زنگ خطر تغییر هویت جنسی کودکان
گروه اجتماعی
میگویند، محیط زندگی بهویژه در سالهای نخست حیات در شکلگیری رفتار فرد تأثیرگذار است و نقش جنسی هم تا حد زیادی تابع محیط است. برای مثال یک پسربچه از پدرش الگو میگیرد و دوست دارد مثل او باشد و یک دختربچه از مادرش الگوبرداری میکند اما برخی کودکان اگر پسر باشند دوست دارند بیشتر رفتارهای مادر را تقلید کنند و تمایلی به دوستی با گروه همسالان پسر ندارند. تا زمانی که سن کودک پایین است این رفتارها خیلی برای اطرافیان عجیب نیست اما وقتی به دوره نوجوانی میرسد، نگرانکننده خواهد بود. در مسئله جنسیت دو موضوع مطرح است: آگاهی جنسی و نقش جنسی. آگاهی جنسی معمولا از حدود ۳ سالگی به بعد اتفاق میافتد؛ برای مثال یک پسربچه میفهمد که پسر است و بهتدریج متوجه تفاوتهای دو جنس میشود. تقریبا از ۴یا ۵ سالگی نیز مسئله کنجکاوی جنسی پیش میآید و کودک میخواهد بداند تفاوتهای بین دختر و پسر چیست. بهموازات آگاهی جنسی، فرد نقش جنسی هم میپذیرد. برای مثال اگر دختر است تمایل دارد لباسهای دخترانه بپوشد یا عروسکبازی کند یا اگر پسر است دوست دارد ماشینبازی کند.
نقش خانواده در پیدایش تغییر هویت جنسی کودکان
بههرروی تشکیل هویت جنسی به ۳ عامل متکی است: نگرشهای والدین و گرایشهای فرهنگی، آلت تناسلی خارجی نوزاد و یک عامل ژنتیک که ازنظر طبیعی از هفته ششم زندگی جنین فعال باقی میماند. عوامل خانوادگی و فرهنگی هم بر حس مرد بودن یا زن بودن ما تأثیر میگذارد. براین اساس، آسیب شناسان اجتماعی هشدار میدهند که جابهجایی هویت جنسی در بین دختران و پسران پدیدهای است که آثار و پیامدهای خود را با شکلهای گوناگون از نوع پوشش و آرایش ظاهری تا پذیرش مسئولیت طی سالهای اخیر در جامعه نشان میدهد. همه ما با این صحنه روبهرو شدهایم که دخترانی، رفتارهای پسرانه از خود بروز میدهند و انعطافپذیر نیستند و روحیات خشنی دارند یا در برخی از موارد دوست دارند، با هویتِ جنس مقابل رفتار کنند و شاید در جامعه دیده باشید پسرهایی را که رفتار دخترانه را برگزیدهاند و حتی دامن میپوشند و بهسوی اسباببازیهای دخترانه گرایش دارند. هرچند ژنها شخصیت و رفتار اشخاص را تعیین میکنند، اما نقش خانواده در پیدایش اختلالهای هویت جنسی بسیار مؤثر است. بعضی از خانوادهها علاقه عجیبی به فعالیتهای جنسی مخالف دارند. مثال واضح آن، خانوادههایی است که پسر خود را شبیه به دختران آرایش میکنند. تصور کودک از جنسیت خود و همانندسازی او با والد همجنسش به نوع نگرش او و رفتارهای ما بهعنوان والد بستگی دارد. پس باید دقت کرد.
متخصصان علوم رفتاری بر این باورند که عوامل بسیاری باعث ایجاد اختلافات تکاملی بین دو جنس دختر و پسر میشوند. اگر این موارد را نشناسید و رعایت نکنید، حتما کودکان در پذیرش هویت جنسی خود دچار مشکل میشوند. دانستن این مطلب که چه میزان از اختلافات، ناشی از خصوصیات ذاتی است و چه میزان وابسته به تأثیر اجتماع و فرهنگ روی محیط کودک است کمی دشوار است.
