اخبار ویژه »
شناسه خبر : 21848
پرینتخانه » اقتصادی, بین الملل, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 25 اردیبهشت 1399 - 5:21 |
بررسی تنشهای اقتصادی و سیاسی میان ایالات متحده و چشم بادامیها؛
جنگ حیثیتی چین و آمریکا
تنشهای اقتصادی میان چین و آمریکا همواره در سالهای اخیر مطرح بوده است. اختلافات این دو کشور بر سر قدرت اقتصادی جهان شدن از زمان پایان جنگ سرد تا زمان فعلی ادامه دارد
| گروه سیاسی|
تنشهای اقتصادی میان چین و آمریکا همواره در سالهای اخیر مطرح بوده است. اختلافات این دو کشور بر سر قدرت اقتصادی جهان شدن از زمان پایان جنگ سرد تا زمان فعلی ادامه دارد و دو سبک اقتصادی کاملا متفاوت دارند همین موضوع چند مدت یکبار این دو کشور را به جان هم میاندازد. البته باید به این نکته توجه کرد روابط این دو کشور مانند دو خلافکار حرفهای است که هریک برای لو دادن و از میدان به در کردن دیگری از یکدیگر دستاویز دارند. که حذف هر کدام به ضرر هر دو طرف خواهد بود، با این حال بازهم برای یکدیگر شاخ و شانه میکشند.
«رسالت» دراینباره با عطا بهرامی، تحلیلگر اقتصادی و کارشناس مسائل بینالملل و شعیب بهمن، کارشناس مسائل بینالملل به گفت و گو پرداخت :
توافقات میان چین و آمریکا درمان موقتی است
عطا بهرامی، تحلیلگر اقتصادی و کارشناس مسائل بینالملل در گفت و گو با «رسالت» با اشاره به تنشهای میان دو قدرت اقتصادی جهان یعنی چین و آمریکا بیان کرد:« آمریکا و چین همواره بر سر مسائل اقتصادی و سیاسی با یکدیگر در نزاع بودند و توافقات میان این دو کشور همواره بهصورت موقت اوضاع را آرام کرده است. دلیل حل نشدن مشکلات ریشهدار بودن تنشهاست و روز به روز بر آن افزوده خواهد شد.»
وی افزود: «ریشه اختلاف میان آمریکا و چین به زمان جنگ سرد بر می گردد. در آن روزها آمریکا به علت ترس از شوروی با سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی به چین و خرید تولیدات این کشور درصدد قدرتمند کردن چین در مقابل شوروی بود که موجب رشد چشمگیر اقتصادی چین شد. بعد از پایان جنگ سرد آمریکاییها دیگر نیاز به چینیها نداشتند اما شرکتهای آمریکایی سرمایهگذار در چین به علت کارگر ارزان و سود بالا مانع تغییر سیاستهای مقاماتشان شدند.»
بهرامی اظهار کرد: «ترامپ که به قدرت رسید، با بیان اینکه سیاستمداران ابله آمریکایی باید
۱۵ سال پیش با چین قطع رابطه میکردند، این رویه را تغییر داد. ترامپ از رشد اقتصادی چین و کسب جایگاه اقتصادی آمریکا نگران است. وی معتقد است که چین با دامپینگ ارزی یا ضعیف جلوه دادن یوان مزیت رقابتی را از سایر تولیدکنندگان گرفته تا بتواند سود بیشتر کسب کند. همین موضوع علت کاهش صادرات آمریکا به چین شد.»
آمریکا برای حفظ قدرت و تضعیف چیندست به هر کاری میزند
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: «رابطه چین و آمریکا به این صورت است که آمریکا در چین سرمایهگذاری کرده و کالا با فناوری پیشرفته به آنها میدهد در مقابل چین نیز کالای ساخته شده به آمریکا ارسال میکند. آمریکا برای از دست ندادن قدرت خود و تضعيف جایگاه چین دست به هر کاری میزند. ریشه این اختلافات عمیق بوده و با رایزنی و سفرهای دیپلماتیک حل نخواهد شد.»
او در ادامه گفت: «آمریکا خواهان حفظ قدرت و چین نیز خواستار رسیدن به جایگاه آمریکا ست. واشنگتن با نقطهضعف پکن یعنی از دست دادن بازار مهمی مانند آمریکا آشنا است. اگر چین سالیانه ۵۰۰ میلیارد دلار صادرات دارد با حذف بازار آمریکا این رقم به نصف خواهد رسید که برای این کشور قابل جبران نیست. این اقدام سرعت رشد اقتصادی چین را کند میکند.»
