تحريم چگونه میميرد
|محسن پيرهادي – مديرمسئول|
سالهاست که ادبيات تحريمي، بر زبان ما ايرانيان جاري و بر فکر اغلب ما حاکم است. اگر از اطرافيان کماطلاع خود هم پرسوجويي کنيد، اغلب آنها با الفاظ و عباراتي همچون داماتو، ايسا، پالرمو و هر قانون، توافقنامه يا تعهد بينالمللي که قرار است براي ايران محدوديتهايي به همراه بياورد، آشنا هستند. زمانهاي است که مقامات يک کشور که سابقه همه نوع تجاوزي هم به ايران داشته، رسما از وضع تحريمهاي دردناک و فلجکننده عليه دولت و ملت ايران سخن ميگويند، زمانهاي که مردم شريف ما، ۶ سال است منتظرند، دو سال منتظر امضاي برجام، دو سال اجراي برجام و حالا پس از خروج آمريکا و تعلل اروپا، منتظر احياي برجام.
کلمات و عباراتي را آنقدر از مسئولان دولت شنيدهايم که براي گوشمان آزاردهنده شده است. کار بهجايي رسيده که حتي رهگذران کوچه و خيابان از دورههاي برجام و پسابرجام سخن ميگويند و حتي به اين نميانديشند که برجام مگر چه نقطه عطفي بود که بخواهد پيش و پسي داشته باشد.
کشور تحت شديدترين تحريمهاست، کسي منکر نيست، حتي معتقدم طراحي نظام تحريمها، بهصورت وحشتناکي حسابشده و غيرانساني است که تشريح اين موضوع، خود نيازمند مقاله مستقلي است. فقط از باب نمونه، کافي است بدانيم در سالهاي گذشته، از فروش و انتقال برخي داروهاي حساس به ايران اسلامي ممانعت بهعملآمده، درحاليکه در همين سالها، ميزان فروش سيگار به کشور ما افزايش هم داشته است. اين يعني طراحان تحريم ميخواهند مرد سالخورده يا زن باردار ايراني از فلان داروي حساس محروم بماند، اما جوان ايراني بيش از گذشته سيگار بکشد.
مخاطب اين کلام، پيش از همه، خواهران و برادرانم در خانواده بزرگ رسانه و پسازآن مسئولان کشورند. بياييد از امروز کمتر از تحريم سخن بگوييم. هر مسئولي بهمحض پيش آمدن مشکل و اختلالي در حوزه کارياش، سريع پاي تحريم را وسط نکشد، حتي اگر تحريم واقعا در آن حوزه مؤثر بوده باشد که گاهي اوقات همچنين نيست. اشتباه نشود، حرف اين نيست که در مجامع بينالمللي و خارج از کشور، مظلوميت خود را فرياد نزنيم و حقخواهي نکنيم، اين وظيفه را بايد وزارت محترم خارجه و ساير دستگاههاي مسئول با جديت پيگيري کنند، اما هر مسئول ارشد يا جزئي، به هر مناسبت نام تحريم را به ميان نياورد. اين کار تنها دو اثر دارد، اول اينکه اذهان خودمان را خسته و مشوش ميکند و دوم، به دشمن پيغام ميدهد که تحريمها مؤثر است. بياييد اينطور تصور کنيم که ما همسايهاي داريم که بويي از انسانيت نبرده و حتي اگر در منزل ما، کسي در حال جان دادن باشد، او باوجودآنکه داروي آن بيمار را دارد، حتي حاضر است آن را دور بريزد اما به شما ندهد. راهحل چيست؟ شما بهعنوان مسئول و مدير خانه، نبايد هرروز با زن و فرزندان از تأثير فشار همسايه بيرحم سخن بگوييد و با اين کار محيط خانه را ناآرام کنيد، بلکه بايد با درايت راه ديگري براي يافتن داروي موردنياز پيدا کنيد، يا از محل ديگري آن را تأمين کنيد و يا اگر ميشود، در داخل منزل شبيه آن را توليد کنيد. يقين کنيد اگر چنين شد، همان همسايه بيرحم هم حاضر است داروهاي خود را زير قيمت به شما بفروشد.
کلمات تحريم و برجام و مذاکره و آمريکا و اروپا را رها کنيد، بياييد کاري کنيم واژگان کليدي و پرکاربرد ادبيات روزمره ما، تلاش و علم و جوان و توليد و ابتکار باشد، چراکه ادبيات، فکر ميسازد و فکر و انديشه، پايه و جهت حرکت را معين ميکند.دشمن، از ديرباز دشمن بوده و تا زماني که تغيير ماهوي نکند، همچنان دشمن است، گرگصفت و درندهخو و بيرحم هم هست، اما تا همين جاي کار هم در خيلي از ميادين بزرگ در برابر ما به خاک افتاده، بياييد باور کنيم از دشمن، فقط دشمني سر ميزند و مذاکره و تحريمش، دو راه مختلف براي رسيدن به يک مقصد است که آنهم آسيب زدن به ما باشد. دشمن را بايد مديريت کرد و راه دفع دشمني او، نه موضع ضعف که اتفاقا موضع اقتدار و بينيازي است. اگر گام اول، اصلاح ادبيات باشد، گام دوم، بيشک تحکيم و تقويت احساس بينيازي از خارج، در يکايک مردمان اين سرزمين است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.