دکتر بدریالسادات بهرامی، مشاور خانواده در گفتوگو با «ما» معتقد است: هویت جنسی یک کودک با توجه به کارهایی که ما از کودکی برای او انجام میدهیم، شکل میگیرد. مقصود این است که وقتی ما برای کودک خود اسباببازیهایی چون عروسک، قابلمه و کاسه و از این قبیل تهیه میکنیم یا برای او تفنگ و ماشین و هواپیما و امثال آن میخریم، داریم هویت جنسی او را میسازیم. اگر برای دخترمان رنگهای صورتی و دخترانه انتخاب میکنیم، داریم به او هویت جنسی میدهیم. علاوه بر اینها، رفتار ما با کودک دختر و پسرمان در شکلگیری هویت جنسی او مؤثر است. والدینی که با دختر خود همانند یک پسر رفتار میکنند یا هستند كسانی كه پسر خود را همچون دختربچهها میآرایند، دامن میپوشانند، موهایش را بلند میکنند و دلشان میخواهد به قولی این پسر آخری راکمی دردانه و لوس کنند تا به آرامش برسند! زوجی را میشناسم که ۴ پسردارند و بازهم به امید داشتن دختر اقدام به بچهدار شدن میکنند و حالا که پنجمی هم پسر شده با او درست مثل دختربچهها رفتار میکنند و میگویند زیبایی او مثل دخترهاست و با پوشاندن لباس دخترانه به این پسر ۲، ۳ ساله حس میکنیم دختردار شدهایم! آنها از این موضوع غافلاند که دارند به شکلگیری هویت جنسی پسرشان صدمه وارد میکنند.
اهمیت باورهای والدین در شکلگیری هویت جنسی کودک
این مشاور خانواده در ادامه تأکید میکند: همه این باورها و رفتارها یعنی اینکه ما هستیم که هویت جنسی بچهها را میسازیم. ما هستیم که با رفتارهای درست میتوانیم به پسرمان بیاموزیم درست مانند یک مرد سالم و خوشحال زندگی کند، هیجانات خود را بروز دهد، احساسات خود را به روش صحیح ابراز کند و در برقراری رابطه با دوستان، همسر و اجتماع موفق شود. این قضیه که میگویند مرد نباید گریه کند مختص ما نیست. در تمام دنیا به جنس مذکر میگویند که در عصبانیتها حق ندارد گریه کند و فقط میتواند خشم خود را با فریاد زدن تخلیه کند، البته نه فریاد زدن بر سر کسی! این نکته مهم است که اگر با یک دختر مثل پسر رفتار شود یا برعکس با یک پسر همانند دختر رفتار شود هویت جنسی جنس مخالف خود را یاد میگیرد.
فرزندانمان با چه کسی همانندسازی میکنند؟
به گفته دکتر بدریالسادات بهرامی، بچهها از ۳ سالگی با والد همجنس خود همانندسازی میکنند و نقش جنسیتی والد همجنس خود را درونی میکنند، به این معنی که دخترها با مادر و پسرها با پدرشان همانندسازی میکنند. اینجاست که اگر مادری دارای روحیه سرد و خشن و مردانهای باشد و از لطافتهای زنانه بیبهره باشد، دختر همچون مادرش رفتارها و منشهای خشن و مردانه را میگیرد. این حالت در مورد مردهایی که رفتارها و شیوه برخورد زنانه دارند نیز صادق است. این مردان وقتی پدر میشوند باید بدانند اگر خود را اصلاح نکنند و کودکشان به ۳ سالگی برسد چون پدر خود را با این حالتهای زنانه میبیند امکان دارد پسری شود که همانند یک مرد بار نمیآید و مردم به او هشدار خواهند داد که چرا مثل زنها رفتار میکنی؟! پدر و مادرها باید آگاهانه عمل کنند. مادر باید طوری عمل کند که دخترش از اینکه او هم مانند مادر، یک جنس لطیف و زنانه دارد احساس رضایت کند. مادری که به دلیل شغلش یا محیط خانوادهاش طوری تربیتشده که خلقوخوی مردانه در او غالب است نمیتواند انتظار داشته باشد دخترش هویت جنسی کاملا زنانه کسب کند و از آن لذت ببرد.
