گوهرشاد؛ فیروزه‌ای در تشرف شمس - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 47069
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۲۲ تیر ۱۴۰۰ - ۶:۳۶ |
مسجدی در قلب معنوی‌ترین نقطه ایران به نام بانویی ایرانی است و تا ابد نیز خواهد بود

گوهرشاد؛ فیروزه‌ای در تشرف شمس

مسجد گوهرشاد یادگار زنی ایرانی است. زنی هنرمند و خردمند و مؤمن، ملکه‌ای باوقار و باحیا. همسر شاهرخ تیموری که در دوران اوج حکومت تیموریان فرمان می‌راند. عصر شاهرخ تیموری دوران شکوفای هنری در حوزه تمدنی ایران بود. مسجد گوهرشاد مشهد یکی از آثار هنری به‌جامانده از گوهرشاد است.
گوهرشاد؛ فیروزه‌ای در تشرف شمس

سجاد تنها
مسجد گوهرشاد یادگار زنی ایرانی است. زنی هنرمند و خردمند و مؤمن، ملکه‌ای باوقار و باحیا. همسر شاهرخ تیموری که در دوران اوج حکومت تیموریان فرمان می‌راند. عصر شاهرخ تیموری دوران شکوفای هنری در حوزه تمدنی ایران بود. مسجد گوهرشاد مشهد یکی از آثار هنری به‌جامانده از گوهرشاد است. داستان عاشقانه‌ای هم در مورد ساخت این بنا ذکر می‌شود. با این‌که درنهایت اصلا نتوانستم مطمئن شوم این داستان حقیقت دارد یا تنها حکایت برساخت‌های زیباست، ذکر آن خالی از لطف نیست. 
معمار مسجد گوهرشاد شخصی است به نام قوام والدین شیرازی. می‌گویند در جریان بازدیدهای گوهرشاد از بنای مسجد، نسیم ملایمی اندکی حجاب گوهرشاد را از چهره کنار می‌زند و نگاه یکی از کارگران به او می‌افتد. کارگر انگار صاعقه‌ای خورده باشد اسیر عشق می‌شود به ترتیبی که مریض شده در بستر احتضار می‌افتد. می‌گویند مادر کارگر نزد گوهرشاد می‌رود، داستان را تعریف کرده و می‌گوید که از جان فرزندش در بیم است. گوهرشاد شرط می‌گذارد اگر او چهل شب و روز زیر قبه مسجد در حال ساخت نماز بگذارد، او نیز از شاه جدا می‌شود و به عقد او درمی‌آید. کارگر از بستر بلند می‌شود و پس از چهل شب و روز دلباخته صاحب‌خانه مسجد گوهرشاد می‌شود. مسجد گوهرشاد گویی با داستان‌های عفاف و حیا درآمیخته. نوشتم که اصلا به درستی این حکایت مطمئن نیستم، اما صدها سال بعد اتفاق دیگری در همین مسجد رخ داد که در درستی آن دیگر تردیدی نیست. حکایت‌های عاشقانه شاید دروغ باشند، اما خون‌های به‌ناحق ریخته شده… هرگز.
واقعه مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات ایران یکی از رویدادهای خاص و پراهمیت حساب می‌شود که در حافظه تاریخی مردم ایران چنان جای گرفته که اکنون یکی از ارجاعات تاریخی انقلاب اسلامی مطرح می‌شود. بررسی‌های تاریخی گواه برآن است که رویداد خونین روحانیون و مردم با رژیم پهلوی، شکاف عمیقی با نظام استبداد رضاخانی ایجاد کرد.
تاریخچه قیامی که در مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد به تیرماه سال ۱۳۱۴ باز می‌گردد. قیامی که تصور می‌شود فقط به خاطر موضوع کشف حجاب زنان بوده است اما به دلیل نوع پوشش اجباری که برای مردان نیز در نظر گرفته شده بود، موجب ناراحتی و اعتراض جامعه شده بود. درست یکسال پیش از وقوع این اتفاق، رضاشاه پهلوی سفر طولانی به ترکیه داشت و در این سفر به دقت وضعیت تغییر و تحولات ترکیه را مشاهده و سعی کرد درزمانی که به تهران بازمی‌گردد،همان سبک و سیاق کشورداری را در ایران پیاده کند. یکی از موارد مهم، نوع پوشش بود که به تقلید از ترکیه، قانونی برای سبک پوشش زنان و مردان تصویب کرد. همان‌طور که می‌دانید حجاب فقط مختص به بانوان نیست و مردان هم در این قانون ملزم به استفاده از کلاه شاپو یا کلاه فرنگی بودند اما تنها دلیل مردم برای حضور اعتراضی در گوهرشاد ، مسئله حجاب نبود و آن‌ها به اجباری که در این قانون وجود داشت نیز معترض بودند.
