مسئله میکنند و یا مسئله برای آنان ساخته میشود. این مسئلهسازی میتواند کاذب هم باشد. مثلا حضور بانوان در ورزشگاه، مسئله واقعی جامعه ایران نیست و تنها بخش کمی از بانوان را پوشش میدهد اما با فضاسازی رسانهای تبدیل به یک مطالبه عمومی میشود. از سوی دیگر ممکن است مسئله واقعی باشد اما مردم به آن واقف نباشند، در این صورت نیز میتوان برای آنها مسئلهسازی کرد. نمونه موفق و مشهور مورد اخیر را معمولا هدفمندی یارانه بنزین در زمان ریاست جمهوری آقای احمدینژاد ذکر میکنند که رئیسجمهور بهطور اختصاصی برای این موضوع از آنتن زنده با مردم سخن گفت. مسئله، بستر سیاست است. پایگاه اجتماعی هر سیاست را مردمی تشکیل میدهند که آن موضوع برایشان مسئله است. این زمانی اتفاق میافتد که حاکمیت بتواند دغدغه خودش را تبدیل به دغدغه مردم نماید، یعنی یک پله بالاتر از اقناع. حال اگر موضوعی به جهت عکس برای مردم مسئله باشد یعنی حاکمیت چیزی بخواهد و مردم درست برعکس آن را بخواهند و هیچ مسئلهسازی و اقناعی هم برای آن صورت نگیرد، باید خودمان را برای آبانماه نودوهشت آماده کنیم. البته در آبانماه نودوهشت حماسه و شاهکار دیگری نیز رخ داد. یعنی بعد از طی شدن مراحل این سیاستگذاری غلط که زخمی جدی بر پیکر جامعه وارد کرد، رئیسجمهور بحمدالله سابقمان با بازگو کردن خاطره صبح جمعهاش یک نمک اساسی هم بر این زخم پاشید.
فضای مجازی هم برای مردم مسئله است، اما درست خلاف جهتی که برای حاکمیت مسئله است. مردم ایران به دلایل مختلف و بیشک قدری هم تحت تأثیر رسانهها، اینترنت را نماد آزادی و حیاطخلوت جامعه میدانند. اینترنت برای مردم تبدیلشده به یک منفذ تنفس. میگوییم برای مردم اینگونه تجسم نیافته و نمیگوییم واقعا اینگونه است. ازاینجهت حساسیت روی آن بسیار بالا است. بسیار بالاتر از مسئله بنزین چراکه اینترنت طیف بسیار گستردهتر و متنوعتری از مردم را در برمیگیرد. بهبیاندیگر، برای طیف متنوعتری مسئله است.
ازاینجهت سیاستگذاری برای آن نیاز جدیتری به مسئلهسازی دارد و اگر مسئلهسازی حکمرانی فضای مجازی هدف بلندپروازانهای باشد، انتظار میرود دستکم برای اقناع مردم تلاشهای جدیتری صورت بگیرد. این روزها البته شاهد این تلاشها نیستیم و در مواقعی در جهت عکس این اهداف حرکت میکنیم. مواجهه با منتقدین یک طرح آنهم درحالیکه طیفی به این گستردگی را تشکیل دادهاند با استفاده از برچسبزنیهای مختلف، ناتوانی ما را در مقوله اقناع و سیاستگذاری به نمایش میگذارد. این در حالی است که بسیاری از منتقدین طرح صیانت خود از دغدغهمندان حوزه فضای مجازی بوده و به جد حکمرانی صحیح و تأملشده آن را دنبال میکنند. بسیاری از انتقادات به همین برمیگردد که با طرح غلط، یک دغدغه درست را خدشهدار نکنیم. همچنین بهنظر میرسد مظلومنمایی هم راه موفقی برای فرار از پاسخگویی و اقناع نباشد، در اینیک مورد کسی دلش به حال دوستان نخواهد سوخت. یا از سوی برخی نمایندگان عنوان میشود که منتقدان طرح صیانت اصلا آن را نخواندهاند، درحالیکه متن طرح توسط نخبگان و خبرگان حوزه فناوری اطلاعات بارها مورد مداقه و بررسی بند به بند قرار گرفته است.
