جدایی بحرین مصداق وطنفروشی رژیم پهلوی
معصومه پورصادقی
هنوز نیمقرن نشده است؛ دقیقاً ۴۹ سال قبل درچنینروزی جزیره بحرین بهعنوان استان چهاردهم ایران اسلامی با دخالت مستقیم انگلیس خبیث و وطنفروشی رژیم بیعرضه پهلوی از خاک عزیزمان جدا و بهعنوان صدوبیست ونهمین عضو سازمان بهاصطلاح ملل ثبت شد.
حتی از ۱۹۱ وکیلالدولهای که آنروزها صندلیبهارستان – این محصول مشروطه – را اشغال کرده بودند، ۱۹۰ نفر به این ذلت تن دادند و آنیکنفر همکه بهظاهر محسن پزشکپور است گفته میشود بهصورت نمایشی مخالفت کرد. بههرصورت آنچه مهم است اینکه، بخشیاز خاک این سرزمین جدا شد آنهم در رژیمی که تفالههای باقیمانده آن اینروزها دم از ایرانپرستی میزنند. زمینه تلاش برای جدایی این خاک از کشورمان دقیقاً از زمانی شروع شد که پای روباهصفتان انگلیسی به غرب آسیا باز شد.همزمان با سالروز جدایی بحرین از ایران، کاربران در فضای مجازی، با هشتک خیانت پهلوی از این رویداد تلخ مینویسند، رویدادی که پدربزرگ و مادربزرگها آنرا بهخوبی یاددارند و حتی نزدیکان برخیها روزگاری در بحرین بود و برای دیدار با آنها بهاین جزیره کاملاً ایرانی رفتوآمد میکردند.
برخی کاربران نیز با طنز تلخی نوشتهاند «اگر حکومت محمدرضا پهلوی ادامه پیدا میکرد کیش و بندرعباس هم بهمانند استان بحرین از ایران جدا میشدند». البته همان بیعرضگی پهلویها باعث شده است تا دولتهای میکروسکوپی(micro state) به خودشان جرئت بدهند و درباره جزایر ایرانی، عرضاندام کنند اما فارغازاینکه کشتیبان را سیاست دگری آمده است بهطوریکه در هشت سال دفاع مقدس اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک این کشور به دست اجنبی بیفتد.
واگذاری بحرین، سیاست استعماری انگلیس در منطقه بود
حسن لاسجردی کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با «رسالت» معتقد است واگذاری بحرین یکیاز سیاستهای استعماری انگلیس در منطقه بود که تلاش میکرد قدرتهای منطقهای را تضعیف کند. تلاش متمرکز لندن دربرههای که اقتدار جهانی داشتند این بود که اجازه ندهند تا رقبا در میدان عمل حضور فعال و همهجانبه داشته باشند و از این قدرت برای توسعهطلبی یا برای فعالیت استفاده کنند.وی میافزاید: بهرهگیری از اختلافات فرقهای و قومی نیز از دیگر نکاتی بود که در این واگذاری نقش داشت. زمانیکه سرزمینی از یک کشور جدا میشود، نشان از ضعف حکومت مرکزی است که در میان کشورهای منطقه و خارج از منطقه نیز باعث ضعف سیاسی میشود. جداکردن بخشی از کشور باعث تشکیل یک نیروی گریز از مرکز میشود که امکان دارد دیگر قومیتها را جداکند و سبب تحریک سایر قومیتها نیز بشود.
لاسجردی می افزاید: ازآنجاکه این واگذاریها همراهبا تحریکات قومی، قبیلهای و طایفهای است درنهایت زمینه جدایی اقوام دیگر را نیز فراهم و آنها نیز به فکر جدایی میافتند؛ بنابراین جدایی بحرین به ضعف دولت مرکزی کمک کرد. در زمان واگذاری بحرین سیاست عرب و عجم بهعنوان یکرویکرد قبیلهای موردتوجه کشورهای عربی قرار گرفت و این مسئله بهنوعی آغاز رقابت ناخواسته بین ایران و کشورهای عربی بود.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: آنزمان ملیگرایان در شورای ملی تلاش کردند از این اقدام جلوگیری کنند و نطقهای آتشینی در مجلس انجام دادند، اما آنچه رخ داد در سایه ضعف دولت و فشارهای دولت خارجی جدایی بحرین بود که درامتداد آن شاهد بروز کشورهای کوچک بودیم و همین بخشهای واگذارشده درگذر زمان به دشمنهایی تبدیل میشدند که دربرخی از مراحل تلاش آنها به چالش کشیدن سیاستهای منطقهای ایران است.
وی خاطرنشان کرد: تبعات سیاسی واگذاری بحرین برای ایران کم نبود. درحال حاضر رقبای منطقهای مانند کشورهای عربی تلاش میکنند تا همگرایی سیاسی با کشور جدید بحرین داشته باشند و سیاستهای ضدایرانی خودرا بهتر عملیاتی کنند.
بههرصورت، جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده است حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور از سیاستهای راهبردی آن است بارها به اصل صدوپنجاهودوم جامه عمل پوشانده است که میگوید: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابطصلحآمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است.
بحرین , جدایی بحرین از ایران , رژیم پهلوی , معصومه پورصادقی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.