گروه بین‌الملل
 مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تازه‌ترین مواضع خود، نسبت به کاهش یا توقف بازرسی‌های آژانس از کشورمان هشدار داده است. این در حالی است که رافائل گروسی به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مهره‌های واشنگتن و رژیم صهیونیستی در آژانس، نقش پررنگی در تقابل همه‌جانبه و غیرحقوقی این سازمان ظاهرا بین‌المللی با ایران داشته است. این روند در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز ادامه خواهد داشت. 
 خط‌ونشان مدیر معلوم‌الحال آژانس برای ایران 
مجلس شورای اسلامی پس از شهادت مظلومانه دانشمند هسته‌ای کشورمان، در تصمیمی قاطعانه  از امکان قطع دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات اتمی خود خبر داده است. اما  رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در پیش گرفتن چنین سیاستی از سوی جمهوری اسلامی را اقدامی سودمند نمی‌داند.چنانکه شبکه دویچه وله هشدار داده است، رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به مقامات جمهوری اسلامی در مورد قطع امکان دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات هسته‌ای ایران هشدار داد.گروسی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه تصریح کرد که چنین اقدامی هیچ سودی برای جمهوری اسلامی در پی نخواهد داشت. او این سخنان را در واکنش به درخواست نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای مانع شدن از بازرسی از تأسیسات هسته‌ای بیان کرده است.
گروسی تأکید کرده است :«هیچ کشوری و به‌ویژه ایران از محدود کردن یا قطع همکاری با بازرسان آژانس سودی نمی‌برد.»
در آستانه برگزاری اجلاس مشترک برجام (۱۶ دسامبر) گروسی اعلام کرد که جمهوری اسلامی هنوز پاسخ برخی از پرسش‌ها درباره فعالیت‌های هسته‌ای خود را به آژانس ارائه نکرده است.
 آژانس به بازی در زمین آمریکا ادامه می‌دهد 
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نه‌تنها به وظایف و تعهدات حداقلی خود در صیانت از حقوق حقه هسته‌ای اعضای خود عمل‌نکرده است، بلکه به مهره بازی واشنگتن و رژیم صهیونیستی در نظام بین‌الملل تبدیل شده است. این روند، در دوران حضور گروسی در رأس معادلات آژانس شدت گرفته است.هنوز عملکرد خاص گروسی در خردادماه امسال و در جریان تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام در اذهان باقی‌مانده است. اگرچه برخی تحلیلگران و رسانه‌ها بر روی ابعاد فنی و حقوقی موضوع صدور قطعنامه ضدایرانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه کشورمان متمرکز شده و خواسته‌های «فراپادمانی» و «فراپروتکلی» آژانس از ایران را محکوم می‌کنند، اما فراتر از محکومیت حقوقی آژانس در این پرونده، باید نسبت اقدام اخیر این نهاد ظاهرا بین‌المللی را با پدیده‌ای دیگر به نام «تمدید تحریم‌های تسلیحاتی» کشورمان موردسنجش و ارزیابی قرار داد. به عبارت بهتر، «تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران» در این معادله نقش «متغیر مستقل» و «صدور قطعنامه ضدایرانی آژانس» نقش «متغیر وابسته» را ایفا می‌کنند. 
 انتظارات حداقلی ایران از آژانس برآورده نشده است 
گرچه جمهوری اسلامی ایران در قبال فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود انتظاراتی از مدیرکل آژانس داشته است اما این انتظارات حداقلی تاکنون برآورده نشده است.گروسی  در جریان سفر اخیر خود به تهران نز مدعی شده بود  که بازرسی‌های آژانس، جنبه‌ای کاملا حقوقی داشته و این سازمان بین‌المللی، تحت سلطه کشورهای دیگر نبوده و نخواهد بود! وی همچنین تأکید کرده است که همکاری‌های ایران و آژانس باید به صورتی سازنده شکل گیرد تا شاهد تحولات مثبتی در این خصوص باشیم!با همه این اوصاف،شاهد مثال و مصداقی عینی و حقوقی جهت اثبات ادعاهای گروسی وجود ندارد.