بیاحتیاطی مجلس در دوران «احیا» اعتماد مردم
نکته دیگر توجه به اولویتهای کشور است. ما که میدانیم مردم از شرایط سخت معیشتی دلگیر و بیتعارف خشمگیناند چرا به سراغ موضوعاتی میرویم که فراغت ذهنی بیشتری از زمان حاضر میخواهند؟ رهبر انقلاب در نخستین جلسه با هیئت دولت سیزدهم، اقتصاد را اولویت نخست کشور معرفی کردند و همچنین گوشزد کردند که «اولویتها را بایستی به اولویت بودنش توجه داشت و دنبال کرد، که شاید مهمترینش مسئلهی اقتصاد است و بعد مسئله فرهنگ و رسانه و علم است.» ایشان در همین صحبتها از «احیای امید و اعتماد» مردم سخن گفتند. وقتی سخن از احیا میرود، یعنی چیزی را ازدستدادهایم و باید برای بازیابی آن تلاش کنیم. آیا در راستای تلاش برای احیای امید و اعتماد مردم است که روی مقولهای به اهمیت اینترنت دست میگذاریم و آنهم اینقدر سرسری و بیتوجه به افکار عمومی؟ بیتوجهی به افکار عمومی شیوه حکمرانی مستبدان است و عواقب خوشی ندارد و نظام نیز همواره از این بیتوجهیها لطمه دیده؛ این در حالی است که سخن گفتن با مردم شاخصه بینظیر رهبران نهضت ما بوده است و سفارش همیشگی ایشان. آیا توصیههای رهبر انقلاب به دولت مبنی بر توضیح دادن مسائل مختلف به مردم، برای مجلس شورای اسلامی لازمالاجرا نیست؟ باید گفت پیگیری این طرح هرچند از طریق مجلس است اما به پایگاه اجتماعی دولت تازهکار رئیسی هم آسیب جدی وارد میکند.
به نظر میرسد دو طیف در کشور ما به افکار عمومی بیتوجهاند. اولی طیف مافیاهای ثروت که در هشت سال گذشته روی کار بودند و دوم طیفی که به شکلی آرمانگرایانه و بیتوجه به واقعیات جامعه درصدد مقابله بیملاحظه با دشمن و برقراری امنیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حداکثری هستند و در این دوره از مجلس نیز نمایندگانی دارند. عقبه دولت حسن روحانی کارگزاران بود و عقبه این گروهی که در مجلس که بیشتر پیگیر طرح صیانتاند، پایداری است و این هر دو در آزمون حکمرانی مردمی مردود شدهاند. باید دانست بیتوجهی به افکار عمومی به هر دلیلی که باشد دشمن را بدون صرف هزینه به اهدافش نزدیک خواهد کرد. اگر ما بهراستی دلنگران فرهنگ جامعه هستیم، باید افکار عمومی برايمان در درجه نخست اهمیت باشد؛ اما دریغ که ثروت به شکلی و امنیت به شکلی دیگر، افراد را از آنچه در ذهن مردم میگذرد غافل میگرداند.
انتقادات در مورد متن طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی که از یکشنبه این هفته دوباره زیر تیغ نمایندگان مجلس میرود، فراوان است و به فراوانی نیز بیان شده است. ایراداتی مثل بر هم زدن نظام اداره ارتباطات کشور، اتخاذ رویکردهای بلندپروازانه و بهدوراز واقعیت در قانونگذاری برای پلتفرمهای خارجی، عدم توجه به ویژگیهای بهخصوص جامعه ایرانی در سیاستگذاری برای اینترنت، برداشت غلط از پلتفرم بومی یا جایگزین برای پلتفرمهایی جهانگیر و با جمعیتهایی میلیاردی همچون اینستاگرام، حمایت از تولید داخل با استفاده از شیوه تصدیگری و ایجاد فضای انحصار که مسیر توسعه فناوری اطلاعات در ایران را شبیه به مسیر توسعه صنعت خودرو میگرداند و ایرادات فراوان دیگری که مجموعا طرح صیانت را بهصورت مسیری پیچیده و پوستهای ظاهری برای یک راهحل ساده و قدیمی که همان فیلترینگ خودمان باشد مینمایاند.
