جای خالی «پرورش» در آموزش
گروه اجتماعی- زهره سادات موسوی
این روزها که تمام توان و تمرکز بر بحث پیشگیری و درمان بیماری کرونا معطوف است، گروههایی در حال آسیب دیدن هستند که حاصل آن شاید بعد از خاتمه این بحران به منصه ظهور برسد. دانش آموزان جدا افتاده از فضای حضوری مدرسه، در زمره همان ها قرار دارند و تا پیش از این که ویروسی نحس، سایه شوم اش را بر سر یک جهان بیفکند و دانش آموزان را به خانهنشینی وادارد، آنها در محیط مدرسه، مضاف بر بحث آموزش، مباحثی ازجمله احترام به دیگران، نظم، مسئولیتپذیری اجتماعی و تفاوتهای فردی را میآموختند و با هنجارها و ارزشهای فردی، اجتماعی و فرهنگی آشنا میشدند. شیطنت میکردند، تحرک داشتند، با یکدیگر قهر و آشتی میکردند و در قالب کارهای گروهی، درس پس میدادند. فعالیتها و مهارتهایی که فقط با تعامل و برخورد با همسالان آموختنی است و اشاره به آنها در کتاب و جزوه حق مطلب را ادا نخواهد کرد، اما در ایام خانهنشینی، از دو بال آموزشوپرورش تنها بال آموزش، آنهم بیهیچ خلاقیت و جذابیتی، بدون توجه به ملزومات فضای جدید و در همان قالب سنتی به کار خود ادامه میدهد و بالی به نام پرورش که پیش از کرونا نیز شکسته بود، امروز به کلی گسسته است… آیا با یک بال میتوان پرواز کرد؟
شادی که ما را ناشاد کرد
شکستن بال پرورش وقتی نگران کننده تر می شود که انتقادها نسبت به سامانه شاد فراوان است و کارشناسان ایرادهای نرمافزاری و سختافزاری بسیاری را متوجه آن میدانند. پیشتر احمد نادری، عضو گروه آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی ضمن کارا ندانستن این سامانه گفته بود: « این سامانه نقصهای بسیار جدی دارد که باید برطرف شود. در حال حاضر سامانه شاد عملا هیچگونه کارآیی ندارد. درواقع سامانه شاد به این محدودشده است که معلمها و دانشآموزان صوت میگذارند. » اینهمه ناکارآمدی؛ دانش آموزان، والدین و معلمها را خسته و سردرگم و بیشتر آنان را برای بحث آموزش راهی دیگر پیامرسانها نظیر واتساپ، تلگرام، اسکای روم و غیره کرده است و این یعنی ورود ۱۴ میلیون دانش آموز به فضای مجازی و آسیبهایی که می توان برای آنان متصور بود. به گفته حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران : « طولانی شدن این روند، نگرانیهایی ایجاد میکند؛ وابستگی بیشازحد کودکان به فضای مجازی و چرخش اطلاعات غیرقابلکنترل در این فضا بهویژه برای بچههایی که در سنین کمتر قرار دارند، میتواند تهدیدی جدی برای آینده و سلامت آنها به همراه داشته باشد. »
خبری از محتواهای پرورشی نیست
همچنین در شرایطی که دانش آموزان باید معلم خود را از پشت صفحه موبایل، تبلت ، لپ تاپ و در اکثر موارد بهصورت آفلاین ببینند، موضوعات پرورشی به عهده والدین گذارده شده است. مسئلهای که بیشک از عهده و توان اکثریت آنان خارج است چراکه یا مشغلههایشان اجازه توجه و پیگیری بیشتر را نمیدهد و یا آگاهی و اطلاعات کافی را در این زمینه ندارند. کارشناسان آموزشی بنای آموزش مجازی در این ایام را معطوف به امر آموزش دانسته و معتقدند باید از همان ابتدا تولید محتوا با نگاه تلفیقی صورت میگرفت و آموزش را از پرورش جدا نمیکردیم. در این باره ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه و کارشناس آموزشوپرورش از بخشی از برنامه درسی مدارس تحت عنوان برنامه درسی پنهان سخن به میان میآورد و میگوید: «برنامه درسی پنهان با ایجاد تنوع در محیطهای درسی و در تعامل با معلم و همکلاسیها به بعد پرورش دانشآموزان میپردازد، اکنون این وظیفه بر دوش خانوادهها افتاده و متأسفانه هیچ برنامهای برای آن اندیشیده نشده است. طی این مدت یعنی از اسفند سال گذشته تاکنون، فقط به بعد آموزش دانشآموزان توجه شده و نقش مربیان ورزشی، پرورشی و مشاوران مدارس در شبکه شاد مورد غفلت واقعشده و یا بسیار محدود است، ازاینرو ضرورت دارد معاونتهای فرهنگی و تربیتبدنی با کمک سازمان پژوهش برای آن در شبکه دانشآموزی کشور تولید محتوا کنند تا این حوزههای مهم در برنامه درسی ملی مورد غفلت واقع نشود.»
