سراب آمریکایی
حانیه مسجودی
اخیرا حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم پس از مدتها حضور نیافتن در جمع عموم مردم و مجلس شورای اسلامی، در نشست مطبوعاتی حضور یافت. از مجموع نشستهای خبری روحانی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی از سال ۹۲ تاکنون، ۱۰ نشست در دولت یازدهم و ۵ نشست در دولت دوازدهم برگزارشده است.
پانزدهمین نشست خبری رئیسجمهور عصر روز ۲۴ آذرماه برگزار شد. اگر جستوجویی کوتاه و مختصر نیز از نشستهای رئیسجمهور داشته باشیم به حواشی ایجادشده و صحبتها و پاسخهایی که هدفدار بودند، پی میبریم. اما هدف این گزارش اشاره به حواشی تمام نشستهای خبری رئیسجمهور دولت دوازدهم که به تعداد انگشتان دودست نیز نمیرسد، نیست. حسن روحانی این بار در پانزدهمین نشست خبری خود بازهم به برجام و مذاکره اشارهکرده و مجدد برجام را دستاورد مهم تاریخی دولتش خواند.
مقایسه اقتصادی روحانی باهدف نشان دادن گلابیهای برجامی
میتوان گفت که صحبتهای روحانی در این نشست حاوی دو پیام هدفدار بوده است. روحانی در ابتدا گزارش اقتصادی را ارائه کرد و آمارهایی که بیان کرد در مقایسه با وضعیت اقتصادی سال ۹۷ و پیش از اردیبهشتماه سالی بود که دولت ترامپ در آمریکا سرکار آمد و یکجانبه از برجام خارج شد. روحانی در این نشست مطبوعاتی گفت: «باوجودی که در سال ۹۳ کمترین درآمد نفتی را داشتیم و در بعضی ماهها قیمت هر بشکه نفت به کمتر از ۳۰ دلار رسید اما درعینحال در طول هفت سال بهترین شرایط ازلحاظ کاهش تورم در سالهای ۹۴، ۹۵ و ۹۶ بود و متوسط تورم در این سه سال به حدود ۱۱ درصد رسید که این رقم در ۵۰ سال گذشته سابقه نداشت که کشور در سه سال متوالی تورم متوسط آن حدود ۱۱درصد باشد و بیش از دو سال تورم تکرقمی داشتیم یعنی از اواخر سال ۹۴ تورم تکرقمیشد و در سالهای ۹۵ و ۹۶ تورم تکرقمی باقی ماند تا اینکه وارد مرحله بعدی یعنی شرایط جنگ اقتصادی شدیم.»
بنابراین اولین هدف میتواند مقایسه اقتصاد با پیش از خروج آمریکا از برجام باشد که بگوید اوضاع اقتصادی کشور باوجود برجام احیا شد و شرایط باثبات و فوقالعاده بود و تمام اینها را مدیون ارتباط با غرب بهویژه آمریکاییها بودیم. او بهصورت پنهان میگوید که اگر اقتصاد در سالهای اخیر شکننده بوده به دلیل خروج ترامپ از برجام بوده است. البته که روحانی آمارهای اقتصادی سال جاری و سال گذشته را طوری عنوان کرد که گویا از کشور دیگری گزارش میداد و همین مسئله نیز واکنش کاربران فضای مجازی را مبنی بر اینکه آقای روحانی، رئیسجمهور کدام کشوری؟!
روحانی و تأکید برنداشتن پیششرط برای بازگشت آمریکا به برجام
از طرف دیگر پیام دوم روحانی را میتوان خطاب بهطرفهای خارجی ازجمله ۱+۵دانست. او بابیان اینکه دولت نخواهد گذاشت عدهای بخواهند پایان تحریم را به تأخیر بیندازند، اظهار داشت: «عدهای هستند میخواهند پایان تحریم را به تأخیر بیندازند، ما یک دقیقه و یک ساعت هم به این رضایت نخواهیم داد و در برابر آنها خواهیم ایستاد، تحریم باید بشکند و این حق مردم است. آمریکا باید به تعهداتی که قبلا انجام داده، برگردد و همانطور که قبلا گفتیم اگر همه به تعهدات کامل برگردند ما نیز به تعهدات کاملمان برخواهیم گشت.»
