نفوذ خزنده در مهدکودک‌ها - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 28905
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۱۹ شهریور ۱۳۹۹ - ۷:۴۵ |
گزارش «رسالت» از پیامد اختلافات برخی دستگاه‌های دولتی پیرامون مهدها؛

نفوذ خزنده در مهدکودک‌ها

چوب حراج زده‌ایم به فرهنگ خودمان و تا توانسته‌ایم فرهنگ غیرخودی را بسط داده‌ایم و چه‌بسا آن را مایه فخر و مباهات هم می‌دانیم اما در سوی دیگر ماجرا، تصویری از مهدکودک در ذهن والدین نقش بسته که به‌زعم نگارنده بسیار آرمانی و سراسر نقش بر آب است و  با واقعیت‌های موجود زمین تا آسمان تفاوت دارد.
نفوذ خزنده در مهدکودک‌ها

گروه اجتماعی- ملیحه زرین پور
چوب حراج زده‌ایم به فرهنگ خودمان و تا توانسته‌ایم فرهنگ غیرخودی را بسط داده‌ایم و چه‌بسا آن را مایه فخر و مباهات هم می‌دانیم اما در سوی دیگر ماجرا، تصویری از مهدکودک در ذهن والدین نقش بسته که به‌زعم نگارنده بسیار آرمانی و سراسر نقش بر آب است و  با واقعیت‌های موجود زمین تا آسمان تفاوت دارد. قابل کتمان نیست که آموزش‌های ارائه‌شده در مهدها بسیار سطحی‌اند و نازل و کودک درنهایت چند شعر یا رقص را می‌آموزد و البته گاهی براثر مجموعه‌ای از غفلت‌ها و تساهل‌ها و با عبور از خطوط قرمز مباحثی را فرامی‌گیرد که نباید بگیرد. اما در میان تمامی مثال‌های قابل‌ذکر، می‌توان به سال ۹۵ اشاره کرد، در آن سال یکی از جنجال‌برانگیزترین رخدادها مربوط به مهدکودکی بود که برای بچه‌ها، کلاس استخر مختلط برگزار کرده بود و تصاویر آن را در کمال وقاحت با دیگران به اشتراک گذاشته بود. بالطبع سازمان بهزیستی در واکنش به این مسئله ماجرای استخرهای مختلط در مهدکودک‌ها را تلویحاً اتفاقی نادر عنوان کرده بود و اینکه همان تعداد هم در صورت گزارش و اثبات ادعا به‌سرعت پیگیری و با آن برخورد می‌شود و بعد هم آب پاکی را روی دستمان ریخته بود که مسئولیتی در قبال این مسئله ندارد و حتی قبل‌تر از آن‌هم به‌صراحت ابراز کرده بود، «صرفاً از کودکان در مهدها نگه‌داری می‌کند» و آنچه از نام سازمان بهزیستی به‌درستی درک می‌شود و در ذات وظایف سازمانی‌اش قرار دارد «نگهداری» است نه آموزش. 
این ادعا نادرست نیست و در همان بدو امر، چنین بحثی مطرح بود که نظارت و ساماندهی مهدکودک‌ها به این سازمان محول شده درحالی‌که این مجموعه به معنای واقعی کلمه از سازوکار و ابزارهای مکفی برای اداره چنین سیستمی برخوردار نیست و باید کلید مهدکودک‌ها از بهزیستی به آموزش‌وپرورش سپرده شود، البته به‌تازگی پس از هشدارهای رهبر انقلاب مبنی بر رها بودن مهدها به دلیل اختلافات برخی دستگاه‌های دولتی این اتفاق رخ‌داده است و رئیس سازمان بهزیستی هم بر این اختلاف‌نظر تأکید داشته و در مقام پاسخ نسبت به وضعیت نگران‌کننده مهدها به تشریح این مسئله پرداخته است که صدور مجوز و ارائه برنامه با این سازمان بوده و به این دلیل از سال‌های گذشته چالش و اختلاف‌نظری بین دو دستگاه در جریان است. 
«وحید قبادی دانا» با تبیین این نگرش که مهدهای کودک به‌عنوان مراکز خدماتی شناخته می‌شوند، از پیشنهاد این سازمان به شورای عالی سخن گفته که یک متولی مسئول مهدها باشد.