کودکان خانهنشین، گرفتار اضطراب و افسردگی
خطر گرفتاری در ورطه افسردگی برای دانش آموزان بسیار بیشتر از سایر گروههاست زیرا تحرک که لازمه دوران کودکی و نوجوانی است در آپارتمانهای کوچک امروزی بهطور کل منتفی بوده و دوری از اجتماع و همسن و سالها، جامعهپذیری آنان را مختل میکند و ازآنجاییکه دانش آموزان درکی از اوضاع ندارند و اخبار کرونا بیپرده از سوی خانوادهها و تلویزیونهای همیشه روشن منازل مطرح میشود ترس و اضطراب، به روح لطیف آنان آسیب میرساند. « شیوع ویروس کرونا به دلیل افزایش اضطراب ناشی از بیماری، اختلالاتی نظیر استرس پس از سانحه، فوبیا، بیتوجهی، تحریکپذیری و وابستگی در جامعه دانشآموزی چهار برابر افزایشیافته و والدین تصور میکنند فرزندشان تنبل، درسنخوان، بیمسئولیت و یا بیادب شده است. مطالعهای دیگر که روی یک جامعه آماری چند هزار دانشآموزی انجامشده نشان میدهد، با مجازی شدن آموزش و مسدود شدن کانالهای اجتماعی دانشآموزان، آنها بهطور متوسط هزار و ۷۳۰ دقیقه در هفته به گوشی تلفن همراه و یا تبلت نگاه میکنند که این زمان بسیار طولانی است و باید بهگونهای برنامهریزی شود که زمان استفاده دانشآموزان از گوشی تلفن همراه تا حد امکان کاهش یابد. » اینها اظهارات عباس فرجی، مشاور آموزشوپرورش است که با «قدس آنلاین» درمیان گذاشته و خاطرنشان کرده: « طبق بررسیهای انجامشده اگر دانشآموزی ۳۳ روز قرنطینه شود ۲۲٫۶ درصد علائم افسردگی در او رشد پیدا میکند.»
فقدان آموزش سواد IT در مدارس
«عادل برکم» کارشناس آموزشی معتقد است در دوران پیش از کرونا که مدارس بهصورت حضوری برقرار بود، هدف و رسالت مدرسه و در واحد بزرگتر نظام آموزشوپرورش تنها تدریس دروس نبود و دانش آموزان در محیط مدرسه یکسری هنجارها و تعاملات اجتماعی را نیز میآموختند اما دانش آموزان در این ایام دچار ضعف خواهند شد. وی در این زمینه به «رسالت» میگوید:
«فعالیتهای بدنی دانش آموزان کم شده و تحرک کافی ندارند.» «برکم»
آموزش استفاده صحیح از ابزارهای دیجیتال و فضای مجازی از سوی آموزشوپرورش و از طرفی مدیریت بهرهگیری صحیح از این فناوریها توسط والدین را از عوامل پیشگیری از آسیبها و معضلات ورود دانش آموزان به بستر فضای مجازی دانسته و خاطرنشان میکند: « زمانی که ابزار دیجیتالی در اختیاردارید و نحوه استفاده درست از آن و قابلیتهایش را فرانگرفته باشید، طبیعتا این امکان وجود دارد که از آن ابزار دیجیتال در مقام نامناسب استفاده بشود. آموزش استفاده درست و آشنا کردن دانش آموزان با معضلات و آسیبهای این فضاها وظیفه آموزشوپرورش است که از سالهای گذشته مطرح بوده و کماکان نیز بهعنوان یکی از وظایف مربیان پرورشی مورد تأکید است. نقش مدیریتی والدین نیز در این ایام بسیار حائزاهمیت است که البته به دلایلی ازجمله شاغل بودن والدین یا مشغلههای دیگری که وجود دارد، چندان نمیتوانیم امیدوار باشیم آنها نقش خود را بهخوبی ایفا کنند. بحث سوادIT و فناوری اطلاعات، موضوعی است که بارها پیش از ایام کرونا آن را مطرح کردهایم. طبیعتا وقتی شما آشنایی و سوادتان با یک ابزار دیجیتال در حد مصرفکننده باشد، نمیتوانید چندان پیشرفتی داشته باشید و