بهرامی توضیح داد: «چین در حدود ۴ هزار میلیارد دلار اوراق قرضه از آمریکا خریداری کرده است. ترامپ نیز به بهانه کرونا در تلاش برای توقیف اموال چین است. اما تنش میان این دو کشور میتواند فرصتی برای سایر کشورها مانند ایران باشد. بهطور طبیعی کار کردن با کشوری که از آمریکا ضربه خورده راحتتر است از کار کردن با متحد آمریکا.»
این تحليلگر اقتصادی بیان کرد: «اختلافات این دو کشور در روابط سایر کشورها نیز مؤثر بوده است بهطور مثال آلمان تمایل همکاری با چین را دارد اما در مقابل انگلیس و فرانسه و استرالیا خواهان همکاری با آمریکا هستند. جنگ اقتصادی آمریکا و چین به نفع بسیاری از این کشورهاست زیرا از قدرت چین که به پایگاه تولید جهان مبدل شده کم کرده و سایر کشورها نیز میتوانند شانس خود را در عرصه اقتصادی محک بزنند.»
هژمونی ناکارآمد آمریکا نزدیک شدن این کشور به سقوط را نشان میدهد
وی اشاره کرد: «چین در غرب آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی جایگاه خود را تثبیت کرده است. اما در عمل تنشهایی که با تحریک قومیتهای گوناگون در چین مانند تبت صورت میگیرد، موجب کند شدن رشد اقتصادی، مشکلات داخلی و بیکاری در چین خواهد شد. اما ناکارآمدی هژمونی آمریکاییها و همچنین کم شدن قدرت دلار، نشانگر نزدیک شدن آمریکا به سقوط است.»
بهرامی اظهار کرد: « بسیاری از کشورها سیاست خارجی آمریکا را یکجانبه و بدون مشروعیت میدانند؛ به همین دلیل چین و روسیه سازمان همکاری های شانگهای را تشکیل دادهاند تا قدرت را از آمریکا بگیرند. مقاومت آمریکا نیز برای از دست ندادن قدرت در جهان تنش ایجاد میکند. بعد از کرونا نیز این دو کشور دوباره به بهانههای دیگر با هم درگیر خواهند شد، زیرا قدرت اول تمام تلاش خود را برای از دست ندادن جایگاه خود خواهد کرد.»
تحلیلگر اقتصادی و کارشناس مسائل بینالملل در پایان تأکید کرد: «آمریکاییها باوجود ارزش جهانی دلار توانستهاند قدرت خود را حفظ کنند، چین با حذف دلار از معاملات خود که همسو با منافع ملی ایران نیز هست میتواند، آمریکا را تحت فشار قرار می دهد. تاکنون نیز ضربههای زیادی به اقتصاد آمریکا وارد شده است مانند از بین رفتن صنعت خودروسازی. این کشور مانند گذشته در صنایع گوناگون موفق نیست، بهطور مثال در منسوجات اروپا، در خودرو و صنایع فولادی آلمان و ژاپن حرف اول را میزنند اما آمریکا دیگر قدرت اولیه را نداشته و میتوان گفت چین پیروز این میدان خواهد بود.»
تنش میان چین و آمریکا به ضرر هردو کشور است
شعیب بهمن، کارشناس مسائل بینالملل در گفت و گو با «رسالت» با اشاره به جنگ تجاری بین چین و آمریکا بیان کرد:«تنش تجاری بین آمریکا و چین نهتنها به ضرر هر دو کشور بلکه به ضرر تمام کشورها است. چین با ادامه دادن به این تنش موجب رواج بیکاری در کشورش خواهد شد. در مقابل اگر آمریکاییها خواستار کاهش واردات از چین باشند، جایگزینی برای تأمین کالا نداشته و به مشکل برمیخورند.»
وی افزود: «آمریکاییها اگر بتوانند جایگزینی بهجای چین بیابند نیز با مشکل مواجه میشوند زیرا واردات کالا از این کشور برای آنها به دلیل پایین بودن قیمت صرفه اقتصادی دارد. ادامه این اختلافات و کاهش روند صادرات، چینیها را نیز نگران میکند. ترامپ با زورگویی و زیادهخواهی در تلاش برای مغلوب کردن چین است.»
