مهر با شاد میآید!
| گروه اجتماعی|
کرونا ضمن برهم زدن نظم پیشین و معادلات بنیادین، نابرابری را هم از ووهان چین به سوغات آورد، گرچه این مقوله در حوزه آموزش، قدمتی دیرینه دارد، نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و سقوط نظام تعلیم و تربیت از پرتگاه طبقاتی شدن را نظاره کنیم. سالهاست که آموزش نهفقط به یک کالا که به حوزهای بسیار سودآور تبدیل شده و مطابق منطق بازار، کالا به صرف نیاز به کسی عرضه نمیشود بلکه فرد خریدار باید توان مالی برخورداری از آن را هم داشته باشد.
نداشتن گوشی هوشمند و برزخ بلاتکلیفی آموزشی
این همان نکته ایست که میتواند سرآغاز بحث ما را شکل دهد، همه میدانیم بساط کرونا به این زودیها برچیده نمیشود و با توجه به پیش فرضهای مختلف درباره کنترل و مهار این ویروس، سناریوهای متعددی برای بازگشایی مدارس مطرح شده، بنابراین ازجمله پرسشهای رایج و دغدغههای دانشآموزان و خانوادههایشان این است که در چنین شرایطی ادامه سال تحصیلی چگونه خواهد بود؟ تکلیف پیامرسان شاد که مشخص است چون به اذعان جامعه هدف، زمینه تشدید نابرابری و شکافهای آموزشی را فراهم کرده و مطابق بررسی ها تا تاریخ ۲۷ فروردین ماه، کمترین سهم بهرهمندی از این اپلیکیشن با ۶٫۸ درصد به استان سیستان و بلوچستان و پس از آن به استانهای کردستان و گلستان اختصاص دارد، بنابراین عدم دسترسی به اینترنت و نداشتن گوشیهای هوشمند، مهمترین موانع دانش آموزان در مناطق محروم است، بسیاری از آنان به دلیل فراهم نبودن بستر اینترنت در محل سکونت، همچنان در برزخ بلاتکلیفی آموزشی به سر میبرندو شنیدن اخباری مبنی بر تداوم تدریس و یادگیری دروس از طریق پیام رسان شاد، آنان را به علت عدم حضور در این کلاسها و عقبماندگیهای تحصیلی، دچار استرس و اضطراب کرده و برخی والدین تصمیم گرفتهاند در این روزهای کرونایی قید مدرسه رفتن فرزندانشان را بزنند و بالطبع هزینه کمتری هم از قبل آموزش مجازی متحمل شوند، آنها به دلیل پایین بودن سطح درآمد هنوز از گوشیهای ساده استفاده میکنند و عملا از دسترسی به اینترنت و استفاده از اپلیکیشن شاد محروماند، بنابراین بهتر بود وزارت آموزشوپرورش با نگاهی گستردهتر و بهمنظور ایجاد عدالت اجتماعی، مشکلات این دسته از دانش آموزان را در نظر گرفته و سازوکاری مناسبتری بهمنظور دسترسی به فعالیتهای آموزشی برای خانوادههایی با توان مالی کم را هم فراهم میکرد.
نکته قابلتوجه دیگری که این روزها در بسیاری از خانوادهها دیده میشود این است که برخی والدین به دلیل فعالیت در محیط بیرون از خانه، نمیتوانند گوشیهای خود را در ساعات آموزش و فراگیری دروس در اختیار فرزندانشان قرار دهند و این دسته از دانش آموزان نیز همزمان با آغاز مهرماه و در صورت برقراری کلاس درس در پیامرسان شاد از حضور در چنین فضایی محروم هستند و تازه بماند که دسترسی به اینترنت هم ندارند.
