همه برای یکی
سعید نوروزی
مناظرات سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری تمام شد و حالا به هفته سرنوشتساز انتخابات رسیدهایم و سابقه نشان داده در این هفته آخر میتوان انتظار هر اتفاقی را داشت! باید اشاره کرد، در سه دور مناظره ریاستجمهوری، ۷ نامزد تایید شده به بیان برنامههای خود پرداختند و راهکارها برای پایان وضعیت موجود را تشریح کردند، هرچند شاهد بیاخلاقیهایی نیز بودیم و آقایان همتی و مهرعلیزاده بارها تهمتهای ناروایی را به نامزدهای دیگر ازجمله آقای رئیسی نسبت دادند. اما بحث این گزارش، دراینخصوص نیست و هدف نگارنده موضوع مهمتری میباشد.
ترازوی وحدت
برای درک اهمیت وحدت باید به قبل برگردیم. یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال ۹۲ برگزار شد و اصولگرایان با اختلاف بسیار کم، رقابت به رقیب خود واگذار کردند. نکته مهم این بود که در این دوره، چهار چهره اصولگرا نامزد این جبهه بودند و درنهایت و بهرغم هشدارها، جز یک نفر از کاندیداها مابقی حاضر به کنارهگیری به نفع دیگری نشدند. در جبهه رقیب اما ۲ نامزد وجود داشت که در آخرین روزهای تبلیغاتی، یکی از آنها به نفع دیگری کنارهگیری کرد تا درنهایت حسن روحانی رئیس دولت یازدهم شود و جریان اصلاحات، تشکیل دولت روحانی را مدیون رویه اشتباه و عدم وحدت بین اصولگرایان باشد!
در ادامه چند نکته ذکر میشود که با توجه به حساسیت انتخابات، مرور آنها میتواند قابلتأمل باشد.
ابتدا باید اشاره کرد با توجه به آسیبهای گذشته که از چندکاندیدایی در کارزار انتخاباتی، به جریان انقلابی وارد شده است، لزوم توجه به این موضوع، بیش از قبل احساس میشود. مشخصا در حال حاضر نیروهای انقلابی، باید با راهبرد وحدت مسیر را طی کرده و بدنه اجتماعی متصل به خود را معطوف به وحدت و همافزایی کنند. سابقه عدم وحدت، این درس را به همه جریانهای ارزشی و انقلابی داده است که در زمانحساس همچون امروز، باید یکپارچه و همصدا زیر یک پرچم جمعشویم و همچون انتخابات مجلس یازدهم، اختلافنظر را کنار بگذاریم.
در ثانی، اگر هر یک از طرفین نیروها، روی سلیقه سیاسی خود پافشاری کرده و حاضر نباشند از آن کوتاه بیایند، هرگز وحدتی صورت نخواهد گرفت؛ اما اینجا سخن از کوتاه آمدن نیست، چراکه دلسوزان انقلاب، در اصل اصول اختلافی ندارند. لذا سخن درباره تنزل در سلیقههاست که لازمه آن صداقت در ادعای انقلابی و مردمی بودن است. به تعبیر روشنتر باید صریح گفت، نمیتوان از یکسو مدعی انقلابیگری بود و در سوی دیگر حاضر به فدا کردن سلیقه خود به نفع مردم نبود.
همچنین، نیروهای انقلابی نیز باید بهجای آنکه بر طبل دوگانگی و کثرت نامزدها بکوبند، بهفکر آینده کشور باشند که این جزء با وحدت و همدلی برای حل این چالشها به دست جریان انقلابی حل نخواهد شد. مطمئنا نیاز نیست که یادآوری کنیم، امروز بسیاری از مردم با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند و مشکلات اقتصادی، آنها را ناامید و از نظام دور کرده است، و حالا نیروهای انقلابی که همواره دغدغه مردم را داشتهاند، باید به آینده بیندیشند و مصالح جامعه را بر عقاید خود ترجیح بدهند و همگرایی را دنبال کنند.
نکته مهم دیگر این است که، با کمال تأسف مشاهده میشود که طیفی از طرفداران برخی نامزدها، بهجای آنکه عزم خود را جزم کرده و از کاندیدای شایستهتری که در نظرسنجیها نیز رتبه اول را داشته و اقبال عمومی به وی بیشتر بوده دفاع کنند، در حال ایجاد دوگانگی صالح و اصلح بوده و ملاک را فقط انتخاب اصلح میدانند؛ مسئلهای که در خصوص انتخابات اخیر صدق نمیکند و یک فهم اشتباه میباشد.
از سویی دیگر آنچنانکه مشخص است، جریان مقابل اصولگرایی در حال القا این موضوع است که رویه فعلی جریان انقلابی درست بوده و تأثیری برای آنها نخواهد داشت. بهنظر میرسد این رفتار بیشتر فریب مردم و ترغیب اصولگرایان به ادامه این راه یعنی عدم وحدت بوده و برنامه آنها ایجاد موج احتمالی برای کاندیدای خود و البته استفاده از غفلت انقلابیها که نتیجه آن شکستن آرای این طیف است، خواهد بود. در پایان باید تأکید کرد، هر ۵ نامزد انقلابی شایستگیهای لازم جهت کسب کرسی ریاست جمهوری را دارند اما امروز مهم این است که بر روی یک شخص اجماع شود تا بتوان جلوی ادامه حضور بانیان وضع موجود را گرفت و امید و نشاط را به زندگی ملت برگرداند.
انتخابات ریاست جمهوری , سعید نوروزی , وحدت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.