شورای شهر تهران تماشاگران بهشت
گروه اجتماعی
شورا از ريشه شور است. شور در لغت عربی به معنایاستخراج و بيرون آوردن است. به بيان ديگر آشكار كردن آن چيزی كه پنهان است و با وجود همه کارکردهای مثبت شوراهای شهر، در ارزيابی عملکرد چهارساله اخیر این مجموعه می توان به اشکالات و نارسايی ها و کارکردهای منفی اين نهاد اشاراتی داشت. شايد بتوان گفت سرريز شدن رقابتهای سياسی و تحت الشعاع قرار گرفتن برخی از کارکردهای اين شورا با سياست زده شدن آن از جمله اين نارسايی ها باشد. نبود هماهنگی لازم با مديريت های سياسی و دولت و عملکرد بسیار نامطلوب که شورا را تا حد زیادی به شورای شهرداری تنزل داده، از دیگر مسائل قابل ذکر است و به هر ترتیب، انتقال خواستهها و مطالبات مردم ممكن است به شكلهای مختلف باشد كه سالمترين و معقولترين راه انتقال از سوی منتخبين مردم در شوراهاست كه با اين امر اولويتهایمسئولين منطبق بر آن خواستهها خواهد شد در غير اين صورت ممكن است دغدغههای مسئولين بهعنوان خواستههای مردم تلقی شود و خواه ناخواه بين اين خواستهها و دغدغهها شكاف و تضادی به وجود آید و اين امر سبب دوریمردم از مسئولان و مشكلات بعدی شود، اما بی دقتی در انتخاب شهرداران و دهياران، امتيازخواهی و ويژه خواری برخی اعضای شوراها از امکانات شهر و شهرداری، نداشتن صلاحيتها و توانمندی های لازم در برخی اعضا و نيز بروکراتيزه شدن آن، شوراها را از آن هدف و کارکرد اصلی خود دور کرده و امروز نمای کلی پایتخت، آلودگی و ترافیک و تراکم است و توقف و تعطیلی سراسری در عمده پروژههای شهری، بیبرنامگی برای سیاستگذاریهای کلان و غافلگیری در مواجهه با حوادث پیشبینیپذیری همچون بارشهای فصلی.
سایه سنگین سیاست
نمای کلی پایتخت شباهتی به وعدهها و شعارهای خوشرنگ و لعاب چهار سال پیش ندارد، نباید هم داشته باشد، وقتی نگرش سیاسی بر شورا حاکم است، این سیاسی نگری بر اداره شهر سایه می افکند و توسعه را خواه ناخواه از ریل اصلی خارج می سازد، وقتی در دوره شورای شهر پنجم، تهران سه شهردار و دو سرپرست به خود می بیند و حواشی بر متن غلبه می یابد و برای نخستینبار بیشترین مسئله بررسی شده در آن، انتخاب شهردار و نامگذاری خیابانهاست، نباید انتظار داشت نسیم تحول شروع به وزیدن کند و شهر رنگ و بوی تازهای به خود بگیرد.
این شورا از همان آغازین روزهای فعالیت، به جای آنکه در جایگاه حکومت محلی به منظور نیل به نظام مطلوب و صحیح و کارآمد در جهت تسریع در حل مسائل و مشکلات مردم، تسهیل در اجرای برنامههای توسعه شهری و ارائه خدمات مطلوب اقدام کند، شروع به حاشیه سازی کرد و روح سیاست زدگی در کالبد برنامهها و تصمیمات اجرایی مدیریت شهری مشهود بوده و همچنان در این روزهای پایانی از عمر شورای شهر پنجم قابل مشاهده است. به کار بردن عبارتی از این دست که «شهر سوخته تحویل گرفته ایم» با هدف تخریب وجهه شورای چهارم و نادیده گرفتن مدیریت جهادی، از عمق سیاست زدگی اعضای شورای شهر حکایت دارد تا بگویند شورای پنجم زمام امور پایتخت را به دست گرفته و کارنامه درخشانی دارد! اما اگر نیک بنگریم، درمی یابیم آنچه قابل دفاع نیست عملکرد این دوره از شورای شهر پایتخت است که در ادامه به گوشهای از این موارد اشاره خواهیم کرد.