نرخ دسترسی دانشآموزان به اینترنت
«براساس گزارش PISA، مربوط به دادههای ۸ سال پیش ( ۲۰۱۲)؛ نرخ دسترسی دانشآموزان به اینترنت در خانه برای بسیاری از کشورها حداقل ۹۹ درصد بوده که حتی این نرخ برای دانشآموزان «طبقات محروم» در کشوری مثل امارات ۸۴ درصد و برای دانش آموزان از طبقات غیرمحروم هم این دسترسی حدود ۱۵ درصد بالاتر ارزیابی شده است که البته باید توجه کرد، امارات با این وضعیت جایگاه ۳۱ ام از کشورهای OECD را کسب کرده است. ما کماکان در کشور گزارش و آماری از وضعیت دسترسی به اینترنت و البته کامپیوتر نه در خانه که در مدرسه هم نداریم، ظاهرا هنوز اینها توسط وزارت آموزش و پرورش به رسمیت شناخته نمیشوند اما تنها آماری که مطابق گزارش خود وزارت از مصاحبه وزیر در جلسه با وزیر فاوا و معاون علمی ریاست جمهوری منتشر شد، یک آمار کلی بود مبنی بر عدم دسترسی
۳۰ درصد دانش آموزان به اینترنت. نه مشخص شد منظور پوشش اینترنت در مناطق است یا دسترسی به وسایل دیجیتال هم لحاظ شده و نه تفکیکی بین گروه محروم و برخوردار صورت گرفته بود. به هرحال این گزارش با واکنشهای منفی در رسانهها روبهرو شد که بعدا وزیر آموزشوپرورش در توییتی آن را تکذیب کرد و مدعی شد بد انتقال داده شده است، در حالی که این گزارش توسط وزارتخانه تهیه و به خبرگزاریها ارسال شده بود و چنین اشتباهی تقریبا محال است. وزیر مجددا با یک آمار کلی تصحیح کرد که ۶٫۹ درصد دانش آموزان محروم از اینترنتاند که هنوز مبنا و شیوه محاسبه آن نیز مشخص نیست. من فکر میکنم مرثیه برای شکاف دیجیتالی همین نبودن یک گزارش مستند و شفاف خود کافی باشد و نیازی به پرداختن به عدم توجه به آموزش فناوری و حتی کاهش آن در سالهای اخیر نباشد.»
(عادل برکم- کارشناس آموزش)
به هر ترتیب، این ماییم و این هم کرونایی که نظام آموزشی را در کمند خودش گرفتار کرده و شاید هیچ کس بهقدر دانش آموزان از بابت این ویروس و دردسرهایش متضرر نشده باشند، هرچند «مهناز کارکن» در قامت کارشناس برنامهریزی و تألیف در گفتوگو با «رسالت» بر این باور است که عظیمترین حرکت آموزشوپرورش در طول سالیان متمادی، ایجاد چنین پلتفرمی بوده و شبکه شاد اقدام مبارکی است که میتواند بسترساز تحقق عدالت باشد.
پیش از ظهور پیام رسان شاد هم «عدالت» در نظام آموزشی برقرار نبود
**شبکه دانشآموزی «شاد» این روزها برخلاف نامش به قصه پرغصه خانوادهها تبدیل شده و مشکلات متعددی را برای آنان ایجاد کرده است، اما پاشنه آشیل آن جا ماندن جمعی از دانشآموزان کشور از حضور در این فضاست، بهویژه قشری که به لحاظ اقتصادی آسیبپذیرتر است و اگر چارهای برای آن نیندیشند، اهداف شبکه شاد را تحتالشعاع قرار خواهد داد. با وضعیت کرونایی این روزها که حتی گمانهزنیها از شیوع دوباره ویروس در پاییز حکایت دارد، آموزش و پروش چگونه میخواهد آموزشی برابر و عادلانه را محقق کند؟
تمایل دارم پاسخ این سؤال را با چند پرسش دیگر مطرح کنم: مگر مقوله آموزش قبل از ظهور شبکه شاد و تدریس مجازی عادلانه بود؟ مگر در نقاط مرزی یا حتی برخی از بخشهایی که صعبالعبور هستند و استانهایی مثل خوزستان و مناطقی که بهصورت بومی و قومی و قبیلهای زندگی میکنند، عدالت آموزشی برقرار بود؟
