خوشه های خشم - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 43644
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۶:۲۴ |
تجربه سطحی از خشونت در خانواده با نگاهی مختصر به قتل یک کارگردان

خوشه های خشم

خشم و خشونت واقعیتی آزار دهنده است و غیرقابل کتمان و هیچ کدام ما با این عبارت بیگانه نیستیم. ریشه های خشم به فراخور احوالات افراد، گسترده است، از مشکلات روانی و فقر اقتصادی و فرهنگی تا اعتیاد و مسائل دیگر؛ کرونا هم در سرتا سر نقاط جهان، این موضوع را تشدید کرده است. سازمان بهزیستی نیز این حضور اجباری خانواده‌ها در کنار یکدیگر را موجب افزایش خشونت خانگی دانسته و اعلام کرده، بیشترین آمار مداخلات اورژانس اجتماعی در حوزه موضوعی خشونت تقسیم‌ بندی می‌شود و تغییرات سبک زندگی، ترس و نگرانی‌های مداوم بر روان انسان اثر می گذارد، البته بخشی از اضطراب به وجود آمده قابل قبول و طبیعی است و لزوما بیماری تلقی نخواهد شد اما اگر این اضطراب منجر به کاهش عملکرد فرد شود و روابط بین فردی، کسب و کار، تمرکز، تحصیل و یا زندگی خانوادگی فرد را تحت تأثیر قرار بدهد، آن‌قدر نگران کننده است که موجب خواهد شد رفتارهای غلطی از انسان سر بزند. 
خوشه های خشم

گروه اجتماعی- مریم رمضانی 
خشم و خشونت واقعیتی آزار دهنده است و غیرقابل کتمان و هیچ کدام ما با این عبارت بیگانه نیستیم. ریشه های خشم به فراخور احوالات افراد، گسترده است، از مشکلات روانی و فقر اقتصادی و فرهنگی تا اعتیاد و مسائل دیگر؛ کرونا هم در سرتا سر نقاط جهان، این موضوع را تشدید کرده است. سازمان بهزیستی نیز این حضور اجباری خانواده‌ها در کنار یکدیگر را موجب افزایش خشونت خانگی دانسته و اعلام کرده، بیشترین آمار مداخلات اورژانس اجتماعی در حوزه موضوعی خشونت تقسیم‌ بندی می‌شود و تغییرات سبک زندگی، ترس و نگرانی‌های مداوم بر روان انسان اثر می گذارد، البته بخشی از اضطراب به وجود آمده قابل قبول و طبیعی است و لزوما بیماری تلقی نخواهد شد اما اگر این اضطراب منجر به کاهش عملکرد فرد شود و روابط بین فردی، کسب و کار، تمرکز، تحصیل و یا زندگی خانوادگی فرد را تحت تأثیر قرار بدهد، آن‌قدر نگران کننده است که موجب خواهد شد رفتارهای غلطی از انسان سر بزند. 
کانون خانواده همواره با مسائل متعددی روبه‌رو بوده و خشونت خانگی یکی از آسیب‌های خانواده از گذشته تا به اکنون است؛ اما امروزه خشونت خانگی ابعاد تازه تری به خود دیده و نمایان تر است و از میان بخش‏های كلان نظام سلامت، توجه به سلامت روانی-اجتماعی به عنوان جزء جدایی‌ناپذیر سلامت نیاز به توجه درخور دارد. یكی از مواردی كه می تواند سلامت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید كند خشونت است از جمله خشونت خانگی كه علیه زن و مرد و کودک اعمال می شود. 
 مرگ تلخ یک کارگردان؛ تلنگری برای بهبود روابط در خانواده
می گویند عوامل زمینه ساز خشونت می تواند فردی و روانشناختی باشد و معمولا بسیاری از خانواده‌ها و افرادی که علیه یکدیگر خشم و خشونت را بروز می‌دهند، مهارت‌های ارتباطی خیلی قوی ندارند و قدرت مذاكره و گفت‌وگو در این افراد ضعیف است و کرونا هم بر فشارهای روانی افزوده و آستانه تحمل افراد را به شدت کاهش داده است. 
