در بيانيه گام دوم مقام معظم رهبري خطاب به ملت ايران و به ويژه جوان ها، نکات و ظرايف متعددي هست که بايد يک به يک به آن ها پرداخته شود، اما فرازي از آن پيام که در سخنان ديروز معظم له در جمع مردم آذربايجان هم مشابه آن ديده مي شد، نزديک بودن شکست جبهه استکبار بين المللي و در واقع زوال ائتلاف غربي، عبري و عربي عليه ملت ايران است. ظاهربينان در عصر امروز، تشديد فشارها و تهديدها و تحريم ها را مي بينند، اما نکته سنجان و باريک بينان حوزه سياست، رفتارهاي اخير دشمن را از ضعف او و نشانه زوالش مي دانند.
۱٫در بيانيه گام دوم، در بخش «اقتدار انقلاب اسلامي و تغيير چالش‌ها و شکست مستکبران»، تفاوت سطح درگيري و چالش ايران با غرب و به ويژه آمريکا در چند مثال بررسي شده است:
«اگر آن روز چالش با آمريکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بيگانه يا تعطيلي سفارت رژيم صهيونيستي در تهران يا رسوا کردن لانه‌ جاسوسي بود، امروز چالش بر سرِ حضور ايران مقتدر در مرزهاي رژيم صهيونيستي و برچيدن بساط نفوذ نامشروع آمريکا از منطقه‌ غرب آسيا و حمايت جمهوري اسلامي از مبارزات مجاهدان فلسطيني در قلب سرزمين‌هاي اشغالي و دفاع از پرچم برافراشته‌ حزب‌الله و مقاومت در سراسر اين منطقه است و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگيري از خريد تسليحات ابتدايي براي ايران بود،‌ امروز مشکل او جلوگيري از انتقال سلاح هاي پيشرفته‌ ايراني به نيروهاي مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمريکا آن بود که با چند ايراني خودفروخته يا با چند هواپيما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامي و ملّت ايران فائق آيد، امروز براي مقابله‌ سياسي و امنيّتي با جمهوري اسلامي، خود را محتاج به يک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند يا مرعوب مي بيند و البتّه باز هم در رويارويي، شکست مي خورد.»
۲٫ در سخنان ديروز مقام معظم رهبري هم چنين تعبيري آمده است: «دشمن امروز ضعيف است. آن وقت اين دولتمردان ضعيف العقل {آمريکا} … به در و ديوار مي زنند. وقتي دشمن ضعيف است، هارت و پورت مي کند.»
۳٫ انقلابيون نسل اول نقل مي‌کنند که اوج فشارهاي رژيم شاه بر دوش مردم و مبارزين، مربوط به سال‌هاي ۵۴ تا ۵۶ است، سال‌هايي که عصر سلطه مطلق ساواک بر کشور است و با هر صداي مخالفي با سياست مشت آهنين برخورد مي‌شود. اکثر انقلابيون يا در زندان در شکنجه‌اند يا پنهاني زندگي مي‌کنند و فضا به‌سمتي مي‌رود که برخي‌ها به نااميدي نزديک مي‌شوند، اما در فاصله‌اي کوتاه سيل خروشان مردم، سد طاغوت را شکست و کار طاغوت تمام شد.
۴٫ نمونه اين مسئله در تاريخ اسلام هم يافت مي‌شود. درحالي که جبهه کفر تصور مي‌کرد پرونده اسلام را به‌هم پيچيده و صداي آخرين پيام‌آور خدا را در شهر مکه در نطفه خفه کرده است، گروه‌هايي از مردم شهرهاي ديگر و خصوصا يثرب، شبانه جلساتي با نبي مکرم اسلام داشتند و حضرت حق، چنان تقدير کرد که درست در شبي که مي‌رفت با قتل دسته‌جمعي رسولش، کار اسلام تمام شود، پيامبرخدا، مخفيانه به يثرب برود و پس از مدتي با تشکيل اولين حکومت اسلامي تاريخ، از چنان اقتداري برخوردار شود که در فاصله‌اي کوتاه مکه را با قدرت و بدون هزينه فتح کند.
۵٫ پيام، روشن است. دوره تشديد فشارها و آن زمان که دل‌هاي سست به سمتيمي‌رود که از همه چيز نااميد شود، دوره‌اي که فرياد مستکبران بلندتر از هميشه و آزارشان خشن‌تر از گذشته است، دقيقا زمان لرزش پايه‌هاي قدرت‌هاياستکباري و ظاهر شدن نشانه‌هاي پيروزي است. در همان بيانيه گام دوم هم در باب سقوط ابرقدرت شرق و نشانه‌هاي ضعف آمريکا اشاراتي شده که قابل تامل است. از فرياد دشمن و تهديد و تشديد فشارش نبايد ترسيد. طلوع فجر نزديک است.