مگر این واژه ۵ حرفی ساده فقط مربوط به زمانی است که آموزشمان را مجازی کردیم؟ درست است که برخی از خانوادهها دارای گوشی هوشمند نیستند و حتی امکان دسترسی به اینترنت را هم ندارند اما میخواهم بگویم که اتفاقا پیش از کرونا و آموزش مجازی هم آش همین و کاسه همین بود، یعنی در مدارسی، تختهسیاه وجود داشت و در مدارس دیگر تخته وایت برد و عجیبتر آنکه در مدارسی هم اصلا تخته وجود نداشت و هنوز هم ندارد، آیا در چنین فضائی عدالت برقرار است؟ دانشآموزانی روی صندلی تکنفره مینشینند با معلمانی که همه نوع امکانات و تجهیزاتی در اختیارشان است و از آموزشهای ضمن خدمتی برخوردارند که نزدیک به مؤلف و برنامه درسی است و در عین حال از امکاناتی نظیر کاغذ و خودکار و سایر تجهیزات آموزشی هم بهرهمند هستند اما در نقطه مقابل دانشآموزانی وجود دارند که همچنان برروی نیمکتهای ۳ نفره مینشینند و معلمانی که از سادهترین امکانات آموزشی بیبهرهاند. بنابراین فقط نباید پیامرسان شاد، قصه پرغصه ما باشد.
ما با دانشآموزانی روبهرو هستیم که براثر آتشسوزی بخاری نفتی، صورتهایشان سوخته و هنوز به ساختمان شهید رجایی میآیند و میروند تا به یک شکلی احقاق حق کرده و از حقوق پایمالشده خود دفاع کنند. در واقع اگر امکانات و تجهیزات موردنیاز برای برگزاری یک کلاس را به لحاظ سختافزاری در نظر بگیریم، معلم و کتاب درسی و فضای آموزش را هم بهعنوان سایر مؤلفهها مدنظر داشته باشیم، آنگاه هریک از این عوامل میتوانند عاملی باشند برای اینکه بیعدالتی را فریاد بزنند. حتی اگر متراژ کلاس درس به ازاء هر دانشآموز براساس استاندارد تعیینشده در یک شهر با شهر دیگر برابر نباشد، یعنی از استانداردهای موجود تبعیت نکند، میتواند عامل بیعدالتی باشد. لذا تمام این مؤلفهها خواهناخواه میتوانند اسباب نابرابری را فراهم کنند و پیامرسان شاد یک مؤلفه دیگر به مؤلفههای بیعدالتی در نظام آموزشی ما افزوده است. بنابراین بسیار اهمیت دارد که تصور نکنیم با آمدن پیامرسان شاد، عدالت سابق از میان رفته چرا که عدالتی در حوزه نظام آموزشی در کار نبوده است. ما اگر پیشتر با ۱۰ شاخصه یا مؤلفه میتوانستیم برابری یا نابرابری را در آموزش حضوری تشریح و تبیین کنیم، اکنون با آمدن آموزش مجازی و امکان بهرهبرداری از آن، یک مؤلفه دیگر به مجموع نابرابریها در نظام آموزشی افزوده شده، خاطرم هست، مدتی قبل خبرگزاری ایرنا این خبر را منتشر کرد که ۸۵ درصد دانش آموزان بهوسیله گوشیهای هوشمند خانوادههایشان یا تبلت شخصی و غیره، امکان استفاده از ابزار رشد را به هر طریقی دارند، اگر تصور کنیم این رقم حدود ۶۰ یا ۷۰ درصد باشد، به این معنا که بیش از نیمی از دانش آموزان چنین امکانی را داشته باشند، بهمنزله برخورداری است و در اینجا مقوله عدالت متفاوت بوده و باید در نظر داشت که عدالت به معنای مساوات نیست. آنچه تحت عنوان برخورداری تمام دانش آموزان از امکانات و مؤلفهها و شاخصههای برنامه درسی عنوان کردیم، ذیل مفهوم مساوات قرار میگیرد و آنچه بهعنوان عدالت از آن سخن میگوییم به این معناست که دانشآموز ساکن تهران از یک نوع امکانات و دانشآموز شهرستان هم از یک سری
