گفتار درمانی غرب در برجام
گروه سیاسی
«در حوزه دانش هستهای معطل دیگران نمیمانیم» تیتر خبری که طی چند روز گذشته انتخاب شد تا نشان داده شود، معادلات بازی در زمین برجام واضحتر از قبل حتی نسبت بهروزهای ابتدایی امضای آن، خودنمایی میکند. روز چهارشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۰ کاظم غریب آبادی، سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی در وین در واکنش به اظهار نگرانی طرفهای برجامی نسبت به تولید سوخت سیلیساید بیان کرد: ابراز نگرانی مصنوعی در خصوص تولید مقادیر کمی فلز اورانیوم توسط ایران از سوی برخی طرفهای برجام، بههیچوجه مسموع نیست. جمهوری اسلامی ایران، بهویژه درجایی که از دانش فنی مربوطه برخوردار است، بر اساس نیازهای فنی پیش خواهد رفت و خود را معطل دیگران نخواهد کرد. سفیر کشورمان در وین همچنین تأکید کرد که کشورهای مدعی و بهاصطلاح نگران بگویند درحالیکه چنین سوختی را به ایران نمیدهند از یکسو و ایران نیز فناوری تولید آن را کسب کرده و تعهد برجامی نیز ندارد از سوی دیگر، بر چه اساسی نباید به چنین اقدامی مبادرت ورزد؟! غریب آبادی پیشازاین نیز در پاسخ به ادعای غیرحقوقی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره عدم پاسخ تهران به تمدید تفاهم فنی میان دو طرف درخصوص بازرسی و راستی آزمایی از برنامه صلحآمیز اتمی کشورمان تأکید کرده بود که تفاهم صورت گرفته بین ایران و آژانس مبنای تسهیل مذاکرات سیاسی و کمک به موفقیت آن در جهت مختصات مدنظر کشورمان بود و نه الزام ایران نسبت به اجرای خواست آژانس.این گفتههای سفیر کشورمان و درعینحال استمرار سهماهه مذاکرات وین برای احیای دوباره این توافق هستهای پرحرف و حدیث که از سال ۲۰۱۵ به یکی از موضوعات مهم سیاسی در ایران و عرصه بینالمللی تبدیلشده حاکی از آن است که چینش مهرهها و کارتهای بازی در این توافقنامه امنیتی یا حقوقی که همچنان در مورد ماهیت آن ابهام وجود دارد با تغییرات گستردهای همراه بوده است سیر اجرایی شدن این توافقنامه که قطار مذاکرات آن در پای کوههای آلپ از ژنو سوئیس آغاز و در کنار دانوب در هتل کوبورگ وین به ایستگاه آخر رسید روند سینوسی را نشان میدهد اولا از همان روزهای ابتدایی این توافق که هدف از آن لغو تحریمها و تنشزدایی در سیاست خارجی بود ابتدا فک شیتی از سوی وزارت خارجه آمریکا منتشرشده که چندان با آنچه که در رسانههای داخلی در مورد این توافقنامه اطلاعرسانی میشد مطابقت نداشت سپس در دولت اوباما در همان سال، تحریمهای دیگر علیه ایران به بهانه موشکی و مسائل منطقهای و حقوق بشری وضع شد و درنهایت پس از دو سال و نیم اجرای دستوپاشکسته و از حرکت ایستادن قلب رآکتور اراک رئیسجمهور وقت رژیم آمریکا رسما اعلام کرد که تعهدی به برجام ندارد و از این توافق هستهای خارج شد.