مدیرکل آژانس از زمان حضور کوتاه خود در این مسند،به‌جای حقایق مستند،تسلیم خواسته‌ها و اسناد مجعول نتانیاهو و لابی‌گری‌های خاص دولت ترامپ در شورای حکام شده است.زبیگنیو  برژینسکی، مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا قبل از مرگ خود،تأکید کرده بود که ادعای واشنگتن و برخی اعضای شورای حکام مبنی بر فعالیت‌های هسته‌ای نامتعارف ایران،مصداق نوعی حقه‌بازی هسته‌ای محسوب می‌شود و واقعیتی ندارد.متأسفانه آژانس نه‌تنها در مقوله بازرسی‌ها مقابل این حقه‌بازی نایستاده،بلکه به کاتالیزور و عامل تسریع‌کننده بازی نخ نمای غرب و رژیم صهیونیستی تبدیل‌شده است.
جایی برای اعتماد به آژانس وجود ندارد
 باید بپذیریم که عملکرد حال و گذشته آژانس کمترین جایی برای اعتماد به این نهاد برای ما باقی نگذاشته است.بنابراین اعتماد به آژانس نیز به‌مانند اعتماد به غرب خطایی راهبردی در محاسبات فنی و استراتژیک کشورمان محسوب می‌شود.باید این حقیقت محض را مدنظر قرار دهیم که  «بازرسی نامحدود از اماکن نظامی ایران»، یکی از خواسته‌های مشترک دو حزب سنتی آمریکا  و بازیگران اروپایی بوده و حتی دموکرات‌ها نیز قصد دارند پس از حضور بایدن در کاخ سفید و از طریق گروسی و دیگر سران آژانس، این خواسته غیرقانونی و نامتعارف را پیگیری کنند.بدون شک جمهوری اسلامی ایران زیر بار چنین خواسته‌ای نخواهد رفت. واقعیت امر این است که تروئیکای اروپایی و مقامات کاخ سفید رایزنی‌های  فشرده‌ای را در قالب «دیپلماسی پنهان» و بر سر نحوه تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران صورت داده‌اند.آژانس نیز در این معادله ضد ایرانی تمام‌عیار، نقش یک عامل تسریع‌کننده را ایفا می‌کند. سؤال اصلی اینجاست که آیا باید در مقابل اقدامات و مواضع ضد ایرانی آژانس و تلاش هدفمند این نهاد برای اعمال فشار حداکثری بر کشورمان منفعلانه رفتار کنیم؟! پاسخ این سؤال قطعا منفی است.همان‌گونه که مسلم است، آژانس از یک‌سو باید هزینه‌های رفتار غیرمسئولانه و ریاکارانه اخیر خود را در تقابل با کشورمان بپردازد و از سوی دیگر، به‌خوبی درک کند که هزینه‌های بازی در زمین آمریکا برای این نهاد، سنگین و در مواردی غیرقابل‌جبران خواهد بود! بهترین و مؤثرترین راه مواجهه با اقدام اخیر آژانس، رصد اهداف کلان، میان‌مدت و کوتاه‌مدت آمریکا و متحدانش ( در خصوص صدور قطعنامه ضد ایرانی اخیر در شورای حکام) و طراحی پاسخ‌های قاطعانه،هوشمندانه و مناسب نسبت به آن‌هاست. به عبارت بهتر، باید در رصد رفتار اخیر آژانس، آن را قطعه‌ای از پازل «تقابل تمام‌عیار آمریکا با ایران» تلقی کرده و از همین منظر، پاسخ یا پاسخ‌های احتمالی خود به این نهاد و بازیگردانان غربی آن را طرح‌ریزی و اجرا کنیم.درهرحال، رافائل گروسی و دیگر مهره‌های بی‌اراده مقامات آمریکایی و صهیونیستی باید این حقیقت را بدانند که هزینه تقابل با ملت ایران و ممانعت از احقاق حقوق حقه و قانونی ایرانیان بسیار بالاست.