امکانات دیگر بهرهمند است، اما بیایید فرض کنیم ۶۰ تا ۷۰ درصد دانش آموزان بهواسطه داشتن تجهیزات خانگی مثل تبلت و تلفنهای هوشمند، امکان بهرهمندی از آموزشهای مجازی را دارند، حال با این فرض، اگر آموزشها را مجازی نکنیم در راستای عدالت است یا اینکه آموزشها را مجازی کنیم؟ چنانچه پیوستاری را در نظام آموزشی مدنظر داشته باشیم، درخواهیم یافت که ما به سمت تحقق عدالت در حرکتیم. بنابراین اگر ۶۰ تا ۷۰ درصد جامعه ما امکان بهرهبرداری دارد به این معنا نیست که ما ۷۰ درصد را محروم کنیم چون ۳۰ درصد دیگر نمیتوانند چنین استفادهای داشته باشند، اتفاقا این عین بیعدالتی است. مثل این است که بگوییم تمام دانش آموزان از مدارس کپری استفاده کنند چون دانشآموزان در مناطق مرزی، دارای کلاسهای کپری هستند یا همه باید تختهسیاه داشته باشند چون به همه نمیتوانیم تخته سفید
بدهیم، همه باید تخته معمولی داشته باشند چون به همه نمیتوانیم
برد هوشمند بدهیم. این نکته مهم است که عدالت را یک نقطه نبینیم، عدالت یک پیوستار است که ما از اینسو به آنسوی طیف حرکت میکنیم. بنابراین باید بپذیریم کجا هستیم و به کجا حرکت میکنیم و مختصات را تغییر بدهیم. اگر ۶۰ درصد هستیم حتما باید سال آینده ۷۰ درصد باشیم. عدد و رقمش را کار ندارم، بلکه باید هدفگذاری کنیم تا به نقطهای جلوتر برسیم و این حرکت رو به جلو، دیر یا زود، ما را به سر پیوستار نزدیک میکند.
شبکه شاد توفیقی نداشته است
**بعد از روی کار آمدن نظام جدید آموزشوپرورش در کشور ما به دلیل حرکت آموزش سنتی به سمت آموزشهای نوین در جهان، سالها بود که کارشناسان از ضرورت حرکت آموزشوپرورش در مسیر آموزشهای مجازی سخن میگفتند؛ اما کاستیها، ضعفها و گاه کمکاری مدیران و مسئولان این عرصه باعث شده بود که این روند بهکندی پیش رود. این روزها که مدارس به دلیل شیوع ویروس کرونا به حالت تعطیل درآمدهاند، پس از سالها تأخیر زمینهای ایجاد شد تا وزارت آموزشوپرورش بالاخره به فکر تجربه فضایی متفاوت برای آموزش بیفتد، اما واقعیت آن است که پیامرسان شاد توفیق لازم را در این زمینه نداشته، دیدگاه شما چیست؟
حرکت از آموزش سنتی به سمت آموزش نوین، لزوما در بستر یادگیری الکترونیکی اتفاق نمیافتد. اما اگر بخواهیم از منظر یادگیری الکترونیک به آن بپردازیم که نوعی آموزش نوین محسوب میشود، باید گفت، شبکه شاد یک پلتفرم است و این پلتفرم در زمان بحران تولید شده، در دوران بحران ما نمیتوانیم تمام مؤلفههای یک بستر ارتباطی که قرار است، جایگزین یادگیری فیزیکی شود را بدون نقص و بهطور کامل پوشش دهیم. البته در اینکه شبکه شاد دارای نقایصی است و توفیقی نداشته، شکی نیست. حتی کسانی که شاد را تولید و برنامهریزی کردهاند به این قضیه اذعان دارند اما این مسئله به معنای توقف حرکت فعلی و زیر سؤال بردن آن نیست. معتقدم بزرگترین اقدام آموزشوپرورش در طول این سالها، ایجاد چنین پلتفرمی بوده و نظام تعلیم و تربیت به سمت آموزشهای نوین در حرکت است، بنابراین داشتن یک پیامرسان اختصاصی در آموزشوپرورش، اقدامی مبارک بوده و نباید آن را کم اثر جلوه داد.