هیچگاه وارد یک رابطه فعال نشده و همواره انفعالی عمل میکنید. متأسفانه در حوزه سیاستگذاری، هم شورای عالی فضای مجازی و هم نظام آموزش باید پاسخگوی این موضوع باشند که چرا ما همیشه در برابر فناوری اطلاعات و فضای مجازی مصرفکننده بودهایم. دانش آموزان ما هیچگاه در کتابهای درسی و نظام آموزشی رابطه فعال با کامپیوتر از قبیل تولید محتوا، برنامهنویسی یا مثلا ساخت یک بازی یا نرمافزار را یاد نمیگیرند. درصورتیکه در برنامه درسی کشورهای دیگر در سالهای گذشته تغییراتی رخداده است و بسیاری از کشورهای دنیا آشنایی با علوم کامپیوتر و برنامهنویسی و الگوریتم را به دوران دبستان و حتی به پیشدبستانی آوردهاند. در استرالیا تغییراتی صورت گرفته است که در دوران مهدکودک و سهسالگی بچهها بتوانند مفاهیم علوم کامپیوتر و برنامهنویسی را یاد بگیرند، اما در کشور ما تنها کتاب در رابطه با برنامهنویسی مربوط به سال سوم بود که آنهم حذف شد. زمانی که شما با یک فضای رو به گسترش تحت عنوان فناوری اطلاعات مواجه هستید که حضور فعال در آن را هم نیاموختهاید، مدام مصرفکنندهتر از قبل میشوید و بیآنکه اثرگذاری مثبتی در آن داشته باشید تأثیر میپذیرید. این تأثیرپذیری با معضلات و چالشهایی مانند فیلترینگ غیرقابلقبول و اشتباه و عدم مدیریت دانش آموزان توسط والدین نیز تشدید میشود. اگر بخواهیم کماکان مصرفکننده باشیم، آسیبهای فرهنگی بیشتری متحمل میشویم، آنکسی که محتوا تولید میکند، فرهنگی متفاوت از ما دارد. چنانچه بخواهیم همیشه نگاه محدودکننده داشته باشیم نیز صحیح نیست. باید یاد بگیریم اثرگذار باشیم. زمانی که دانشآموزی تسلط نداشته باشد، بیشتر با آسیبها و مشکلات این فضا درگیر میشود و بالطبع امکان سوء استفاده از آن افزایش پیدا میکند.»
آزادی معلم در انتخاب ابزار آموزش
این کارشناس آموزشی بابیان اینکه آزادی معلم در انتخاب ابزار مناسب برای آموزش در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش آمده است، فیلترینگ فضایی همچون تلگرام که در حال حاضر تعداد زیادی از معلمها از آن برای بخشهایی از آموزش خود استفاده میکنند را مشروعیت دادن به ابزاری به نام فیلترشکن دانسته و در این خصوص میگوید: « در سند تحول بنیادین آمده است، معلم رکن اصلی بوده و در این سند و اسناد دیگربارها به آزادی معلم در خصوص اتخاذ روشی متناسب با درس و فضای دانشآموزی و کلاسی خود اشارهشده است. آموزشوپرورش نیز میگوید، در جهت تمرکززدایی این وظیفه را به مدارس محول میکنم و معلم حق دارد زمانی که ابزار دیگری را برای تدریس مناسب دید از آن استفاده کند، اما چه چیزی باعث میشود معلمها و مدارس از فضایی غیر از «شاد» برای ارائه محتوای آموزشی خود استفاده کنند؟ شما میدانید پیامرسان تلگرام کماکان مورداستفاده و اقبال اکثر مردم و حتی نهادهای رسمی و مسئولین کشور است. حتی خود وزیر آموزشوپرورش نیز در صفحه اینستاگرام، آدرس کانال تلگرامشان را گذاشتهاند و آدرس کانال شاد را نگذاشتهاند. معلمها ترجیح میدهند در فضایی فعالیت کنند که دردسرهای کمتری داشته و دانش آموزان و خانوادههایشان با آن آشنایی بیشتری داشته باشند. از دیگر سو یکی از تصمیمات اشتباهی که گرفته شد، بحث فیلتر تلگرام بود. زمانی که این شبکه فیلتر میشود طبیعتا فیلترشکن هم راحتتر وارد گوشیها شده و درنتیجه ما به فیلترشکن و فیلتر کردن مشروعیت دادهایم و شما نمیتوانید بگویید چرا فیلترشکن بر روی گوشی نصب است و والدین نیز نمیتوانند بگویند فیلترشکن نداریم. درواقع اگر بخواهید در بحث فیلتر کردن زیادهروی کنید، اصل فیلتر کردن را زیر سؤال بردهاید. اینها معضلات و چالشهایی است که براثر کجسلیقگیها و بدسلیقگیها در مدیریت فضای مجازی کشور با آنها درگیر هستیم و فرابخشی است، یعنی بخشی از آن ربطی به آموزشوپرورش ندارد. پیامی اگر بخواهد تأثیرگذار باشد، نباید محدود شود. محدود کردن موضوع آموزش به مدرسه و در این ایام به یک پیامرسان خاص اشتباه است. شما باید در فضاها، کانالها و رسانههای دیگر حضور پیدا کنید. چه اشکالی دارد معاونت پرورشی آموزشوپرورش با همکاری صداوسیما در شبکه پویا که احتمالا دانش آموزان زیادی در مقطع ابتدایی و پیش از ابتدایی آن را میبینند، یکسری پیامهای آموزشی را در قالبی شکیل و با زبانی زیباتر و گویاتر تولید کنند؟ محدود کردن خودمان به فضای شاد درست نیست، حال اینکه دانش آموزان بتوانند به آن وصل شوند یا خیر خود مسئله دیگری است. متأسفانه همان تفکر سنتی که پیشازاین با آن مواجه بودیم و آن اینکه پیامهای پرورشی را باید فقط در کلاس پرورشی و مدرسه به دانشآموز منتقل کنیم را اکنون داریم در یک ابزار مدرنتر به نام پیامرسان «شاد» دنبال میکنیم. در کارزاری به نام فضای مجازی که شما باید با پیامهای دیگر مقابله کنید محتوا و پیام شما باید استاندارد باشد و به بهترین شکل به مخاطب ارائه شود و اگر در اینجا پیام، قالب ضعیفی داشته باشد، شانسی هم برای دیده شدن آن وجود ندارد. این شیوه که کلاسی برگزار بشود، معلم پرورشی بیاید و مطلبی را که سابق بر این به شیوه سنتی ارائه میکرده است، اکنون با استفاده از ابزار نو و جدید منتقل کند، تأثیرگذار نخواهد بود کما اینکه در مدرسه نیز چندان تأثیر نداشت.»
آموزشوپرورش نیازمند تغییر در برنامهها
«فاصله بین دانشآموز و مدرسه باعث شده حوزه نقشآفرینی و تعلیم و تربیت مدرسه و آموزشوپرورش در فرآیند یاددهی و یادگیری دانشآموزان دیده نشود و جای خالی آن احساس میشود. » اینها را محمد وحیدی، نایب رئیس کمیسیون آموزش مجلس میگوید. بی تردید آموزش منهای برنامههای فرهنگی، تربیتی و پرورشی جذاب و غنی چه میزان میتواند مؤثر باشد؟
«حجتالله بنیادی» کارشناس و پژوهشگر حوزه آموزشوپرورش معتقد است، در شرایطی که شیوع گسترده و طولانیمدت بیماری کرونا تأثیر زیادی بر سبک زندگی، فعالیتها و کسبوکارهای مختلف داشته و برخی امور را بهکلی متحول کرده است، آموزشوپرورش نیز نیازمند تغییرات مناسب در برنامهها و تمرکز بر ارتقای دانش و مهارت دانش آموزان و خانوادههای آنان برای عبور از این شرایط است. وی در گفتوگو با «رسالت» به بخشی از این تغییرات اشارهکرده و میگوید: « ارتقای توانمندی و مهارتهای معلمان، پشتیبانی و حمایت در تهیه امکانات و تجهیزات، تغییر در روشهای آموزشی، تغییر در محتوا، تغییر در فرآیندها و شاخصهای ارزشیابی بخشی از این تغییرات هستند.»
