خروج از قانون - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 49513
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 04 شهریور 1400 - 6:18 |
روایت گوشه نشینی طب سنتی ایران؛ گنجينه بوعلی سینا چگونه به حاشیه رانده شد؟

خروج از قانون

 اولین روز از آخرین ماه تابستان به افتخار شیخ‌الرئیس، روز پزشک نامگذاری شده است. 
خروج از قانون

راضیه کریمی
 اولین روز از آخرین ماه تابستان به افتخار شیخ‌الرئیس، روز پزشک نامگذاری شده است. 
دانشمندی که همه‌ ما به او افتخار می‌کنیم؛ فردی که در شانزده‌سالگی طب و فقه و دیگر علوم را آموخته و در هجده‌سالگی شهرت او 
به درجه‌ای رسید که به عنوان طبیبی جوان بر بالین نوح‌ بن منصور، فرمانروای سامانی که سایر پزشکان از درمان وی عاجز مانده بودند، احضارش کردند و او موفق به درمان وی شد. مهم‌ترین اثر طبی  این بزرگ فیلسوفان، مرحوم بوعلی ‌سینا «قانون» است.
 در کتاب تاریخ طب ایران آمده: «کتاب قانون مهم‌ترین، مفصل‌ترین و مشهور‌ترین اثر طبی شیخ در کل شرق و غرب است.» این کتاب از روز تألیف تا هفت قرن بعد یعنی اواسط قرن هفدهم در اروپا از کتب دانشگاهی بوده است. استاد سعید نفیسی در مورد قانون می‌گوید: «پس از کتب آسمانی مانند تورات، انجیل و قرآن، هیچ کتابی به‌اندازه‌ ترجمه‌های لاتین قانون ابن‌سینا در جهان چاپ نشده است.» اساتید پزشکی جهان هنگامی‌که می‌گفتند نظر «استاد» این است، همه متوجه می‌شدند که منظور گوینده بوعلی سیناست؛اما غربی‌ها که می‌دیدند کتاب یک مسلمان، مرجع پزشکی جهان شده است، ترور شخصیت شیخ‌الرئیس را در دستور کار قرار دادند. مورخین غربی مانند سیریل‌الگود،
 هنری ا.زیگریست و گوستاو لوبون فرانسوی با نسبت دادن خصوصیات بسیار زشت ازجمله: شرب‌خمر، عیاشی و خوش‌گذرانی با زنان، او را متهم کردند تا از این طریق اقبال مردم را نسبت به شیخ کم کنند. در کشورهای غربی برای حذف بوعلی پاراسلس –پزشک و گیاه‌شناس اروپایی در دوران رنسانس- ضمن 
آتش زدن قانون اعلام کرد: «با کمال بی‌باکی به شما می‌گویم که موهای پشت گردن من بیش از همه‌ دانشمندان شما معلومات دارد، تکمه‌ها‌ی کفش من از ابن‌سینا خرد‌مند‌تر است و ریش من از آکادمی‌های شما تجربه‌ بیشتری دارد. کلید اصلی پزشکی و به ویژه درمان ‌شناسی، قبل از هر چیز در کیمیا‌گری است. در آزمایشگاه و در میان ذغال‌ها غوطه‌ور شوید. شب و روز کار کنید و از این راه با مشاهده و تجربه، معلوماتی مفید و مثبت برای درمان بیماری‌ها پیدا خواهید کرد.» این‌گونه بود که درمان بر اساس طبیعت از دستور کار پزشکی جهان خارج شد؛ اما در ایران شواهد تاریخی نشان می‌دهد اولین پروژه استعماری که کلید خورد در حوزه طب بود. حذف طب ایرانی در زمان صفویه با فرماندهی انگلستان آغاز شد ولی چون طب به گفته‌ خود انگلیسی‌ها توأم با عقاید مذهبی مردم بود موفق نشدند آن را از باور ایرانی‌ها حذف کنند،اما
 در زمان قاجار شرایط برای حذف این گنجینه‌ عظیم مهیا شد. در زمان ناصرالدین‌شاه چند اقدام صورت گرفت که به حذف و فراموشی طب کهن ایرانی کمک کرد،ازجمله تأسیس دارالفنون، تأسیس بیمارستان‌های طب غربی و ممنوعیت طبابت اطبا طب سنتی. حالا شاید با خود بگویید که تأسیس دانشگاه که اقدام ارزشمندی است، چرا آن را در از میان رفتن طب سنتی مقصر می‌دانیم؟ جواب این سؤال را سیریل‌الگود می‌دهد: «پنجاه سال آموزش به وسیله استادان خارجی نسلی را پدید آورده‌ بود که دید آن‌ها کاملا با پدرانشان متفاوت بود. این نفوذ فرهنگی غربی به وسیله هیئت‌های پزشکی در قسمت‌های مختلف کشور تقویت شد و بزرگ‌ترین افتخار را در این مورد، باید به این هیئت‌ها داد.»