این اظهارات به‌منظور اعلام آمادگی سازمان بهزیستی بود تا آموزش‌وپرورش متولی اصلی مدیریت و اداره این مراکز باشد و حتی بهزیستی ابراز آمادگی کرده که بخش صدور مجوز و ارائه برنامه را نیز به آموزش‌وپرورش بسپارد تا علاوه بر شاخص‌ها و نظارت بر مهدها این موضوع هم از سوی آموزش‌وپرورش پیگیری شده و یک متولی به ایفای نقش بپردازد. 
اما فارغ از سپردن مسئولیت مهدکودک‌ها به آموزش‌وپرورش، بر اساس بند دوم سیاست‌های کلی «ایجاد تحول در آموزش‌وپرورش کشور» ابلاغی مقام معظم رهبری در اردیبهشت‌ماه ۹۲، «آموزش‌وپرورش» به‌عنوان عهده‌دار اجرای سیاست‌های مصوب و هدایت و نظارت بر آن، از مهدکودک تا دانشگاه به رسمیت شناخته‌شده است درنتیجه، با توجه به اینکه «صدور مجوز و ارائه برنامه مهدکودک‌ها» در محدوده وظایف تعیین‌شده برای وزارت آموزش‌وپرورش در سیاست‌های مذکور می‌گنجد، سپردن این وظایف به سازمان بهزیستی با توجه به وظایف تعریف‌شده آن توسط مجلس شورای اسلامی، غیرقابل‌پذیرش است. 
 نهادهای چهارده‌گانه متولی مهدکودک‌ها !
البته نهادهای گوناگونی از وزارت آموزش‌وپرورش، سازمان بهزیستی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و … درزمینهٔ راه‌اندازی و صدور مجوز مهدکودک‌ها فعالیت می‌کنند که به‌عنوان نهادهای چهارده‌گانه شناخته می‌شوند. پیش از هشدار مقام معظم رهبری در اجلاس مدیران و روسای وزارت آموزش‌وپرورش، «به لحاظ قانونی و بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، فقط وزارت آموزش‌وپرورش و سازمان بهزیستی مجاز به این امر بودند، که سازمان بهزیستی به لحاظ سخت‌افزاری (کیفیت و امنیت ساختمان و مسائل فیزیکی) و آموزش‌وپرورش ازنظر امور نرم‌افزاری (تعیین شاخص‌های آموزشی و پرورشی، تعیین وسایل بازی، تأمین مربیان و …) در این زمینه نقش داشتند. اما به دلیل اختلاف‌نظر این دو دستگاه درباره محدوده وظایف خود و همچنین برخی از ابهامات قانونی، این ناهماهنگی‌ها، تبعات منفی فراوانی داشته و دود آن در چشم کودکان رفته است.»۱
سال‌ها پیش یکی از مشکلاتی که در واگذاری مسئولیت مهدهای کودک به وزارت آموزش‌وپرورش میان این وزارتخانه و سازمان بهزیستی روی داد درباره مدیریت روستا مهدهای کشور بود که وزارت آموزش‌وپرورش اعلام کرد مسئولیت این دسته از مهدهای کودک که در روستاها مستقرشده‌اند را نخواهد پذیرفت و از سوی دیگر مسئولان سازمان بهزیستی خواهان سرپرستی تمامی و یا هیچ‌کدام از مهدهای کودک کشور بودند.هرچند مدتی بعد اعلام شد که این کشمکش برطرف شده است و یا اینکه در۲۸ اردیبهشت‌ماه ۹۵ « در خاتمه فعالیت مجلس نهم (لایحه دولت برای دائمی شدن قانون «تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» به تصویب نمایندگان مردم رسید و جایگزین قانون موقت قبلی شد و تبصره‌ای عجیب در این مصوبه درباره مهدکودک‌ها وجود داشت (تبصره ۲ ماده ۲ این قانون) که طبق آن مرجع صدور مجوز این مراکز به سازمان بهزیستی سپرده‌شده است. این اقدام مجلس در حالی صورت گرفت که اولاً: پیش از رسیدگی مصوبه مجلس به این موضوع، مسائل مهدکودک‌ها و تعیین متولی امر در این زمینه ازجمله مرجع صدور مجوز این مراکز، در برخی از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی در مردادماه ۶۵ و تیرماه ۷۷، موردبحث و تصویب قرارگرفته بود و به دلیل ابهامات قانونی و تداخل مصوبات مذکور، در ماه‌های اخیر نیز این موضوع مجدداً در دستور کار این شورا قرار گرفت که بر این اساس، اکثریت اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی قصد داشتند که با توجه به اسناد بالادستی، وزارت آموزش‌وپرورش را به‌عنوان متولی مهدکودک‌ها در کشور تعیین کنند.»۲