ثبت رکورد در انتخاب شهردار
بگذارید اولین نقد را متوجه تعدد انتخاب مدیران شهری بدانیم که از این نظر شورای پنجم سنگ تمام گذاشت و با انتخاب سه شهردار رکوردی عجیب به ثبت رساند. این تغییرات پی در پی با واکنش محسن هاشمی نیز همراه بوده است. او تأکید کرده:«به دلیل بی ثباتی و تغییرات شهردار در سه سال گذشته و همچنین فاصله عملکرد موجود با عملکرد مطلوب، نارضایتیها و انتقاداتی وجود دارد که شورای پنجم شنونده و پذیرای نظرات کارشناسی است.» محمدعلی نجفی، شهردار اول، محمدعلی افشانی دومین شهردار و پیروز حناچی سومین شهردار منتخب شورای شهر پنجم بودهاند که این ناپایداری و بی دوامی بعد از یک دوره ۱۲ساله ثبات در مدیریت شهرداری تهران در زمان محمدباقر قالیباف بیشتر به چشم می آید و توی ذوق می زند. از این ها که بگذریم انتخاب محمدعلی نجفی برای کرسی مدیریت شهری، انتخاب مناسبی نبود، فردی که به زعم کارشناسان، مدیر بی طاقت و فرسودهای به شمار می رفت و عمر ماندگاری اش در سمت های مختلف از حضور درشهرداری تهران تا حضور درمیراث فرهنگی و ستاداقتصاد مقاومتی و سرپرستیاش بر وزارت علوم بسیار کم بوده و در هریک از این پست ها به ترتیب، ۷ ماه، ۶ ماه و بازهم ۶ ماه و ۳ ماه حضور داشته است. نجفی در مدت فعالیت ۷ ماهه اش در تهران، تقریبا کاری برای تهران انجام نداد و اگرچه کسب دیون شهرداری از دولت هم در اولویت کاری او قرار داشت اما به رغم ارتباط نزدیکش با دولت و امکان حضورش در هیئت دولت نتوانست طلب ۱۴ هزار میلیارد تومانی شهرداری از دولت را وصول کند. او در گزارش صد روزه به جای ارائه عملکردش، بنا را بر نقد ریاست سابق شهرداری گذاشت تا با فرافکنی، حواسها را از کارنامه خودش پرت کند و این مسئله هم نمایانگر همان جو سیاست زدگی است که بر شورا و شهرداری دوره پنجم حاکم بوده است. از این نمونه ها به فراوانی یافت می شود.
وقتی شورای پنجم به عملکرد خود نمره قبولی می دهد!
نکته طنز ماجرا اینجاست که اعضای شورای شهر تهران عملکرد خود را خوب ارزیابی کردهاند!
محسن هاشمی- رئیس شورا نمره ای که به این مجموعه داده ۱۵ بوده و با اعتماد به نفس میان عملکرد شورای شهر و شهردار تمایز قائل شده، حال آنکه شورا باید ناظر بر شهردار باشد. او گفته «بعضا این اتفاق افتاده که نتوانستیم انتظارات مردم را کاملا تحقق ببخشیم اما عملکرد شورا با شهرداری فرق میکند.»
شهربانو امانی از اعضای شورای شهر تهران به مدیریت شهری در دوره فعلی نمره قبولی داده، بدون هیچ توضیح اضافه ای که مخاطب دستکم بداند این نمره قبولی براساس چه متر و معیاری محاسبه شده است؟ محمد سالاری- از دیگر اعضای شورای شهر تهران است که به منظور دفاع از کارنامه این شورا، شهرنفروشی و جلوگیری از قانون فروشی و ضابطه فروشی را گامی در جهت صیانت از سرمایه های شهر و صیانت از حقوق عمومی به عنوان اصل اساسی و اجتناب ناپذیر بر زبان آورده و در این راستا بازپسگیری املاک نجومی واگذار شده را از طریق قانونی، از دستاوردهای مهم این دوره دانسته که بیش از ۲ هزار ملک و ساختمان در اختیار اشخاص حقوقی شناسایی شده و حدود ۴۵۰ ملک را بازگردانده اند، حدود ۷۰۰ ملک در آستانه بازگرداندن است و ۴۱۴ ملک که به نهادهای خاص بدون حساب و کتاب و مصوبه شورا واگذار شده بود را شناسایی و صورتجلسه کرده اند و مدعی شده است که قراردادهای فی مابین شهرداری و برخی نهادها را شفاف سازی کردیم و صورتجلسه شد که مطالبه نهایی شهرداری چنانچه به نرخ امروز محاسبه شود، بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان ارزش دارد. اما اعضای این شورا که با شعارهای پرطمطراق شفافسازی و مبارزه با فساد و رانت