ورود بدون آموزش به فضای مجازی؛ پرخطر و زیانبار
وی با اشاره به اینکه شرایط کرونا اولویتهای خانوادهها را در یادگیری و امور آموزشی فرزندان بهکلی متحول کرده و درنتیجه حفظ سلامت جسمی و روانی فرزندان، ممانعت از ایجاد احساس پوچی، خستگی، اضطراب، تنش و بالا بردن ظرفیت تحمل یکدیگر را برای آنان در درجه اول اهمیت قرار داده، بیان میدارد: «ورود دانش آموزان به فضای مجازی بدون آموزشهای لازم به آنان و اولیایشان میتواند آنقدر پرخطر و زیانبار باشد که شاید به هیچ شکلی نتوان زیانهای آن را جبران کرد. لذا ارتقای مهارت دانشآموزان و اولیای آنان برای مواجهه درست با تهدیدها و خطرات فضای مجازی یکی دیگر از مسائل مهم تربیتی و پرورشی است که باید به آن پرداخته شود. ارتقای توانمندی و مهارت معلمان درزمینه شیوههای آموزش مجازی و پشتیبانی سختافزاری از آنها از تغییرات ضروری در این شرایط است.»
شبکه شاد؛ تلاشی ناموفق
این کارشناس آموزشی در ادامه به بیان خطاهای راهبردی آموزشوپرورش در این ایام و راهکارها اشارهکرده و اظهار میدارد: «آموزشوپرورش بهجای متناسبسازی و تغییر در رویکرد، راهبرد و اهداف کوتاهمدت، تلاشش را بر ایجاد بسترهای نرمافزاری و حتی سختافزاری که در حیطه اختیارات و وظایف دستگاههای دیگر است متمرکز کرده است. راهاندازی عجولانه شبکه شاد، بدون معماری یکپارچه و بدون توجه به تجربیات قبلی، تلاش ناموفق آموزش و پرورش در این زمینه است که فرصت و توان پرداختن به مسائل مهم دیگر را از این نهاد سلب کرده است. شکی نیست عبور خوشعاقبت و سلامت دانشآموزان و خانوادههای آنان از شرایط بحرانی امروز، بدون مشارکت و ارتقای توانمندی معلمان، اولیای دانش آموزان و مدیران مدارس محقق نخواهد شد، لذا آموزشوپرورش برای موفقیت نیازمند است راهبردهای کلان خود را بر حمایت از معلمان خلاق، خوشذوق و مبتکر درزمینه روشهای آموزش مجازی از طریق غیرمستقیم ( بازی، داستان، نمایش و…) در قالب جشنوارههای روش تدریس (در فضای مجازی)، معلم نمونه و تولید محتوای الکترونیکی قرار دهد و بهسرعت از معلمان پیشرو و خلاق در این زمینه به شیوهای مناسب و درخور، تقدیر کند. توجه به ارتقای مهارت و توانمندی اولیا برای همراهی و نظارت بر فرزندان در فضای مجازی و حفظ سلامتی جسمی و روانی دانش آموزان از دیگر عوامل مهم موفقیت آموزشوپرورش است. از طرفی بسیاری از عوامل مدرسه که در شرایط عادی در فعالیتهای دانش آموزان دارای نقش و مسئولیت بودند، به دلیل وضعیت خاص و محدودیتهای موجود از فعالیتهای آموزشی و تربیتی کنار رفته و همه مسئولیتها و ازجمله فعالیتهای پرورشی نیز بر عهده معلم نهاده شده است، لذا ارتقای توانمندی و مهارت معلمان در انجام فعالیتها با استفاده از بازیهای آموزشی و پرورشی بهخصوص در دوره ابتدایی و بازطراحی همه امور و فرآیندها متناسب با شرایط و اقتضائات اهمیتی دوچندان پیدا میکنند. بازیهای تعاملی فردی، بازیهای گروهی(مجازی)، بازیهای خانوادگی و طراحی آموزشی مناسب برای یاددهی مفاهیم مختلف علمی، اجتماعی و … برخی از موارد مهم هستند که استفاده از آنها در این دوره، هم به تسهیل یاددهی- یادگیری میانجامد و هم با حفظ شادابی و نشاط معلم و دانشآموز به رشد و پرورش مهارتهای اجتماعی دانش آموزان کمک میکند.» «بنیادی» اصل مهم در آموزشوپرورش را توانمند کردن دانش آموزان برای گذران یک زندگی متعالی، خوب، سالم