متأسفانه یکی از مهم‌ترین مواردی که امروزه کمتر به آن پرداخته می‌شود، این است که اعتراض مردم در صحن گوهرشاد به یک کشتار عظیم تبدیل شد که نهادهای بین‌المللی هم به خاطر آن به رضاشاه پهلوی اعتراض کردند. این در حالی است که در آن سال‌ها، قدرت زیادی در دستان نهادهای بین‌المللی نبود، اما به حدی شدت کشتار در این واقعه زیاد بود که رضاشاه مجبور شد برای آرام کردن افکار عمومی در جهان، محاکمه نظامی ترتیب دهد.
طبق منابع تاریخی یکی از دلایلی که رضاشاه دست به تصویب قانون کشف حجاب اجباری زد این بود که تصور می‌کرد باید زنان در جامعه با شکل و شمایل غربی‌ها حضور پیدا کنند و وقتی‌که این پوشش عقب‌مانده کنار گذاشته شود افکار نیز به درستی هدایت می‌شوند. این در حالی است که در مطالعات توسعه کشورها  باوجودآنکه نظریات مختلفی وجود دارد اما در هیچ کتاب و نظریه‌ای  چنین مبحثی مطرح نمی‌شود که اگر پوشش کنار گذاشته شود، افکار تغییر می‌کند. چه در کشورهای غربی توسعه‌یافته و چه در کشورهایی که به سمت توسعه در حال حرکت هستند نیز این موضوع مطرح نیست که در صورت کنار گذاشتن پوشش، آن کشور به سمت توسعه پیش می‌رود. حتی در کشورهای شرقی و جنوب شرقی آسیا مانند کره جنوبی نیز سعی شده هنوز بسیاری از سنت‌های اصلی کشورشان با قوت و قدرت باقی بمانند.متأسفانه هنوز هم سلطنت‌طلبان برای توجیه کشتار وسیع رضاخان معتقد هستند که وی افکار بزرگی در سر داشته که مقدمه آن قانون منع حجاب بوده است این در حالی است که نه از لحاظ تاریخی و
 نه از لحاظ علمی چنین موضوع در توسعه کشورها موردقبول نیست و نمادهای سنتی در کشورهای توسعه‌یافته هم هنوز که هنوز است پاسداری می‌شود.اشرف پهلوی ، خواهر دوقلوی محمدرضا که پس از پدر حکومت به ایران را به ارث برد در خاطراتش نوشته که پدرش رضاخان تا پیش از قانون منع حجاب، به دخترانش حتی اجازه دوچرخه‌سواری نمی‌داد. او از برهنه بودن آنان در انظار عمومی و یا حتی رقصیدن آنان در جمع خانواده به‌شدت بیزار بود و این اجازه را به زنان کاخ‌نشین نمی‌داد. با تصویب قانون کشف حجاب ، او نظراتش را به‌کل تغییر داد.منابع تاریخی ذکر کرده‌اند که وقتی محمدرضا پهلوی برای ادامه تحصیل به سويیس سفر می‌کند طی یک سفر تاج‌الملوک همسر رضاشاه به همراه اشرف برای یک سفر تفریحی و تازه کردن دیدار با محمدرضا به سويیس می‌روند. در این سفر اشرف از مادرش می‌خواهد که با پدر صحبت کند تا برای ادامه تحصیل، در سويیس بماند. رضاشاه در جواب تاج‌الملوک می‌گوید آخرین باری است که این سخن را می‌شنوم وگرنه دهان گوینده را خرد می‌کنم تا نتواند دوباره آن را بیان کند. همه این مثال‌ها نشان‌دهنده این است که کسی که به زور می‌خواست آزادی را به سبک غرب برای زنان ایران هدیه کند، خودش نسبت به دخترانش چنین افکار و عقایدی داشت و این‌گونه وجهه ریاکارانه آزادی خواهانه رضاشاه پهلوی برای عموم مردم مشخص و روشن شد تا همچنان شاهد درخشش گوهری در قلب بهشت باشیم.

نویسنده : سجاد تنها |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.