پناهگاه ابدی
مصطفی راهی
این مملکت از وقتی عشقآباد علی و اولاد علی شد، نه به خودش شاه دید و نه رئیس. ملتی که علیبابا علیهالسلام را سلطان میخواند به دیگر بالانشینها میفهماند که به آنان به چشم خادم مینگرد. اگر هم به کسی برای رفع محرومیت و بازگرداندن حرمت به ملت امید بستهایم، جز به دلیل آن نیست که او را بیش از دیگران رهرو راه ولینعمتمان امام هشتم میدانیم. اصلا تفاوت ما این است که وقتی کسی را برای هواداری سیاسی برمیگزینیم، از ابتدا به دنبال نشانههای دین خدا و راه و رسم اهلبیت بودهایم. احدی بهخودیخود برای ما ارزش ندارد. ما باور داریم که خدادوست داشت مردم ایران را که امام رأفت را به میان آنان آورد و اکنون نیز چشم امید ما جز به امام رضا نیست. این نه شعر و افسانه بلکه یک اعتقاد است و ما باور داریم در سختیهای کمرشکن این کشور، لطف ثامنالحجج کارساز و حافظ این مرزوبوم بوده. مرز و بومی که امالقرای جهان اسلام و پاسدارتشیع و عزاخانه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است.
این یادداشت بر آن است تا در سالروز ولادت پرسعادت حضرت رضا جلوههایی از توجه آن بزرگوار به محرومان و مستضعفان را برشمارد. محرومیتزدایی یکی از آرمانهای اسلام و بهتبع آن، انقلاب اسلامی بوده است. رفع فقر و تبعیض و گسترش عدالت اجتماعی از شعارهایی بوده است که در لسان امامان معصوم (علیهمالسلام) بهدفعات زیاد تکرار شده است و در سیره نورانیشان موردتوجه ویژه قرارگرفته است. بیشک مقوله عدالت، با گستره وسیعی که دارد ازجمله مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی است که قرار است در امتداد مسیر ظهور حضرت حجت ارواحنا له الفداء حرکت نماید تا به تحقق نهایی آن توسط آن امام همام ختم شود. حکومت بندگان صالح خدا بر روی زمین، برای دستگیری از بشریت و رساندن آنها به جایگاه بلندی است که خدا برای انسان در نظر گرفته است نه اینکه چند صباحی بر مردم ریاست کنند و از فرصتهای آن بهره ببرند.
این آرمانی که اسلام در مسیر تحقق عدالت دنبال میکند، آرمانی جهانی است و به سرزمین خاصی محصور نخواهد شد. جهانی بودن آنهم، به این سبب است که عدالتخواهی امری فطری است و هر کس با هر دین و آیینی آن را سازگار با درون خود میبیند و در سایه آن احساس آرامش میکند. ابو محمد ابن مسعود معروف به «فرا» در كتاب «المصابيح» به سند خود از پيامبر روايت كرده است كه: «أَنَّهُ ذَكَرَ بَلَاءً يُصِيبُ هَذِهِ الْأُمَّةَ حَتَّى لَا يَجِدَ الرَّجُلُ مَلْجَأً يَلْجَأُ إِلَيْهِ مِنَ الظُّلْمِ فَيَبْعَثُ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ عِتْرَتِی أَهْلِ بَيْتِی فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛[۱] پيامبر از بلايى سخن گفت كه در آينده دامنگیر اين امت خواهد شد بهطوریکه كسى براى خود پناهگاهى پيدا نمىكند كه از ظلم و ستم به آن پناه ببرد. در اين زمان، خداوند مردى را از عترت من برمیانگیزد، زمين را از عدلو داد پر مىكند بعد از آن كه از ظلم و ستم پرشده باشد.»