با خروج آمریکا از برجام گفتاردرمانی اروپاییها به جریان افتاد درحالیکه هیچ اقدام و گام عملی مثبتی برای این توافق هستهای از سوی تروئیکای اروپایی برداشته نشد و فشار حداکثری ادامه پیدا کرد تا جاییکه توافقی که قرار بود گشایش اقتصادی با خود به همراه داشته باشد ۱۵۰۰ تحریم دیگر را نیز بر سر اقتصاد ایران آوار کرد. با پایان دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا جو بایدن برای حضور دوباره و
از سرگیری مذاکرات برجامی اعلام آمادگی کرد و در مقابل از اسفند سال گذشته طرح راهبردی لغو تحریمها از سوی مجلس ایران تصویب شد و از اردیبهشت سال جاری تا به امروز مذاکرات احیای برجام کلید خورده تا این توافق هستهای پرماجرا همچنان در تیتر اخبار حضورداشته باشد و درعینحال باد سیاست خارجی ایران به سمت وین بوزد، این خلاصهای از روند حیات ۶ساله برجام از ابتدا تاکنون بود.با این اوصاف، اما وقتی از میز مذاکره برجام فاصله میگیریم و از دور به آن نگاه میکنیم و به دنبال دلیل برای این فرازوفرود۶ساله هستیم حفرهای عمیق در میانه میز که بهمانند سیاهچاله تمام قول و قرارها را در خود میبلعد، کاملا مشهود است، عدم اعتماد و عدم تعهد مهمترین باگ این توافقنامه سیاسی از ابتدا تاکنون بوده است. بهطورکلی از نحوه چینش صندلیها در اطراف میز مذاکره تا موضوعاتی که بر سر آن بیان میشود قابلتأمل است درحالیکه دو بازیگر (روسیه و چین) در بالا و پایین میز مذاکره نشستهاند چهار بازیگر در یکطرف (آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان) و ایران در طرف دیگر! آیا تعادلی در این نحوه چینش قابلمشاهده است؟ نکته دوم در خصوص ذات و ماهیت این توافق هستهای است، درحالیکه عدهای تلاش میکنند با وصل کردن برجام به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل آن را یک توافقنامه حقوقی نشان دهند، اما این توافقنامه حقوقی! نهتنها امروز به سخره واعظان اصلی حقوق بینالمللی گرفتارشده است بلکه یک توافقنامه امنیتی محسوب میشود، زیرا کاملا موضوعات مرتبط با امنیت ملی ایران بر روی میز مذاکره قرار دادهشده است.در همین راستا اینکه برخی مخالفان برجام را همردیف با رژیم صهیونیستی و یا شاهزادهنشینهای بیابانهای حجاز میدانند، زیرا آنها نیز مخالف احیای برجام هستند که نشان میدهد این افراد شناخت دقیق و درستی از نحوه تعاملات بینالمللی ندارند زیراکه عربستان، رژیم صهیونیستی و امثالهم باید هم مخالف باشند، زیرا جنس ساخته غرب باید به ایران گران فروخته شود!
در این میان رئیسجمهور کشورمان در حالی بیان میکند که به تصمیم ایران مرتبط است که تحریمها برداشته شود یا نه و اگر ایران قبول کند همین آخر هفته حداقل بخشی از تحریمهای برجامی از اقتصاد ایران خداحافظی خواهند کرد که توپ در حال حاضر در زمین طرف مقابل است نه ایران! آنها باید اعتمادسازی کنند و ایران قرار نیست دوباره با بازیهای سیاسی و رقص کلمات در مذاکرات خود را معطل کند. اینکه بیان میشود بحثهای فنی در مذاکرات احیایی تقریبا به نتیجه مثبتی رسیده است جای تعجب ندارد چراکه در برجام هم بحثهای فنی راحتتر به نتیجه رسید آنچه که اهمیت دارد بحثهای سیاسی و اعتمادسازی است که ویروس اصلی این توافقنامه از بدو تولد تا لحظه کما بوده است. طرفهای مقابل از همان ابتدا هدفشان برای آغاز مذاکرات با ایران مشخص بوده، هست و خواهد بود یعنی آنها با یک دیدگاه منسجم و یکپارچه و کلینگر گفتوگوها را با ایران آغاز کردند هرچند مذاکرهکنندگان و یا مسئولان امر چنین ادعایی را تکذیب میکنند، اما در مقابل ایران با در پیش گرفتن یک رویکرد بخشی نگر وارد مذاکرات شد و مسئولان امر فکر میکردند با همین رویکرد
بخشی نگرشان یعنی مذاکرات تنها منوط و منحصر به برنامه هستهای، میتوانند به نتیجه مثبت دست پیدا کنند، اما آیا چنین چیزی قابلقبول است؟ فکر کنیم برای مثال ساختمانی نیاز به اصلاح و ترمیم دارد دو نفر توافق میکنند تا آن را اصلاح کنند درحالیکه یکطرف مدعی است باید علاوه بر اصلاح بخشی از ساختمان تمام عوامل مرتبط باآنکه تقریبا همه ساختمان را شامل میشود را هم باید تعمیر کرد درحالیکه طرف دیگر تأکید دارد تنها همان بخش موردنظر بهصورت لکهای تعمیر شود، تحت چنین شرایطی این پروژه به سرانجام نخواهد رسید تا یکی از طرفها از مواضع خود عقبنشینی کند؛ لذا وقتی سفیر کشورمان تأکید دارد دانش هستهای معطل مذاکرات نخواهد ماند و یا ایران دیگر ترجیح میدهد باوجود کارشکنیها نسبت به تعهدات برجامی بیاعتنا باشد چراکه نهتنها بعد از ۶ سال آوردهای نداشته بلکه به یک مشغله سیاسی اقتصادی و حتی امنیتی بدل شده است و تقریبا بخش اعظمی از انرژی سیاسی کشور را مصرف کرده است راهبردی است که به نظر میرسد که در وهله اول منطبق با اصل مقابلهبهمثل در روابط و حقوق بینالملل است و درعینحال کماهمیت جلوه دادن و پایین آمدن برجام از پلههای اولویت سیاست خارجی ایران است هرچند مذاکرات ادامه داشته باشد.
آمریکا , برجام , مذاکرات وین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.