بهرهگیری دشمن از تکنیک دروغ بزرگ
تا زمانی که سیاست خارجی آمریکا و اسرائیل به مردم منطقه دلیلی برای مقاومت بدهد، بخشهای قابل توجهی از این جوامع وجود خواهند داشت که از اصول، ارزشها و دیدگاه «محور مقاومت» حمایت میکنند.۸دسامبر برابر با۲۰آذر ماه سال جاری بود که رسانهها، خبری مهم در منطقه همیشه آبستن اخبار، یعنی غربآسیا مخابره کردند، خبر عبارت بود از حمله برقآسای شورشیان هیئت تحریر الشام به رهبری الجولانی به سوریه و واگذاری و سقوط دمشق با حداقل مقاومت ارتش این کشور.
سابقه آغاز ناآرامی ها در سوریه برمی گردد به مارس۲۰۱۱ با تظاهراتی که در شهر درعا کلید خورد، این ناآرامی ها به سرعت تمام کشور را فراگرفت و به دمشق رسید. با گذشت زمان و در سال ۲۰۱۴ پای داعش نیز به این اعتراضات به ظاهر داخلی در سوریه بازشد و تا سال ۲۰۱۷ این گروهک تروریستی حدود نیمی از خاک سوریه را تحت کنترل قرار داد، این پیشروی تا مارس ۲۰۱۹ادامه داشت که سرانجام علیرغم حمایت های همه جانبه غرب و آمریکا از فرزند خوانده خود یعنی داعش در منطقه، به همت و همکاری نیروهای مقاومت از لبنان تا عراق و ارتش روسیه با جانفشانیهای سرلشکر سپهبد حاج قاسم سلیمانی پایان عمر این گروه تروریستی در منطقه به گوش جهان رسانده شد.
با وجود تاریخچه ناآرامیها در سوریه و حمایتهای ایران برای نجات منطقه از لوث تروریست ها نمی توان منکر پیامی شد که حوادث ماه گذشته در دمشق و خارج از آن برای تهران داشت.واقعیت این بود که سرکرده تحریر الشام فقط محرک ظاهری سقوط دمشق بهحساب میآمد و مدت کوتاهی پس از تسلیم اسد نیروهای متجاوز اسرائیلی به ۲۵ کیلومتری پایتخت سوریه رسیدند.در این بین و فارغ از جنگهای میدانی سوالی که اینروزها ذهن مخاطب را درگیر کرده، این است که پس از سقوط سوریه به عنوان یکی از متحدین موثر در جبههمقاومت سرنوشت این جبهه که بیش از قدرت سخت صاحب قدرت نرم در منطقه است چه خواهد شد .اندیشمندان و سیاسیون مختلف با نظراتی متفاوت در خصوص این موضوع به اظهارنظر پرداختند به عنوان مثال «جورجیو کافیرو»، مدیر عامل مؤسسه تحلیلی گلف استیت مستقر در واشنگتن معتقد است: «محور مقاومت» در نیمه دوم سال جاری، به رهبری ایران متحمل ضربات سختی شد. امروز این ائتلاف با بازیگران دولتی و غیردولتی مورد حمایت تهران نسبت به ماههای پیش ضعیفتر است. آسیب شدید وارد شده به زرادخانه و وجهه حزب الله و همچنین سقوط حکومت سوریه که به ائتلاف چهار دههای بین دمشق و تهران پایان داد، موقعیت جمهوری اسلامی را در منطقه تضعیف کرده است و احتمالاً برای سالها، سیاست خارجی ایران منعکس کننده این واقعیت جدید خواهد بود.با این وجود، اگرچه «محور مقاومت» تضعیف شده است، اما ادعای «مرده» بودن آن از اساس نادرست است. از سوی دیگر «صنم وکیل»، مدیر برنامه خاورمیانه و آفریقا در اندیشکده چتم هاوس در مقابل معتقد است: «محور مقاومت» شبکه فرصتطلبانهای بود که برای تامین عمق استراتژیک ایران و محافظت از آن در برابر حملات مستقیم طراحی شده بود اما این استراتژی پس از سقوط سوریه به وضوح شکست خورده است.در موضوع سرنوشت جبهه مقاومت به نظر می رسد صدای زوزه شادمانه گرگها برگرفته از تاکتیک دروغ گوبلزی وزیر تبلیغات هیتلر است که معتقد بود« دروغ را هرچه بزرگتر بگویید، قابل باورتر خواهد بود».در مورد سرنوشت جبهه مقاومت اما، مقام معظم رهبری سخنان متفاوتی پس از سقوط سوریه ایراد فرمودند معظمله در سخنانی با اشاره به خوشحالی و شعف استکبار از این اتفاق تصریح کردند: عوامل استکبار به خیال اینکه با سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود جبهه مقاومت دیگر ضعیف شده، خوشحالی میکنند.اینها سخت در اشتباهند؛ آن کسانی که خیال می کنند با این چیزها جبهه مقاومت ضعیف شده است درک درستی از ایستادگی و جبهه مقاومت ندارند و نمی دانند جبههمقاومت اصلاً یعنی چه. جبهه مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است، مقاومت یک مکتب است یک مکتب اعتقادی. چیزی که ایمان یک عده مردم است با فشار آوردن نه فقط ضعیف نمی شود، بلکه قویتر می شود. انگیزهی افراد جبهه مقاومت و عناصر جبهه مقاومت با دیدن خباثتها قویتر می شود و دامنه جبهه مقاومت گستردهتر می شود.البته باید به یاد داشت، ائتلاف مقاومت همچنان دارای بازیگران قدرتمندی در درعراق و یمن مانند الحشد الشعبی و الحوثیهاست که صهیونیستها را عاجز و ناتوان کرده است.با این حال شاید مهمترین نکته این واقعیت است که ایدئولوژی مقاومت همچنان زنده، پویا و جاری است وبا نگاه به آینده می توان گفت: تا زمانی که سیاست خارجی آمریکا و اسرائیل به مردم منطقه دلیلی برای مقاومت بدهند، بخشهای قابل توجهی از این جوامع وجود خواهند داشت که از اصول، ارزشها و دیدگاه «محور مقاومت» حمایت میکنند.در شرایط فعلی بهنظرمیرسد جمهوریاسلامی شاید نیازمند بازتعریف دیدگاه و استراتژی خود در قبال سوریه جدید باشد و در این نگاه ضمن توجه به مفهوم غیرمادی «مقاومت» مطابق فرمایش مقام معظم رهبری باعنایتی به واقعیت میدان با حفظ مفهوم کلیدی منافع ملی کشور دورنمای خود نسبت به سوریه جدید را ترسیم کند.از سوی دیگر باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که فراتر از تغییرات سیاسی واقعیات و منافع ژئوپولیتیک است که سوریه جدید ناچار به پرداختن و توجه به آن خواهد بود.
ودر آخر آنچه نباید از نظر دور داشت این است که در پیچیده ترین شرایط هم حتی گروه های ستیزهجوی در قدرت نهایتا بر مبنای منافع ملی خود عمل خواهند کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.