اخبار ویژه »
شناسه خبر : 49856
پرینتخانه » بین الملل, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 09 شهریور 1400 - 6:35 |
تأثیر تحولات افغانستان بر معادلات امنیتی و سیاسی غرب
سکته اروپائیان درکابل
بدون شک آمریکا تنها بازنده جنگ و اشغالگری در افغانستان محسوب نمیشود. در این معادله، نباید نام 26 کشور اروپایی عضو ناتو را از قلم انداخت! اتحادیه اروپا که بسیاری از اعضای آن عضو پیمان آنتلانتیک شمالی هستند، قطعا در دو دهه اشغالگری و بحرانسازی در افغانستان سهیم بوده است. هماکنون کشورهای غربی باید سهم خود را در این شکست بزرگ پذیرا باشند.
گروه بینالملل
بدون شک آمریکا تنها بازنده جنگ و اشغالگری در افغانستان محسوب نمیشود. در این معادله، نباید نام ۲۶ کشور اروپایی عضو ناتو را از قلم انداخت! اتحادیه اروپا که بسیاری از اعضای آن عضو پیمان آنتلانتیک شمالی هستند، قطعا در دو دهه اشغالگری و بحرانسازی در افغانستان سهیم بوده است. هماکنون کشورهای غربی باید سهم خود را در این شکست بزرگ پذیرا باشند.
تأثیر بحران افغانستان بر اتحادیه اروپا
شکست اروپائیان در افغانستان، قطعا بر معادلات امنیتی و سیاسی در کشورهای عضو آن تأثیرگذار خواهد بود. این قاعده در خصوص کشورهایی مانند آلمان و فرانسه که از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی محسوب میشوند پررنگتر است.امروز رسانههای غربی بیش از هر زمان دیگری خطر تأثیرپذیری کشورهایشان از شکست در کابل را درک کردهاند. شبکه یورونیوز در این خصوص مینویسد:
«به نظر میرسد اتحادیه اروپا به پایان همهگیری کووید۱۹ نزدیک میشود اما چالشهای ژئوپلیتیک مثل پیامدهای بحران در افغانستان، ناهماهنگیها و مجموعهای از مشکلات اساسی را آشکار میکند که هیچ راهحل مشخصی هم برای آنها وجود ندارد.کشورهای عضو اتحادیه اروپا در پذیرش پناهجویان افغان صدای واحدی ندارند. کشورهایی همچون آلمان، بریتانیا و فرانسه در صف اول پذیرش افغانها هستند اما کشورهایی مثل اتریش و چندی دیگر با اتحادیه و کشورهای مطرح آنهم نظر نیستند. سباستین کورتس، صدراعظم محافظهکار اتریش میگوید مخالف پذیرش افغانهایی است که از افغانستان میگریزند.»
بركسیت دیگری در راه است ؟
خروجی این اختلافات میتواند منجر به ایجاد شکافهای داخلی در کشورهای عضو و درنتیجه رشد احزاب ضد همگرایی در اتحادیه اروپا شود. تجربه نشان داده است هر زمان سران اتحادیه اروپا بر سر یک پرونده خاص دچار اختلاف میشوند گروههای ملیگرای افراطی یارگیری گستردهای را در بین جوامع این کشورها صورت میدهند. تجربیاتی که بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ میلادی و در اروپا شاهد آن بودیم، به درک این مسئله کمک میکند. در آن زمان پس از آغاز بحران پناهجویان گروههای ملیگرای افراطی توانستند کنترل بسیاری از کرسیهای پارلمان را در بسیاری از کشورهایشان در دست گیرند. فراتر از آن، برخی تحلیلگران معتقدند که عدم اتخاذ موضعی مشترک از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سایه تجربه موجهای مهاجرتی در سالهای گذشته و اکنون موج جدید مهاجرت افغانها به بیم از برکسیتی دیگر و این بار در درون اتحادیه دامن میزند.