به هر ترتیب خروجی این تنوع و تکثر در متولیان امر و ناهماهنگی میان دستگاه‌ها و وجود ابهام درباره مراجع ذی‌صلاح صدور مجوز، مرجع ذی‌صلاح نظارتی را خدشه‌دار کرده و درنتیجه، درباره محتوا و برنامه‌های ارائه‌شده در مهدکودک‌های تحت پوشش، صلاحیت‌های نیروی انسانی، وضعیت فضا و تجهیزات مورداستفاده و… نظارت جدی و مؤثری انجام نمی‌شود، حال‌آنکه مهدهای کودک یکی از مهم‌ترین مراکز نگهداری و خدماتی کودکان به شمار می‌رود، مراکزی که هرچند در ابتدا صرفاً برای نگهداری از کودکان مادران شاغل ایجاد شد اما کم‌کم چهره‌ای پرورشی و تربیتی نیز به خود گرفت و بعدها با افزوده شدن پیش‌دبستانی، وارد حیطه آموزش شد. اما امروز با تدوین برخی کتب از سوی سازمان بهزیستی و آموزش‌وپرورش برخی آموزش‌های خاص هم برای سنین مختلف در مهدها در نظر گرفته می‌شود و هرچند به گفته برخی کارشناسان و روانشناسان نباید به کودکان سخت گرفت و باید در قالب بازی برای آموزش آن‌ها اقدام کرد اما متأسفانه در برخی موارد این نکات رعایت نمی‌شود.
 گذشته از برخی سیستم‌های غلط آموزشی و پرورشی در نگهداری کودکان، برخی ناهنجاری‌های رفتاری در مهدها رخ می‌دهد، ازجمله برگزاری کلاس‌های رقص، شنا و آواز مختلط تا آموزش زبان‌های خارجی نه صرفاً برای آموزش بلکه به‌جای زبان فارسی و بومی، بدین سبب کودک ابتدا با اعداد لاتین به‌جای اعداد فارسی آشنا می‌شود و در موارد بسیاری هم از اصول روانشناسی و تربیتی غربی‌ها به‌جای اصول دینی اسلام در برخورد با کودکان استفاده می‌شود. اما ماجرا به آموزش زبان خارجی، رقص و موسیقی و استخرهای مختلط در مهدکودک‌ها ختم نمی‌شود بلکه انگار دست‌هایی در کارند که می‌خواهند نسل‌ها را فاسد کنند. 
برخی مهدکودک‌های خصوصی شهر تهران، هم‌زمان با ایام کریسمس و سال نوی میلادی که یک روز مذهبی مسیحی است، با شیوه خاص اقلیت‌های مذهبی و با مشارکت کودکان، جشن می‌گیرند. 
برگزاری این جشن همراه با رقص است و لباس این  روزها با روزهای عادی متفاوت است. پوشش  دختران  شبیه  لباس‌های شب زنان است و آرایش مو  و صورت عادی تلقی می‌شود؛ برگزاری این جشن‌ها به‌مرور  باعث  ترغیب کودک در سال‌های بعد به  برگزاری مراسم این‌چنینی و انزجار از مراسم ملی و مذهبی کشورمان می شود. جالب اینکه این مشکل امروز جامعه نیست بلکه چند سالی است  این مراسم‌ها در مهدکودک‌ها در حال اجرا ست و مسئولین ما مانند همیشه سکوت اختیار کرده‌اند! به‌راستی مشکل کجاست که اخبار این‌چنینی پیرامون مهدهای کودک ایرانی پایان نمی‌یابد؟ و این‌همه نشان از نفوذ مغرضانه غربی‌ها در حوزه آموزشی کشورمان آن‌هم از لایه‌های ابتدایی دارد و نمی‌توان به‌جز اجرای مفاد ۲۰۳۰ نام دیگری بر آن نهاد!