این صحبتها به این معناست که ما هیچ پیششرطی برای مذاکره یا احیای برجام نداریم و بهنوعی میتواند بیان مجدد مخالفت با مصوبه اخیر مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» باشد. مصوبهای که بهمنظور افزایش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات احتمالی با طرفهای اروپایی و آمریکایی و جلوگیری از معطل کردن ایران در برجام تنظیمشده است.
اما گویا دولت، بهویژه حسن روحانی بیشازپیش خواستار انجام مجدد مذاکرات چه حول محور برجام و چه خارج از آن با غربیهاست و مجدد میخواهد تمام تخممرغهایش را در سبد برجام بگذارد. همان اشتباه استراتژیکی که از ابتدای دولت یازدهم و دوازدهم مرتکب شد و این رویکرد به این معناست که دولت دوازدهم دقیقا خواستار زخم خوردن از همان ناحیهای است که سالهاست زخمیشده است.
اکنون نیاز است که روند مذاکراتی که با ۱+۵ در سالهای اخیر انجامشده بود را بررسی و یادآوری کنیم. شاید تکرار بینتیجه بودن و خسارتهای برجام کمی رویکرد رئیسجمهور کشورمان را تعدیل کند.
در دورانی که علی لاریجانی به دلیل اختلافنظر با رئیسجمهور وقت، محمود احمدینژاد استعفایش از دبیری شورای عالی امنیت ملی را اعلام کرد، سعید جلیلی در اواخر مهرماه سال ۸۶ دبیر شورای امنیت ملی شد. او ۶۸ ماه مسئولیت مذاکرات هستهای ایران را بر عهده داشت و روند تصویب قطعنامهها در طول این سالها همچنان ادامه یافت.
در آن زمان نیز تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران وضع میشد و همین مسئله منجر به کاهش نزدیک به نیمی از صادرات نفت، کاهش بیش از نیمی از درآمدهای ارزی کشور، ایجاد مشکلاتی در انتقال پول نفت صادراتی به دلیل تحریمهای بانکی و … شد. در این دوران چندین دور مذاکرات میان ایران و گروه ۱+۵ در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلمان انجام گرفت.
ایران تلاش کرد تا با نزدیک شدن بیشازپیش به برخی کشورها ازجمله ترکیه و برزیل، نقشآفرینی مغرضانه و ضد ایرانی کشورهای غربی در جریان پرونده هستهای را کمرنگ کند و انتظار داشت که پس از توافق با برزیل و ترکیه بر سر تبادل سوخت هستهای ۳٫۵ درصدی خود با سوخت ۲۰ درصدی در خاک ترکیه، پاسخ مثبتی از سوی ۱+۵ دریافت کند، اما درست یک روز پسازاین توافق معلوم شد که آمریکا پیشنویس قطعنامه پنجم را آماده کرده است. مقامات این کشور اعلام کردند که توانستهاند موافقت روسیه و چین را نیز برای تصویب این قطعنامه به دست بیاورند.
در پی این اقدام، ایران اعلام کرد که به فعالیتهای خود برای غنیسازی اورانیوم و تهیه سوخت موردنیاز برای رآکتور تهران که مصارف پزشکی و دارویی داشت ادامه میدهد.
آن زمان بهروزهای انتخاب نزدیک شده بودیم و موضوعات هستهای و روابط با غربیها به اصلیترین و مهمترین محورهای موردبحث کاندیداها تبدیلشده بود.
روحانی طوری از ارتباط با غرب و حل شدن تمام مشکلات سخن میگفت که مردم اسکناس هزارتومانی را در کنار اسکناس یکدلاری قرار میدادند و به جشن و پایکوبی میپرداختند. اتاق فکر تیم تبلیغاتی و رسانهای روحانی به حدی این مسئله را برای مردم احساسی کرده بود که کاهش نرخ دلار و تورمی که در دولت احمدینژاد به وجود آمده بود را به پیروزی روحانی و انجام مذاکرات با آمریکا و اروپا گرهزده بودند و خورشید تابان برجام چشمها را کور کرده بود.
درنهایت انتخابات انجام شد و روحانی به کرسی ریاست در کاخ ریاست جمهوری تکیه زد و اکنون بهراحتی میتوان گفت تاریخ کشور نتایج حاصلشده از اقدامات و گره زدن آب و گاز و معیشت مردم به برجام را فراموش نخواهد کرد.