ایجاد مشکل در روند عادی زندگی  عموما با استرس و تنش همراه است. فشار روانی و بروز علائم پریشانی نیز از عوارض تنش ایجاد شده توسط کرونا در جامعه است و ساختار خانواده از این موضوع آسیب دیده و آدم‌ها آن‌قدر از ویروس و محدودیت و بیماری و مرگ لبریز شده‌اند که با بروز خشونت می‌خواهند خود را تخلیه کنند و می‌توان در این مورد مشخص به اتفاق ناگوار روز یک‌شنبه اشاره کرد که از مصادیق بارز خشونت خانگی در فاجعه بارترین شکل ممکن است. خشونتی که منجر به مرگ شده است و سایت خبری رکنا گزارش داده: «صبح روز یک‌شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه امسال بود که مأموران کلانتری ۱۳۵ آزادی در تماس کارگران شهرداری از پیدا شدن جسد مثله شده یک مرد در یکی از سطل های زباله فاز ۳ شهرک اکباتان مطلع شدند. بدین ترتیب تیمی از مأموران برای تحقیقات به محل رفته و مشاهده کردند؛ سرشانه، ۲ کف دست، ۲ بازو و ۲ مچ پای یک انسان داخل یک چمدان گذاشته شده و در سطل زباله رها شده بود.»
درپی کشف جسد مثله‌شده بابک خرم‌دین، کارگردان سینما، پدر و مادر او به اتهام قتل بازداشت شدند و پدر این کارگردان به قتل فرزند خود اعتراف کرده و در توضیح این رفتار خود گفته است: «از رفتارهای پسرم خسته شده بودم و او بعضی اوقات ما را کتک می‌زد و می‌خواست کارهایش را انجام دهیم و باور کنید از وجود پسرم یک روز آرام نداشتم و جانمان به لبمان رسیده بود. حتی از پسرم خواستم برای خودش خانه‌ای تهیه کند و حاضر شدم خودروام را بفروشم و حتی سهم ارث او را بدهم که برای خودش خانه بگیرد و با ما زندگی نکند اما بابک می‌گفت جنازه من از این خانه بیرون می رود و هیچ وقت نپذیرفت از خانه خارج شود.» 
نمی خواهیم این موضوع را کالبدشکافی کنیم و چنین خبر به غایت تلخ و ناگواری را با انعکاس بیشتر در رسانه، برجسته نماییم. اساسا کار رسانه ریشه‌یابی است باید به سراغ ریشه‌های خشم و مهار آن رفت. 
برخلاف باور عموم، خشونت‌ها فقط علیه زنان یا کودکان نیست که اتفاق می افتد، گاه در یک منازعه و فوران خشم، مرد است که قربانی می شود و به طورکلی این مسئله هم حائز اهمیت است که خانواده براثر آسیب های کرونا، سطحی از خشونت را تجربه کرده است و مردان با مردان و زنان با زنان و بالعکس با یکدیگر وارد منازعه و جدال شده اند و این مختص جامعه ما نیست و گستره‌ای جهانی دارد و درون افراد از بغض‌ها و ناراحتی ها انباشته است و این ناراحتی‌ها در محیط خانه بر روی یکی از اعضای خانواده سر ریز می شود.  
 نگاهی به مفهوم خشونت
معمولا خشونت با مفهوم پرخاشگری به‌کار برده می‌شود و در تعریف پرخاشگری آمده است، اعمال خصمانه‌ای که از روی عمد صورت می‌گیرد و به افراد و اشیا آسیب می‌رساند. در تعریفی دیگر خشونت پدیده جدیدی نیست اما به علت بعد گسترده آن به تازگی مورد بررسی قرار گرفته است و این بررسی‌ها نشان داده که خشونت در درون خانواده از دو جهت تأثیرگذار است: شخصی و اجتماعی. در جنبه شخصی، قربانی خشونت آسیب بدنی می‌بیند و تحقیر می‌شود. شخص خشونت دیده اگر کودک باشد تا آخر عمر بقایای آثار خشونت با او همراه است.