و ویژهخواری بر کرسی های سبز بهشت تکیه زدهاند، در طول عمر چهارساله فعالیت خود، دغدغههایی فراتر از نامگذاری خیابان ها و معابر و محلات و بوستانها نداشته اند، وظیفهای که هرچند واجد اهمیت است اما فاقد اولویت است و جای رفاه عمومی و رسیدگی به وضعیت ساکنان مناطق محروم در میان مصوباتی این شورا خالی مانده است. آنها که با داعیه فسادستیزی و مبارزه با رانت خواری روی کارآمدند، مدعی شدند که شهرداری تهران، املاکی را بدون در نظر گرفتن اصول قانونی واگذار کرده و میزان این تخلف را بیش از ۲ هزار میلیارد تومان اعلام کردند، درحالی که این اتفاق یک طراحی پیچیده باهدف تخریب و انجام عملیات روانی بود. خدمات بی سابقه شهرداری تهران به مردم در طول مدیریت قالیباف در شهرداری غیرقابل کتمان است و واگذاری های املاک از طریق تعاونی ها بوده و قطعا براساس مقررات صورت گرفته است اما اصلاحطلبان برای آنکه بتوانند موضوع حقوقهای نجومی دولت و اثر واکنشهای جامعه نسبت به خود را کم کنند و مانع ورود قالیباف به عنوان یکی از گزینههای کلیدی جناح رقیب در انتخابات ریاست جمهوری شوند، این مسئله را دستاویزی برای سیاه نمایی قرار داده اند و در هرحال، طرح این مباحث کمکی به پرونده شورای پنجم نکرده و این شورا جز شعار و سر دادن وعده و وعید کار دیگری نکرده است.
از فرسودگی شبکه حمل و نقل عمومی تا حذف شهردار از جلسات هیئت دولت
عدم توسعه حملونقل شهری اعم از ریلی و اتوبوسرانی از ضعف های آشکار پنجمین دوره شورای شهر است که با وجود همسویی میان دولت، شورای شهر و شهرداری تهران، اتفاق مثبتی در این حوزه رخ نداده و عملا معوقات مالی دولت به شهرداری وصول نشده است. حاصل شانه خالی کردن از زیربار مطالبات شهرداری، عدم توسعه متوازن است و به بیان ابراهیمی امینی از اعضای شورای شهر تهران، این معضل «در بزنگاههایی نظیر پاندمی کرونا خود را نشان میدهد. این روزها همه شاهدیم که سرویس حمل و نقل عمومی از جمله مترو و اتوبوس از جمله مراکز اصلی انتقال و شیوع ویروس کرونا هستند. همه میدانیم که بخش مهمی از وضعیت نهچندان مناسب مترو و اتوبوس حاصل سالها عدم پرداخت سهم دولتها از ساخت ایستگاههای مترو و خرید ناوگان مسافربر مترویی و اتوبوسی و به نتیجه نرسیدن فریاد شوراها در بیست سال اخیر است که نتیجه آن را با مرگ شهروندان مبتلا به کرونا که در این محلها مبتلا شدهاند مشاهده میکنیم.»
به هر روی شورای پنجم به جای پیگیری و رفع کاستیها، کار خود را راحت کرده و مشکلات در حوزه ناوگان حمل و نقل عمومی را تماما مربوط به ناکارآمدی دولت و عدم اختصاص بودجه دانسته است، بدون آنکه برای خود نقش و سهمی قائل شود. اگرچه۵۰ درصد هزینه های تأمین اتوبوس با دولت است اما ۵۰ درصد دیگر هم با شهرداری تهران است و سؤال مدنظر ما این است که چرا شهرداری سهم خود را باهدف خدمت رسانی به مردم پرداخت نکرده؟ مگر بنا نبود، ماهیانه یک ایستگاه مترو راه اندازی شود؟ چرا حتی یک کیلومتر مترو در پایتخت راهاندازی نشده؟ تنها اقدام مثبت در این حوزه، بازگشایی چند ایستگاه مترو است که مقدمات آن در شورای چهارم فراهم شده بود. در بحث اتوبوسهای نیز وضعیت به همین شکل است و فرسودگی اتوبوس ها نیز به دلیل عدم همکاری دولت با شورای شهر تهران نوسازی نشده و با حذف شهردار از جلسات هیئت دولت، در حق پایتخت نشینان اجحاف شده است، هرچند به قول اقبال شاکری عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی و از اعضای سابق شورای شهر، در مقطعی که شهردار در جلسات حضور داشت نیز مشکلات تهران برطرف نشد و اکنون با حذف شهردار از جلسات هیئت دولت، اندک ارتباطی هم که وجود داشت قطع شده است.