اختلافات در اتحادیه اروپا جدی است
بحران افغانستان درست در زمانی رخ داده است که اختلافات میان اعضای اتحادیه اروپا بر سر موضوعات دیگر نیز به نقطه اوج خود رسیده است. اورزولا فن در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا هفته گذشته با ارسال نامهای به دیوید ساسولی رئیس پارلمان اتحادیه اروپا، از عمل به قطعنامهای که با اکثریت عظیمی در نهاد قانونگذاری اتحادیه اروپا و تنها نهاد منتخب عمومی این مجموعه یعنی پارلمان اروپا تصویب شده بود، خودداری کرد.پارلمان معتقد است که دو کشور عضو مجارستان و لهستان، قانون اتحادیه اروپا را نقض کردهاند و بنابراین باید اعطای بودجه مرکزی اتحادیه به آنها متوقف شود. جرايم مبتنی بر این تصمیم شامل نقض استقلال قوه قضائیه تا تبعیض علیه جوامع دگرباش جنسی است؛ دو موضوعی که از سنگبناهای اساسی عضویت در اتحادیه اروپا به شمار میرود. بااینحال ، هنگامیکه فشارها افزایش یافت، دو کشور متخلف تهدید کردند که از حق وتو خود استفاده خواهند کرد.
بااینحال فن در لاین در نامه خود به ساسولی تأکید کرد که موارد نقض بهصورت روشن و دقیق گزارش نشده است و بیشتر بر بستر ارزیابیهای پیچیده در پارلمان استوار است. نمایندگان پارلمان اروپا که در چند سال گذشته به موارد نقض لهستان و مجارستان پرداخته بودند، با نظر رئيس کمیسیون اروپا موفق نیستند. سوفی تی ولد نماینده لیبرال پارلمان هلند در این خصوص میگوید: «بهصورت کاملا واضح در معاهدات و قوانین اروپایی ذکر شده که کمیسیون باید در برابر پارلمان پاسخگو باشد.»
او و بسیاری از همکارانش و مقامات اروپایی معتقدند که فن در لاین، بهجای اینکه بهعنوان حافظ معاهدات اتحادیه اروپا عمل کند، به نفع دولتهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا عمل میکند.
روابط کشورهای اروپایی پیچیده شده است
اختلافنظر،تفاوت رویکرد و درنتیجه، تعارضهای عملیاتی و رفتاری در حال حاضر میان اعضای اتحادیه اروپا مشهود است. در چنین شرایطی نمیتوان از اتحادیه اروپا بهمثابه مجموعهای پویا و کارآمد یاد کرد. ناظران سیاسی بر این باورند که اگر قرار است اتحادیه اروپا بهترین عملکرد را داشته باشد، ذینفعان آن حداقل باید باور داشته باشند که همه طرفها با حسن نیت عمل میکنند. این امر بهطور فزایندهای سخت شده است زیرا اختلاف بر سر قانون و نحوه تفسیر آن بر روابط نهادهای مختلف اروپایی حاکم است.
موضوع پناهندگان افغان تازهترین مسئلهای است که بار دیگر به یک چالش در اروپا بدل شده است. اتحادیه اروپا هفته گذشته اعلام کرد که با حمایت از شرکای منطقهای برای میزبانی پناهندگان به کسانی که از طالبان فرار کردهاند کمک خواهد کرد. بااینحال ، در تجربه قبلی، بحران مهاجران نقش مهمی در برانگیختن احساسات پوپولیستی و ضد اتحادیه اروپا در سراسر قاره سبز به راه انداخت و همچنین به پیروزی کمپین طرفدار برکسیت در بریتانیا در سال ۲۰۱۶ انجامید. بدیهی است که هیچیک از این موارد برای اتحادیه اروپا خوب نبوده و دور از تصور نیست که کوتهبینی کنونی در مورد افغانستان بار دیگر روندهایی مشابه آن را تکرار کند.درصورتیکه همهپرسی دیگری از جنس بركسیت در کشورهای دیگر اروپایی( خصوصا آلمان و فرانسه) تکرار شود، قطعا نتیجه آن به سود اروپای واحد نخواهد بود.
از سوی دیگر، اروپا پس از پاندمی کرونا، در دو کشور مهم و بزرگ این مجموعه یعنی آلمان و فرانسه شاهد برگزاری انتخابات سراسری خواهد بود. انتخاباتی که نتیجه آن میتواند بر سرنوشت اتحادیه اروپا تأثیرگذار باشد.ازاینرو بحران افغانستان میتواند
بر روی چینش مهرههای سیاسی در برلین و پاریس نیز تأثیرگذار باشد. بسیاری از تحلیلگران اروپایی مدعی هستند اگر اتحادیه اروپا در مورد جاهطلبیهای خود برای تبدیلشدن به یک قدرت بزرگ درصحنه جهانی جدی است، همه اعضای این مجموعه باید به یک قانون مشترک پایبند باشند؛ اما واقعیت این است که راضی نگهداشتن همه ۲۷ کشور عضو بهطور همزمان یک راهبرد تقریبا غیرممکن است. هرچه این تقسیم بندیها طولانیتر باشد، شکافهای اعتماد بین ذینفعان بیشتر میشود و در برخی موارد این فاصلهها آنقدر زیاد میشود که افراد، گروهها و کشورها حتی میتوانند با عبور از آنها و در راستای منافع فردی و ملی و سازمانی خود، منافع جمعی اتحادیه اروپا را دور بزنند.