دولت ترامپ برای کاهش امتیازات اقتصادی چین تلاش میکند
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: «همچنین در سالهای اخیر آمریکاییها تأکید دارند که چین ارزش یوان را بهعمد پایین نگهداشته تا قیمت تمام شده کالاهای تولیدی خود را نسبت به سایر کشورها کاهش دهد. این روش پکن را با نفوذ اقتصادی قابلتوجهی در آمریکا روبهرو کرده است. دولت ترامپ تلاش فراوانی برای کاهش امتیازات اقتصادی چین در آمریکا یا بالا بردن امتیازات خود انجام داده است.»
بهمن اظهار کرد: «اقدامات آمریکا باعث عقبنشینی چینیها نشده و با توجه به گردش مالی و مناسبات و تولیدات آمریکا این کشور بخش اعظمی از تجارت جهانی را تشکیل میدهد بهطورقطع برهم خوردن این توازن، اقتصاد جهانی را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. بهعنوان مثال اگر آمریکاییها ورود کالا از چین را محدود کنند، پکن به انرژی کمتری برای تولید نیازمند بوده، پس صادرکنندگان انرژی به چین نیز آسیب میبینند.»
او در ادامه گفت: «اقدام کنونی چینیها مبنی بر حذف دلار از معاملات خارجی بهطور قطع ضربه اقتصادی مهلکی به آمریکا خواهد زد. این ضربه را میتوان پایان سلطه تجاری و اقتصادی آمریکا بر جهان دانست. به دلیل مراودات تجاری چین با بیشتر کشورهای دنیا حذف دلار از معاملات جهانی، اقتصاد آمریکا را با مشکل جدیدی مواجه خواهد کرد.»
ترامپ در سیاست خارجی ناموفق بوده است
بهمن توضیح داد: «ترامپ در چند بخش سیاست خارجی سرمایهگذاری کرده ، ابتدا خروج برجام و تحت فشار قرار دادن ایران، مذاکرات دوجانبه با کره شمالی و جنگ تجاری با چین سه محور اصلی سیاست خارجی دولت فعلی آمریکا میباشد. اما تا به امروز فشارهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی بر ایران موفق نبوده است. مذاکرات کره شمالی نیز علیرغم تبلیغات گسترده هیچ دستاوردی برای ترامپ نداشت.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان تأکید کرد: «بنابراین ترامپ در هیچ یک از سه حوزه سیاست خارجی خود موفق عمل نکرده تا بتواند در انتخابات آتی آمریکا بهعنوان برگ برنده از آنها یاد کند. گمانهزنی ها نشان میدهد که ترامپ با نزدیک شدن به انتخابات دست به اقداماتی بزند تا بتواند نظر مردم را جلب کند.»
تنشهای اقتصادی میان چین و آمریکا همواره در سالهای اخیر مطرح بوده است. اختلافات این دو کشور بر سر قدرت اقتصادی جهان شدن از زمان پایان جنگ سرد تا زمان فعلی ادامه دارد و دو سبک اقتصادی کاملا متفاوت دارند همین موضوع چند مدت یکبار این دو کشور را به جان هم میاندازد. البته باید به این نکته توجه کرد روابط این دو کشور مانند دو خلافکار حرفهای است که هریک برای لو دادن و از میدان به در کردن دیگری از یکدیگر دستاویز دارند. که حذف هر کدام به ضرر هر دو طرف خواهد بود، با این حال بازهم برای یکدیگر شاخ و شانه میکشند.
«رسالت» دراینباره با عطا بهرامی، تحلیلگر اقتصادی و کارشناس مسائل بینالملل و شعیب بهمن، کارشناس مسائل بینالملل به گفت و گو پرداخت :
توافقات میان چین و آمریکا درمان موقتی است
عطا بهرامی، تحلیلگر اقتصادی و کارشناس مسائل بینالملل در گفت و گو با «رسالت» با اشاره به تنشهای میان دو قدرت اقتصادی جهان یعنی چین و آمریکا بیان کرد:« آمریکا و چین همواره بر سر مسائل اقتصادی و سیاسی با یکدیگر در نزاع بودند و توافقات میان این دو کشور همواره بهصورت موقت اوضاع را آرام کرده است. دلیل حل نشدن مشکلات ریشهدار بودن تنشهاست و روز به روز بر آن افزوده خواهد شد.»
وی افزود: «ریشه اختلاف میان آمریکا و چین به زمان جنگ سرد بر می گردد. در آن روزها آمریکا به علت ترس از شوروی با سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی به چین و خرید تولیدات این کشور درصدد قدرتمند کردن چین در مقابل شوروی بود که موجب رشد چشمگیر اقتصادی چین شد. بعد از پایان جنگ سرد آمریکاییها دیگر نیاز به چینیها نداشتند اما شرکتهای آمریکایی سرمایهگذار در چین به علت کارگر ارزان و سود بالا مانع تغییر سیاستهای مقاماتشان شدند.»