به هر طریق در این دوره از مدیریت شهری در حوزه حمل و نقل عمومی کاری از پیش نرفته، حال آنکه شورای چهارم بالغ بر۶ هزار دستگاه اتوبوس را به شورای پنجم تحویل داد و به رغم پیشرفت ۹۰ درصدی خط ۶ و ۷ مترو که از دستاوردهای دوره چهارم شورای شهر محسوب می شود، هنوز این پروژه ها به پایان نرسیده است.
محسن هاشمی هم به این مسائل واقف است که در گفت و گو با روزنامه شرق نکاتی را بیان کرده از جمله دستگاههای حفار مدرنی که برای کندن تونلهای مترو و ساخت سازه تونل در دوره گذشته از سوی خودش تأمین و به کشور وارد شده اما می گوید: «اکنون سه سال است که بیکار افتاده و در این سه سال حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشده است؛ درحالیکه اصولا ساخت تونل مترو بسیار کمهزینه است و مشکل مالی یا اجرايی ندارد و میتوان اعتبار آن را از طریق بودجه غیرنقد تأمین کرد. به گفته محسن هاشمی، اگر این دستگاهها در سه سال گذشته فعالیت میکردند، الان سه خط جدید مترو داشتیم یا در حوزه تکمیل و راهاندازی ایستگاهها هم با وجود آنکه هزینه سنگینی نداشت و قرار بود ماهانه یک ایستگاه مترو افتتاح شود، متوسط هر سه ماه یک بار هم شاهد افتتاح ایستگاه مترو نیستیم.»
عمر اتوبوسهای شرکت واحد نیز در این دولت از پنج سال به ۱۱ سال افزایش پیدا کرده و تعداد آنها از حدود هفت هزار به پنج هزار دستگاه کاهش پیدا کرده است، این را هم محسن هاشمی مطرح کرده و گفته که حجم مسافر جابهجاشده با اتوبوس در تهران به دو میلیون نفر رسیده و وسایل نقلیه شخصی عمدتا جایگزین آن شدهاند. دولت در سال ۱۳۹۵ مصوبه خوبی برای تأمین ۱۹ هزار اتوبوس برای کشور که ۶ هزار اتوبوس سهم تهران میشد، داشت که این مصوبه هنوز اجرايی نشده و در سال جاری نیز دستور رئیسجمهور برای تأمین هزارو ۵۰۰ دستگاه اتوبوس برای تهران صادر شده؛ اما به مرحله عمل نرسیده است.
توقف فعالیت های عمرانی
شورای شهر پنجم و شهرداری در حوزه فعالیت های عمرانی نیز کارنامه قابل قبولی از خود به جای نگذاشتهاند، به طوری که حتی انتقاد محسن هاشمی را نیز در پی داشته و تنها بهانه شورای شهر در قبال این مسئله، عدم اختصاص بودجه مناسب به شهرداری از سوی دولت است. حال آنکه از مهمترین برنامه های مورد نظر مدیریت شهری سابق، به رغم عدم همسویی با دولت، بهبود وضعیت شبکه های ارتباطی و نظام حمل و نقل و ترافیک، حفاظت از محیط زیست، ایمن سازی در برابر سوانح طبیعی از قبیل سیل و زلزله، تأمین آب مورد نیاز و توسعه و تجهیز شبکه و تأسیسات آب و فاضلاب تهران و ساماندهی حریم و بستر رودخانه ها و مسیلها، بهبود و ارتقای وضعیت و ساماندهی کالبدی شهر تهران، ارتقای کیفیت کارایی محیط شهری و توسعه فضاهای سبز؛ عمومی، تفرجگاهی و گردشگری بوده و تکمیل شبکه بزرگراهی و احداث بزرگراه های مختلف اعم از آزادگان، امام علی، طبقاتی صدر، تونل نیایش، شهید باکری، زین الدین و یادگار امام و تکمیل شبکه مدیریت وجمع آوری آب های سطحی، تأمین و افزایش ایمنی در شرایط بحرانی همانند مقاوم سازی پل های سید خندان، همت و چمران از