بدون شک آمریکا تنها بازنده جنگ و اشغالگری در افغانستان محسوب نمیشود. در این معادله، نباید نام ۲۶ کشور اروپایی عضو ناتو را از قلم انداخت! اتحادیه اروپا که بسیاری از اعضای آن عضو پیمان آنتلانتیک شمالی هستند، قطعا در دو دهه اشغالگری و بحرانسازی در افغانستان سهیم بوده است. هماکنون کشورهای غربی باید سهم خود را در این شکست بزرگ پذیرا باشند.
تأثیر بحران افغانستان بر اتحادیه اروپا
شکست اروپائیان در افغانستان، قطعا بر معادلات امنیتی و سیاسی در کشورهای عضو آن تأثیرگذار خواهد بود. این قاعده در خصوص کشورهایی مانند آلمان و فرانسه که از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی محسوب میشوند پررنگتر است.امروز رسانههای غربی بیش از هر زمان دیگری خطر تأثیرپذیری کشورهایشان از شکست در کابل را درک کردهاند. شبکه یورونیوز در این خصوص مینویسد:
«به نظر میرسد اتحادیه اروپا به پایان همهگیری کووید۱۹ نزدیک میشود اما چالشهای ژئوپلیتیک مثل پیامدهای بحران در افغانستان، ناهماهنگیها و مجموعهای از مشکلات اساسی را آشکار میکند که هیچ راهحل مشخصی هم برای آنها وجود ندارد.کشورهای عضو اتحادیه اروپا در پذیرش پناهجویان افغان صدای واحدی ندارند. کشورهایی همچون آلمان، بریتانیا و فرانسه در صف اول پذیرش افغانها هستند اما کشورهایی مثل اتریش و چندی دیگر با اتحادیه و کشورهای مطرح آنهم نظر نیستند. سباستین کورتس، صدراعظم محافظهکار اتریش میگوید مخالف پذیرش افغانهایی است که از افغانستان میگریزند.»
بركسیت دیگری در راه است ؟
خروجی این اختلافات میتواند منجر به ایجاد شکافهای داخلی در کشورهای عضو و درنتیجه رشد احزاب ضد همگرایی در اتحادیه اروپا شود. تجربه نشان داده است هر زمان سران اتحادیه اروپا بر سر یک پرونده خاص دچار اختلاف میشوند گروههای ملیگرای افراطی یارگیری گستردهای را در بین جوامع این کشورها صورت میدهند. تجربیاتی که بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ میلادی و در اروپا شاهد آن بودیم، به درک این مسئله کمک میکند. در آن زمان پس از آغاز بحران پناهجویان گروههای ملیگرای افراطی توانستند کنترل بسیاری از کرسیهای پارلمان را در بسیاری از کشورهایشان در دست گیرند. فراتر از آن، برخی تحلیلگران معتقدند که عدم اتخاذ موضعی مشترک از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سایه تجربه موجهای مهاجرتی در سالهای گذشته و اکنون موج جدید مهاجرت افغانها به بیم از برکسیتی دیگر و این بار در درون اتحادیه دامن میزند.
اختلافات در اتحادیه اروپا جدی است
بحران افغانستان درست در زمانی رخ داده است که اختلافات میان اعضای اتحادیه اروپا بر سر موضوعات دیگر نیز به نقطه اوج خود رسیده است. اورزولا فن در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا هفته گذشته با ارسال نامهای به دیوید ساسولی رئیس پارلمان اتحادیه اروپا، از عمل به قطعنامهای که با اکثریت عظیمی در نهاد قانونگذاری اتحادیه اروپا و تنها نهاد منتخب عمومی این مجموعه یعنی پارلمان اروپا تصویب شده بود، خودداری کرد.پارلمان معتقد است که دو کشور عضو مجارستان و لهستان، قانون اتحادیه اروپا را نقض کردهاند و بنابراین باید اعطای بودجه مرکزی اتحادیه به آنها متوقف شود. جرايم مبتنی بر این تصمیم شامل نقض استقلال قوه قضائیه تا تبعیض علیه جوامع دگرباش جنسی است؛ دو موضوعی که از سنگبناهای اساسی عضویت در اتحادیه اروپا به شمار میرود. بااینحال ، هنگامیکه فشارها افزایش یافت، دو کشور متخلف تهدید کردند که از حق وتو خود استفاده خواهند کرد.