فرآیند آموزش فیزیکی در شبکه شاد، شبیهسازی شده است
**هدف کم اثر نشان دادن این پیامرسان نیست، همانطور که میدانید، نداشتن تلفن همراه مناسب، سرعت کم اینترنت، اتصال سخت به شبکه، مشکلات نصب و حضور در سامانه، مشکل احراز هویت ورود به اپلیکیشن در گوشیهای آیفون و بسیاری دیگر از این موارد سبب شد تا آموزش مجازی در شبکه «شاد» با چالشهای بسیاری همراه باشد، فکر میکنید در این شرایط چگونه میتوان در آموزش مجازی توفیق داشت؟
فارغ از نگاههای سیاهوسفید باید تأکید کنم که چنین نقایصی وجود دارد اما بهطور کلی احراز هویت یکی از مهمترین اقداماتی است که در این پلتفرم بهطور خاص و ویژه صورت گرفته و جزء مزیتها و برتریهایش به شمار میرود .
اما برخی این مسئله را نقص میدانند چون در سایر پیامرسانها میتوان از طریق ارسال کد اعتبارسنجی وارد شد اما این مسئله در مورد شاد صدق نمیکند و باید چند نکته را در این باره ذکر کرد: نخست اینکه، پیامرسان شاد قرار است، آیینهای از مدرسه فیزیکی باشد، در مدرسه فیزیکی ثبتنام رخ میدهد و بعد دانشآموز و معلم در کلاس درس حاضر میشوند بنابراین فرآیند آموزش فیزیکی در شبکه شاد شبیهسازی شده و اگر قرار باشد هر فردی وارد گروه درسی شود که دیگر نام این فضا را نمیتوان مدرسه مجازی گذاشت، در این صورت، مدرسه در و پیکری نخواهد داشت بنابراین مقرر شد، ورود افراد به شاد از طریق سامانه دانشآموزی سناد انجام شود، سناد بانک اطلاعاتی بسیار بزرگی است که ریزترین اطلاعات ثبت نامی دانش آموزان را در خود جای داده اما ثبت همه اطلاعات جزئی دانشآموز برای تکمیل، اجباری نیست به همین علت مدیران و معاونان اجرایی مدارس همه این اطلاعات را به ازاء تمامی دانش آموزان پر نکرده بودند و در زمان احراز هویت برای ورود به شبکه شاد، مشکلاتی بوجود آمد و در این فرآیند، متوجه نقص در سناد شدیم و اینکه بسیاری از معلمان و معاونین اجرایی، بسیار سرسری بانک اطلاعاتی مدارس خود را تکمیل کرده و هرجا سامانه ایرادی نگرفته، بهراحتی عبور کردهاند ازجمله شماره موبایل که به فرض مثال، وقتی شماره موبایل پدر ثبت شده باشد و دانشآموز با شماره مادر وارد شود، حتما دچار مشکل میشود و هرجا سامانه خطا یا ایرادی گرفته مثل کدملی و نام و نام خانوادگی سعی کردهاند دقیق اطلاعات را پر کنند.