احمد محبی، مشاوره عرصه خانواده به «رسالت» می گوید: «وقتی پدر یا  مادری فرزندش را کتک می‌ زند اثرات سوء این حرکت در نسل بعد باقی می‌ ماند و مسئله گردش خشونت مطرح می‌شود؛ چه کودک خود قربانی پرخاشگری و خشونت باشد و چه شاهد خشونت به سایر افراد خانواده. این گردش خشونت از نسلی به نسل دیگر ادامه خواهد داشت و به این ترتیب پایانی برای خشونت وجود ندارد. برای جلوگیری از خشونت در هزاره سوم به یک عامل قدرتمند به عنوان دولت قانونمند نیاز است که در یک محدوده خصوصی که خانواده است برای جلوگیری از تبعات ویرانگر خشونت دخالت کند.»
 عدم پذیرش اختلاف سلایق زمینه‌ساز بحث و جدل
این مشاوره خانواده و تحلیلگر مسائل جامعه تأکید می کند که «در اختلافات درون خانواده و خشم گرفتن والدین بر فرزندان باید به عوامل تربیتی یا خواسته‌های فرزند هم در بزرگسالی اشاره کرد. اگر والدین شیوه‌های فرزندپروری مناسب را یاد بگیرند، خیلی مناسب با بچه های خود برخورد می‌کنند و به جای اعمال پرخاشگری علیه آن‌ها شیوه های تربیتی مناسبی را پیاده می کنند، البته این فرزندان در بزرگسالی ممکن است راه و روشی را در زندگی برگزینند که مورد علاقه خانواده نباشد و یا رفتارهایی را انتخاب کنند که برگرفته از شبکه های اجتماعی و دنیای بیرون از خانواده باشد و این اجتناب‌ناپذیر است. به نظرم خانواده‌ها در شکل سنتی خود، همپای فرزندان رشد نکرده‌اند تا فرزندان بتوانند خیلی مسائل را با آن‌ها در‌میان بگذارند و این مسئله گاهی زمینه ساز بروز خشم و خشونت است و حتی بعید نیست که کار به نفرت هم بکشد. به هر حال خشونت، خشونت می‌آفریند و در یک رابطه متقابل، ابعاد و اشکال پیچیده‌تری می‌یابد. فرزندانی که در چنین محیط خانوادگی رشد می‌کنند و شخصیتشان شکل می‌گیرد، خشونت را می‌آموزند. آن‌ها یاد می‌گیرند که هر گاه با رفتار و گفتار کسی مخالف باشند، او را مورد تهدید قرار دهند یا او را به زور وادار به انجام عملی کنند و یا حتی با او برخوردی فیزیکی صورت دهند. ناراحتی و نارضایتی از دیگری معمولا با این نمادها ابراز می‌شود. فردی که رفتار خشونت‌آمیز را در چنین خانواده‌ای که مدارا و تحمل دیگری در آن معنایی ندارد، می‌آموزد و در مراحل بعدی زندگی خود آن را به بیرون از منزل می کشاند، خشونت در نظام ذهنی و شخصیتی او تبدیل به امری مشروع می‌شود. او می‌آموزد که هرگاه حق را به‌جانب او ندهند، به دیگران پرخاش و حمله کند و اگر نظر او را نپذیرند حتی دیگران را مورد ضرب و شتم قرار دهد. در دومین مرحله وقتی کودک وارد مدرسه می‌شود، در این محیط، اشکال دیگری از خشونت را مشاهده و تجربه می‌کند که انجام ندادن تکالیف منجر به تنبیه او می‌شود و شخصیت او در هنگام تنبیه آسیب می‌بیند و در یک رابطه متقابل، مترصد فرصت می‌ماند تا خشونتی را که نسبت به او روا داشته شده را علیه دیگری به کار گیرد. از طرف دیگر فراموش نکنیم که ما در دوران پاندمی کرونا قرار داریم و این همزیستی طولانی مدت افراد خانواده در کنار یکدیگر و بحران بیکاری و مصائب اقتصادی، سبب شده تا اعضای خانواده بیش از گذشته بر روی اختلاف‌سلیقه‌ها و نگاه‌های متفاوت خود با همدیگر تمرکز کنند و چون مهارت‌های ارتباطی و سواد اجتماعی پایین است به جای پذیرش این اختلاف سلیقه‌ها باهم بحث و جدل می‌کنند و ثمره اش می‌تواند کتک‌کاری و یا قتل باشد و یا از هم پاشیدن یک زندگی و جدایی زوجین از هم.»