بااینحال فن در لاین در نامه خود به ساسولی تأکید کرد که موارد نقض بهصورت روشن و دقیق گزارش نشده است و بیشتر بر بستر ارزیابیهای پیچیده در پارلمان استوار است. نمایندگان پارلمان اروپا که در چند سال گذشته به موارد نقض لهستان و مجارستان پرداخته بودند، با نظر رئيس کمیسیون اروپا موفق نیستند. سوفی تی ولد نماینده لیبرال پارلمان هلند در این خصوص میگوید: «بهصورت کاملا واضح در معاهدات و قوانین اروپایی ذکر شده که کمیسیون باید در برابر پارلمان پاسخگو باشد.»
او و بسیاری از همکارانش و مقامات اروپایی معتقدند که فن در لاین، بهجای اینکه بهعنوان حافظ معاهدات اتحادیه اروپا عمل کند، به نفع دولتهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا عمل میکند.
روابط کشورهای اروپایی پیچیده شده است
اختلافنظر،تفاوت رویکرد و درنتیجه، تعارضهای عملیاتی و رفتاری در حال حاضر میان اعضای اتحادیه اروپا مشهود است. در چنین شرایطی نمیتوان از اتحادیه اروپا بهمثابه مجموعهای پویا و کارآمد یاد کرد. ناظران سیاسی بر این باورند که اگر قرار است اتحادیه اروپا بهترین عملکرد را داشته باشد، ذینفعان آن حداقل باید باور داشته باشند که همه طرفها با حسن نیت عمل میکنند. این امر بهطور فزایندهای سخت شده است زیرا اختلاف بر سر قانون و نحوه تفسیر آن بر روابط نهادهای مختلف اروپایی حاکم است.
موضوع پناهندگان افغان تازهترین مسئلهای است که بار دیگر به یک چالش در اروپا بدل شده است. اتحادیه اروپا هفته گذشته اعلام کرد که با حمایت از شرکای منطقهای برای میزبانی پناهندگان به کسانی که از طالبان فرار کردهاند کمک خواهد کرد. بااینحال ، در تجربه قبلی، بحران مهاجران نقش مهمی در برانگیختن احساسات پوپولیستی و ضد اتحادیه اروپا در سراسر قاره سبز به راه انداخت و همچنین به پیروزی کمپین طرفدار برکسیت در بریتانیا در سال ۲۰۱۶ انجامید. بدیهی است که هیچیک از این موارد برای اتحادیه اروپا خوب نبوده و دور از تصور نیست که کوتهبینی کنونی در مورد افغانستان بار دیگر روندهایی مشابه آن را تکرار کند.درصورتیکه همهپرسی دیگری از جنس بركسیت در کشورهای دیگر اروپایی( خصوصا آلمان و فرانسه) تکرار شود، قطعا نتیجه آن به سود اروپای واحد نخواهد بود.
از سوی دیگر، اروپا پس از پاندمی کرونا، در دو کشور مهم و بزرگ این مجموعه یعنی آلمان و فرانسه شاهد برگزاری انتخابات سراسری خواهد بود. انتخاباتی که نتیجه آن میتواند بر سرنوشت اتحادیه اروپا تأثیرگذار باشد.ازاینرو بحران افغانستان میتواند
بر روی چینش مهرههای سیاسی در برلین و پاریس نیز تأثیرگذار باشد. بسیاری از تحلیلگران اروپایی مدعی هستند اگر اتحادیه اروپا در مورد جاهطلبیهای خود برای تبدیلشدن به یک قدرت بزرگ درصحنه جهانی جدی است، همه اعضای این مجموعه باید به یک قانون مشترک پایبند باشند؛ اما واقعیت این است که راضی نگهداشتن همه ۲۷ کشور عضو بهطور همزمان یک راهبرد تقریبا غیرممکن است. هرچه این تقسیم بندیها طولانیتر باشد، شکافهای اعتماد بین ذینفعان بیشتر میشود و در برخی موارد این فاصلهها آنقدر زیاد میشود که افراد، گروهها و کشورها حتی میتوانند با عبور از آنها و در راستای منافع فردی و ملی و سازمانی خود، منافع جمعی اتحادیه اروپا را دور بزنند.
برچسب ها
اتحادیه اروپا , افغانستان
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=49856
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای سکته اروپائیان درکابل بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.