اهم اقداماتی بود که در دوره مدیریت قالیباف در شهر تهران صورت پذیرفت و مهمتر از همه اینکه برای کاهش فاصله شمال و جنوب، اقدامات چشمگیری انجام گرفت و در مناطق جنوبی، نسبت به توسعه فضاهای سبز، فرهنگی، ورزشی و حمل و نقل عمومی اقدامات متعددی صورت پذیرفت. اما در این دوره شاید بتوان از چند اقدام نام برد که آن هم راه اندازی ۷۵ ایستگاه دوچرخه هوشمند با ۲۵۰۰ دستگاه دوچرخه و بهره برداری از ۲۰۰ کیلومتر مسیر دوچرخه بوده و تونل آرش که درسال ۱۳۹۷ آغاز به کار کرده و تنها پروژه عمرانی این شورا محسوب می شود. البته برخی پروژههای نیمه تمام دوره گذشته هم در این دوره تکمیل شده اما اعضای شورای پنجم اصرار دارند مباحث معمولی و سطحی را که قاعدتا باید توسط مدیریت شهری صورت بپذیرد، در کارنامه اقدامات خود بگنجانند، درست مثل موضوعاتی که از سوی محمد علیخانی- رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای اسلامی شهر تهران به آن اشاره شده است: «افزایش تعداد میادین میوه و تره بار، اجرای طرح شهردار مدرسه در ۴۴۱ مدرسه شهر تهران، افزایش تعداد کاربران سامانه(تهران من).»
ادعای دروغین به صفر رسیدن شهرفروشی
دوره پنجم مدیریت شهری که شعار مقابله با «شهرفروشی» را سر می داد، در این زمینه هم عملکرد قابل قبولی نداشته و اظهارات اعضای شورای شهر تهران، از ادامه معضل شهر فروشی و کسب درآمد با فروش اموال شهر در پایتخت حکایت دارد. اگرچه پیروز حناچی می گوید، توقف تراکمفروشی اتفاقی بوده که در دوران مدیریت او در شهرداری تهران رخ داده اما محمدجواد حق شناس مطرح کرده، در یک سال گذشته بازگشت به شهرفروشی داشتهایم و این به نوعی بازگشت به عقب است و این درحالی اتفاق افتاده که چند سال است فریاد میزنیم جلوی شهرفروشی باید گرفته شود.
۵ بهمن ماه نیز در جریان بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۰ شهرداری، به جذب منابع درآمدی جدید بیتوجهی شد و حجت نظری عضو شورای شهر در واکنش به اظهارات شهردار تهران درباره عدم شهرفروشی، صحبتهای پیروز حناچی را تکراری و بدون تناسب با عملکرد شهرداری خوانده و گفته، نمیشود ما داراییهای شهر را بفروشیم و بعد بگوییم در حال کسب درآمد هستیم. متأسفانه درباره فروش دارایی شهر شفافیت وجود ندارد. امسال پیش بینی شهرداری برای درآمدهای غیر نقدی ۳۲ هزار میلیارد تومان بود که ۶۵ درصد این درآمد محقق شده و پیش بینی دوستان این است که تا پایان سال با فروش املاک درآمدها حاصل شود که درست نیست.
در حال حاضر حاصل شهرفروشی، فجایع زیست محیطی و آلودگی و ترافیک است و تخلفات ساختمانی که در این مورد محمد سالاری رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران به خبرنگار مهر می گوید: علیرغم اینکه ما سعی کردیم با تقویت ساز و کارهای نظارتی، مجاب کردن عوامل شهرداری و مهندسین ناظر و تدوین آيین نامه و دستورالعملها برای پیشگیری از شهر فروشی، با این معضل مقابله کنیم اما باز هم به دلیل درآمد قابل توجه این نوع تخلفات برای متولیان ساخت و ساز، انگیزه تخلف وجود دارد.
