قطار فسادستیزی در ایستگاه شهرداری
وحید عظیمنیا
هجدهمین شهردار تهران در حالی روز ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ با ۱۸ رأی مثبت اعضای شورای شهر انتخاب شد که کلیدداران پیشین ساختمان بهشت سرنوشتهای عجیبی داشتهاند و با کمی مسامحه میتوان گفت یکی از پرحرف و حدیثترین مناصب مدیریتی در کشورمان مربوط به مدیریت پایتخت و شهردار شدن در این شهر پر قصه است. از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز افراد مختلفی از طیفهای سیاسی متفاوت بسته به انتخابات برگزارشده در کشورمان راهی خیابان بهشت شدند؛ از غلامحسین کرباسچی و محمود احمدینژاد تا محمدعلی نجفی و محمدباقر قالیباف ازجمله برجستهترین افرادی هستند که بر صندلی شهرداری پایتخت تکیه زدهاند. اما برخلاف نامی که برای ساختمان و خیابان شهرداری پایتخت در نظر گفته شده است این نام برای برخی از افرادی که قدم بر فرش قرمز ساختمان بهشت گذاشتند چندان هم با مسما
نیست و حتی به جهنم بیشتر شبیه است تا بهشت!برای مثال یکی از همین بندگان خدا در دوره آخر صدارت در شهرداری تهران مجبور به حضور در دادگاه شیشهای قاضی آن روزها و رئیس قوه قضائیه این روزها شد تا به فسادهای مالی صورت گرفته پاسخگو باشد و یا دیگری از همین خیابان بهشت برای خود پلی درست کرد تا پاستور، اما بد روزگار کار را بهجایی رساند که حالا شکل اپوزیسیون به خود گرفته و هر از چند گاهی برای اینکه یاد و خاطرهاش کمرنگ نشود بندبازی سیاسی میکند. نزدیکترین آکروباتبازی وی مربوط به تحریم انتخابات ۱۴۰۰ بود، از عاقبت دیگر شهرداران پایتخت همین بس که یکی به سبب خیرهسری و کمانه کردن گلوله در سلول« وی آی پی» زندان دفترچه خاطراتش را ورق میزند و دیگری در بهارستان زنگ آغاز جلسه را به صدا درمیآورد.
اما درحالیکه این روزها جهان درگیر ویروس مرگباری شده که هرروز رنگ و رخ عوض میکند و بشر بلندپرواز را که هدفش سفر به مریخ و ایجاد سکونتگاههای دیگر بود، باوجود ذرهبینی خود به نهایت استیصال و درماندگی کشانده و در ایران هم اژدهای ویروس دلتا سر آرام شدن ندارد، ساختمان بهشت پایتخت موردتوجه قرارگرفته است تا شاید با مدیریت قوی ویروس «ناکارآمدی» را سالهاست که با آن دستوپنجه نرم میکند و بهشت را به جهنم مدیران شهری در پایتخت تبدیل کرده است، مبارزه و مقابله کند. ازاینجهت میتوان گفت ارگان شهرداری به دلیل نفوذ و رسوخ افراد متمول و رانت جو همواره در معرض فساد و انواع رانت مالی و اطلاعاتی بوده است و اغراق نیست اگر بگوییم ساختمان بهشت گذرگاه جهنم فساد برای برخی جریانهای حزبی بوده است.
بااینوجود دوره حضور طیف حزبی موسوم به اصلاحطلب در شورای شهر تهران در حالی به پایان رسیده است که متأسفانه عملکرد مناسبی را در خصوص انتخاب مدیر کلانشهر تهران نداشتند بهطوریکه در دوره حضور آنها نزدیک به پنج شهردار پا به خیابان بهشت گذاشتند که این امر به باز و بسته شدن بیشتر روزنههای فساد و رانت طی دوره چهارساله گذشته کمک قابلتوجهی کرد، درواقع بهطور میانگین شورای شهریها هرسال یک شهردار را به خیابان بهشت فرستادهاند این عدم ثبات در مدیریت شهری نهتنها توسعه شهری را در پی نداشت بلکه پیشرفت بسیاری از پروژههای پایتخت را با کندی مواجه کرد.
نبود ثبات مدیریتی و غیر مرتبط بودن تخصص و کمتجربگی آنها به مدیریت شهر بزرگی همچون تهران که بهتنهایی جمعیت بیش سه یا چهار کشور اروپایی را در خود جای داده است، موجب شد در چهارسال گذشته با تهرانی بیرمق روبهرو شویم و خیابان بهشت پررفتوآمدترین روزهای خود را تجربه کند.
اما حالا با برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ و تغییر طیف فکری حاکم بر مدیریت کشور ما شاهد انتخاب علیرضا زاکانی رئیس فعلی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم قم بهعنوان کلیددار جدید ساختمان بهشت هستیم. ازقضا زاکانی درس طبابت خوانده است و بهعنوان عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی تهران سالهاست امراض را درمان میکند؛ لذا انتخاب وی بهعنوان یک پزشک که حالا قرار است در قامت شهرداری تهران ایفای نقش کند شاید بتواند مرض فساد و رانت را در خیابان بهشت درمان کند چراکه زاکانی پیش از انتخاب شدنش بهعنوان مدیر تهران بهعنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری وارد گود رقابت شده بود و مهمترین شعارش نیز مبارزه با فساد و کوتاه کردن دست افراد رانت جو از سفره مردم بود تاجاییکه به گفته خودش برای مقابله با کلهگندههای فساد بارها تهدید به مرگ شده بود! بنابراین حالا او باید در مقیاس کوچکتر یعنی شهرداری تهران که بهشت فساد و رانت برای برخی بوده است به وعده خود عمل کند. به گفته آقای زاکانی درختان تنومند فساد بر کشور سایه انداخته است که ازقضا یکی از سایههای بزرگش بر سر پایتخت سنگینی میکند.
البته این روزها برخیها به انتخاب علیرضا زاکانی بهعنوان شهردار تهران انقلت دارند بهطوریکه معتقدند تجربه اداره شهری ندارد و یا چرا باید مجلس را بگذارد و به شهرداری تهران برود. در پاسخ به موضوع اولی همین بس که زاکانی ازنظر شورای نگهبان که مو را از ماست بیرون میکشد، دارای صلاحیت برای اداره کشور ۸۵ میلیونی شناخته شد پس بدیهی است چنین شخصی صلاحیت اداره تهران حدود ۱۵ میلیون نفری را خواهد داشت، اما در مورد مسئله دوم نیز این مسئله وجود دارد که چرا نباید از کسی که توان مقابله با اژدهای هفتسر فساد را دارد و میتواند با فساد و حیفومیل اموال مردم در شهرداری تهران مبارزه کند، استفاده کرد!
بههرروی تصمیم استفاده از ظرفیت علیرضا زاکانی بهعنوان شهردار تهران از سوی منتخبان مردم پایتخت در شورای شهر بهعنوان پارلمان شهری پایتخت بوده و نظر نهایی را نیز نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی خواهند گرفت چه آنکه زاکانی برای رفتن به بهشت باید موافقت وکلای مجلس را در استعفا از بهارستان به دست آورد. باید منتظر و ماند و دید که چند روز آینده، شاهد چه تحولاتی خواهیم بود. امید است هر آنچه روی میدهد به نفع مردم عزیز ایران اسلامی باشد.
شهردار تهران , شورای شهر تهران , علیرضا زاکانی , وحید عظیم نیا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.