و همراه بانشاط و سرزندگی برای دستیابی به مراحل بهتری از تعالی و شکوفایی و خوشبختی بر مبنای مفاهیم و چارچوبهای اسلام دانسته و میگوید: «بدیهی است اولین شرط گام برداشتن در چنین مسیری، توجه بهسلامت جسمی و روانی دانش آموزان و خانوادههای آنهاست. ترغیب، تشویق و ارتقای توانمندی معلمان و پرهیز از رویکردهای بخشنامهای و دستوری، تمرکز بر توانمندسازی عوامل مدارس و تفویض اختیار به آنان نکات مهمی هستند که برای تربیت درست و عبور از این بحران باید موردتوجه قرار گیرند. »
تمام سیاستها و راهکارها در سند تحول بنیادین موجود است
گفته میشود سند تحول بنیادین آموزشوپرورش یکی از مهمترین اسناد در حوزه تعلیم و تربیت و درواقع نقشه راهی برای آموزشوپرورش است، اما به اعتقاد کارشناسان باوجود گذشت ۹ سال از تصویب آن از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ارادهای بر اجرای آن دیده نمیشود. سندی که به دنبال تحول در حوزه آموزشوپرورش است اما وضعیت فعلی نشانی از این تحول در خود ندارد. سید محسن حسینی ارسنجانی، مشاور و دبیر شورای مدیران و مشاوران وزارت آموزشوپرورش در گفتوگو با «رسالت » تأثیر فناوری اطلاعات و فضای مجازی در آموزشوپرورش را غیرقابلانکار دانسته و معتقد است تولید محتوای مناسب با بحثهای تربیتی و پرورشی در این فضا باید یکی از دغدغههای وزارت آموزشوپرورش و وزارت علوم باشد : «واقعیت این است که ما نمیتوانیم بر در فضای مجازی قفل بزنیم و از آن استفاده نکنیم و اتفاقاحتما باید از این فضا استفاده کنیم. در همین راستا باید سند تحول بنیادین وزارت آموزشوپرورش را بهعنوان یک سند بسیار مهم در نظر بگیریم. در فصول مختلف این سند مطالبی در ارتباط بااینکه از این فضا به چه صورت استفاده و چگونه در این راستا سیاستگذاری کنیم وجود دارد.»
غفلت وزارت آموزشوپرورش از محتواهای فرهنگی و پرورشی
«حسینی ارسنجانی» افزایش تولید محتواهای پرورشی در شرایط فعلی را بسیار ضروری دانسته و میگوید: «ما در آموزشوپرورش میراثخوار افرادی هستیم که اهتمام لازم به این مهم ندارند و از بخشهای فرهنگی و وزین جامعه هم استفاده نمیکنند و این نقص بسیار بزرگی است. موضوع فعالیتهای پرورشی دغدغه مقام معظم رهبری است و دلسوزان نظام نیز بارها در این باب قلمزدهاند و سخن راندهاند اما تا کنون سرانجام خوبی را شاهد نبودهایم. »
دبیر شورای مدیران و مشاوران وزارت آموزشوپرورش برخلاف کسانی که نگاه بدبینانهای به فضای مجازی دارند، آن را فرصت مغتنمی برای مربیان و تلاشگران حوزه پرورشی دانسته تا به نحو مطلوب از آن بهره ببرند: «چنانچه ما گاهی اطلاعات پرورشی را در اختیار معلم فیزیک، شیمی، ریاضی و سایر معلمان و نهفقط معلم دینی و قرآن و یا مربی پرورشی قرار بدهیم، باعث تقویت جایگاه این حوزه میشود و از جبههگیریهایی که گاهی از سوی برخی افراد وجود دارد جلوگیری به عمل میآید. به نظرمن برای کسانی که دغدغه نحوه استفاده از فضای مجازی رادارند، اسناد بالادستی و خصوصا سند تحول بنیادین وزارت آموزشوپرورش و راهکارهای بسیار زیادی که در فصول مختلف، بیانیه و چشمانداز آن آمده است، میتواند ملاک عمل دستاندرکاران دلسوز نظام جمهوری اسلامی باشد و توانایی تشکیل ارکان بزرگی دارد که مخصوصا وزارت آموزشوپرورش باید ایجادکننده این رکنها بوده و بهصورت مستمر، کانالیزه شده و همگرا این راهکارها را پیش ببرد.»