آن زمان باروی کار آمدن دولت جدید، محمدجواد ظریف از ۱۵ شهریور ۹۲ مسئول پیگیری مذاکرات هستهای ایران شد و خارج کردن پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل و لغو کلیه تحریمهای صورت گرفته علیه ایران در پرونده اتمی توسط اتحادیه اروپا و آمریکا از ابتدا بهعنوان دو دستور کار دولت اعلام شد و پس از مراسم تحلیف حسن روحانی، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که گروه ۱+۵ پیشنهاد تازهای را برای ازسرگیری گفتوگوهای هستهای به ایران خواهد داد.
ایران و ۱+۵ در ماههای آغاز به کار دولت دور فشردهای از مذاکرات را دنبال کردند و درنهایت پس از روزها مذاکره، دستیابی به توافق موقت ژنو را در سوم آذر ۹۲ با حضور وزرای خارجه گروه ۱+۵ و مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ژنو اعلام کردند. بر اساس این توافق، مقرر شد گفتوگوها تا رسیدن به توافقی جامع ادامه یابد. خبر این توافق به تیتر نخست تمام رسانههای دنیا تبدیل شد و توافقی تاریخی نام گرفت.
با ادامه مذاکرات، پس از ۲۲ ماه مذاکره محمدجواد ظریف به همراه تیم مذاکرهکننده و بعد از ۱۷ روز مذاکره در وین، ۲۳ تیرماه به یک توافق جامع و نهایی با گروه ۱+۵، بر سر آینده برنامه هستهای ایران رسیدند.
دقیقا پس از ماهها مذاکره و معطل کردن کشور به میوههای برجام، هشدارها در مورد عواقب و به خطر افتادن منافع ملی مردم و کشور به دولتمردان برجامی گوش زد شد. اما دولت منتقدان را دلواپسان و بی شناسنامهها تلقی کرد و چشمها و گوشهایش را بر تمام صداهایی که خدایی ناکرده مخالف برجامشان بود، بست. هیچ راه نفوذی به ذهنیت آنها نبود و برجامیها حتی هشدارهای مقام معظم رهبری در مورد اعتماد نکردن به آمریکا و غربیها را نشنیده گرفتند.
در ادامه مجلس شورای اسلامی کمیسیونی برای بررسی برجام تشکیل داد که ۴۰ روز متن توافق را بررسی کردند. آن زمان علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی که به نمایندگی از دولت در مجلس رفته بود، در صحن علنی اعلام کرد: «ما خواستهمان را به غرب تحمیل کردیم. مقام معظم رهبری هم تکلیف ما را در مذاکره روشن کرده بودند، باید بهگونهای مذاکره میکردیم که اقتدار ما پابرجا بماند. همینگونه هم شد. مذاکرات بااقتدار و عزتمندی پیش رفت. شهادت میدهم که این مذاکرات درنهایت عزتمندی انجام شد و تاریخ ثابت خواهد کرد که در این مذاکرات ما دست بالا را داشتیم و محدودیتی که پذیرفتیم فقط در مسیر منتهی به بمب هستهای بود. و این بر اساس فتوای رهبری بود که جمهوری اسلامی ایران هرگز به دنبال تولید بمب نمیرود. ما همچنان تولیدات هستهای خود را خواهیم داشت و فروشنده این تولیدات خواهیم بود. یقین بدانید که با این برجام، حاکمیت ملی ما حفظ خواهد شد.»
اکنون یادآوری سخنان مسئولان برجام میتواند گرهگشای تمام سؤالات و دلیل رفتار غربیهایی باشد که بعد از شناسایی شوقوذوق دولت روحانی، توافقی به نام برنامه جامع اقدام راهبردی را به راه انداختند و اکنون پس از سالها حتی یکی از تعهداتشان را نیز عملیاتی نکردهاند.
روز چهارشنبه، ۲۶ آذرماه نیز مهرتأییدی براین تحلیل خورده شد و کمیته پارلمان انگلیس در گزارشی مغرضانه تأکید کرد که برجام «پوستهای از یک توافق است»، باید جایگزین شود! کمیته روابط خارجی پارلمان انگلیس از دولت جانسون درخواست کرد تا اقداماتی را علیه جمهوری اسلامی در پیش بگیرد و به دنبال جایگزینی برای برجام باشد.