محبی در ادامه می گوید: «اگرچه به نظر می رسد دوران قرنطینه و حتی دور شدن از محیط‌های کاری برای پیشگیری از شیوع کرونا و دوره های دورکاری در منزل برای بعضی از مردم عملا باعث پیشرفت شده و افراد می توانند از این فرصت های به دست آمده نهایت استفاده را ببرند اما برای بعضی از موارد به خصوص در روابط‌های زناشویی تأثیر منفی هم داشته است. حتی در برخی از زوج‌ها که قبل از کرونا تصمیم به ازدواج با همدیگر را داشته‌اند بعد از قرنطینه از تصمیم خود منصرف شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که فرد مورد نظر خود را بیشتر شناخته‌اند و او فرد مناسبی برای آن‌ها نیست.» 
 اقتصاد از علل مهم پرخاشگری در خانواده 
وی با اشاره به این‌که از بعد اجتماعی خشونت‌های خانوادگی نوعی بی‌اعتمادی نسبت به افراد به وجود می‌آورد، عنوان می کند: «به طور کلی خشونت پدیده‌ای است که به مذهب، به طبقه اجتماعی و سطح سواد کمتر ارتباط دارد. تظاهرات خشونتی با شرایط اجتماعی که روز‌به‌روز رو به خشونت می‌رود، نمود پیدا می‌کند. آسیب شناسان و جامعه شناسان اجتماعی عمده اختلافات خانوادگی را حول محور مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ناموسی تقسیم می‌‌کنند. در حوزه مسائل فرهنگی، فقر فرهنگی، یکی از عواملی است که خانواده و اعضای آن را تهدید می‌کند. آگاهی نداشتن از قوانین و حقوق رایج جامعه که منجر به این می‌شود فرد دست به عملی بزند و تصور کند که می‌تواند از آن رهایی یابد. اگر چه بعضا افرادی نیز یافت می‌شوند که علی رغم آگاه بودن از نتیجه اعمالشان به خاطر جهالت و فقر فرهنگی مرتکب اعمال خلاف می‌شوند و نباید از نظر دور داشت که با نگاهی به پرونده‌ خشونت‌های خانوادگی، می‌توان یک نقطه مشترک را مشاهده کرد. عامل اقتصادی که در حال حاضر از علل مهم خشونت و پرخاشگری در خانواده است. افرادی که برای تأمین مخارج خود بعضا در دو شیفت کار می‌کنند و هرگز نمی‌توانند آرام و خونسرد، مهربان و صمیمی باشند و کارشناسان مسائل اجتماعی بیکاری را نیز جزء اولین و مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی کشور عنوان می‌کنند که خود عامل اصلی پرخاشگری نیز محسوب می‌شود.» مرکز آمار میانگین میزان بیکاری در بهار ۹۹ و در استان‌های مختلف را نزدیک به ۱۰ درصد اعلام کرد. به این ترتیب میزان اشتغال در بهار ۹۹ به نسبت فصل مشابه سال قبل از آن نزدیک به سه درصد کاهش یافته و رئیس مرکز آمار در این زمینه عنوان کرده، «با شیوع بیماری کووید١٩ بسیاری از کسب و کارها به حالت تعطیل یا نیمه‌تعطیل درآمدند و به‌عبارت دیگر در ماه‌های اخیر بازار کار نه تنها در کشور ما بلکه در کل جهان متأثر از این بحران بوده است که به طرق مختلف این اثرات نمود پیدا کرده‌اند.»
 راهکار چیست؟ 
کرونا تمامی حوزه‌ها را دچار تحول کرده و همه افراد بیش و کم از این بحران آسیب دیده‌اند. عده ای بیکار شده و عده‌ای عزیز از دست داده‌اند و برخی آستانه صبر و تحملشان کاهش یافته و دیگر قادر به پذیرش این شرایط نیستند. براین اساس محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور از سونامی روانی ناشی از اختلالات روانی می گوید که پسایند آن آسیب‌های اجتماعی و  روانی است. او با طرح این پرسش که آسیب‌های روانی چه هستند، می گوید: این‌که فرد از رفتن به سرکار اجتناب می کند، انگیزه‌اش  را از دست داده و تمایلی به انجام هیچ کاری ندارد. اختلافات درون خانوادگی مثل افزایش نرخ طلاق و اعتیاد ایجاد می‌شود یا خیلی‌ها درگیر انواع اعتیاد یا انزوا و تنهایی می‌شوند.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور تأکید می کند: «کسی که این فشارها را تحمل می کند، برحسب محرکی که بدن تجربه کرده، امکان دارد که این آسیب و فشارها متوجه خودش شود یا متوجه دیگری کند. برای مثال اگر متوجه خودش باشد دچار افسردگی می شود اما یک زمان ممکن است فرد این فشارها را برون ریزی کرده و متوجه دیگران کند. کاری که افراد دچار اختلال‌شخصیت انجام می دهند.» 