غفلت از مسئلهسازی عامل سیاستهای سست و مخرب
اما اگر بخواهیم این طرح را عاری از اشکال و ایراد دانسته و یا از بررسی فنی آن به هر دلیل منصرف گردیم، بازهم در مورد نحوه سیاستگذاری و مدیریت افکار عمومی در خصوص این جریان نکاتی باقی میماند. در مباحث مربوط به سیاستگذاری، مسئلهسازی را یکی از پیششرطهای سیاست عنوان میکنند. بهاینترتیب که در جامعه نیازی پدیدار میشود، یا مردم به آن نیاز یا خلاء واقفاند و خود آن را تبدیل به مسئله میکنند و یا مسئله برای آنان ساخته میشود. این مسئلهسازی میتواند کاذب هم باشد. مثلا حضور بانوان در ورزشگاه، مسئله واقعی جامعه ایران نیست و تنها بخش کمی از بانوان را پوشش میدهد اما با فضاسازی رسانهای تبدیل به یک مطالبه عمومی میشود. از سوی دیگر ممکن است مسئله واقعی باشد اما مردم به آن واقف نباشند، در این صورت نیز میتوان برای آنها مسئلهسازی کرد. نمونه موفق و مشهور مورد اخیر را معمولا هدفمندی یارانه بنزین در زمان ریاست جمهوری آقای احمدینژاد ذکر میکنند که رئیسجمهور بهطور اختصاصی برای این موضوع از آنتن زنده با مردم سخن گفت. مسئله، بستر سیاست است. پایگاه اجتماعی هر سیاست را مردمی تشکیل میدهند که آن موضوع برایشان مسئله است. این زمانی اتفاق میافتد که حاکمیت بتواند دغدغه خودش را تبدیل به دغدغه مردم نماید، یعنی یک پله بالاتر از اقناع. حال اگر موضوعی به جهت عکس برای مردم مسئله باشد یعنی حاکمیت چیزی بخواهد و مردم درست برعکس آن را بخواهند و هیچ مسئلهسازی و اقناعی هم برای آن صورت نگیرد، باید خودمان را برای آبانماه نودوهشت آماده کنیم. البته در آبانماه نودوهشت حماسه و شاهکار دیگری نیز رخ داد. یعنی بعد از طی شدن مراحل این سیاستگذاری غلط که زخمی جدی بر پیکر جامعه وارد کرد، رئیسجمهور بحمدالله سابقمان با بازگو کردن خاطره صبح جمعهاش یک نمک اساسی هم بر این زخم پاشید.
فضای مجازی هم برای مردم مسئله است، اما درست خلاف جهتی که برای حاکمیت مسئله است. مردم ایران به دلایل مختلف و بیشک قدری هم تحت تأثیر رسانهها، اینترنت را نماد آزادی و حیاطخلوت جامعه میدانند. اینترنت برای مردم تبدیلشده به یک منفذ تنفس. میگوییم برای مردم اینگونه تجسم نیافته و نمیگوییم واقعا اینگونه است. ازاینجهت حساسیت روی آن بسیار بالا است. بسیار بالاتر از مسئله بنزین چراکه اینترنت طیف بسیار گستردهتر و متنوعتری از مردم را در برمیگیرد. بهبیاندیگر، برای طیف متنوعتری مسئله است.