عملا نقصی که در ثبتنام دانشآموز وجود داشته، خودش را در شاد نشان داده و این جزء مزیتهای شاد است. حتی برخی معلمان گلایهمند هستند از اینکه نمیتوانند در بخش خصوصی با دانشآموز چت کنند، حال آنکه قرار نبوده چنین امکانی در پیامرسان شاد وجود داشته باشد و بالطبع از پلتفرم حذف شده، شاید در بخش استفاده همزمانی کاربران یا تعداد کاربران برخط، ترافیک آنقدر زیاد باشد که بارگیری و بارگذاری زمانبر شود و در واقع تعداد گسترده کاربرانی که میخواهند بهطور همزمان از این ترافیک استفاده کنند با زیرساختها برابری و تناسب نداشته باشد که درنهایت حاصل آن نارضایتی کاربرانی است که این پلتفرم را با یک پلتفرم یا پیامرسان متناظر خارجی مقایسه کرده و معتقدند چرا باید در شاد فعالیت کنند. اما در هر حال، پیامرسان شاد این قابلیت را دارد که افراد بدون شماره تلفن با یکدیگر در ارتباط باشند و این یکی از مطالبات معلمان بوده که دانش آموزان و خانوادهها، شماره تماسشان را نداشته باشند اما فارغ از مباحث ذکر شده، برخی میگویند، «چرا با توسعه اختصاصی یک پیامرسان هم هزینه میتراشیم و هم از رقابت بین پیامرسانها با هدف افزایش کیفیت
سرویس رسانی آنها استفاده نمیکنیم؟ نتیجه توسعه پیامرسان اختصاصی وزارت آموزشوپرورش که احتمالا با صرف هزینه قابلتوجهی صورت گرفته است مشکلات و محدودیتهای مختلف است. مثلا، شاد محدودیت آپلود ۱۰۰ مگابایت دارد که به اشتراک گذاشتن ویدئوهای آموزشی را برای معلمان دشوار خواهد کرد.» اما در پاسخ به این مسئله باید تأکید کرد، پیامرسانهایی مانند گپ اعلام کردهاند، نمیتوانند این تعداد دانشآموز را تحت پوشش داشته باشند و به همین دلیل آموزشوپرورش بر روی پیامرسانی مختص خودش متمرکز شده و این پیامرسان، تابستان میتواند خودش را تقویت کرده و به یک پیامرسان آموزش الکترونیکی تبدیل و با مجهز شدن یکسری ابزارهایش سرویسدهی بهتری داشته باشد.
شاد؛ فرصتی برای آزمون و خطا نداشته است
**معلمان هم حرفهای بسیاری درباره اپلیکیشن شاد دارند. مهمترین نقد آنها به زیرساختهای فنی این اپلیکیشن بهویژه سرعت پایین آن است که عملاً جریان آموزش مجازی را با مشکل مواجه کرده است؛ برخی از معلمان برای ضبط کلاسها مجدداً راهی مدرسه شدهاند تا از امکانات آن استفاده کنند و برخی از آنها میگویند ارسال هر فایل زمانی طولانی میبرد و در برخی مواقع آنقدر طولانی میشود که صبرمان لبریز میشود.
بزرگترین نقدی که متوجه پیامرسان شاد بوده، این است که در بازخورد، بسیار ضعیف عمل کرده و این فضا بهدرستی برای معلمان توجیه و تبیین نشده که بسیار آزاردهنده است و از همه مهمتر حس عدم همراهی و همدلی با معلمان است بنابراین وقتی سامانه یا پلتفرمی را به دلیل اینکه فرصت پایلوت نبوده، اجرایی میکنیم باید هر ایراد و نقصی که گزارش میشود را برطرف کرده و بعد نظرسنجی کنیم. مهمترین دلیلِ نقص این پیامرسان مربوط به تولید و اجرای آن در دوران بحران است و طبعا فرصتی هم برای آزمون و خطا نبوده اما با توجه به صحبت رئیسجمهور، مدارس باید در شرایط کرونایی، برنامهریزی داشته باشند و ضمن تکیه بر زیرساختهای مطلوب و فراگیر ارتباطی، وقفه پیشآمده در نظام آموزشی را به نحو قابل قبولی جبران کنند، در حال حاضر بهترین فرصت است تا پیامرسان شاد را فربه و تقویت کرده و به یک پلتفرم الکترونیکی با ابزارهای جدید تبدیل کنیم تا در کنار مدرسه مجازی تلویزیونی، یک بستر الکترونیکی ایجاد و به سمت تحقق عدالت حرکت نماییم.
آموزش و پرورش , سامانه شاد , مدرسه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.