 از تذکر تا انتقاد/ نفوذ ۲۰۳۰ در مهدها!
امری که رهبر معظم انقلاب هم چهار سال پیش در اردیبهشت ۹۵ نسبت به آن تذکر دادند اما به نظر می‌رسد این مهم خیلی موردتوجه مسئولان امر قرار نگرفته است که در شهریورماه امسال بار دیگر نسبت به اجرای مخفیانه ۲۰۳۰ در مهدهای کودک انتقاد می‌کنند. ایشان با ابراز تأسف از رها بودن مهدکودک‌ها به دلیل اختلافات برخی دستگاه‌های دولتی عنوان کرده‌اند:«بر اساس گزارش‌های رسیده، وضعیت مهدها به‌هیچ‌وجه خوب نیست و نباید به مهدها نگاه مراکز خدماتی داشت بلکه  آن‌ها مراکز مهم آموزشی و پرورشی هستند.»
رهبری با اشاره به اصرار غربی‌ها برای نفوذ در آموزش‌وپرورش کشورها باانگیزه تحمیل سبک زندگی غربی، از سند ۲۰۳۰ یادکرده و افزوده‌اند:«امروز فلسفه اجتماعی غرب در خود غرب شکست‌خورده و مظاهر فساد انگیز آن از هالیوود تا پنتاگون نمایان است و دشمن قصد دارد کاری که به‌وسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، بانفوذ  و از راه‌هایی مانند سند ۲۰۳۰و ساختن انسان‌هایی تربیت کند که مثل او فکر می‌کنند تا اهداف عملیاتی او را پیاده کنند و زمینه غارت ملت‌ها فراهم شود.» 
نسخه‌های غربی یا آموزه‌های اسلامی؟
اندکی تفکر در سخنان رهبر معظم انقلاب ژرفای نگاه ایشان و عمق فاجعه را نشان می‌دهد و این امر مشهود می‌شود که دشمن تنها به دنبال ساختن انسان‌هایی است که به‌جای تعالی به‌سوی ابتذال و لذت‌های دنیوی بروند و این مهم را بانفوذ برای اجرای سندی مانند ۲۰۳۰  در مهدها و مدارس به انجام می‌رساند تا آیندگان این مرزوبوم را به اصطلاح مانند موم در پنجه داشته باشد. در نظام‌نامه قانونی فعلی، به‌طورکلی چیزی به‌جز فهرستی از کارهای خوب و بد یافت نمی‌شود و واضح است که با این وضعیت مدیر هر مهدکودکی می‌تواند بر اساس سلیقه و اصول شخصی خود، مبادرت به راه‌اندازی سیستم آموزشی نماید. این‌گونه می‌شود که در مهدکودک‌ها شاهد چنین رفتارهای تربیتی هستیم بنابراین، این اشکال وارد است که در امر مهم تربیت کودکان تاکنون «هیچ» برنامه مدونی ارائه نشده و اتفاقاً به‌واسطه این سهل‌انگاری عظیم راه را برای نفوذ دشمن هموار نیز ساخته‌ایم. حالا مسئله اینجاست آیا ما در کشور اسلامی‌مان اسناد آموزشی و پرورشی نداریم که بعد از ۴۰ سال از انقلاب و تربیت انسان‌هایی که امروز افتخار و سرلوحه دنیایی شده‌اند باید به سراغ نسخه‌های آموزشی غربی برویم؟ «طاهره همیز» در پاسخ به این مهم به نسخه‌های آموزشی غنی و آموزه‌های اسلامی که از تولد تا ۷ سالگی و موبه‌مو در احادیث آمده و می‌تواند نه‌تنها برای کشور ما بلکه برای همه دنیا انسان‌های متعالی پرورش دهد اشاره می‌کند.  