ازاینجهت سیاستگذاری برای آن نیاز جدیتری به مسئلهسازی دارد و اگر مسئلهسازی حکمرانی فضای مجازی هدف بلندپروازانهای باشد، انتظار میرود دستکم برای اقناع مردم تلاشهای جدیتری صورت بگیرد. این روزها البته شاهد این تلاشها نیستیم و در مواقعی در جهت عکس این اهداف حرکت میکنیم. مواجهه با منتقدین یک طرح آنهم درحالیکه طیفی به این گستردگی را تشکیل دادهاند با استفاده از برچسبزنیهای مختلف، ناتوانی ما را در مقوله اقناع و سیاستگذاری به نمایش میگذارد. این در حالی است که بسیاری از منتقدین طرح صیانت خود از دغدغهمندان حوزه فضای مجازی بوده و به جد حکمرانی صحیح و تأملشده آن را دنبال میکنند. بسیاری از انتقادات به همین برمیگردد که با طرح غلط، یک دغدغه درست را خدشهدار نکنیم. همچنین بهنظر میرسد مظلومنمایی هم راه موفقی برای فرار از پاسخگویی و اقناع نباشد، در اینیک مورد کسی دلش به حال دوستان نخواهد سوخت. یا از سوی برخی نمایندگان عنوان میشود که منتقدان طرح صیانت اصلا آن را نخواندهاند، درحالیکه متن طرح توسط نخبگان و خبرگان حوزه فناوری اطلاعات بارها مورد مداقه و بررسی بند به بند قرار گرفته است.
بیاحتیاطی مجلس در دوران «احیا» اعتماد مردم
نکته دیگر توجه به اولویتهای کشور است. ما که میدانیم مردم از شرایط سخت معیشتی دلگیر و بیتعارف خشمگیناند چرا به سراغ موضوعاتی میرویم که فراغت ذهنی بیشتری از زمان حاضر میخواهند؟ رهبر انقلاب در نخستین جلسه با هیئت دولت سیزدهم، اقتصاد را اولویت نخست کشور معرفی کردند و همچنین گوشزد کردند که «اولویتها را بایستی به اولویت بودنش توجه داشت و دنبال کرد، که شاید مهمترینش مسئلهی اقتصاد است و بعد مسئله فرهنگ و رسانه و علم است.» ایشان در همین صحبتها از «احیای امید و اعتماد» مردم سخن گفتند. وقتی سخن از احیا میرود، یعنی چیزی را ازدستدادهایم و باید برای بازیابی آن تلاش کنیم. آیا در راستای تلاش برای احیای امید و اعتماد مردم است که روی مقولهای به اهمیت اینترنت دست میگذاریم و آنهم اینقدر سرسری و بیتوجه به افکار عمومی؟ بیتوجهی به افکار عمومی شیوه حکمرانی مستبدان است و عواقب خوشی ندارد و نظام نیز همواره از این بیتوجهیها لطمه دیده؛ این در حالی است که سخن گفتن با مردم شاخصه بینظیر رهبران نهضت ما بوده است و سفارش همیشگی ایشان. آیا توصیههای رهبر انقلاب به دولت مبنی بر توضیح دادن مسائل مختلف به مردم، برای مجلس شورای اسلامی لازمالاجرا نیست؟ باید گفت پیگیری این طرح هرچند از طریق مجلس است اما به پایگاه اجتماعی دولت تازهکار رئیسی هم آسیب جدی وارد میکند.
به نظر میرسد دو طیف در کشور ما به افکار عمومی بیتوجهاند. اولی طیف مافیاهای ثروت که در هشت سال گذشته روی کار بودند و دوم طیفی که به شکلی آرمانگرایانه و بیتوجه به واقعیات جامعه درصدد مقابله بیملاحظه با دشمن و برقراری امنیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حداکثری هستند و در این دوره از مجلس نیز نمایندگانی دارند. عقبه دولت حسن روحانی کارگزاران بود و عقبه این گروهی که در مجلس که بیشتر پیگیر طرح صیانتاند، پایداری است و این هر دو در آزمون حکمرانی مردمی مردود شدهاند. باید دانست بیتوجهی به افکار عمومی به هر دلیلی که باشد دشمن را بدون صرف هزینه به اهدافش نزدیک خواهد کرد. اگر ما بهراستی دلنگران فرهنگ جامعه هستیم، باید افکار عمومی برايمان در درجه نخست اهمیت باشد؛ اما دریغ که ثروت به شکلی و امنیت به شکلی دیگر، افراد را از آنچه در ذهن مردم میگذرد غافل میگرداند.
برچسب ها
طرح صیانت از فضای مجازی , فضای مجازی , مجلس
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=52514
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای ترس صیانت! بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.