اکنون اما باید اول به این پرسش پاسخ دهیم که چه شد برجام به این حالوروز افتاد و تجربه تاریخی آن برای کشور چیست.
نقطه عطف ایراد در برجام؛ قراردادن ایران در موضع ضعف توسط روحانی
شاید یکی از مهمترین اشکالات برجام را بتوان رفتارهای دولت در ماههای پیش از انعقاد توافق هستهای دانست؛ رفتارهایی که دشمن را به دست بالا گرفتن در پای میز مذاکره تشویق کرد و جمهوری اسلامی ایران را در موضع ضعف قرارداد. «پیغام خزانه خالی» را میتوان نقطه عطف این رویکرد دانست.
روحانی بدون توجه به آثار چنین سخنانی از سوی رئیس دولت، درست دو روز مانده به آغاز مذاکرات ایران و ۱+۵ در دانشگاه تهران و در جمع دانشجویان از تحتفشار بودن دولت گفت و در نطق خود در جلسه رأی اعتماد به وزرا هم تأکید کرد: «یکوقتی میگفتیم خزانه خالی تحویل گرفتیم؛ بعد دیدیم صندوقهای ما هم علاوه بر خزانه خالی بود!» روحانی یکبار دیگر هم در سفر به آمریکا در فرودگاه جاناف کندی همین ادعاها را بر زبان آورد که البته این خزانه هم خالی نبود و در روز تحویل دولت در آن بیش از ۱۲۸۰ میلیارد تومان پول وجود داشت. اما همین ادعاها در ماههای بعد برای تیم مذاکرهکننده حسابی گران تمام شد.
انتقال مسئولیت مذاکرات از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه و نفوذ به تیم مذاکرهکننده
در ابتدای آغاز مذاکرات، دولت یازدهم مسئولیت مذاکرات را از شورای عالی امنیت ملی گرفت و به وزارت امور خارجه منتقل کرد، اتفاقی که باعث شد برخی ایرادات مهم در جریان مذاکره و حتی بعدازآن ایام بروز کند و زمان برای اصلاح وجود نداشته باشد. انتخاب اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای و ترکیبی که چیده شد نشان داد در کنار نیروهای متعهد و انقلابی دو نوع نگاه ناسازگار توانستهاند نظر خود را پیش ببرند؛ دسته اول افرادی مانند عبدالرضا دریاصفهانی که مدتها بعد از امضای توافق مشخص شد همکاری مهم و گستردهای با دستگاه اطلاعاتی انگلیس داشته است. البته علاوه بر دریاصفهانی تصاویری که در جریان مذاکرات از افراد معلومالحالی چون تریتا پارسی و هومن مجد در کنار اعضای تیم مذاکرهکننده ایرانی منتشر میشد نشان میداد که برخی افراد مسئلهدار توانستهاند ارتباط خود را با تیم مذاکرهکننده ایران برقرار سازند. از طرف دیگر نوع نگاهی که در برخی اعضای تیم مذاکرهکننده وجود داشت نشانگر عدم وجود اعتمادبهنفس لازم برای مذاکره بود.
تعهدات کاغذی اروپا و آمریکا و نبود نظارت بر اجرای آنها
یکی از ایرادات مهم برجام مربوط به اجرای تعهدات طرفین است. توضیح اینکه برجام تا زمانی که تعهدات دقیق و صریح ایران اجرایی نشد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأییدیه خود را در خصوص آنها صادر نکرد، به نقطه صفر اجرا نرسید، به این معناست که ایران ابتدا در راستای تعهدات خود اقدام کرد و گزارش این اقدام هم منتشر شد و بعد اروپا و آمریکا تعهدات خود را عملیاتی کردند، تعهداتی که البته روی کاغذ بودند و مدتها زمان نیاز داشت تا تحقق واقعی و میدانی آنها اثبات شود.