این مدرس دانشگاه و مشاور کودک و خانواده  در ادامه بابیان اینکه مربی‌های مهدکودک برای آموزش درست و اصولی در مهدها آموزش نمی‌بینند به «رسالت» می‌گوید:  مشکل امروز ما مسئولین مهدهای کودک است چراکه آن‌ها امروز از هر علمی در خصوص کودک زیر ۷ سال تهی هستند و طبیعتاً  به دنبال اجرایی کردن هر آنچه آماده‌شده و در اختیارشان گذاشته‌شده، هستند و به‌عنوان شغل به کارشان نمی‌نگرند و به تربیت  فرزندانی که به‌عنوان امانت به آن‌ها سپرده‌شده، توجه نمی‌کنند. 
 جای خالی آموزش برای مربی‌های مهدکودک
«همیز» با ابراز اینکه ما نمی‌توانیم بگوییم چرا ۲۰۳۰ دارد در مهدها اثر می‌گذارد چون مسئولان ما در قبال ارائه آموزش به مربی‌ها کم‌کاری کرده‌اند، عنوان می‌کند: معتقدم مربی‌های مهدکودک برای تربیت و آموزش کودکان زیر ۷ سال مانند معلمان که چندین سال دوره می‌بینند باید آموزش‌های لازم و تخصص کافی را در دوره‌هایی به دست بیاورند.وی تأکید می‌کند: حتی مادران امروز برای تربیت کودک زیر ۷ سال اطلاعات کافی و لازم را یا به عبارتی دانش مادری ندارند و نمی‌توان از مربی مهدی که هیچ آموزشی در این خصوص ندیده است توقع داشت هر آنچه به وی دیکته می‌شود را اجرا نکند. همان‌طور که امروز برای بهداشت ورزش تا مقطع دکترا دوره و آموزش داریم باید برای مربی‌ها و مسئولان مهدکودک هم‌چنین دوره‌هایی گذاشته شود تا این ناآگاهی‌ها برطرف شود.«همیز» عنوان می‌کند: طبیعتاً وقتی شما مسیر درست و اطلاعات صحیحی در خصوص تربیت کودک ندارید و جایی هم‌دوره ندیده‌اید جای آن بانفوذ ۲۰۳۰ غربی که خیلی مغرضانه وارد حوزه آموزشی ما شده، پر می‌شود مانند نیمه‌خالی لیوان آبی که از هوا پرشده است تا جایی که کار به تذکر رهبری نسبت به آن می‌رسد.این محقق تربیت کودک بابیان اینکه باید قوانین تربیت جنسی، غذایی و حتی دینی کودک در مهد در آموزش‌ها وجود داشته باشد، ابراز می‌کند:  ما در اسلام برای تمام این موارد قوانین و اصولی داریم و حتی داریم که برای کودک ۲ ساله، ۳ ساله و ۴ ساله چه آموزش‌هایی داشته باشیم تا استعدادهای نهفته کودک پرورش یابد اما متأسفانه با بی‌توجهی‌های مسئولان امر و عدم توجه به این موارد مهم ، امروز مهدها به سراغ نسخه‌های غربی رفته‌اند.وی معتقد است: ما حتی برای ارائه آموزش‌های توحیدی برای کودکان که در چه سنی و به چه صورتی باشد قوانین و اصولی در اسلام داریم چنانچه پیاژه روانشناس غربی هم در این خصوص نظراتی داده اما ما این اصول را بسیار غنی‌تر و کامل‌تر در روایات و آیات داریم. 
 نفوذ ۲۰۳۰ در غفلت و کم‌کاری مسئولان
مطابق گفته‌های این محقق و مشاور کودک جای خالی آموزش‌های اصولی و اساسی که به‌طور کامل در اسلام و احادیث و روایات آمده است و سبب نفوذ ۲۰۳۰ و آموزش‌های تهی غربی در مهدها شده است و همان‌طور که مقام معظم رهبری هم انتقاد داشتند مهدها به حال خود رهاشده است. تربیت مربی مهد باید مانند تربیت‌معلم باب شود. 
«همیز» بر این باور است که عده‌ای مغرضانه سند ۲۰۳۰ را تحمیل کرده و عده‌ای هم از روی جهل آن را قبول کرده‌اند و این امر سبب شده کودکان در مهدها در آن سنین حساس کاملاً تهی بار بیایند درحالی‌که می‌شود با اصول اسلامی از هر کودک یک دانشمند ساخت و نیازی هم به اسناد غربی وجود ندارد. ولی متأسفانه این مهم حتی در حوزه علمیه هم موردتوجه خاصی قرار نگرفته که روی آن کار کنند و مانند قوانین مدون و کاملی در حوزه خانواده، تجارت و … دربیاید. 
