وعدههای توخالی برجامی
وحید عظیمنیا
برجستهسازی و مارپیچسکوت، دو نظریه مهم در علم ارتباطات هستند که دومی مستلزم اولی است به عبارتی برای ایجاد مارپیچ سکوت به برجستهسازی نیاز است. در برجستهسازی، رسانهها هرچند نمیتوانند به مخاطب بگویند «چگونه» فکر کند، اما با برجستهکردن موضوعات میتوانند بگویند مخاطب به «چه چیزی» فکر کند. وقتی موضوعی توسط رسانهها برجسته شد افراد جامعه با این «احساس» که نظرشان در اقلیت هست، از بیم در انزوا قرار گرفتن، برخلاف ارزیابی و نظرات خود عمل میکنند و درنتیجه مارپیچسکوت ایجاد میشود و هر چقدر مردم سکوت کنند، فکر میکنند نظر دیگری برخلاف آنچه رسانههای یک جریان و گروه اعلام میکنند، وجود ندارد. این تسلسل تا زمانی که نظر دیگری غالب نشود، ادامه مییابد.
«دونالد شاو» و «مکسول مککومبز» واضعان نظریه اول و خانم «الیزابت نوئل نیومن» آلمانی واضع نظریه دوم هستند. یحتمل اگر امروز بودند باید به برخی
موسپیدکردههای دستکاری افکار عمومی در داخل کشور درس پس میدادند و ایبسا این قماش بهتر از «نیکولو ماکیاولی» ایتالیایی، هر وسیله و مسیری را برای رسیدن به هدف توجیه میکنند. نمونه بارز و عینی آن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ رخ داد که رئیسجمهور مستقر که رئیسجمهور پیروز هم شد، برای رسیدن به هدف یعنی تصدی کرسی ریاست پاستور، هر وسیلهای ولو تخریب و فریب را وسیله قرار داد.
مردم ایران یادشان میآید که چگونه جامعه را از افزایش قیمت دلار به ۵ هزار تومان و کشیدن پیادهرو در خیابان و سایه جنگ ترساندند بهنحویکه با در اختیار داشتن رسانههای زرد و بنفش گسترده، موضوعات را برجسته و درنتیجه مارپیچ سکوت ایجاد کردند که اگر غیرازاین شخص و باند او روی کار بیایند سایه جنگ از کشور نخواهد رفت؟! اما هرگز نگفتند سایه کدام جنگ؟! «فصل هفت منشور ملل متحد» مهمترین گزارهای بود که به آن استناد میکردند مدعی بودند ما ایران را با خارج کردن از ذیل این فصل از جنگ نجات دادیم، اما هرگز نمیگفتند این فصل دو بند یعنی بندهای ۴۱ و ۴۲ دارد که اولی «متضمن نیروی مسلح» نبوده و صرفا بند ۴۲ دربردارنده «گزینه نظامی» است و کشورمان در همهسالها ذیل بند ۴۱ فصل هفتم منشور سازمان ملل بوده که شامل تحریمهای ظالمانه و فشارهای اقتصادی بوده است پس ایران هیچگاه ذیل بند ۴۲ فصل هفتم منشور ملل به اصلاح متحد نبوده است که دولت روحانی بخواهد ایران را از آن خارج کند تا بهزعم خودشان سایه جنگ را از کشور برطرف کرده باشند.
ازقضای روزگار در دولت دوازدهم به دلیل کوتاه آمدنهای پیدرپی و جرئت دادن به رژیم وحشی آمریکا، یکی از ستونهای اصلی امنیت ملی ایران یعنی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی این قهرمان ملی کشورمان را از دست دادیم و این مصداق کامل جنگ و نه سایه جنگ را به ارمغان آوردن دولت روحانی است. حال باز شاهد به خط شدن رسانههای دولت که تعداد آنها بیش از ۷۰ رسانه عنوانشده و فضای مجازی را نیز در اختیاردارند، برای برجستهکردن ضرورت مذاکره با رژیم آمریکا هستیم تا شاید سفره کوچکشده مردم در هشت سال دولت ناکارآمد روحانی، بزرگ شود!