تعداد دانشجویانی که از ایران برای تحصیل به اروپا می‌رفتند کم نبود و رفته‌رفته تعداد پزشکان جدید بر اطبای سنتی غلبه کرد؛  اما در ریشه‌یابی تاریخی شکست پزشکی سنتی ایرانی از پزشکی مدرن، نباید از خالی شدن تدریجی حوزه‌های علمیه از علومی همچون پزشکی و فلسفه و نجوم غافل شد. در زمان صفویه حوزه بستر بسیار گسترد‌ه‌ای از علوم را پهن می‌کرد که  از پای آن نوادری همچون شیخ بهایی و ملاصدرا برمی‌خاستند. با  رشد تفکر اخباری‌گری در اواخر دوران صفویه، آرام‌آرام سفره حوزه‌ها نیز کوچک شد. تفکر اخباری که علم دینی را به کتاب و حدیث محدود می‌کند، باعث شد که حوزه علمیه همچون گذشته دانشمندپرور نباشد و فلاسفه و اطبا و منجمین از آن خارج نشوند. طبعا این اتفاق تا دوران قاجار باعث شده بود دست حوزه از کسانی که پزشکی خوانده باشند خالی شود و این جای خالی را مراکز علمی جدید پر کردند. خالی شدن حوزه‌ها از علوم مختلف به واسطه تفکر جامد و بی‌تحرک اخباری را نمی‌توان در خالی شدن ایران از علوم بومی و حتی غیربومی نادیده گرفت؛ حوزه علمیه شأنیت علمی خودش را از دست داد.با این زمینه‌ها بود که با قانون، ریشه‌ قانون ابن‌سینا را زدند.
 «قانون» شیخ که زمانی قانون پزشکی جهان بود، حالا در ایران غیرقانونی شده بود. به تعبیر پزشک سفارت انگلیس با قانون منع طبابت آخرین میخ بر تابوت جسد مرده‌ طب سنتی کوبیده شد. در این قانون آمده بود هیچ‌کس در هیچ‌نقطه‌‌ ایران حق اشتغال به هیچ‌یک از فنون طبابت و دندانسازی را ندارد مگر این‌که از وزارت معارف اجازه‌نامه گرفته و به ثبت وزارت داخله رسانیده باشد.
 با این قانون طب سنتی از رسمیت افتاد و اطبا‌ی کارکشته خانه‌نشین شدند، به علاوه علاقه‌مندان به طب دیگر نمی‌توانستند شاگردی اساتید را بکنند. 
مردم مجبور شدند به جای رفتن پیش طبیب، نزد پزشکان وارداتی از هند و پاکستان بروند. حوزه‌های علمیه که طب را آموزش می‌دادند نیز دیگر بیش از پیش به سراغ این حوزه نرفتند. کشوری که ستاره‌های درخشانی درزمینه‌ طب داشت حالا مجبور شده بود دست به دامان هند و پاکستان شود. قصه از این‌جا تلخ‌تر می‌شود که با وجود انقلاب اسلامی همچنان  طب سنتی محجور مانده است تا جایی که تا دهه‌ هفتاد کسی که حجامت انجام می‌داد جریمه‌های سنگینی می‌شد. حجامتی که در منابع دینی پانصد حدیث به آن اختصاص‌یافته است. یکی از تأمل‌برانگیزترین احادیث در خصوص معراج حضرت رسول آنجاست که پیامبر صلوات الله علیه می‌فرمایند: «در شب معراج، ملکی از ملائک  بر من گذر نکرد مگر این‌که گفت ای محمد حجامت کن و امتت را به حجامت امر کن.» البته با تلاش‌های صورت گرفته این قانون ملغی شد؛ اما در سال‌های بعد خصوصا در هشت سال گذشته همچنان نسبت به طب سنتی، دشمنی‌ و بی‌مهری‌های زیادی صورت گرفت. مافیا‌ی دارو، مسئولینی که خود واردکننده دارو هستند، شرکت‌های داروسازی و نفوذ به بدنه وزارت بهداشت ازجمله گروه‌هایی هستند که با اسلحه تحقیر و تمسخر طب سنتی را بایکوت کرده‌اند. فاصله گرفتن مسئولین و مردم از دستورات ابن‌سینا ضربات سنگینی به سلامت مردم وارد کرده است تا جایی که در حال حاضر ما با سونامی سرطان، مشکلات قلبی، کبدی، ناباوری و… روبه‌رو هستیم. در مسئله‌ کرونا که از چالش‌های حال حاضر کشور است، اطبای‌ حوزه‌ سنتی بارها آمادگی خودشان را برای درمان این ویروس اعلام کرده‌اند اما مقامات وزارت بهداشت فقط به لبخند ژکوند در برابر دوربین اکتفا کرده‌‌اند و قول استفاده از طب سنتی را به مردم داده‌اند اما در عمل تا جایی که می‌توانستند سنگ سر راه متخصصین این حوزه گذاشته‌اند.
 تا جایی که رهبر انقلاب نسبت به نادیده گرفتن شدید طب سنتی تذکر دادند. این‌ها در حالی است که بر طبق برخی گزارش‌ها، چین در مهار کرونا استفاده ۹۹درصدی از طب سنتی چینی داشته است. 
افق نهایی ایران و انقلاب اسلامی، تشکیل تمدن نوین اسلامی است. یکی از اساسی‌ترین پایه‌های تمدن بعد از اقتصاد که در آن هم لنگ می‌زنیم، طب است.
 هر تمدنی باید علاوه بر فلسفه و اقتصاد، در پزشکی و سلامت مردم هم حرف داشته باشد. تا زمانی که پزشکی ما در تتبع بی‌چون و چرا از پزشکی غربی باشد، نمی‌توانیم ادعا کنیم که حتی به شکل جدی در مسیر دستیابی به تمدن نوین اسلامی قدم گذاشته‌ایم، چه رسد که به آن رسیده باشیم. از سوی دیگر، همین‌که آرام‌آرام توجهاتی دارد به مقوله طب سنتی معطوف می‌شود به ما نوید ظهور طلیعه تمدنی نوین را می‌دهد. امید است که در دولت سیزدهم، به این امر توجه شود و قانون شیخ‌‌الرئیس دوباره قانونی شود.

نویسنده : راضیه کریمی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای خروج از قانون بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.