 از رهاشدگی تا لجبازی‌های دستگاهی
همان‌طور که رهبری هم تأکید کرده‌اند مهدها به حال خود رهاشده‌اند و این مهم تنها به دلیل اختلافات دستگاهی در ارائه آموزش‌های لازم برای کودکان است. چنانچه بهزیستی و آموزش‌وپرورش با عنوان دو متولی اصلی مهدها و پیش‌دبستانی‌ها سخن می‌گویند اما هیچ‌کدام با دیگری و مهم‌تر از آن با اصول و قوانین تربیت کودک زیر ۷ سال سازگاری ندارند.
 هرچند همین چند روز پیش اعلام شد که بهزیستی مسئولیت نظارت بر مهدها و تهیه نسخ آموزشی برای آن را به آموزش‌وپرورش سپرده است اما این تازه آغاز ماجرا است و آموزش‌وپرورش باید تلاش کند تا بتواند عقب‌افتادگی‌ها را جبران و راه‌های نفوذ غربی‌ها به حوزه آموزشی را ببندد و این مهم جز با تدوین کتب آموزشی درست و توسل به قوانین و اصول فقهی اسلامی در این رابطه میسر نیست. چنانچه اکنون ۷ درصد از کودکان زیر ۶ سال کشور به مهدکودک می‌روند و زیر نظر ۵۷ هزار مربی آموزش می‌بینند اما معلوم نیست این آموزش‌ها از کجا آمده و ره به کجا خواهد برد؟
به روایت آمارها و مطابق نظر پژوهشگران حوزه کودک ۵۰ درصد رشد هوشی بین تولد تا ۴ سالگی و ۳۰ درصد بین ۴ تا ۸ سالگی شکل می‌گیرد و مابقی در سنین دیگر و اگر در این سن آموزش‌های درست و اصولی به کودک تزریق نشود مسلماً وی با عارضه‌هایی مواجه می‌شود که اسناد آموزشی غربی به آن اشاره می‌کنند.اما «همیز» می‌گوید: ما آن‌قدر قوانین اصولی برای تربیت کودک داریم که اگر با آن‌ها جلو برویم کودک متعالی می‌شود و هیچ‌وقت دچار عارضه‌های روانی نخواهد شد و نیازی به راهکاری برای درمان آن از سوی الگوهای بیگانه نیست، ولی اسناد آموزشی غربی به دلیل تهی بودن و ناتوانی در تعالی و رشد درست کودک به سراغ درمان عارضه‌هایی می‌رود که بعد از آموزش‌های نادرست و ناکافی برای کودک ایجادشده است. این مدرس می‌افزاید: قوانین اسلامی می‌گوید کودک را تا ۷ سالگی رها کن تا  با بازی به تعالی برسد و دانش و آموزش‌های لازم را از این طریق به دست بیاورد حتی پیاژه سوئیسی هم می‌گوید که بچه‌های زیر ۷ سال ۸۵ درصد علم را از طریق بازی  به دست می‌آورند. اما متأسفانه به دلیل مدون نشدن این قوانین و جای خالی‌های بسیاری که وجود دارد اسناد آموزشی غربی وارد حوزه آموزشی ما می‌شود.
رهبر معظم انقلاب دغدغه‌های بسیار در حوزه آموزشی دارند و رفع این مهم جز با تلاش و همکاری نهادها و دستگاه‌های ذی‌ربط میسر نمی‌شود. 
 پی‌نوشت:
۱- نظارت بر مهدهای کودک در هاله‌ای از ابهام!/ پژوهش خبری صداوسیما- مرتضی رکن‌آبادی: ۲۸ آذر ۹۵
۲- مهدکودک‌ها را دروازه نفوذ فرهنگ بیگانه نکنید/ روزنامه کیهان: ۱۸ خرداد ۹۵ 

​​​​​​​
​​​​​​​

نویسنده : گروه اجتماعی- ملیحه زرین پور |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.