دولت که طبق قانون اساسی دارای اختیارات گستردهای است و حتی فراتر از آن اختیارات ویژهای در قالب شورایعالی هماهنگی سران قوا به آن داده شد، در ماههای پایانی به مردم گزارش دهد که چه گرهای از زندگی پرفرازونشیب مردم برداشته است؟ قیمت دلار که روزگاری با آن مردم را میترساند، چند برابر شده است؟ قیمت مسکن که وزیر او پنج سال آجر روی آجر نگذاشت چقدر گران شده است؟ سفره مردم به دلیل گرانی وتورم چند درصد کوچکشده است؟ قدرت خرید مردم چه میزان کاهشیافته است؟ ارزش پولی ملی چند درصد کاهشیافته است؟ ضریب جینی چه وضعیتی دارد؟ در مقابل نورچشمیها چه وضعی دارند؟
اما نهتنها خبری از پاسخ دادن به مردم نیست و روابط عمومی دولت رسانههای منتقد را حذف میکند، بلکه شاهد دادن آدرس غلط به مردم و برجسته کردن گزارههای هستیم که یادآور فریبکاریهای ایام انتخابات ۹۶ هستیم. «اگر ما نبودیم قحطی میشد» یکی از این گزارههای فریبکارانه است و از سوی کسانی بیان میشود که به دلیل «تَرک فعل»ها مورد اتهام هستند و باید دستگاه قضا آنها را به مسلخ عدالت بکشاند تا شاید اندکی از آلام روحی مردم کاسته شود.
معالأسف برخی از افراد کاملا حزبی حتی تلاش کشور برای واردات واکسن را به برجام ربط میدهند و حتی مدعی میشوند برجام باعث شده تا ایران وارد ترسالی شود! نکته جالب آنکه همین حضرات دیگران را متهم به جادوجَنبَل میکنند فارغ از اینکه خودشان جادوگران جادو شده هستند.
«تحریم» که روزگاری قرار بود بالمره لغو شود و حتی مشکل آب خوردن مردم را حل کند و بعد از هشت سال معطل کردن مردم و هدر دادن عمر میلیونها ایرانی نهتنها رفع نشد،بلکه تشدید هم شد. این روزها مجددا، سرخط خبری رسانههای دولت شده است و روحانی نیز به انحای مختلف آن را طلبکارانه مطرح میکند، که انگار هشت سال فرصت رفع تحریم نداشت و اما نتوانست حال این روزها، در تلاش برای دادن آدرس غلط به مردم است که ایهاالناس اگر بگذارند تحریمها را رفع میکنیم!
شاید مهمترین موضوعی که هرچه به پایان دولت نزدیک میشویم آن را بیشتر بشنویم مربوط به گزاره انحرافی «محدودیت اختیارات» است. این گزاره که از سوی چهرههای مطرح «دولت نالان» تشدید و پررنگ میشود درصدد القا این پیام هستند که اگر «اختیارات ما محدود نبود» چنین و چنان میکردیم، اما به این پرسش پاسخ نمیدهند که اگر اختیاراتتان محدود بود چرا سال ۱۳۹۶ مجدد وارد کارزار انتخابات شدید؟
بههرروی انتظار میرود دولت روحانی که کشکولی از تناقض در کارنامه مششع خود دارد، تا پایان راه مخصوصا ظرف دو ماه آینده یعنی تا موعد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مواضع رادیکال و فریبکارانه خواهد داشت. موضوع زمانی قابلتأمل میشود که سفیر بیارزش فرانسه در تهران با وقاحت به خود اجازه میدهد و میگوید تلاش میکنیم تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری برجام را احیا کنیم؟! این مشی نشان میدهد غرب درصدد روی کارآمدن جریانی در انتخابات ۱۴۰۰ است که مسیر دولت فعلی را ادامه دهد.
برجام , دولت , وحید عظیم نیا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.