پیشنهاد و راهکار حاتمی این است که خانواده و جامعه این بحران را بپذیرند: «یکی از راهکارهای مناسب برای جلوگیری از این وضعیت و سونامی، شکل‌گیری شوراهای اندیشه ورز در دل نهادها، ارگان‌ها و ستاد ملی مقابله با کرونا و… است. لازم است در اولین قدم با ویروس کرونا کنار بیاییم، زندگی کرده و آن را به رسمیت بشناسیم. هنوز خیلی ها در فکر  و انتظار این هستند که واکسن بزنند یا با انجام کاری از دست این بیماری خلاص  شوند. درحالی که این بیماری رفتنی نیست و در خانه  ما ماندگار است.مثل آنفلوآنزا، این مهمان شماست و اگر این بیماری را بپذیرید و با آن زندگی کنید، می توانید راهکارهای لازم برای زندگی با آن را نیز لحاظ کنید. مثل این‌که سبک زندگی تان را تغییر دهید، خودمراقبتی و دیگر مراقبتی انجام دهید، ماسک بزنید و… تا زمانی که در موعدش این بیماری حل شود و راهکارهای مقابله با آن در سطح کشور ایجاد شود.» 
بی تردید تلاش برای افزایش سطح آگاهی افراد و یادگیری راهکارهای پیشگیری و مقابله با خشونت خانگی یکی از موارد ضروری  است که امروزه باید در سراسر جامعه به آن توجه شود. عشق ورزیدن و بیان دوستت دارم در مکالمات روزمره تلفنی، محبت ورزیدن، شنیدن حرف‌های اعضای خانواده حتی اگر مخالف با سطح سلایق یا علایق ما باشد، تا حد زیادی می‌تواند ریشه خشونت را بخشکاند. روانشناسان تأکید می کنند، باید اعضای خانواده در دوران کرونا با همدلی دنبال یافتن راهکارهایی برای کاهش خشم و ساز‌و‌کارهای جایگزین برای بهبود شرایط باشند. بیان احساس به طور ذاتی کمک می‌کند دیگران با فرد همراه شده و فضای حمایتی ایجاد شود و این فضا احساس خشم را متعادل می‌کند. وقتی اعضای خانواده در مورد خشم خود صحبت می‌کنند تمایل به بروز رفتار پرخاشگرانه کاهش پیدا می‌کند. متأسفانه در دروان کرونا به دلیل افزایش تعاملات بین فردی اعضای خانواده و کاهش تعاملات دیگر فردی، معمولا خانواده‌ها دنبال برطرف کردن مشکلات سال‌های گذشته هستند و توصیه می‌کنیم در حال حاضر هرگز به تنش‌های سال‌های قبل نپردازند. آموزش تاب‌آوری و سازگاری در شرایط بحران لازم است. تاب‌آوری معادل سختی روانی بوده و افراد تاب‌آور انسان‌هایی هستند که در شرایط سخت عملکرد بهینه‌ای دارند و در  بهترین مدل، انطباق با شرایط را در وجود خود ایجاد می‌کنند. افزایش سازگاری با چالش‌ها در مدیریت هیجان‌های منفی و تبدیل نشدن آن به رفتارهای ناسازگارانه بسیار کمک کننده است. پاک کردن مشکلات، فاصله گرفتن از همدیگر، گریز از خانه و فرزندان و نادیده گرفتن مشکلات باعث افزایش آسیب‌ها می‌شود. یاد گرفتن تکنیک‌های صحیح تربیتی، ارتباط بین فردی، همسرداری و فرزندپروری ضروری است.

نویسنده : مریم رمضانی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.