این مشاور خانواده با اشاره به اینکه گاهی اوقات بعضی خانوادهها دوست دارند فرزند پسر داشته باشند اما دختردار میشوند و سعی میکنند دخترشان را مثل پسرها تربیت کنند؛ میگوید: «ممکن است حتی لباسهای پسرانه تن او کنند و او را در بازیهای پسرانه شرکت دهند یا بالعکس، بعضی خانوادهها دوست دارند دختردار شوند اما پسردار میشوند و او را مثل دخترها بار میآورند. این افراد درواقع ترانسکشوال کاذب بهحساب میآیند زیرا به دنبال یک عامل بیرونی دچار اختلال شدهاند. موضوع اینجاست که وقتی کودک به سنین نوجوانی میرسد و رفتارهای جنس مخالف را ادامه میدهد پدر و مادر تازه پی میبرند که زیادهروی کردهاند و تصمیم میگیرند دوباره او را به جنس خودش بازگردانند که این موضوع بسیار دشوار است. خانوادهها باید از همان اوایل کودکی سعی کنند نقشی که به فرزندشان میدهند با آگاهی جنسی، آناتومی و فیزیولوژی بدنش هماهنگ باشد حتی بازیها و ورزشهای کودک باید متناسب با جنس خودش باشند. برای مثال اگر دختر است از او بخواهند گاهی اوقات آشپزی یا خالهبازی کند. اگر پدر و مادر احساس کردند باوجود تربیت صحیح جنسی، رفتار فرزندشان موافق جنسیت خود نیست حتما باید به روانپزشک مراجعه کنند تا در اوایل دوران کودکی با او کار شود، با این اقدام میتوان تا حدودی این آگاهی جنسی را برگرداند یعنی اگر از همان ابتدا درمان شروعشده و نگذارند کودک در نقش جنسیتی فرورود، میتوان او را به جنسیت موافق آناتومیاش بازگرداند.»
شیوع تغییر هویت جنسی در میان کودکان تک والد
او در خصوص پیچیده بودن این مسئله در کودکانی که تک والدیها هستند، عنوان میکند: خاطرم هست خانمی به من مراجعه کرده و میگفت که چهار سال است متارکه کرده و پسری ۹ ساله دارد و به دلیل شرایطش بیشتر باخانمها رفتوآمد میکند و این معاشرت مداوم باخانمها روی اخلاق و رفتار پسرش تأثیر گذاشته و احساس میکند روحیات دخترانه پیداکرده است. به همین علت میگفت، پسر الگوی مردانه در زندگیاش ندارد، چون من برادر هم ندارم که پسرش با او معاشرت کند و این درواقع نگرانی بسیاری از تک والدیهاست و نکته مهم اینجاست که اگر فرزند آن خانم دختر هم بود، باز این نگرانی یا بهاصطلاح خلأ نبود والد پدر مسبب نقیصههای هیجانی، رفتاری و حتی نگرشی و اخلاقی در فرزند دختر نیز میشد و به عبارت بهتر، فرزند دختر و پسر به هر دو والد به یک اندازه نیاز تربیتی دارند. بخش مردانه شخصیت پسر بهخصوص تا نوجوانی بهشدت تشنه الگوگیری و تقلید از پدر، برادر بزرگتر یا حتی عمو و دایی و دیگر مردان فامیل نزدیک خود است و در صورت نبود مهره اصلی یعنی پدر و بعد برادر بزرگتر، چارهای نیست که والد سرپرست شرایطی را فراهم کند تا بهطور نامحسوس فرزندش با الگوهای مردانه مقبول همنشینی و همراهی زمانی و مکانی داشته باشد. برای مثال دایی یکی از این گزینههاست یا پسردایی بزرگتر که رفتار و منش وی مقبول است و درنهایت در صورت نبود این گزینه، انتخاب معلم مرد برای ادامه تحصیل در دبستان، رفتوآمد بیشتر با خانوادههایی که پسران همسن یا حداکثر با تفاوت سنی دو سال دارند، انتخاب کلاسهای ورزشی خاص مردان ازجمله فوتبال که از جدیت و شور مردانه بیشتری برخورداراست، انتخاب بازیهای ایرانی یا کتاب داستانهایی با مضامین دنیای پرهیاهو و قدری جدیتر مردانه که داستانهای تدوینشده قرآنی، شاهنامه و مثنوی برای کودکان بهترین است و بازیهای رایانهای که چندین سری از داستانهای مذکور در آن کارشده است، میتواند بهترین راهکار باشد. موضوع دیگری که دانستن آن ضروری است، رابطه جدی و محکم و رفتار متناسب با جنس و جنسیت ذاتی فرد است. شما هرچقدر هم پسری را در محیطی زنانه تربیت کنید، هرگز نمیتوانید فطرت، رفتار و منش مردانه وی را تغییر دهید و اگر در برخی مهارتها، قدری تفاوت دارد بعد از سن نوجوانی و کسب استقلال و ورود به دنیای جوانان همسن خود، شروع به ترمیم آنها خواهد کرد، پس نگرانیها بجاست ولی نهچندان جدی و مطلق. بنابراین تلاش والدین باید حول این محور باشد که با تمهیدات مختلف، به همراهی و همزیستی بیشتر الگوهای مردانه برای فرزند خود همت بگمارند و بههیچوجه نگران نباشند که پسر رفتاری دخترانه را کسب خواهد کرد که این امر محال است.