این ادعای پیروز حناچی که شهرفروشی را به صفر رساندهایم، مقرون به واقعیت نیست و مصوبه اخیر شورای پنجم مبنی بر فروش سه عدد از املاک شهرداری به منظور تسویه بدهیهای این مجموعه، خلاف این ادعا را ثابت می کند و طبق آمارها،۶۰ درصد درآمدها را در این دوره از محل شهرفروشی تأمین کرده اند. محمدعلی نجفی نیز چنین ادعایی داشت که در تهران منابع پایدار شهری وجود دارد اما کاری در این زمینه نکرد. ضمن آنکه اگر پای سخنان کارشناسان اموری شهری بنشیند، آنها تأکید می کنند که از ابتدا درآمد شهرداریها از راه صدور پروانه، فروش املاک و سهم شهرداری در پروژههای مشارکتی بوده است و اظهارات حناچی، اغراق آمیز و غیرواقعی است.
تا سال ۶۲ شهرداریها با استفاده از بودجه عمومی دولت، امور خود را می گذراندند اما از سال ۶۲ به بعد این بودجه حذف شد و همواره شهرفروشی از مهمترین راههای درآمدی شهرداری ها بوده است و برای آنکه نشان دهیم، صحبت حناچی یک شوخی بیش نیست و شعاری که در این زمینه سر داده غیر واقعی است، به اظهارات قدرت الله گودرزی، معاون مالی و اقتصادی شهری قالیباف در شهرداری تهران استناد می کنیم که گفته «در سال ۹۷ میزان شهرفروشی اندکی در تهران کم بوده است، اما در سال ۹۹، ۹۸ و حتی در بودجه ۱۴۰۰ بخش عمدهای از درآمد به شهر فروشی اختصاص یافته است.» او این آمار را ارائه کرده که در سال ۹۹ شهرداری ۶۰ درصد از کل درآمد خود را از محل صدور پروانه و سایر آیتمها همانند فروش املاک سهم پروژه مشارکتی کسب کرده و عمده درآمد از محل صدور پروانه بوده است و در سال ۱۴۰۰ قریب به ۵۸ درصد تأمین بودجه از محل صدور پروانه است.
گودرزی به دوره مدیریت قبلی هم گریزی زده که ۳۵ درصد درآمد از محل درآمدهای پایدار و ۶۴ درصد و خردهای از محل صدور پروانه و فروش املاک (البته املاک به عنوان تهاتر به پیمانکارانی داده میشد که پروژههایی در شهر انجام دادند) و ما به صورت غیرنقد تهاتر میکردیم.
معاون مالی و اقتصادی شهری قالیباف در شهرداری تهران به موضوع تحویل گرفتن شهر بدهکار و اینکه حناچی اعلام میکند، شهرداری ۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد و به طور قطع ۲۰ هزار میلیارد تومان به بانک شهر بدهی دارند و بدهیهای بانکی روزانه تغییر میکند، اشاره کرده و گفته «ما زمانی که شهرداری را تحویل دادیم، کل بدهیهای ما از املاک، بیمه، مالیات و بدهی به بانکها ۲۶ هزار و ۴۶۵ میلیارد بوده است. ریز تمام بدهیها در شهرداری موجود است و برای من جای تعجب دارد چرا مدیران به اسناد رجوع نمی کنند این اسناد چیزی نیست که کسی بتواند به آن دست ببرد.»
وزیدن باد و تکاندن برف از روی شاخه درختان!
به هر روی، این روزها که شورای پنجم به روزهای پایانی فعالیت خود نزدیک می شود، بهتر می توان به قضاوت نشست و یادآوری کرد که مسیر این شورا به ضعیف ترین شکل ممکن پیموده شده و در مواجهه با پدیدههای آب و هوایی که از یک هفته قبل قابل پیشبینی بوده، دچار غافلگیری شده است. اگر خاطرتان باشد، پس از اولین بارش برف در دوره شهرداری نجفی، توصیه آقای شهردار این بود که افراد از پلهای عابر پیاده رفت و آمد نکنند و مردم منتظر ماندند تا یخ ها آب شود و بعد بتوانند از پلهای عابر پیاده عبور کنند و توصیه دیگر آقای شهردار این بود که: «مردم و بهویژه جوانان هنگام بازگشت از مدرسه و… شاخههای درختان را بتکانند که برف روی آنها بریزد و به درختان آسیبی نرسد.» این ماجرا پس از بارش باران در دوره فعالیت افشانی نیز ادامه یافت و به جای تدبیری برای آبگرفتگی معابر به مردم توصیه شد که «ماشین نیاورند» و وقتی آلودگی هوا نفس ها را در سینه حبس کرده بود، پیروز حناچی در قامت شهردار سوم، گفته بود: «اگر باد بوزد وضعیت آلودگی هوا خوب میشود.»
شورای شهر تهران
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.