از طرف دیگر هیچ معیار و سنجهای هم برای ارزیابی این آینده نامعلوم وجود نداشت و معلوم نبود که اگر در آینده اثبات شد تعهدات غرب صرفا روی کاغذ اجراشده و اثر آنها عملیاتی نبوده است، تکلیف چه خواهد بود. در مقابل این وضعیت اما تعهدات ایران بهصورت مداوم و لحظهای از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی رصد میشد و نوبهای هم گزارش آنها به اطلاع اعضا و کل جهان میرسید. حتی سه سال بعد از اجرای برجام یعنی در مهرماه ۹۷ محمدجواد ظریف از انگلیسیها گلایه کرد و گفت ما حتی نتوانستهایم یک حساب بانکی در لندن ایجاد کنیم.
مکانیسم ماشه؛ ایراد بزرگ برجام
مکانیسم داوری در برجام بارها و دقیقا از زمانی که هنوز این توافق اجرایی نشده بود، از سوی کارشناسان موردانتقاد قرار گرفت و گفته شد ایران بههیچوجه نمیتواند شکایات خود را به نحو مؤثری پیگیری کند و به نتیجه برساند. در گزارش کمیسیون مشترک برجام هم بهصراحت این مسئله ذکر شد که «مکانیسمهای داوری بهطور کاملا واضح و عامدانه بر ضد ایران تنظیمشده و این مکانیسمها عملا برای ایران غیرقابل مراجعه است.»
تحریم تحقیق و پژوهش در شاخه هستهای
طبق متن برجام یا نتیجه برخی بندهای توافق در موارد زیادی تحقیق و توسعه در ایران محدودشده و این از آن ایرادات مهم و اساسی توافق هستهای است. تیرماه سال ۹۸ بود که رئیس دانشگاه شهید بهشتی از تحریم مجدد این دانشگاه در قالب اسناد برجامی خبر داد و گفت: «اتحادیه اروپا مجددا تا هشتساله آینده دو دانشگاه شهید بهشتی و صنعتی شریف را در لیست تحریمهای برجامی قرارداد.»
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) توافقی بینالمللی است که بر سربرنامه هستهای ایران بین کشورهای گروه ۱+۵(آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) و ایران در تاریخ ۱۴ ژوئیه سال ۲۰۱۵ و در شهر وین اتریش رقم خورد.
بر اساس متن توافق برجام، ایران ذخایر غنیسازی متوسط خود را پاکسازی، ذخیرهسازی اورانیوم با غنای کم را تا ۹۸ درصد قطع و همچنین تعداد سانتریفیوژهای خود را تا حدود دوسوم به مدت حداقل ۱۵ سال کاهش خواهد داد.
همچنین بر اساس برجام، ایران غنیسازی بیش از ۳٫۶۷ درصد را متوقف کرده و هیچ تأسیسات غنیسازی جدید و یا رآکتور آبسنگین نخواهد ساخت. علاوه بر محدودیتهایی در بخشهای فنی و هستهای تأسیسات هستهای کشورمان، بهمنظور بررسی، نظارت و تأيید اعمال این محدودیتها از سوی ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهتمامی تأسیسات هستهای کشورمان دسترسی منظم پیدا کردند.
اکنون اما بیش از سه سال است که آمریکا از برجام خارجشده و اروپاییها نیز به دلیل پیروی همیشگی از سیاستهای ایالاتمتحده، در عمل محدودشدهاند و بهصراحت میتوان گفت که به هیچ از تعهدات خود عملنکردهاند و همانطور که گفته شد این در حالی است که ایران از ابتدای امضای این توافق به تعهدات خود عمل کرد و حتی بر حسن اجرای آن نظارت شد. باوجوداین شرایط مجلس شورای اسلامی نیز برای مقابله و خنثی کردن حیله دشمنان و افزایش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات احتمالی، طرحی را مصوب کرد که در صورت اجرا، آمریکاییها را در موضع ضعف قرار میدهد چراکه هیچ راهی بهجز اجرای تعهدات و بازگشت به برجام برای آنها باقی نخواهد ماند و از طرفی احتمال دارد که اروپاییها به دلیل این مصوبه از دنبالهروی آمریکا دست بکشند و به احیای برجام رویآورند. با تمام این اوصاف بهتر است که رئیسجمهور و مشاورانشان کمی بیشتر در مورد امید بستن دوباره به برجام فکر کنند.
آمریکا , بایدن , حانیه مسجودی , دولت , روحانی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.