زمینههای ورود بیشتر دانشآموزان به مجازی را محدود کنیم
«حسینی ارسنجانی» ضمن انتقاد از عدم اجرای تفاهمنامه منعقدشده بین وزارت آموزشوپرورش و وزارت ارتباطات مبنی بر تعیین حدود برای استفاده دانش آموزان از فضای مجازی در قالب اینترنت دانشآموزی بخشی از نظارت در این استفاده را متوجه خانوادهها دانسته و در خصوص اشتباهات مدیران مدارس و معلمها نیز میگوید: « اکنونکه دانش آموزان زمانهای زیادی در اختیار خانوادهها هستند، نظارت اولیا بسیار مهم مینماید. دانش آموزان از فضای واتساپ، تلگرام، اینستاگرام و غیره نیز استفاده میکنند. البته در اینجا غیرازاینکه وزارت آموزشوپرورش در حوزه ستادی خود باید این نظارت را داشته باشد، خانوادهها و فرهنگیان نیز نقش بسیار مهمی دارند، یعنی همه باید دستبهکار شوند و این موضوع را دنبال کنند. از طرفی حتی اگرچند فضا برای بحث آموزش از طرف مدیریت مدرسه ایجاد شود، استفاده از سایر موارد باید محدود و در حد بهرهگیری دانشآموزان از کلاسهای درسی باشد که این امر امکانپذیر است،اما متأسفانه میبینم تعدادی از همکاران عزیز و زحمتکش ما میآیند و به دانشآموز کار پژوهشی میدهند و این بچهها باید بهناچار وارد فضای مجازی جدیدی شوند که به آنها دسترسیهای جدیدی میدهد. به نظر من این فعالیتهای پژوهشی اگر تحت نظارت خانوادهها نباشد و همین روند فعلی را طی کند، تبعات بسیار نامطلوبی خواهد داشت. تأکید میکنم اگر میخواهیم دانش آموزان، هم از فضای مجازی استفاده کنند و هم به لحاظ پرورش، شرایط مطلوبی داشته باشند باید با نظارت همراه باشد و دغدغه مسئولین این باشد که میزان و زمان و قسمتهای لازم را فعال کنند. بهعلاوه باید شرایط را بهگونهای فراهم کنیم که امکان تولید کلیپهای بسیار زیبا و شاد فراهم باشد و درواقع این ما باشیم که دانش آموزان را در کانال درست قرار میدهیم. بسیاری از کشورهایی که سالها درزمینه فعالیتهای فضای مجازی کارکردهاند بهعنوانمثال کشورهای اسکاندیناوی، در وهله اول فرهنگسازی کرده و زمینهای را فراهم آوردهاند که بچهها ازلحاظ فرهنگی اطلاع داشته باشند چه میزان باید وارد فضای مجازی شوند و بعد به دنبال دیگر زمینهها رفتهاند. »
سواد رسانه خانوادهها، امری فراموششده
وی آموزش سواد رسانه به خانوادهها را امر مهمی دانسته که از سوی وزارت آموزشوپرورش مورد غفلت واقعشده است : «متأسفانه نه قسمت نیروی انسانی آموزشوپرورش و نهبخشی که متولی فعالیتهای شاد است و نه قسمت پرورشی نتوانستهاند برای خانوادهها برنامههای آگاهیبخش داشته باشند. تنها فعالیت قابلذکر این است که گاهی در برنامههای آموزشی صداوسیما، برخی اساتید و معلمها اشارههایی به موارد فرهنگی و نوع عملکرد خانوادهها داشتهاند که میزان آن حتی به یک درصد هم نمیرسد. یکی از مواردی که وزارت آموزشوپرورش و شخص وزیر و سایر عوامل انسانی باید به آن توجه کنند و بارها در جلسات شورای مدیران و مشاوران مطرح و در پیامهای مختلف ارائهشده این است که اطلاعرسانیهای لازم در پنجره آزادی که مابین هر درس وجود دارد و زمانش حداقل نیم ساعت است، صورت بپذیرد، اما همکاران فرهنگی نتوانستهاند از این زمان بهره بگیرند و عملا برنامهای در این قسمت قرار داده نشده، همچنین آموزشوپرورش میتواند از طریق صداوسیما برنامههای بسیار خوبی را تهیه و برای آموزش بهتر در اختیار خانوادهها قرار دهد.»
آموزش و پرورش , دانش آموزان , زهره سادات موسوي , مدرسه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.