بهرامی اظهار کرد: «ترامپ که به قدرت رسید، با بیان اینکه سیاستمداران ابله آمریکایی باید
۱۵ سال پیش با چین قطع رابطه میکردند، این رویه را تغییر داد. ترامپ از رشد اقتصادی چین و کسب جایگاه اقتصادی آمریکا نگران است. وی معتقد است که چین با دامپینگ ارزی یا ضعیف جلوه دادن یوان مزیت رقابتی را از سایر تولیدکنندگان گرفته تا بتواند سود بیشتر کسب کند. همین موضوع علت کاهش صادرات آمریکا به چین شد.»
آمریکا برای حفظ قدرت و تضعیف چیندست به هر کاری میزند
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: «رابطه چین و آمریکا به این صورت است که آمریکا در چین سرمایهگذاری کرده و کالا با فناوری پیشرفته به آنها میدهد در مقابل چین نیز کالای ساخته شده به آمریکا ارسال میکند. آمریکا برای از دست ندادن قدرت خود و تضعيف جایگاه چین دست به هر کاری میزند. ریشه این اختلافات عمیق بوده و با رایزنی و سفرهای دیپلماتیک حل نخواهد شد.»
او در ادامه گفت: «آمریکا خواهان حفظ قدرت و چین نیز خواستار رسیدن به جایگاه آمریکا ست. واشنگتن با نقطهضعف پکن یعنی از دست دادن بازار مهمی مانند آمریکا آشنا است. اگر چین سالیانه ۵۰۰ میلیارد دلار صادرات دارد با حذف بازار آمریکا این رقم به نصف خواهد رسید که برای این کشور قابل جبران نیست. این اقدام سرعت رشد اقتصادی چین را کند میکند.»
بهرامی توضیح داد: «چین در حدود ۴ هزار میلیارد دلار اوراق قرضه از آمریکا خریداری کرده است. ترامپ نیز به بهانه کرونا در تلاش برای توقیف اموال چین است. اما تنش میان این دو کشور میتواند فرصتی برای سایر کشورها مانند ایران باشد. بهطور طبیعی کار کردن با کشوری که از آمریکا ضربه خورده راحتتر است از کار کردن با متحد آمریکا.»
این تحليلگر اقتصادی بیان کرد: «اختلافات این دو کشور در روابط سایر کشورها نیز مؤثر بوده است بهطور مثال آلمان تمایل همکاری با چین را دارد اما در مقابل انگلیس و فرانسه و استرالیا خواهان همکاری با آمریکا هستند. جنگ اقتصادی آمریکا و چین به نفع بسیاری از این کشورهاست زیرا از قدرت چین که به پایگاه تولید جهان مبدل شده کم کرده و سایر کشورها نیز میتوانند شانس خود را در عرصه اقتصادی محک بزنند.»
هژمونی ناکارآمد آمریکا نزدیک شدن این کشور به سقوط را نشان میدهد
وی اشاره کرد: «چین در غرب آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی جایگاه خود را تثبیت کرده است. اما در عمل تنشهایی که با تحریک قومیتهای گوناگون در چین مانند تبت صورت میگیرد، موجب کند شدن رشد اقتصادی، مشکلات داخلی و بیکاری در چین خواهد شد. اما ناکارآمدی هژمونی آمریکاییها و همچنین کم شدن قدرت دلار، نشانگر نزدیک شدن آمریکا به سقوط است.»
بهرامی اظهار کرد: « بسیاری از کشورها سیاست خارجی آمریکا را یکجانبه و بدون مشروعیت میدانند؛ به همین دلیل چین و روسیه سازمان همکاری های شانگهای را تشکیل دادهاند تا قدرت را از آمریکا بگیرند. مقاومت آمریکا نیز برای از دست ندادن قدرت در جهان تنش ایجاد میکند. بعد از کرونا نیز این دو کشور دوباره به بهانههای دیگر با هم درگیر خواهند شد، زیرا قدرت اول تمام تلاش خود را برای از دست ندادن جایگاه خود خواهد کرد.»