هر جا که دست ائمه طاهرین علیهمالسلام باز بوده است برای تحقق این رسالت بزرگِ حاکمیتیِ اسلام، تلاشهای فراوانی کردهاند؛ حتی اگر دستگاهی که در آن رفع محرومیت میشده است از اساس موردقبول معصوم علیهالسلام نبوده باشد. مردم و کارکردن برای آنها، آنقدر مهم است که در سیره و تعالیم حضرت رضا علیهالسلام که خود، زمانی ولایتعهدی خلیفه جور، مأمون عباسی را پذیرفتند، اینگونه موارد را میتوان مشاهده نمود. ایشان دیگران را به کارى که خدمت در دربارها را جبران میکرد و عمل نامشروع کمک به ستمگران را محو میساخت، توصیه مینمودند که از بهترین آن دستکارها یاریرساندن به مردم و گرهگشایى از کار آنان بود. حسین انبارى مىگوید: «مدت چهارده سال به امام رضا علیهالسلام نامه نوشتم و از کار در دربار پادشاه اجازه خواستم، امام در جوابم نوشت، نامهات را خواندم و از هراسى که در این شغل دارى آگاه شدم. اگر مىدانى که هرگاه کارى کردى، طبق دستورات رسول اکرم صلی الله علیه و آله عمل میکنی و دستیاران و کاتبان تو از همکیشان تو خواهند بود و هنگامیکه مالى به دستت رسید بخشى از آن را به بینوایان مؤمن میدهی تا بدان اندازه که خود مانند یکى از آنان باشى، اگر اینگونه عمل کنى، کار تو در دربار سلاطین با خدمت به برادران دینى ترمیم مىگردد وگرنه خدمت در دربار سلاطین جائر جایز نمىباشد.» با توجه به پاسخ امام رضا ،در نگاه ایشان آنقدر مسئله رفع محرومیت و تبعیض و برقراری عدالت و درنهایت کار کردن و خدمت به مردم اهمیت دارد که این کار میتواند در حکم مجوز برای خدمت در دربار سلاطین جائر نیز باشد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه ویژه داشته باشیم این است که رفع محرومیتها صرفا در زمینههای اقتصادی نیست و این را در کلام امام رضا نیز میتوان بهوضوح یافت که خدمت به محرومان جامعه مختص به ابعاد مالی نمیشود بلکه گستره آن، همه ابعاد و شئون زندگی انسان را در برمیگیرد. هر جا که ظلم و بیعدالتی باشد باید برای رفع آن تلاش کرد؛ خواه این بیعدالتی، ظلم و محرومیت در جنبههای اقتصادی و خواه در جنبههای فرهنگی، آموزشی و هر مسئله دیگر باشد؛ به همین جهت است که امام رضا میفرمایند: «عَوْنُكَ لِلضَّعيفِ مِنْ اَفْضَلِ الصَّدَقَةِ؛ از بهترين نوع صدقه، یاریکردن تو نسبت به ناتوان است.» و در تعبیری دیگر از امام رضا میخوانیم: «عَوْنُكَ لِلضَّعِيفِ أَفْضَلُ مِنَ اَلصَّدَقَةِ؛ یاریکردن تو نسبت به ناتوان، از صدقه دادن برتر است.» این تعابیر میرساند که رفع محرومیت ازجمله اموری است که بر هر مسلمان فرض و مسلم است و باید نسبت به آن بیتفاوت نباشد.
این سخن که رفع محرومیتها فضیلت بالاتری نسبت به عملی همچون صدقه دادن درراه خدا دارد، برای امروز ما میتواند سرلوحه کار قرار بگیرد و ما را به مسیری وارد نماید که غیر از آبادانی آخرت، آبادانی دنیای انسانهایی را به همراه داشته باشد که گاه در آرزوی کمترین امکانات، عمری را سپری کردهاند. اگر ثروتهای زمین از آن خدا باشند، همان خدا از زبان ائمه علیهمالسلام از ما میخواهد که تقسیم عادلانه این ثروتها و امکانات خدادادی را به نحوی عادلانه در جامعه دنبال نماییم. برگ زرین این عملکرد را از سیره امام رضا بهعنوان سخن پایانی بیان میکنیم آنجا که: «معمر بن خلاد مىگوید: هنگامیکه امام رضا غذا مىخوردند، سینى مىآوردند و نزدیک سفره مىگذاشتند، آن حضرت به بهترین غذایى که برایش مىآوردند مىنگریست و از هر خوراکى مقدارى را برداشته و در آن سینى مىنهادند، سپس دستور مىدادند آن سینى غذا را براى بینوایان ببرند. امام نمىتواند غذایى را میل کند که محرومان از آن نخوردهاند، این شیوه در راستاى همان محورهاى اصولى در تعالیم الهى امام است که انسانها ارزشى همانند دارند و باید نیازهاى آنان برآورده شود.»
امام رضا(ع) , مصطفی راهی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.