زنگ خطر فرار از جنسیت!
دکتر بدریالسادات بهرامی در ادامه اضافه میکند: نکته مهم دیگر این است که فرزند همانقدر که مشتاق تجربه و یادگیری رفتارهای مردانه است به همان مقدار مشتاق شناخت ظرافتهای رفتار با زنان نیز هست که در اینجا نقش مادر مهم و کلیدی است. ظرافتهای رفتار با یک کدبانو و دوشیزه را شاید مادر بهتر بتواند به پسر کوچک امروز و نوجوان فردای خود آموزش دهد، اینکه زنان جوان در موقعیتهای سرد و گرم روزگار چه انتظاری از مرد جوان همسفرشان و بهنوعی همسرشان دارند را به شیوههای مختلف میتوان با داستان و تمثیل یا حتی اگر خاطرات خوشی از پدرش هست، برای وی بازگو کرد. از فیلمها و پویانماییهای پرمغز و هنرمندانه داخلی و خارجی که دراینباره ساختهشده است هم نباید غافل شد چراکه یکی از اصلیترین علایق بچههاست و بهخصوص با توان بالای القا و تلقین بسیار حائز اهمیتاند، پس در انتخاب اینکه فرزند چه ببیند یا حتی در آینده نزدیک چه بشنود، باید والدین زیرک باشند و از هماکنون وی را با دنیای جدی هنرهای اصیل ازجمله ادبیات، سینما و موسیقی آشنا کنند. به امید اینکه در کنار نقش ظریف مادرانه، در حد توان نقش کریمانه و پدرانه یک مرد را نیز به پسر نشان دهند. از سوی دیگر استفاده از لوازمآرایش تنها بهمنظور تلاش برای شبیهتر شدن به بانوی اول زندگی، رفتاری است که معمولا برخی از پسربچهها مرتکب آن میشوند و این وضعیت هرگز نباید باعث دلنگرانی و واکنشهای تند شود. بهتر است هنگام مشاهده چنین رفتارهایی بدون اخم یا لبخند، با صمیمت، آرامش و لحنی قاطعانه به پسر گفت: «آرایش کردی؟ اما پسرها آرایش نمیکنند!» سپس به او کمک کرد تا صورتش را پاک کند آنگاه با یک مداد سیاه یا زغالی، برای او ریش و سبیل کشید و گفت: «حالا مرد شدی!» یادتان باشد لبخند زدن، سرزنش یا همکاری با کودک باعث تقویت، تکرار یا تشدید این میل کودکانه میشود. اگر دختربچهای در کنار بازی با عروسکها گاهی نیز در شمایل یک پسر ابراز وجود کند، جای هیچ نگرانی نیست، شاید این رفتار صرفا تقلیدی از شخصیتهای کارتونی محبوب اوست یا در جهت شناسایی و شناخت رفتارهای جنس مخالف است و هیچ معنا و مفهومی خارج از این موضوع ندارد اما اگر دختربچه هیچ علاقهای به رفتارهای دخترانه ندارد و از انجام کارهای ظریف دخترانه مانند زدن لاک، بلند کردن موها، پوشیدن لباسهای پرنسسی صورتیرنگ و کفشهای پاشنهدار و… بهشدت امتناع میکند و آنها را لوسبازی و نشانی از ضعف میداند، بیشتر باید مراقب بود! فرار از جنسیت نشانه بارزی است که توجه به آن در صدر اهمیت است، ممکن است فرزند به خاطر رفتارهای والدین یا خودخواسته میلی به بودن در هویت جنسی غالب خود نداشته باشد، در این وضعیت برای اجتناب از آسیبهای دوره نوجوانی و هویتیابی توصیه میکنیم هر چه سریعتر به یک روانشناس کودک مراجعه کنند تا با پیگیریهای حرفهای، از تشدید شدن این مسئله در کودک پیشگیری کند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.