تحلیلگر اقتصادی و کارشناس مسائل بینالملل در پایان تأکید کرد: «آمریکاییها باوجود ارزش جهانی دلار توانستهاند قدرت خود را حفظ کنند، چین با حذف دلار از معاملات خود که همسو با منافع ملی ایران نیز هست میتواند، آمریکا را تحت فشار قرار می دهد. تاکنون نیز ضربههای زیادی به اقتصاد آمریکا وارد شده است مانند از بین رفتن صنعت خودروسازی. این کشور مانند گذشته در صنایع گوناگون موفق نیست، بهطور مثال در منسوجات اروپا، در خودرو و صنایع فولادی آلمان و ژاپن حرف اول را میزنند اما آمریکا دیگر قدرت اولیه را نداشته و میتوان گفت چین پیروز این میدان خواهد بود.»
تنش میان چین و آمریکا به ضرر هردو کشور است
شعیب بهمن، کارشناس مسائل بینالملل در گفت و گو با «رسالت» با اشاره به جنگ تجاری بین چین و آمریکا بیان کرد:«تنش تجاری بین آمریکا و چین نهتنها به ضرر هر دو کشور بلکه به ضرر تمام کشورها است. چین با ادامه دادن به این تنش موجب رواج بیکاری در کشورش خواهد شد. در مقابل اگر آمریکاییها خواستار کاهش واردات از چین باشند، جایگزینی برای تأمین کالا نداشته و به مشکل برمیخورند.»
وی افزود: «آمریکاییها اگر بتوانند جایگزینی بهجای چین بیابند نیز با مشکل مواجه میشوند زیرا واردات کالا از این کشور برای آنها به دلیل پایین بودن قیمت صرفه اقتصادی دارد. ادامه این اختلافات و کاهش روند صادرات، چینیها را نیز نگران میکند. ترامپ با زورگویی و زیادهخواهی در تلاش برای مغلوب کردن چین است.»
دولت ترامپ برای کاهش امتیازات اقتصادی چین تلاش میکند
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: «همچنین در سالهای اخیر آمریکاییها تأکید دارند که چین ارزش یوان را بهعمد پایین نگهداشته تا قیمت تمام شده کالاهای تولیدی خود را نسبت به سایر کشورها کاهش دهد. این روش پکن را با نفوذ اقتصادی قابلتوجهی در آمریکا روبهرو کرده است. دولت ترامپ تلاش فراوانی برای کاهش امتیازات اقتصادی چین در آمریکا یا بالا بردن امتیازات خود انجام داده است.»
بهمن اظهار کرد: «اقدامات آمریکا باعث عقبنشینی چینیها نشده و با توجه به گردش مالی و مناسبات و تولیدات آمریکا این کشور بخش اعظمی از تجارت جهانی را تشکیل میدهد بهطورقطع برهم خوردن این توازن، اقتصاد جهانی را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. بهعنوان مثال اگر آمریکاییها ورود کالا از چین را محدود کنند، پکن به انرژی کمتری برای تولید نیازمند بوده، پس صادرکنندگان انرژی به چین نیز آسیب میبینند.»
او در ادامه گفت: «اقدام کنونی چینیها مبنی بر حذف دلار از معاملات خارجی بهطور قطع ضربه اقتصادی مهلکی به آمریکا خواهد زد. این ضربه را میتوان پایان سلطه تجاری و اقتصادی آمریکا بر جهان دانست. به دلیل مراودات تجاری چین با بیشتر کشورهای دنیا حذف دلار از معاملات جهانی، اقتصاد آمریکا را با مشکل جدیدی مواجه خواهد کرد.»
ترامپ در سیاست خارجی ناموفق بوده است
بهمن توضیح داد: «ترامپ در چند بخش سیاست خارجی سرمایهگذاری کرده ، ابتدا خروج برجام و تحت فشار قرار دادن ایران، مذاکرات دوجانبه با کره شمالی و جنگ تجاری با چین سه محور اصلی سیاست خارجی دولت فعلی آمریکا میباشد. اما تا به امروز فشارهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی بر ایران موفق نبوده است. مذاکرات کره شمالی نیز علیرغم تبلیغات گسترده هیچ دستاوردی برای ترامپ نداشت.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان تأکید کرد: «بنابراین ترامپ در هیچ یک از سه حوزه سیاست خارجی خود موفق عمل نکرده تا بتواند در انتخابات آتی آمریکا بهعنوان برگ برنده از آنها یاد کند. گمانهزنی ها نشان میدهد که ترامپ با نزدیک شدن به انتخابات دست به اقداماتی بزند تا بتواند نظر مردم را جلب کند.»
برچسب ها
آمریکا , تنش های اقتصادی , چین
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=21848
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای جنگ حیثیتی چین و آمریکا بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.